دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
27 شهريور 1400 - 11:39
یادداشت وارده؛

شهریار؛ روایتگری به‌هنگام و نیک‌نام

یکی از بهترین و مناسب‌ترین تعبیرها برای شهریار ویژگی روایتگری است که همه سال‌های پرفراز و نشیب او را روایتگر نیازها، دردها، آرمان‌ها و گمشده‌های مردمی یافته‌ایم که با شعر او اشک ریخته‌اند.
کد خبر : 608360
شهریار



گروه استان‌های خبرگزاری آنا؛ بیست‌وهفتم شهریور روز درگذشت استاد محمدحسین شهریار تبریزی شاعر نامدار روزگار ماست که پس از سه دهه از افول نگاه جسمانی‌اش، شعر او آن‌گونه که به تفاخر می‌گفت، ملک دلی نیست که تسخیر نکرده است.


درباره این شاعر صمیمی و نیک‌آیین بسیار کسان از استاد تا دانشجو مطلب نوشته‌اند و البته نقدهایی هم تا سرحد نفی به کار او وارد کرده‌اند با این همه می‌شود گفت که ماندگاری نام و یادکرد از شاعری در سه دهه پس از درگذشتش -آن هم در شلوغی و هیاهوی مدعیان و برخی انجمن سالاران و بسیاری از نام‌جویان- دیگر به تبلیغات و شگردهای خاص خودنمایی بستگی و وابستگی ندارد.


شاید بتوان یکی از بهترین و مناسب‌ترین تعبیرها برای شهریار را ویژگی روایتگری او دانست که در همه سال‌های دراز و پرنشیب و فراز، او را روایتگر نیازها، دردها، آرمان‌ها و گمشده‌های مردمی یافته‌ایم که با شعر او اشک ریخته‌اند و با روایت عاشقانه او، ندای عشق را پاسخی بسزا داده‌اند و نهایتاً دریافته‌اند که زندگی گاهی چیزی جز هزینه کردن برای باور و ایمان قلبی خود و نیز وطن، کاشانه فرهنگ‌مدار و تمدن‌خیزمان ایران نیست.


در همه آنچه شهریار از عشق تا ایران روایت کرده است؛ در مقایسه با تراز مطلوب و معهود، انحراف و پراکنده‌گویی به چشم نمی‌آید. او کسی نیست که عشق و شعر عاشقانه را دامی برای نفس‌بازی‌های پرهیجان بی‌انجام و بدفرجام روایت کند، همچنان که دوستی‌اش به ایران و ایرانی و زبان فارسی چاشنی محبت و ارادت به آذربایجان را دارد و چنین شگردی در توان و امکان هر کسی نیست.


علاوه بر روایت درستی که شاعر تبریز از عشق، ایمان و ایران و... عرضه می‌کند، توجه به شعر و پاسداشت شعر سنتی و کنار نزدن شیوه نیمایی هم خود روایت دیگری از سلوک شاعر باانصاف و بااخلاق با جریان‌های ادبی روزگار خویش است. این مرام شهریار هنگامی بیشتر نمود دارد که کار او با همانند شاملو و حمیدی (که دورترین فاصله را در دو سوی جریان کهنه و نو با هم دارند) سنجیده شود.


نگرانی اکنون این معلم فقیر آن است که جوانان که بسیار تا بسیار هنرجویی و ادب دوستی را در خویش تازه نگه‌می‌دارند و از حسن اتفاق به مضامین شعری همانند شهریار هم بی‌نیاز نیستند با نخواندن دیوان‌هایی مانند دیوان شهریار، خود را پذیرای بدل‌هایی قرار دهند که بی‌بدیل نیستند و این تصور در ذهن آنان نقش ببندد که هر کلام کوتاه، بلند، سپید و سیاه (که اوج هیجان یک‌بارمصرف آن تا دبیرستان و سال نخست دانشگاه به دشواری می‌رسد) به‌منزله شعر عاشقانه، اجتماعی و وطنی است که در این صورت میراثی ماندگار مانند شهریار را به تاراج نسیان سپرده‌ایم و چنین مباد.


عبدالرضا مدرس زاده دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان


انتهای پیام/۴۱۲۱/۴۰۶۲/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب