«بازمانده»؛ مرثیه بیدادی که با هنر «داد» ماندگار شد/ تصویر مظلومیت فلسطین و سبعیت صهیونیسم بر پرده نقرهای
به گزارش خبرنگار سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، تعداد زیادی از سینماگران ایران در سالهای پس از انقلاب اسلامی به دنبال تبیین ظلم رژیم صهیونیستی و مظلومیت و مقاومت مردم فلسطین و لبنان با زبان تصویر بودهاند.
«سرب» ساخته مسعود کیمیایی، «آتش پنهان» اثر حبیب کاوش، «بازمانده» به کارگردانی زندهیاد سیفالله داد، «هفتسنگ» و «قاعده بازی» هر دو به کارگردانی عبدالرضا نواب صفوی، «بیگانگان» و «تولدی دیگر» هر دو ساخته عباس رافعی، «قناری» اثر جواد اردکانی، «زخم زیتون» ساخته محمدرضا آهنج، «شکارچی شنبه» به کارگردانی پرویز شیخ طادی، «فیلادلفی» ساخته عزتالله جامعی، «لبنان عشق من» ساخته حسن کاربخش، «۳۳ روز» ساخته جمال شورجه، «شهابی از جنس نور» به کارگردانی محمدرضا اسلاملو و «ابوزینب» ساخته علی غفاری مجموعه آثار سینمایی است که در این ارتباط ساخته شده است.
بازمانده؛ اثری که ماندگار شد
هرچند اغلب این آثار ارزشمند و قابل تقدیر هستند؛ اما متأسفانه برای عموم مخاطبان تصویری ذهنی از این فیلمها باقی نمانده و با تعریف چند سکانس از اکثر این آثار که بارها از تلویزیون نیز پخش شده، عمده این آثار در ذهنها تداعی نمیشود. بااینحال یک استثناء وجود دارد و آن، «بازمانده» به کارگردانی زندهیاد سیفالله داد و تهیهکنندگی منوچهر محمدی است.
فیلمی که جمعی از بازیگران و عوامل سوری را در کنار گروه سازنده و تهیهکننده ایرانی در کنار خود میدید. سلما المصری، جیانا عید، بسام کوسا، جمال سلیمان و غسان مسعود بازیگران اصلی این فیلم بودند که از چهرههای شناختهشده هنرهای نمایشی در سوریه نیز به حساب میآیند.
سیفالله داد که در دوران حیاتش چهره پرکاری در زمینه فیلمسازی نبود، در سال ۱۳۷۳ یک یادگار از خود بر جای گذاشت؛ یادگاری که بهجرئت میتوان اثرگذارترین فیلم خلقشده درباره مظلومیت تاریخی مردم فلسطینی تلقی کرد. «بازمانده» ساخته سیفالله داد یک قرائت تاریخی از نحوه اشغال فلسطین توسط صهیونیستها پس از خروج بریتانیا از این مناطق و نحوه نسلکشی فلسطینیها در بستری دراماتیک است.
داستانی هیجانانگیز و تراژیک
بر اساس داستان «بازمانده»، سال ۱۹۴۸، ماجرا از فلسطین و شهر حیفا آغاز میشود. دکتر سعید به همراه همسرش لطیفه و نوزادشان فرحان در این شهر زندگی میکنند. دکتر سعید، شمعون ـ همسایه و همبازی یهودی دوران کودکی خود ـ را حین بمبگذاری در یک قطار میبیند. مطلع کردن پلیس، آغاز دردسرهای او و خانوادهاش میشود. شمعون با تهدید از او میخواهد شهر را ترک کند اما سعید امتناع میکند. صفیه ـ مادر سعید ـ برای تشویق فرزندش به ترک شهر، به حیفا میآید اما صبح روزی که قرار است خانواده دکتر سعید شهر را ترک کنند، حیفا مورد تهاجم صهیونیستها قرار میگیرد و از این خانواده، تنها صفیه و فرحان زنده میمانند.
