درخشش آثار ابرقهرمانی در گیشه و ترس فیلمسازان از مرگ سینما / رخش رستم چه کم از ماشین «بتمن» دارد!؟
به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی خبرگزاری آنا، فیلم سینمایی «شانگ چی و افسانه ده حلقه» جدیدترین اثر اکرانشده از استودیو فیلمسازی «مارول» است که این روزها یکهتاز اکران در سینماهای جهان است. این فیلم که تازه به اکران رسیده است، در افتتاحیه آخر هفته خود توانست فروش فوقالعاده ۱۲۷.۶ میلیون دلاری داشته باشد. (چیزی بیشتر از سه هزار و پانصد میلیارد تومان!) این رقم اعجابانگیز نشان داد که همچنان فیلمهای ابرقهرمانی و اقتباسشده از کمیکها، محبوبترین آثار این روزهای سینما هستند، حالا چه این ابرقهرمان دانشمندی پولدار یا جاسوسی آموزشدیده باشد، چه رزمیکاری از شرق آسیا. «شانگ چی و افسانه ده حلقه» اثری است تلفیقی بین فیلمهای کلاسیک مبارزهای (شبیه به فیلمهای بروس لی، جکی چان، جت لی و...) و فیلمهای درام، با این تفاوت که این اثر فانتزی، مثل فیلم «دکتر استرنج» یا «دد پول» رگههایی از کمدی نیز دارد.
فیلم «شانگ چی و افسانه ده حلقه» که توانست فقط در یک هفته اکران در امریکا بیش از ۱۲۷ میلیون دلار در گیشه فروش داشته باشد، با بودجه ۱۵۰ میلیون دلاری ساخته شده است. رقمی که به نسبت دیگر آثار تولید شده توسط کمپانی مارول بسیار ناچیز است و این فیلم را به ارزانترین اثر «دنیای سینمایی مارول» در ده سال اخیر تبدیل میکند. گرانترین اثر تولید شده توسط این کمپانی فیلمسازی «انتقامجویان؛ پایان بازی» است که تولید آن چیزی بین ۳۵۰ تا ۴۰۰ میلیون دلار هزینه داشت که البته با فروش فوقالعادهاش که رقمی نزدیک به ۲.۸ میلیارد دلار بود، به پرفروشترین فیلم تاریخ سینما تبدیل شد.
پولسازی از قهرمانهای خیالی
دنیای سینمایی مارول که کارش را به نوعی از سال ۲۰۰۳ و با فیلم «هالک» و به روایتی از سال ۲۰۰۸ و با فیلم «مرد آهنی» آغاز کرد، در طول کمتر از ۲۰ سال، توانست به تاثیرگذارترین دنبالهسازیهای سینمایی («فرنچایزینگ» یا فیلمهای سینمایی مربوط به هم) تبدیل شود. استودیو مارول در سه فاز ابتدایی خود ۲۳ فیلم سینمایی ساخت و با دو فیلم جدیدش که بهتازگی اکران شدند به فاز چهارم خود وارد شد. «بیوه سیاه» و «شانگ چی و افسانه ده حلقه» جدیدترین آثار این استودیو هستند که با احتساب فروش آنها تا به این لحظه، میزان فروش کل فیلمهای استودیو مارول از ابرقهرمانهای کمیکی، به رقمی بیشتر از ۲۳ میلیارد دلار برسد. برای درک بهتر این موضوع که این ابرقهرمانها تا چه میزان سودآور هستند بد نیست بدانید که نزدیکترین رقیب استودیو مارول در این زمینه، مجموعه فیلمهای «جنگ ستارگان» است که کل فروش آنها در طول این سالها ۱۰ میلیارد دلار بوده است.
«بتمن»، «سوپرمن»، «مرد آهنی»، «ثور»، «هالک»، «مرد عنکبوتی»، «پلنگ سیاه»، «شانگ چی» و صدها قهرمان کمیکی دیگر که این روزها در سراسر جهان شناخته شدهاند، تا مدتها ابرقهرمانهایی بودند که فقط علاقهمندان به کتابهای کمیک آنها را میشناختند و دایره محبوبیتشان بسیار کوچک بود. اما با ورود استودیوهای فیلمسازی به این حیطه و تبدیل کردن این قهرمانها به سوپراستارهای سینما، اتفاقی بود که تمامی این ستارههای دنیای کمیک را به سراسر دنیا معرفی کرد. این روزها دیگر ابرقهرمانها بهراحتی به تمام فرهنگها نفوذ کردند و حالا حتی در شهرستانهای کوچک ایران یا روستاهای دورافتاده آفریقا نیز همه مرد عنکبوتی را میشناسند.
