دستاندازهایی در مسیر یادگیری زبان فارسی/ مشکلات آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان چیست؟
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا - محسن شاکری: اهمیت مفهوم زبان در تمدنسازی بر هیچکس پوشیده نیست. زبان، ستون تمدن است. انقلاب اسلامی نیز به مثابهی پروژهای برای برپایی تمدن نوین اسلامی؛ از این قاعده مستثنا نیست. اما برای دستیابی به یک تمدن فرامیلیتی، نیاز به یک زبان مشترک؛ حس میشود. حال سوال اینجاست که چگونه میتوان زبان فارسی را به عنوان زبان دوم گسترش داد؟
زبان، مادر تمدنها
همواره برای متفکرانی که دغدغهی ذهنی تمدنی داشتند، زبان فارسی نیز از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. گویی تمام اختلافات فکری، فلسفی و سیاسی در این نقطه از بین میرود و نوعی وحدت طبیعی شکل میگیرد. به عقیدهی آنها، زبان فارسی مهمترین عنصر در دسترس از میان عناصر تشکیلدهندهی تمدن مدنظرشان است. سودای برپایی تمدنی جهانی، نیازمند اندیشیدن به زبانی واحد است. از آنجا که ظرفیتهای زبان فارسی - بدون اغراق - گنجایش ساختن یک تمدن جدید را دارد؛ تدریس این زبان به غیرِ ایرانیها، تبدیل به مسئلهای معنادار و مهم شده است.
به واقع باید گفت که کمتر کسی در کشور به اندازهی رهر معظم انقلاب به رابطهی میان تمدن نوین اسلامی و زبان فارسی اندیشیده است. برای نخستین بار ایشان در آبان ۱۳۸۵ اهمیت مرجعیت علمی زبان فارسی را مطرح کردند. امروز هم با در نظر گرفتن پیشرفتهای علمی دانشمندان کشور در حوزههای گونانون، این مسئله دیگر یک رویای دور از دسترس نیست. اما به راستی چالشهای پیشرو برای آموزش زبان فارسی به غیرایرانیها چیست؟
آموزش به عنوان زبان دوم، رویا یا واقعیت؟
اشتیاق یادگیری زبان فارسی در بین متفکران غربی، قابل انکار نیست. روزگاری فردریش انگلس در نامهای به مارکس، او را به یادگیری زبان فارسی تشویق کرد و نوشت : در ضمن، حافظ پیر خراباتی را به زبان اصلی خواندن ، لذتی دارد که مپرس ... البته شیفتگی متفکر بزرگی مثل گوته گویای سابقهی طولانی یادگیری زبان فارسی در قلب اروپا است.
مجموعهی درستنویسی، یکی از مجموعههای متشکل از کارشناسان دغدغهمند در حوزهی زبان فارسی است که تلاش میکند – در کنار اهداف جانبی دیگر – نگارش روزمره و محاورهی فارسیزبانان را اصلاح کند. کارشناسان این مجموعه نیز با استناد به وضعیت فعلی آموزش زبان فارسی در روسیه و برخی از کشورهای اروپایی، گسترش زبان فارسی در خارج از مرزهای کشور را نه یک رویا، که واقعیتی بالفعل میدانند.
دستاندازهایی در مسیر یادگیری زبان فارسی
اما یکی از چالشهای اساسی آموزش زبان فارسی، فاصلهی بین قواعد گفتار و نوشتار در زبان فارسی است. متاسفانه برعکس نگارش معیار، برای محاورهنویسی تقریبا هیچ دستور زبان مشخصی از جانب فرهنگستان ارائه نشده است. متخصصان گروه درستنویسی، معتقدند میتوان با آموزش همزمان زبان نوشتاری و مکالمه (شکستهنویسی) این مشکل را نیز حل کرد.
احتمالا اگر شما نیز در موسسات آموزش زبان انگلیسی ثبتنام کرده باشید، میدانید که استفاده از فیلم و موسیقی با زبان اصلی، پیشنهادی متداول از جانب اساتید این موسسات است. اما آیا میتوانیم از این شیوه برای آموزش زبان فارسی نیز استفاده کنیم؟ مجموعهی درستنویسی ضمن تاکید بر سخیف بودن بسیاری از موسیقیهای فارسی (که البته باب نقد نهادهایی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را باز میکند) استفاده از آنها را راه میانبری برای آموزش سطح عامیانهی زبان میداند.
برخی از پژوهشگران حوزهی زبان، زبان فارسی را در زمرهی یکی از زبانهای سخت جهان قرار میدهند. تلفظ دشوار برخی از واجها و دستور زبان تقریبا دشوار زبان فارسی، دلایلی برای ادعای آنهاست. اما در مقابل کارشناسان گروه درستنویسی، به استناد علل دیگری، مثل «بیاهمیت بودن جنسیت در ساختار دستور زبان فارسی» و «حفظ شکل ظاهری واژه بعد از جمع بستن یا پذیرش نقش مشخصی در جمله» معتقدند زبان فارسی به نسبت سایر زبانها، آسانتر است.
با رها کردن امر آموزش، معجزهای رخ نخواهد داد
در نهایت، دغدغهمندان گروه درستنویسی به نقش دولت در گسترش زبان فارسی اشاره میکنند . به زعم ایشان، مسیر فعالیت در ادبیات بینالملل و ارائهی آثار فاخر زبان فارسی در جهان، بدون کمک و خواست دولت، سنگلاخی غیرقابل عبور است. نقش حمایت و برنامهریزی دولتی برای ترویج و تبلیغ آموزش زبان فارسی آنقدر موثر است که نتوان انکار کرد. وضعیت نامناسب امروز زبان فارسی، نتیجهی ولنگاری فرهنگی و رهاشدگی این فضاست.
تهیهی محتوای مناسب و کتابهای مخصوص آموزش زبان برای غیرایرانیها، راهاندازی موسسات تخصصی آموزش زبان در خارج از کشور، نظارت بیشتر روی ساختار جملاتی که در فیلمها گفته میشود و ترانههایی که به اجرا در میآیند؛ از جمله حقوق زبان فارسی برگردن دولتهاست. باور کنیم که اگر از این مادر کهن مراقبت نکنیم، به زودی حتی قادر به خواندن متنهای صد سال گذشته نیز نخواهیم بود.
انتهای پیام/۴۱۳۹/
انتهای پیام/