۳۰ درصد دانشآموزان به حداقل تواناییهای سواد نمیرسند!
به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری آنا، چندی قبل بود که یکی از مسئولان آموزش و پرورش گفته بود، در ایام شیوع کرونا ۳۰ درصد مناطق آموزشی و مدارس دسترسی ارتباطی برای برقراری آموزشهای مجازی را ندارند.
این در حالی است که حدود ۱۵ ماه از شیوع بیماری کرونا در کشور میگذرد و در این ایام دانشآموزان به صورت مجازی در کلاس درس حاضر میشوند اما با توجه به صحبتهای معاون آموزش و پرورش در خصوص عدم دسترسی دانشآموزان به ابزارهای ارتباطی، یعنی اینکه ۳۰ درصد دانشآموزان در مقاطع مختلف تحصیلی آموزش نمیبینند.
با توجه به آموزش مجازی دانشآموزان در ایام کرونا نقش معلم و نقش آموزش و پرورش در فرایند آموزش غیر محسوس است و آموزش دانشآموزان معلم محور نیست. لذا در این ایام که آموزش، دانشآموزان مجازی و غیرحضوری است بار مسئولیت آموزش دانشآموزان بر عهده خانواده است.
البته تأثیرگذاری آموزش دانشآموزان توسط والدین منوط به این است که خانواده توانایی لازم برای فراگیری دروس و انتقال آن به دانشآموز را داشته باشد اما با توجه به تغییراتی که هرساله در نظام آموزشی آموزش و پرورش اعمال میشود، خانوادهها با هر میزان توانمندی در فرایند آموزش به دانشآموزان دچار مشکل میشود.
گذشته از این موارد شاخص اقتصادی و اجتماعی خانوادهها بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان بسیار تأثیرگذارتر از آموزش و پرورش و معلمان شده است؛ به این معنی که مانند گذشته الزاما یک دانش آموز فقیر و نیازمند و در عین حال باهوش و مستعد شرایطی برایش فراهم شود که بتواند در این نظام آموزشی به شکوفایی برسد.
لازم به ذکر است دانشآموز فقیر در زمره آن ۳۰ درصدی قرار میگیرد که به دلیل عدم داشتن شرایط برای بهرهمندی از زیرساختهای آموزش مجازی دیده نمیشود؛ عملاً در فضای آموزشی قرار نمیگیرد که فرصت شکوفا شدن داشته باشد و اگر هم بهواسطه کمکهای دولتی و مردمی به وسایل آموزش مجازی دسترسی داشته باشد به دلیل نقش کمرنگ معلمین در این شرایط زمینهای برای بروز استعدادش فراهم نمیشود.
اما به طور یقین میتوان گفت در حال حاضر با وضعیت استمرار آموزشهای مجازی، شکوفایی استعداد دانش آموزان به شاخص اقتصادی و اجتماعی خانواده های آنها وابسته شده است. نظام آموزش و پرورش خود را آرام آرام از دایره آموزش بیرون برده است و خانوادهها را ملزم به کشیدن جور معلمان در خصوص آموزش به دانشآموزان کرده است.
اما مشکل به همین جا ختم نمیشود، خانوادهها حتی اگر دارای شاخص اقتصادی و اجتماعی مطلوبی هم باشند به دلیل بحران های دیگری که در پیرامون، آنها را درگیر کرده است نمی توانند مجموعهای از نقش های نظام آموزشی را به دوش بکشند و آنطور که دانشآموزان در فضای حضوری آموزش میبینند شرایط را برایشان فراهم کنند.
با توجه به شرایط فعلی، کشور دچار بحران شده است اما به نظر کارشناسان بحرانی که نظام آموزشی را در بر گرفته است از جنس دیگری است و عواقب آن نیز بسیار خطرناکتر خواهد بود.
نتیجه این بحران آن می شود که ۳۰ درصد دانشآموزان به حداقل تواناییهای سواد نمیرسند! و ۳۰ درصد نیز از فرایند آموزشی به صورت کامل جدا میشوند. نتیجه این بحرانها آسیبهای اجتماعی است که در آینده نزدیک تا عمق جامعه نفوذ می کند.
مدتی پیش دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت: پیمایش دقیقی در جامعه هدف (دانشآموزان) انجام شد و نتیجه آن بود که ۹۰ درصد دانشآموزانی که ترک تحصیل میکنند به یکی از آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد روی میآورند.
با توجه به صحبتهای دبیر کل ستاد مبارزه با موادمخدر به این نتیجه میرسیم که اثرات سوء بحران ایجادشده در نظام آموزش و پرورش برای بروز و ظهور نیاز به زمان ندارد و در حال حاضر در این بحران قرار داریم. لذا باورمان شود اعتیاد یک دانشآموز نوجوان به دلیل ترک تحصیل و بحران نظام آموزشی خیلی کمتر از مردن در بحران کرونا نیست. به قدری بحران کرونا اذهان عمومی را معطوف به خود کرده است که بحران نظام آموزش و پرورش کمرنگ شده است و در نظر گرفته نمیشود.
انتهای پیام/۴۱۶۱/پ
انتهای پیام/