از دستیار کارگردان بودن تا داستاننویس مشهور شدن/ آشنایی با مفهوم طنز در کتاب «ادموند گانگلیون و پسر»
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، در این روزها که سرک کشیدن در فضای مجازی تبدیل به کار هرروزهمان شده و مدت زمانی که در شبکههای اجتماعی صرف میکنیم، روز به روز در حال بیشتر شدن است، تنها ابزاری که میتواند این فضای ترسناک را بر هم بزند، کتاب است. ورق زدن صفحات کتاب، رفتن به دنیای اعجابانگیز تخیل و زندگی کردن با شخصیتهای داستانی توانایی این را دارد که حس و حالی را در وجود هر خوانندهای به وجود بیاورد که هیچ شبکه اجتماعی توانایی ایجاد آن احساس را نخواهد داشت.
آن لحظهای که بعد از چند ساعت چرخیدن در شبکههای اجتماعی و نرم افزارهای ارتباطی، گیج و سردرگم به دنبال پر کردن وقت با ارزشتان هستید، سعی کنید در همان لحظه تلفن همراه را کنار بگذارید و کتابی در دست بگیرید. حتی اگر به سندرم سرچ بیقرار! دچار شدید و بی دلیل میخواستید یکبار دیگر صفحه سرچ اینستاگرام را برای دیدن یک ویدئو یا عکس جدید، بالا و پایین کنید.
در پناه کتاب
در مزمت حضور بیش از اندازه در فضای مجازی و کم شدن سرانه مطالعه به همین واسطه، مقالات متعدد و کتابهای گوناگون و نظریات فراوانی منتشر شده است. آثاری که اکثر آنها یک حرف میزنند و سعی بر این دارند که مثل روزهای کودکی که میخواستیم با یک داستان به خواب برویم، باز هم ما را به آغوش کتابها و داستانها بفرستند.
به این شرایط سخت و پیچیده همهگیری ویروس کرونا را هم اضافه کنید. البته در این میان بودند افرادی که به این بیماری به چشم یک فرصت نگاه کردند و چون باید زمان بیشتری از طول روز را در داخل خانه میماندند، ترجیح دادند این زمان اضافه را با خواندن کتابهای جدید پر کنند. این ترفند در روزهای ابتدایی همهگیری کرونا که خیابانها نیز خلوتتر بود تاحدودی جواب داد اما به مرور همه چیز به حالت قبل بازگشت.
در این میان مؤسسات انتشاراتی یکی از نقشهای اصلی ماجرا را ایفا میکنند. آنها باید خوراک فرهنگی و هنری جامعه را از دل دنیای شیرین ادبیات بیرون بیاورند و با هر ترفندی که شده، کتاب خواندن را به سبد فرهنگی خانوادهها بازگردانند. اتفاقی که بسیار سخت و دشوار است و به همین خاطر حوزه ادبیات و کتاب، در این سالها به یکی از سختترین حوزهها برای کار کردن تبدیل شده است.
ایده انتشار مجموعه رمانهای «ادبیات امروز» که از طرف نشر افق به وجود آمد، یکی از ایدههای جذاب برای این مسئله بود و حالا این مؤسسه انتشاراتی، صدوچهلوهفتمین رمان این مجموعه را منتشر کرده است. رمان «ادموند گانگلیون و پسر» نوشته «ژوئل اگلوف».
از دستیار کارگردان بودن تا داستاننویس مشهور شدن
اگلوف نویسنده فرانسوی این رمان متولد سال ۱۹۷۰ است. رشته تحصیلی او به طور تخصصی در حوزه ادبیات و کتاب نیست، اما رشتهایست که نزدیکیهای زیادی با این حوزه دارد. این نویسنده، تحصیل کرده سینماست و تا مدتها با مشاغل مختلف سینمایی مثل دستیاری کارگردانها و نویسندگی فیلمنامه روزگار میگذراند. اما پس از نگارش چند فیلمنامه از اواخر دهه نود به طور ویژه به سمت داستاننویسی رفت و نوشتن رمان را آغاز کرد. «ادموند گانگلیون و پسر» اولین رمان او بود که همزمان با انتشارش توانست نظرات زیادی را به سمت خود جلب کند. این اثر جدا از اینکه توانست خوانندگان و منتقدانش را راضی کند، نظر هیئت داوران جایزه «الن فورنیه» را نیز به خود جلب کرد و در سال ۱۹۹۹ جایزه این رویداد را برای اگلوف به ارمغان آورد.
