حمله سایبری به نطنز؛ نفوذ یا خرابکاری/ آیا «سکوت دیپلماتیک» کارساز است؟
گروه سیاسی خبرگزاری آنا، امید فعال؛ حدود ۱۱ سال پیش، ویروس استاکسنت توسط مؤسسات امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای خرابکاری در تأسیسات هستهای ایران ساخته و با هدف اختلال در کار سانتریفیوژها، وارد مراکز هستهای ایران شد.
روزنامه نیویورکتایمز در تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۱۱، در مقالهای نوشت که «اسرائیل استاکسنت را در مرکز اتمی دیمونا و بر روی سانتریفیوژهای مشابهی که ایران از آنها در تأسیسات غنیسازی اورانیوم نطنز استفاده میکند، با موفقیت آزمایش کرده بود».
حمله سایبری با استفاده از ویروس استاکسنت که در فاصله سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ میلادی به تأسیسات غنیسازی اورانیوم ایران، خسارتهایی به زیرساخت هستهای کشور وارد کرد و این خرابکاری سایبری، تنها بخش کوچکی از عملیات سایبری سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و کشورهای غربی علیه برنامه صلحآمیز هستهای ایران است.
اندیشکده «مطالعات امنیت ملی» اسرائیل در گزارشی به قلم «گابی سیبانی»، سرپرست برنامه امور نظامی و راهبردی و برنامه جنگ سایبر در موسسه مطالعات امنیت ملی (INSS) و «سامی کرونِنفلد»، کارآموز برنامه جنگ سایبر در INSS، مینویسد: در سالهای اخیر، تصمیمگیرندگان و عموم مردم در سراسر جهان بیشک متوجه شدهاند که فضای سایبر را باید بهعنوان یک قلمرو واقعی جنگ در نظر گرفت. چرا که فضای کافی برای مانور دادن را مهیا کرده و میتواند توسط عناصر دشمن که به دنبال از کار انداختن سیستمهای اطلاعاتی یا حتی خسارتهای فیزیکی به زیرساختهای حیاتی کنترلشده توسط سیستمهای کنترل صنعتی، هستند موجب آسیب و خسارت شود.
پیشتر رئیس سابق سرویس اطلاعاتی اسرائیل نیز گفته بود که هدف اولین حملات سایبری در صورت وقوع جنگ علیه ایران، زیرساختهای انرژی خواهد بود.
او در یک کنفرانس بزرگ سایبری در اسرائیل، سیستم هستهای یک کشور را بهعنوان سیستم قلبی هر دولتی توصیف کرد.
نزدیک به دو دهه است که سایت هستهای نطنز در شمال استان اصفهان، به کانون توجهات امنیتی ایران تبدیلشده و طی سالهای گذشته، در معرض حملات خرابکارانه متعددی قرارگرفته است.
تیرماه ۱۳۹۹، عملیات خرابکارانهای در مرکز مونتاژ سانتریفوژ نطنز رخداد و وزیر خارجه اسرائیل (گابی اشکنازی) در واکنش به این حادثه مدعی شد که «سیاست تلآویو عدم برخورداری ایران از توانمندی هستهای است اما بهتر است اقداماتی که در این راستا انجام میگیرد، ناگفته بماند».
اقدامات تروریستی اسرائیل علیه برنامه صلحآمیز هستهای ایران به همینجا ختم نمیشود؛ یکشنبه ۲۲ فروردین، سخنگوی سازمان انرژی اتمی از حادثهای در «بخشی از شبکه توزیع برق تأسیسات غنیسازی نطنز» خبر داد.
صالحی عملیات خرابکارانه علیه تأسیسات هستهای نطنز را تأیید کرد؛ رئیس سازمان انرژی اتمی دراینباره گفت: «اقدام علیه مرکز غنیسازی نطنز نشاندهنده شکست مخالفان پیشرفتهای صنعتی و سیاسی کشور برای جلوگیری از توسعه چشمگیر صنعت هستهای است».
رسانههای صهیونیستی مدعی شدند: «اختلال در شبکه توزیع برق تأسیسات هستهای نطنز در ایران در نتیجه حمله سایبری اسرائیل بوده است. این ادعا هنوز از ظرف ایران تأیید نشده است».
کانال ۱۳ رژیم اسرائیل به نقل از منابع اطلاعاتی غربی اعلام کرد که موساد (سازمان اطلاعات و جاسوسی اسرائیل) در حادثه یکشنبه تأسیسات نطنز دست داشته است.
