عربستان و آمریکا مانع از ترانزیت کالاهای ایرانی به سوریه میشوند/ کاهش نفوذ آمریکا در عراق از رهگذر اتصال ریلی پکن با بغداد
گروه بینالملل خبرگزاری آنا-مجتبی اسماعیلی؛ اوایل جنگ سوریه و وقتی داعش و گروههای تکفیری نزدیک به 80 درصد خاک این کشور را اشغال کرده بودند، فضا آنقدر سنگین بود که حتی برخی از کشورهای دوست و حامی سوریه نیز از بقای حکومت بشار اسد ناامید شده بودند. در میان این ناامیدیها فقط یک کشور و یک فرمانده همچون سردار قاسم سلیمانی، فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که اعتقاد راسخ داشت سوریه میتواند مقاومت کند.
فضای بعد از پیروزی بر داعش وصفناشدنی بود. مردم سوریه با خوشحالی در خیابانها از تلاش مجاهدان وطن ازجمله کمکهای ایران، حزبالله و روسیه قدردانی میکردند. در حوزه بازسازی سوریه پس از نابودی داعش در خاک این کشور، شنیدهها حاکی از آن است که دولت دمشق به جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد بازسازی و مدیریت بزرگترین بندر خود یعنی لاذقیه را داده و قرار بود تا پایان سال 1398 مدیریت بندر به ایران واگذار شود، ولی ظاهراً با پیگیری نکردن و شاید بیمیلی برخی از مسئولان اجرایی کشورمان، این موضوع محقق نشده و این فرصت بزرگ در حال از دست رفتن است.
بندر لاذقیه سوریه
به همین دلیل و برای بررسی روابط اقتصادی و مبادلات ایران و سوریه، مبادلات تجاری ایران با عراق و مشکلاتی که نفوذ آمریکا در منطقه به وجود آورده است، با «سید حمید حسینی»، عضو هیئت مدیره اتاق بازرگانی ایران و عراق گفتوگو کردهایم که در ادامه تقدیم میشود.
آنا: بهتازگی در مستند «ثریا» که از رسانه ملی پخش شد، مردم با بخشهای پیدا و پنهان خلأهای سرمایهگذاری اقتصادی ایران در سوریه آشنا شدند. آیا دولت روحانی در زمینه کاهش یا عدم سرمایهگذاری تجار ایرانی در این کشور قصوری مرتکب شده است؟ چه مشکلاتی بر سر راه سرمایهگذاری تجار ایرانی وجود دارد؟
حسینی: در نگاهی که به سوریه داریم، این کشور را مانند عراق میبینیم. مشکل کاهش یا عدم سرمایهگذاری به این دلیل است که ما در عراق مزیت داریم، ولی این مزیت در سوریه وجود ندارد. در عراق رقبا نمیتوانند با ما رقابت کنند، زیرا مزیت نسبی و رقابتی داریم. نزدیکی حملونقل، دسترسی به بازار بهگونهای که از نظر مسافت و قدرت عرضه، 60 درصد جمعیت عراق در دو ساعتی مرزهای ایران قرار دارد.
علاوه بر این، کیفیت و قیمت کالای ایرانی باعث شده است هیچکس نتواند در بعضی از زمینهها با ما رقابت کند؛ ولی در سوریه این مزیت را نداریم، هزینههای حملونقل فوقالعاده بالا و محیط سوریه بسته است. دمشق ورود بسیاری از کالاهای خارجی را ممنوع کرده است و ترکیه و عربستان، دو رقیب بزرگ ما هستند که به بازار سوریه کالا قاچاق میکنند.
سوریه، اقتصادی با ظرفیت تنها پنج تا 6 میلیارد دلار دارد که در مقابل اقتصاد عراق با ظرفیت 110 تا 120 میلیارد دلار ناچیز محسوب میشود و طبعاً زمینه و بستر لازم را برای سرمایهگذاری فراهم نمیکند.
فارغ از این موضوع، چنانچه فکر کنیم اگر در دمشق رایزن بازرگانی و کنسولگری داشتیم، همه مشکلات حل بود، به نظر میآید اینطور نیست. اصل موضوع این است که باید مزیت داشته باشیم و بتوانیم رقابت کنیم که در سوریه مزیت نداریم و تصور اینکه میتوانیم برویم در سوریه سرمایهگذاری کنیم تا مزیت روابطی ایجاد کنیم، بسیار سخت است.
نمایی از دمشق، پایتخت سوریه در بحبوحه جنگ
در عراق لازم نیست بهدنبال مزیتسازی برای سرمایهگذاری باشیم، زیرا میتوانیم تجارت کنیم و مزیت داریم؛ ولی در سوریه اگر سرمایهگذاری نکنیم، حضور نداشته باشیم و چیزی تولید کنیم، قطعاً نمیتوانیم مزیت داشته باشیم.