بعد از موفقیت در اولین گام داستاننویسی، این نویسنده بار دیگر دست به قلم شد و رمانهایی نوشت. «آفتابگیرها»، «آنچه اینجا نشسته روی زمین انجام میدهم» و «منگی» سه اثر او بودند که همگی در سالهای ابتدایی قرن ۲۱ منتشر شدند. این رمانها نیز توانستند درصد زیادی از مخاطبان خود را راضی نگه دارند، به خصوص کتاب «منگی» که جایزه لیورانتر را در سال ۲۰۰۵ برنده شد. این نویسنده پس از موفقیت «منگی» هم دو کتاب دیگر یعنی «عوضی» و «سنجاقکها» را نوشت که اولی در سال ۲۰۰۸ و دومی که یک مجموعه داستان بود در سال ۲۰۱۲ به انتشار رسیدند.
اصغر نوری مترجم کتاب «ادموند گانگلیون و پسر» است، کسی که با قلم اگلوف به خوبی آشناست. این اثر اگرچه نخستین رمان این نویسنده است، اما سومین کار اوست که نوری وظیفه ترجمهاش را برعهده داشته است. او در ابتدا رمان «منگی» و سپس «عوضی» را ترجمه کرد و با تجربهای که از ترجمه این آثار به دست آورد، سراغ اولین رمان نویسنده جوان فرانسوی رفت.
بیشتر بخوانید:
فرهنگ غذایی ترکیه را با این کتاب خوشمزه بشناسیم
کتاب «روانشناسی سیاسی تجاوز جنسی در جنگ» منتشر شد
مجموعه ۷ جلدی متلوارههای ایرانی برای کودکان منتشر شد
رمان اول اگلوف دنیای خاص و فضای عجیبی دارید. در این اثر نویسنده سعی کرده با ایجاد فضاهای ویژه، شخصیتها را در موقیعتهایی قرار دهد که خواننده با همراهی آنها به خوبی با اتمسفر روستای «سن ژان» (جایی که اتفاقات داستان در آن رخ میدهد) آشنا شوید. بخشهای زیادی از این رمان با رگههایی از طنز تزئین شده و در بخشهای مختلف آن شخصیتها یا در حال گفتن دیالوگهای طنزآلودند، یا در موقعیتهایی قرار دارند که تصور آنها ناخودآگاه لبخندی روی لبهای خواننده مینشاند.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
همان شب گانگلیون بعد از بستن مغازه، عذاب وجدان گرفت، رفت کلیسا دعا کند که پیرترین زن عاقبت به خیر شود. همینطور تصادفی درخواست کرد که دوباره کسبوکارش رونق بگیرد. وقتی میخواست برای اعتبار دادن به دعاش شمعی روشن کند، با دیدن قیمتی که آنجا زده بودند، ماتش برد. «شمع، صد فرانک». با تحمیل چنین نرخهایی کشیش خاطرجمع میشد آدمهایی که زیادی بیانگیزهاند چیزی از آسمان به دست نمیآورند، آدمهایی که همه چیز و هرچه که باشد میخواهند، دیگر نمیخواهند و آدمهایی که شکرگزارند این کار را با قدردانی بیشتری انجام میدهند. گانگلیون، عصبانی جیبهاش را گشت و چند سکه بیشتر درنیاورد. با خودش فکر کرد: «بیخیال، خدا که لنگ صد فرانک نیست.»
آشنایی زمینهای ژوئل اگلوف با سینما باعث شد که او بتواند پیوندی بین رمان اولش و هنر هفتم ایجاد کند. فیلم سینمایی «سرمای بزرگ» که در سال ۲۰۱۷ و به کارگردانی «ژرار پوتونیه» اکران شد، اثری است که بر اساس «ادموند گانگلیون و پسر» ساخته شده و اگلوف نیز به عنوان نویسنده فیلمنامه در این اثر حضور دارد. اگرچه کلیت فیلم و کتاب، تاحدود زیادی با هم متفاوت است، اما فضاسازی، طنز موجود در دیالوگها و بن مایه اصلی این دو اثر شباهتهای انکار ناپذیری دارد. شباهتهایی که صرفا به دلیل وجود یک نام واحد در خلق دو اثر شکل گرفته است، ژوئل اگلوف.
چاپ اول کتاب «ادموند گانگلیون و پسر» به قلم «ژوئل اگلوف» با ترجمه اصغر نوری در ۱۲۰ صفحه، با شمارگان ۵۵۰ نسخه و بهای ۳۵ هزار تومان از طرف مؤسسه نشر افق منتشر شده است. این نسخه از رمان ۱۳ فصل دارد و در صفحات پایانی آن، مصاحبهای با با نویسنده اثر نیز درج شده است.
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/