ردپای خشم نتانیاهو از ملک عبدالله در ماجرای کودتای اردن/ سیاست صریح اسرائیل ایجاد ناآرامی در همه کشورهای عربی است
به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، سعد ناجی جواد در گزارشی که روزنامه فرا منطقهای رأیالیوم منتشر کرد، درباره تحولات اخیر اردن و تلاش برای کودتا در این کشور نوشت: هر فرد آگاهی میتواند درک کند آنچه در اردن رخ میدهد فقط یک مبارزه برای رسیدن به قدرت نیست و وضعیت بغرنجتر و خطرناکتر است. در همه تحولاتی که شنبهشب در پایتخت اردن رخ داد باید سرانگشتان نامرئی رژیم صهیونیستی را جستوجو کرد.
طبق این گزارش، همه کسانی که شنبهشب در راستای اقدامات امنیتی بازداشت شدند و تحت بازجویی قرار گرفتهاند، شخصیتهایی هستند که فرامین اربابان صهیونیست خود را اطاعت میکنند. در کنار این موضوع، نباید فراموش کرد اردن با شرایط اقتصادی نابسامانی دست به گریان بوده و شکایت از وضع موجود، حق مردم این کشور است.
این تحلیلگر عراقی در گزارش خود آورده است: هر کسی که تحولات اردن را دنبال کند، میتواند ردپای تصمیمسازان اسرائیلی متعلق به جناح راست این رژیم به رهبری بنیامین نتانیاهو را برای سرنگونی حکومت عبدالله دوم، پادشاه اردن بیابد. از سال ۲۰۱۹ این تلاش حالت علنی و صریح به خود گرفت، درحالی که پیشتر در مکالمات مخفی رهبران دو طرف انجام میشد. این اظهارات من نیست، بلکه گزارش روول الگر؛ روزنامهنگار معروف اسرائیلی است که ۲۲ دسامبر ۲۰۱۹ (اول دی ۱۳۹۸) در روزنامه هاآرتص منتشر شد و این روزنامه، آن گزارش را در وبسایت انگلیسی خود منتشر کرد.
بهنوشته ناجی جواد، اختلافات امان و تلآویو آنجایی شدت گرفت که ملک عبدالله الحاق کرانه باختری را به سرزمینهای اشغالی نپذیرفت، حق مالکیت این رژیم را بر مسجدالاقصی رد کرد و نخواست طرح تلآویو را در زمینه اینکه اردن سرزمین جایگزین فلسطین باشد، بپذیرد. اردن به مالکیت فلسطین بر قدس و مسجدالاقصی پایبند ماند و مخالفت خود را با اقدام رژیم صهیونیستی برای تخریب مقام داود (ع) اعلام کرد. نتانیاهو چندینبار زنگ خطر را بیخ گوش ملک عبدالله به صدا درآورد، زیرا وی به صراحت نشان داد پادشاهیاش هیچ تعجیلی برای به تحرک واداشتن کشورهای عربی برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی ندارد و در مرتبه بعدی، موجودیت اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد.
در این گزارش آمده است: برخیها میگویند اردن یکی از نخستین کشورهایی بود که روابط دیپلماتیک با اسرائیل برقرار کرد و درست است، اما این واقعیت نیز وجود دارد که توافقنامه وادی عربه که به برقراری روابط دیپلماتیک منجر شد، بر مبنای احترام به حق حاکمیت اردن و به رسمیت شمردن قیمومیت فلسطین بر مسجدالاقصی و مهمتر از همه، در نظر گرفتن دره اردن بهعنوان خاک اردن (در اجاره اسرائیل) بود.
بهتازگی دولت اردن از تمدید قرارداد اجاره خودداری کرد که میتواند زمینهساز اضمحلال توافق وادی عربه یا فشار پادشاه اردن برای لغو این توافقنامه باشد تا اسرائیل را مجبور کند از سیاستهای خود درقبال این کشور دست بردارد.
ناجی جواد نوشت: روزنامهنگار اسرائیلی معتقد بود نتانیاهو ممکن است بهدنبال کودتا برای تضعیف ساختار حکومتی اردن باشد. گرچه وی در ابتدا ادعا میکرد این توطئهها شامل پادشاه نمیشود، اما بعدها از لزوم تحریک پادشاه و زیر فشار قرار دادن وی برای لغو توافقنامه صحبت میکند تا اسرائیل بتواند تبعات چنین تصمیمی را بر گردن امان بیندازد. کینه اسرائیل از اردن پس از آنکه با تصمیم تلآویو در به رسمیت شناختن قدس به پایتختی اسرائیل مخالفت کرد، بیش از پیش افزایش یافت. اختلافات ادامه یافت تا اینکه مقامهای صهیونیستی مانع از سفر حسین بن عبدالله، ولیعهد اردن به قدس، بازدید از مسجدالاقصی و اقامه نماز در آنجا شدند و اختلافات به اوج خود رسید، سپس اردن پاسخ داد و نگذاشت هواپیمای نتانیاهو از حریم هوایی این کشور عبور و به امارات پرواز کند.
بیشتر بخوانید:
ردپای رژیم صهیونیستی در تنش داخلی اردن دیده میشود
این تحلیلگر عراقی مینویسد: شاید در بیانیههای رسمی اردن به صراحت به نقش اسرائیل پرداخته نشود، چه اینکه از پیام فوری آمریکا به پادشاه اردن مشخص است واشنگتن در این زمینه مداخله خواهد کرد تا این موضوع به بحرانی بزرگتر تبدیل نشود؛ اما همه نشانهها دال بر مداخله عناصری از اسرائیل است که رد پای آنها را میتوان از میان افرادی که دستگیر شدهاند، دریافت. اسرائیل نیز تاکنون از محکوم کردن چنین اقدامی و حمایت از پادشاه اردن سر باز زده است که شائبهها را در این زمینه تقویت میکند.
سعد ناجی جواد در بخش پایانی گزارش خود مینویسد: هدف اصلی اسرائیل ایجاد هرج و مرج در همه کشورهای عربی است، حتی اگر این کشورها موجودیت این رژیم غاصب را بپذیرند که اردن و مصر دو نمونه بارز این مدعا هستند. مهمترین نتیجه آنچه در اردن رخ داد، نشان میدهد سیاست صریح اسرائیل که برخیها سعی دارند آن را نادیده بگیرند، ایجاد ناآرامی در همه کشورهای عربی و تضعیف حاکمیت آنهاست. این یک واقعیت است که تلآویو نمیتواند هیچ کشوری را در مقابل خود و سیاستهایش ببیند، حتی اگر میان دو طرف انواع توافقنامهها امضا شده باشد. اسرائیل با حضور کشورهای مستقل عربی که حامی فلسطین نیز باشند، احساس راحتی نمیکند، آنها را تهدیدی برای موجودیت خود میداند و آشوبهایی را مشابه آنچه در عراق و سوریه رخ داد، رقم میزند. معتقدم هر کس به حسننیت اسرائیل نسبت به ملتهای عربی باور داشته باشد، شخصی سادهلوح است.
انتهای پیام/۴۰۳۳/
انتهای پیام/