مالک شریعتی نیاسر، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس، نیز در توییتر نوشت: «دیشب در برنامه ساعت ۲۱:۳۰ رادیو اقتصاد عرض کردم که صنعت هستهای در دولت هشتساله روحانی به چند دوره تقسیم میشود:
۱. سال ۹۲ تا ۹۴: دوره تعلیق فعالیتهای هستهای به امید توافق بزرگ
۲. سال ۹۴ تا ۹۷: دوره تعطیلی و برچیده شدن بسیاری از تأسیسات و تحقیر دانش هستهای
۳. سال ۹۷ تا ۹۹: پس از خروج ترامپ از برجام، کاهش بسیار کم در تعهدات برجامی ایران
۴. سال ۹۹ تاکنون: با تصویب قانون اقدام راهبردی، فعالیت مجدد و سرزنده صنعت هستهای که سرعت پیشرفت بسیار بالا رفته است.
هدف خرابکاری احتمالی امروز میتواند توقف مجدد این روند باشد».
روزنامه ایندیپندنت فارسی پیرامون اهداف این حمله تروریستی مینویسد: «با در نظر گرفتن مجموع این رویدادها، میتوان چنین تحلیل کرد که در یک احتمال، حمله سایبری امروز اسرائیل به تأسیسات هستهای نطنز درواقع نه صرفاً بخشی از یک برنامه دولتی اسرائیل که میتواند حتی بخشی از یک برنامه بینالمللی برای متوازن شدن کفه چانهزنی در مذاکرات هستهای با ایران بوده باشد».
حمله به خطوط برق برای اختلال در سایتهای هستهای ایران، بخشی از برنامه محور غربی، عربی و عبری است؛ در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۲ میلادی، فریدون عباسی دوانی، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ایران از وقوع انفجار عمدی در خطوط برق مجتمع غنیسازی فردو در تاریخ ۱۷ اوت ۲۰۱۲ میلادی، خبر داد و افزود که «قطع برق یکی از راههای آسیبرساندن به ماشینهای سانتریفیوژ» است.
مقامات رژیم صهیونیستی بارها به تهدید زیرساختهای هستهای ایران پرداختهاند و برای تحقق اهداف خود، دست به دامان عملیات تروریستی شدهاند.
در همین راستا، «اسرائیل هیوم» در مقاله (دی ۱۳۹۹) صفحه یک خود نوشت: ژنرال «آویو کوخاوی» فرمانده ارتش اسرائیل به نیروهای نظامی این رژیم دستور داده است که طرحی برای حمله به برنامه هستهای ایران ترسیم کنند. ژنرال «کوخاوی» بدون اینکه جزئیات بیشتری را مطرح کند، سه طرح عملیاتی را جهت سرنگونی برنامه هستهای تهران درخواست کرده است.
«اسرائیل هیوم» در همین رابطه نوشت: اداره «حلقه سوّم و راهبرد» ارتش اسرائیل که به اداره ایران مشهور است، موظف شده سه طرح جهت تضعیف برنامه هستهای ایران یا در صورت لزوم [عملیات نظامی] را طراحی و به دولت [این رژیم] ارائه کند. اسرائیل هیوم از تخصیص میلیاردها شیکِل (واحد پولی رژیم صهیونیستی) به این امر خبر داد.
آسیبپذیر بودن تأسیسات هستهای ایران به لحاظ امنیتی و نفوذپذیری میتواند تبعات جبرانناپذیری برای برنامه صلحآمیز هستهای کشور در پی داشته باشد.
محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در واکنش به این حادثه در صفحه شخصی خود مینویسد: «آیا وقوع مجدد آتشسوزی در تأسیسات هستهای نطنز، آنهم در کمتر از یک سال پس از انفجار قبلی، نمیتواند نشان از جدی بودن پدیده نفوذ باشد؟ فاعتبروا یا اولی الابصار».
تحلیلگران نظامی معتقدند که اسرائیل خود مسلح به سلاح اتمی است اما برنامه صلحآمیز اتمی جمهوری اسلامی را خطری جدی برای موجودیت خود میبیند و همزمان با پیشرفت آن، دست به حملات خرابکارانه گستردهتری برای کاهش سرعت رشد هستهای ایران میزند».
ترور دانشمندان هستهای، بمبگذاری در مراکز حساس و حملات سایبری بخشی از این برنامه خرابکارانه است.
انتهای پیام/پ
انتهای پیام/