آنا: اقتصاد و سیاست دو مقوله جدا از هم نیستند، چرا ایران مزیت اقتصادی در بازار سوریه را با روسیه بهوجود نمیآورد؟
حسینی: از نظر سیاسی ما کم مشکل نداریم. درست است که روسیه در موضوع سوریه همپیمان ما بهشمار میرود، ولی به نظر میآید روابطی با دیگران دارد که از حضور ایران در آنجا خشنود نباشد و به حضور پررنگ ما علاقهمند نیست. روسیه در بازار دمشق مستقر شده است و دلش نمیخواهد کوچکترین آسیبی به جایگاهش وارد شود. روسیه به حفظ جایگاه رژیم صهیونیستی پایبند است و صهیونیستها بخشی از بازار این کشور را در دست دارند.
ما نمیتوانیم با بازار یا نظام بانکی روسیه کار کنیم، زیرا یهودیها آنقدر در اقتصاد روسیه نفوذ دارند که همیشه راه را برای ما بستهاند. با وجود روابط خوب سیاسی، در روابط اقتصادی ما همیشه با روسیه به مشکل برمیخوریم و سقف روابط نمیتواند از حدی افزایش پیدا کند.
اینگونه نیست که بگوییم چون ما نقش پررنگی در آزادسازی سوریه داشتیم، فضای سیاسی این کشور کاملاً در اختیار ماست.
آنا: برخی از کارشناسان اقتصادی وزارت امور خارجه معتقدند ایران امکانات لازم را برای سرمایهگذاری در بازار سوریه ندارد. این اظهارات صحت دارد؟
حسینی: بله، به ایران میگویند در سوریه سرمایهگذاری کنیم، ولی با توجه به وضعیت اقتصادی کشور آیا میتوانیم در سوریه سرمایهگذاری کنیم؟ ما پیشتر یک دوره تجربه سرمایهگذاری ناموفق در این کشور داشتیم و در صنعت خودرو، نیروگاه، کارهای صنعتی و... سرمایهگذاری کردیم، ولی بهدلیل جنگ همه سرمایهها نابود شد. حال کدام بخش خصوصی را میتوان دوباره تشویق کرد در سوریه سرمایهگذاری کند؟
آنا: کرایه حمل کالا فعالان اقتصادی در بازار سوریه را بهشدت اذیت میکند. راهحل مشکل این است که بتوانیم راه ترانزیتی عراق به سوریه را باز کنیم. چرا عراق با بازگشایی راه ترانزیتی مخالفت میکند؟
حسینی: علت مخالفت دولت عراق با بازگشایی مسیر ترانزیتی به سوریه این است که قانون ترانزیت ندارند. علاوه بر این، آمریکاییها و سعودیها به هیچ وجه موافق بازگشایی این مسیر ترانزیتی نیستند و بر بغداد فشار میآورند. برای حل این موضوع دولت رایزنیهای زیادی با بغداد انجام داده است، ولی عراق زیر فشار آمریکا و عربستان چنین اقدامی انجام نمیدهد.
آنا: با وجود نیاز کشورهای منطقه به یک ائتلاف اقتصادی و تشکیل موافقتنامههای مشترک منطقهای همچون آ.سه.آن، چرا این اقدام انجام نشده است؟
حسینی: همه گروههای اقتصادی دنیا را بررسی کنید، آکنده از توافقنامهها و همکاریهای دو و چندجانبه منطقهای است. با وجود فعال بودن گروههای اقتصادی اتحادیه اروپا، آ.س.آن و نفتا، کمترین همکاریهای منطقهای را در منطقه بحرانزده غرب آسیا شاهدیم. عملاً یکی از موانع اصلی شکلگیری توافقنامه مشترک و زندگی مسالمتآمیز کشورهای منطقه، آمریکاست. من آدم امنیتی و سیاسی نیستم و نمیخواهم حرف سیاسی بزنم، ولی قطعاً این آمریکاییها هستند که بهخاطر منافعشان در منطقه نمیگذارند رابطه میان کشورهای منطقه خوب شود.
آنها میدانند اگر رابطه ایران و عربستان بهبود یابد، بسیاری از منافع آمریکا در منطقه از بین خواهد رفت، لذا از همه ابزار و امکاناتشان استفاده میکنند که شکاف میان کشورهای منطقه بیشتر شود و نگذارند کشورهای منطقه در محیطی توأم با صلح و آرامش کار کنند.