بیشتر بخوانید:
ابرقهرمانها قاتلان سینما
قدرت سینما در به تصویر کشیدن قهرمانها، سالهاست اثبات شده و امروز که پرفروشترین فیلمهای سینمایی جهان آثار فانتزی و کمیک هستند، میتوان ادعا کرد که سینمای جهان با سرازیر شدن در دریای بی انتهای قهرمانها، تا سالهای سال خود را بیمه کرده است. اگرچه این ماجرا و تغییر ذائقه علاقهمندان به سینما، برای سازندگان آثار ابرقهرمانی بسیار دلچسب و سودآور بوده، اما بسیاری از فیلمسازان کلاسیک جهان و بازیگران مطرح بهشدت از آنها انتقاد میکنند و بر این باورند که این سبک از سینما، به روح این هنر آسیب میزند و بعید نیست که چند سال بعد، چیزی تحت عنوان «فیلم هنری» وجود داشته باشد، چون قرار است هرروز یک ابرقهرمان روی پردههای سینما بالا و پایین بپرد و با قدرتهای باورنکردنیاش، دنیا را از شر وجود اشرار، نجات دهد.
«ریدلی اسکات» کارگردان آثار شاخصی همچون «گلادیاتور» و «بیگانه» جزء اولین فیلمسازانی بود که به این سبک از آثار سینمایی اعتراض کرد. اسکات فیلمهای ابرقهرمانی را آثاری بدون قصه خواند و نسبت به غیرواقعی بودن موقعیتها در این فیلمها اعتراض کرد. پس از او مارتین اسکورسیزی، دیگر فیلمساز بزرگ تاریخ سینما بود که این فیلمهای ابرقهرمانی را به «پارکهای تفریحی تمدار!» تشیبه کرد و گفت که این آثار اصلا از «سینما» نیستند. فرانسیس فورد کاپولا، کارگردان مجموعه فیلمهای «پدرخوانده»، کن لوچ، کارگردان برنده دو نخل طلای جشنواره کن، فرناندو میرلس، فیلمساز برزیلی، مت دیمون، بازیگر برنده اسکار و... نیز در ادامه به موج معترضان نسبت به این سبک از آثار پیوستند و فیلمهای ابرقهرمانی کمپانیهای «مارول»، «دیسی» و... را آثاری معرفی کردند که در پی نابودی سینما هستند.
رخش رستم چه کم از ماشین بتمن دارد!؟
با تمام حرف و حدیثهایی که پیرامون این قبیل آثار وجود دارد، اما نمیتوان منکر شد که در حال حاضر، این ابرقهرمانها از شهرت فراوانی در سراسر دنیا برخوردارند. محبوبیت این شخصیتها همواره این سوال را در ذهن مخاطبان ایرانی سینما به وجود آورده که چرا ما با وجود اینکه در ادبیات خودمان شخصیتهایی در حد و اندازه ابرقهرمانهای مارول داریم، نمیتوانیم تصویر درستی از آنها ارائه دهیم و به دنیا معرفی کنیم؟ کاش این ادعا درست نبود، اما اگر «شاهنامه» را یک شاعر اروپایی یا آمریکایی نوشته بود، به نظر شما تا به حال چند اثر در مورد «رستم»، «سهراب»، «اسفندیار» و... ساخته میشد؟ در طول این سالها آثاری در قالب سریال «چهل سرباز»، انیمیشن «آخرین داستان» و... در مورد قهرمانها و اسطورههای ایران ساخته شده است، اما هیچکدام از آنها نتوانستند آن بزرگی را که در ذات شخصیتهای شاهنامه است بهدرستی به نمایش بگذارند.
این روزها که شخصیت «شانگ چی» بهعنوان اولین ابرقهرمان آسیایی، به دنیای سینمایی مارول راه پیدا کرده است و در حال رسیدن به شهرت جهانی است، ما همچنان باید در انتظار باشیم که روزی، هنرمندی پیدا شود تا بتواند اسطورهها و قهرمانهای ایران را در آن حدی که لیاقتش را دارند، شناسانده شوند. شاید روزی رستم و اسب باوفایش رخش، رقبای اصلی بتمن و «بتموبیل» ماشین خاص این ابرقهرمان باشند.
انتهای پیام/۴۱۰۴/پ
انتهای پیام/