سیفالله داد؛ کمکار اما مؤثر
«بازمانده»، مهمترین فیلمی است که درباره مظلومیت مردم فلسطین ساخته است فیلمی که بارها و بارها از شبکههای تلویزیونی پخش شده است. منوچهر محمدی، تهیهکننده سینما توصیف جالبی درباره مرحوم سیفالله داد داشته است که شاید خیلیها با این توصیف جالب او موافق باشند: سیفالله داد کم فیلم ساخت اما فیلمهای خوبی ساخت.
«بازمانده» برداشت آزادی از یکی از قصههای کوتاه غسان کنفانی با عنوان «بازگشت به حیفا» است. مرحوم داد، یک خط داستانی را از آن قصه برداشته بود. نکته در این است که اصل آن داستان، قصه بسیار تلخی داشت و حس شکست در آن دیده میشد. نگاه در آن داستان مؤاخذه نسل گذشته فلسطینیها بود، از این منظر که چرا در زمانی که کشور جعلی اسرائیل شکل میگرفت، مقاومت و ایستادگی نکردند. زندهیاد داد از آن قصه تنها این ایده را گرفت که فرزندی در زمان هجوم نظامیان ارتش اسرائیلی در خانه جا میماند.
وقتی کیفیت فدای مصلحت شد!
منوچهر محمدی در سال ۹۰ در یادداشتی در روزنامه «اعتماد» مینویسد: سال ۱۳۷۴ بود و موسم جشنواره فیلم فجر. در موعد مقرر نسخهای ویدئویی از فیلم «بازمانده»، ساخته مرحوم سیفالله داد را به جشنواره ارائه کردیم و منتظر اعلام نظر هیئت بازبینی و شورای صدور پروانه نمایش شدیم. تا حدود یک هفته بعد هیچ خبری از دفتر جشنواره نرسید و برای ما مشخص نشد بالاخره «بازمانده» موردپسند دوستان برای حضور در جشنواره قرار گرفته یا نه. بعد از هفت، هشت روز یکی از آقایان مدیران سینمای ایران با من تماس گرفت و طی مکالمه کوتاهی که با هم داشتیم گفت ما میخواهیم درباره «بازمانده» با شما گفتوگویی داشته باشیم اما ترجیح میدهیم این ملاقات جایی غیر از دفتر جشنواره انجام شود.
تهیهکننده فیلم «بازمانده» در ادامه میگوید: قبول کردیم و بر اساس خواست این آقایان در مکانی خارج از دفتر جشنواره ملاقات انجام شد. در این دیدار، دوستان ضمن صحه گذاشتن بر اهمیت فیلم «بازمانده» به لحاظ پرداختن به مظلومیت ملت فلسطین و اشغالگری رژیم صهیونیستی، فیلم را به دلیل پوشش خانمها – که بهزعم آقایان مناسب نبود – اثری غیرقابلنمایش عنوان کردند؛ اما نکته جالب ماجرا اینجا بود که از ما میخواستند خود ما به شکل خودجوش اعلام کنیم فیلممان فاقد کیفیت و استاندارد لازم است و به همین دلیل قصد ارائه آن به جشنواره را نداریم!
وی افزود: هرچه ما استدلال کردیم که این فیلم میتواند توجه مخاطبان – از هر طیف – را به خود جلب کرده و فارغ از ایرادات شما به یک اتفاق در جشنواره تبدیل شود، به گوش این دوستان نرفت: همچنان اصرار داشتند که فیلم در جشنواره آن سال حضور نداشته باشد و البته تمایلی هم نداشتند مسئولیت این امر به نام خودشان در تاریخ ثبت شود. این موضوع که آقایان حاضر نبودند هزینه تصمیم خود را بپذیرند در نوع خودش خیلی جالب بود.
محمدی عنوان کرد: اما نکته جالبتر عکسالعمل مرحوم سیفالله داد بود که در کمال فروتنی پذیرفت اعلام کند «بازمانده» به دلیل مشکلات فنی به جشنواره نمیرسد. این حرکت قطعاً یک ازخودگذشتگی بهتماممعنا بود که تنها و تنها میتوانست از شخصی چون داد با آن حجب و حیای خاص سر بزند.