بیشتر بخوانید:
حجم تجارت ایران با عراق، 2.5 برابر بیشتر از حجم تجارت با کل اتحادیه اروپا
مراودات تجاری با سوریه نباید محدود به بازار دو کشور شود
وقتی از بالا به نقشه دنیا نگاه کنید، طبیعیترین مسیر برای انتقال انرژی آسیای میانه، ایران است. هر جا به نقشه نگاه میکنید میبینید هیچ مسیری راحتتر، آسانتر و دردسترستر از ایران وجود ندارد، ولی میبینید که آمریکاییها در منطقه دخالت، تحریم و سعی میکنند همه خطوط انرژی منطقه را از ایران دور کنند و همه حرکات ما برایشان چالشبرانگیز است.
آنا: بهطور مختصر به مزیت ایران در بازار عراق پرداختید. از نظر شما در روابط اقتصادی ایران و عراق چه مشکلاتی وجود دارد؟
حسینی: وقتی درحال تبدیل شدن به قدرت عمده منطقهای هستیم، آمریکاییها هرگونه حرکت ما را بهعنوان چالش و تهدید در نظر میگیرند و درصدد برخورد برمیآیند. الان بیشترین مشکلات ما در رابطه با عراق، مشکلاتی است که آمریکا ایجاد کرده. البته ما با هدف قرار دادن دو پایگاه نظامی آمریکا، تهدید حضور ایالات متحده در عراق را به فرصت تبدیل کردهایم. به همت شهید قاسم سلیمانی منافقین را هدف قرار دادیم و داعش را در خاک عراق نابود کردیم. اینها دو عامل حضور و نفوذ آمریکا در عراق بودند، ولی نمیتوانیم بگوییم آمریکا نفوذ ندارد.
یکی از موانع اصلی شکلگیری توافقنامه مشترک و زندگی مسالمتآمیز کشورهای منطقه، آمریکاست
آمریکا در یک سال اخیر بهوسیله جوکرها، استفاده از فضای مجازی، جنگ نرم در منطقه و... بیشترین فشار را برای ما پدید آورده است و تغییر و تحولات عراق قطعاً خیلی به نفع ما نیست.
آنا: موقعیت و وضعیت داخلی عراق چگونه است؟ مزیت رقابتی ایران بر آمريکا در بازار عراق چیست؟
حسینی: عراق حدود 40 میلیون نفر جمعیت دارد و با نرخ رشدی که دارند، سالی یک میلیون به جمعیتشان اضافه میشود. میانگین سن جمعیت 20 سال است و جمعیتی شدیداً جوان، جویای کار و اهل فضای مجازی هستند. در این کشور تقریباً 40 میلیون تلفن هوشمند و وجود دارد و فضای مجازی، جوکرها و اینفلوئنسرها نفوذ دارند.
ما با عراق و آمریکا رابطه اقتصادی داریم. آمریکا حضور جدی در بازار عراق ندارد، ولی نکته قابل تأمل اینجاست که چرا آمریکاییها اینقدر هزینه کردند و هدف اصلیشان از نفوذ و حضور در عراق چیست؟ عراق در حال حاضر چهلمین شریک تجاری کالا با آمریکاست. آمریکاییها سالانه یک میلیارد و 200 میلیون دلار به عراق صادرات دارند.
فعالیتهایی که آمریکا در عراق انجام میدهد، تنها چیزی حدود 11 هزار شغل ایجاد کرده است. کالاهای صادراتی این کشور به ارزش یک میلیارد و 200 هزار دلار عمدتاً شامل ماشینآلات، غلات، لوازم الکترونیکی، وسایل نقلیه، وسایل پزشکی، برنج، گوشت، آجیل و مقداری بذر کشاورزی است.
در عرصههایی که ما حضور داریم آمریکاییها حضور چندانی ندارند یا در عرصههایی که آنها حضور دارند، ما حضور چندانی نداریم و رقیب یکدیگر در عرصههای تجاری بازار عراق نیستیم. مشکلی که عراقیها برای روابط تجاری با ما و دیگر کشورها دارند، این است که تا سال 1396 بهدليل حمله به کویت زیر فصل هفت منشور سازمان ملل متحد بودند و بعد از آنکه از فصل هفت منشور درآمدند، الان زیر فصل 6 منشور سازمان ملل متحد هستند و اجازه همکاری بانکی مستقیم با هیچ کشور دنیا را ندارند.
عراقیها تنها میتوانند از کانال روابط بانکی با بانکهای واسطه کارهایشان را با دنیا انجام دهند.
آنا: این موضوع ظاهراً علاوه بر بحث اقتصادی بر سیاست خارجی عراق نیز تأثیر گذاشت است. آیا جرئت ریسک نداشتن دولت بغداد در مسائل منطقهای و جهانی به همین دلیل است؟
حسینی: طبعاً یکی از علتهایی که عراقیها مشکل دارند، جسارت ندارند و کوتاه میآیند، همین موضوع است. آنها در مجلس عراق قانون اخراج نیروهای آمریکایی را تصویب کردند، ولی در عمل این مصوبه مجلس به جز صدور یک بیانیه، اجرایی نشد. همان مجلسی که به مصطفی کاظمی بهعنوان نخستوزیر عراق رأی اعتماد داد، مصوب کرد آمریکاییها باید خارج شوند. درحالیکه کاظمی نخستوزیر شد، ولی آمریکاییها از عراق اخراج نشدهاند.
سوریه، اقتصادی با ظرفیت تنها پنج تا 6 میلیارد دلار دارد که در مقابل اقتصاد عراق با ظرفیت 110 تا 120 میلیارد دلار ناچیز محسوب میشود و طبعاً زمینه و بستر لازم را برای سرمایهگذاری فراهم نمیکند
کویتیها بعد از جنگ آمریکا حاضر بودند با عراق توافق کنند و عراق را از فصل 6 منشور ملل متحد خارج کنند، ولی آمریکاییها بهخاطر اینکه در خاک عراق به اشغالگری خود ادامه دهند، نگذاشتند.
در حال حاضر همه مشکلاتی که در رابطه با عراق داریم، عمدتاً موارد بانکی و تحریم ایران است و این به مداخلههای آمریکا برمیگردد.
آنا: شما راهکارهای خروج آمریکا از عراق و منطقه را چه میدانید؟
حسینی: راهکارهایی وجود دارد، ولی فکر میکنم اگر بخواهیم نهتنها خروج آمریکا، بلکه نفوذ و مداخله ایالات متحده را در عراق کم کنیم، یک دیدگاه این است که با موضوعات امنیتی و دیپلماسی نظامی کار را پی بگیریم.
همچنین برخی میگویند کاری نداشته باشیم، روابط و راهبرد آمریکاییها با چین است و اگر کاری با آمریکاییها نداشته باشیم، آنها از منطقه میروند. این دو رویکرد به حضور آمریکا در منطقه وجود دارد. فکر میکنم اگر بخواهیم نگذاریم راهی برای حضور آمریکا در منطقه وجود داشته باشد، نخستین و مهمترین عامل حفظ وحدت و جلوگیری از تجزیه عراق است.
آمریکاییها وقتی وارد منطقه شدند و داعش را طراحی کردند، یکی از اهدافشان این بود که عراق را از یکپارچگی خارج کنند. مهمترین کاری که سردار سلیمانی انجام داد، حفظ یکپارچگی عراق بود.
دومین عامل این است که رابطه عراق و کویت را اصلاح کنیم تا از فصل 6 منشور ملل متحد خارج شود که به کاهش نفوذ آمریکاییها در عراق کمک میکند.
سومین موضوع، رابطه چین و عراق است. آمریکاییها بهشدت نقش چین در منطقه را مضر و اخلالگر میدانند و بهشدت مخالف حضور و ارتباط چین با کشورهای منطقه هستند. یکی از علتهایی که خیلیها اعتقاد دارند عادل عبدالمهدی، نخستوزیر اسبق عراق برکنار شد، امضای توافقنامه با چینیها بود. اگر بتوانیم چین و عراق را از مسیر ریلی و جاده ابریشم به هم وصل کنیم، راهحلی است که از نفوذ آمریکاییها در عراق میکاهد.
چین رقیب تجاری آمریکاییهاست. حضور چین در عراق میتواند به توسعه زیرساختهای عراق کمک و از نفوذ آمریکاییها کم کند. سالهاست عراقیها از مشکل برق رنج میبرند و مجبورند با زیمنس قرارداد ببندند، ولی تا اجرایی میشود، آمریکاییها فشار میآورند، قرارداد را فسخ میکنند و میگویند باید با جنرال الکتریک قرارداد ببندید.
وقتی با جنرال الکتریک قرارداد میبندند، هفت، هشت ماه کار معلق میماند. دو یا سه بار تاکنون قرارداد با زیمنس بسته، ولی فسخ شده و با جنرال الکتریک بسته شده است. عملاً آمریکا هیچ اقدام جدی برای حل مشکل زیرساختهای عراق انجام نداده است.
در حال حاضر چین به بندر گوادر وصل شده است، اگر گوادر را به بندر چابهار وصل کنیم، از مسیر اتصال راهآهن ما به راهآهن عراق و بصره، عراق میتواند به جاده ابریشم بپیوندد.
توافق ایران و آمریکا نیز میتواند بر خروج آمریکا از منطقه تأثیر بگذارد. اگر آمریکاییها به برجام برگردند، زمینهای برای خروج آمریکا از منطقه فراهم میشود.
انتهای پیام/4033/پ
انتهای پیام/