ماجرای حذف «بازمانده» از لیست جوایز جشنواره فیلم فجر
محمدی در ادامه یادداشت خود آورده است: این ماجرا گذشت و سال ۷۵ رسید. دوباره موسم جشنواره بود و ما «بازمانده» را بدون کوچکترین تغییری بار دیگر به دفتر جشنواره دادیم. این بار فیلم پذیرفته شد و از سوی مردم، منتقدان و مسئولان جشنواره مورد توجه قرار گرفت، اما در این جشنواره نیز اتفاقات جالبی برای «بازمانده» رخ داد. تقریباً ۲۴ ساعت مانده به مراسم اختتامیه، یکی از مسئولان برگزاری جشنواره با عجلهای عجیبوغریب به ما خبر داد «بازمانده» در سه رشته بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر زن برنده سیمرغ بلورین شده و شما باید خیلی سریع خانم سلما مصری، بازیگر نقش صفیه را به تهران بیاورید تا در مراسم اهدای جوایز حضور داشته باشد.
تهیهکننده فیلم «بازمانده» در ادامه افزوده است: ما با اینکه بسیار مسرور بودیم اما میدانستیم امکان ندارد ظرف مدت ۲۴ ساعت بتوانیم خانم سلما مصری را از سوریه به ایران بیاوریم. البته بعداً خیلی خوشحالتر شدیم که این امکان برایمان فراهم نشد، زیرا ۱۲ ساعت قبل از آغاز اختتامیه دوستان به ما اعلام کردند از اهدای جایزه به ایشان پشیمان شدهایم! ظاهراً برخی حضرات هیئتداوران به این نتیجه رسیده بودند که اصلاً چه معنی دارد جایزه را به یک غیر ایرانی بدهیم. نمیدانم، شاید هم از بازخوردهای این تصمیم نگران بودند. به این شکل بود که قضیه دعوت و جایزه دادن به خانم سلما مصری ختم به خیر شد!
محمدی عنوان کرد: این ۱۲ ساعت باقیمانده گذشت و لحظه آغاز برنامه اختتامیه فرارسید. یادم هست چند متری مانده بود تا من و آقای داد به در ورودی سالن برگزاری مراسم برسیم که دیدیم یکی از آقایان متولی برگزاری جشنواره – که من پرهیز دارم اسم این دوستان را ببرم، زیرا فکر میکنم خیلی مفید به حالشان نباشد – از راهپله سالن همایشهای صداوسیما با صدای بلند اسم من و آقای داد را فریاد میزند. خیلی با عجله جلو آمد و خلاصه گفت که دوستان دیشب بعد از بحث و بررسیهای فراوان به این نتیجه رسیدند که این دو جایزه – فیلمنامه و کارگردانی – را نیز به شما ندهند: تصمیم نهایی این بود که فقط یک جایزه ویژه به «بازمانده» بدهند. واقعاً لحظه تلخ و سختی بود. نکته جالب اینجاست که این رفتار با فیلمی انجام شد که بعد از آن و تا سالهای سال در محافل سیاسی و هنری مورد تقدیر قرار گرفت اما در بزنگاهی که باید دیده میشد فدای مصلحتها شد.
«بازمانده» بهشدت در ایران مورد توجه قرار گرفت و باعث شد برخی فیلمسازان دیگر در پی ساخت آثار مشابهی بروند که متأسفانه موفق نبودند. مهمترین علل موفقیت «بازمانده» و تأثیرگذاری عمیقش نسبت به دیگر آثار، دغدغه عمیق کارگردان این اثر سینمایی و عدم نگاه سفارشی به چنین فیلمی است.
داد در این فیلم مظلومیت مردم فلسطین را بهگونهای به تصویر کشیده که هر مخاطبی از هر جای جهان را تحت تأثیر قرار میدهد و در این مسیر تکنیک را چاشنی پیام ارزشمند فیلم خود کرده است.
انتهای پیام/۴۱۰۴/پ
انتهای پیام/