دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
08 اسفند 1393 - 12:08
کارشناس روس:

روسیه از شراکت با عربستان خسارت دید/ مسکو هرچه سریع‌تر با ایران ائتلاف نفتی و گازی تشکیل دهد

به موازات وخامت اوضاع منطقه خاورمیانه که همچنان تحت نفوذ داعش قرار دارد، شمار هواداران سازمان‌های افراطی افزایش می‌یابند، کشورهای عربی زیادی که در حالت هرج و مرج هستند دستخوش انحطاط داخلی می‌شوند و ممکن است به زودی تقسیم‌بندی جدیدی در مرزهای منطقه‌ انجام شود.
کد خبر : 5386

به‌گزارش خبرنگار گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا به‌نقل از پایگاه خبری و تحلیلی «ایران- رو»، «ولادیمیر یفیموف» کارشناس امور روسیه در یادداشتی نوشت: به موازات تشدید وخامت اوضاع منطقه، شمار هواداران سازمان‌های افراطی افزایش می‌یابد، کشورهای عربی زیادی که در حالت هرج و مرج و در آستانه فروپاشی هستند دستخوش انحطاط داخلی فزاینده‌ای می‌شوند، رویارویی شیعه و سنی همچنان ادامه دارد و ممکن است به زودی تقسیم‌بندی جدیدی در مرزهای منطقه‌ انجام شود که 100 سال پیش به دنبال جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراطوری عثمانی پدیدار شد.


براساس این گزارش، «یفیموف» این سوال را مطرح می‌کند که باید دید روسیه نسبت به منطقه خاورمیانه و پیش از همه کشورهای کلیدی آن که در حال حاضر ایران، عربستان، ترکیه و مصر هستند، چه راهبردی دارد؟ و در ادامه اینگونه می‌افزاید که متأسفانه، تجزیه و تحلیل گام‌های 10 سال اخیر دیپلماسی روسی و خط سیاسی مسکو حاکی از آن است که هیچ‌گونه نظریه منسجم سیاست خارجی در خاورمیانه وجود ندارد. بسیاری از کارهای روسیه در منطقه نامفهوم است و گاهی با یکدیگر در تضاد قرار می‌گیرند.


برای روسیه چه کسی از همه مهمتر است؟


به‌نوشته این کارشناس روس، اگر اهمیت هر یک از کشورهای مذکور برای روسیه در همه ابعاد بازرگانی، اقتصادی، سیاسی، نظام ژئوپلتیکی و نفوذ در منطقه تجزیه و تحلیل شود، روشن می‌شود که با عنایت به همه عوامل، گسترش شراکت با ایران و ترکیه برای مسکو از همه مهمتر است زیرا این کشورها از بزرگترین توان اقتصادی برخوردارند و ایران صاحب منابع سرشار نفت و گاز می‌باشد. همچنین اوضاع داخلی این کشورها به طور نسبی با ثبات است، ابعاد سرزمینی کفایت می‌کند تا آن‌ها را جزو قدرت‌های منطقه‌ای به‌شمار آورد.


«یفیموف» با بیان اینکه مقام‌های کشورهای بانفوذ خاورمیانه در مجموع به روسیه با دیدی مثبت می‌نگرند و به گسترش همکاری‌های چند بعدی با روسیه در بیشتر زمینه‌ها علاقه‌مندند، نوشت: ترکیه عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) است که همین امر وظایف معین آن را نسبت به غرب و پیش از همه آمریکا ایجاد می‌کند. در خاک ترکیه پایگاه‌های نظامی ناتو که علیه روسیه ساخته شدند، مستقر شده‌اند.


وی می‌افزاید: ایران برای روسیه جذابیت به مراتب بیشتری دارد، به ویژه با عنایت به اینکه غرب و به ویژه آمریکا در 36 سال اخیر سیاست خصمانه‌ای علیه تهران دنبال می‌کند که همین امر ایرانیان را به طرف روسیه سوق می‌دهد. کشورهایی چون عراق، سوریه و الجزایر نیز وجود دارند ولی در مرحله کنونی اهمیت آن‌ها برای روسیه از نظر بهره‌دهی راهبردی تا این حد زیاد نیست.


معمای مصری



این تحلیلگر امور راهبردی روسیه می‌نویسد: مصر (که روابط با این کشور در دو سال اخیر توسعه یافته‌ است) کشور کلیدی جهان عرب است که از قدمت قابل توجه روابط با مسکو برخوردار است ولی در این زمینه مانعی وجود دارد. مصر 4 سال است که نمی‌تواند مرحله آشوب و تشویش داخلی را پشت سر بگذارد. در این مدت به دنبال انقلاب رنگین، «حسنی مبارک» رئیس‌جمهوری برکنار شد و گروه «اخوان المسلمین» به قدرت دست یافت که به تزریق مالی عربستان و قطر متکی می‌شد ولی پس از آن کودتای نظامی رخ داد. در حال حاضر ثبات نظام کنونی زیر سوال رفته است زیرا حدود نیمی از مردم مصر هوادار «اخوان المسلمین» و افراط‌گرایان دیگر از جمله گروه داعش هستند. تجاوز احتمالی شبه نظامیان داعش به مصر از کشور همسایه لیبی که آنجا شاخه حقیقی «خلافت اسلامی» ایجاد می‌شود، از حمایت ده‌ها و شاید صدها هزار نفر از افراط‌گرایان مصری برخوردار خواهد شد که بی‌تردید به صفوف داعش خواهند پیوست. همین امر ناگزیر موجب سقوط نظام ژنرال «عبدالفتاح سیسی» می‌شود. در این صورت مصر نه تنها به بخشی از خلافت بلکه به هسته مرکزی آن تبدیل خواهد شد.


به‌نوشته «یفیموف»، علاقه قاهره به مسکو حساب‌گرانه است. مقام‌های مصر می‌خواهند با پول عربستان از روسیه سلاح دریافت، درآمدهای ناشی از گردشگران متعدد روس را حفظ و صادرات غله روسیه به مصر را تضمین کنند. باوجود این، اگر ریاض از تأمین مالی معاملات نظامی دست بکشد، چه می‌شود؟ اگر گردشگران روس در اوضاع جنگ «سیسی» با تروریسم به مصر نروند، چه می‌شود؟ بسیاری از عرب‌ها نیز رئیس‌جمهوری فعلی مصر را «انور سادات» جدیدی می‌‌نامند که آش غلیظی پخته بود و «حسنی مبارک» مجبور شد بیش از 10 سال آن را بخورد. لذا این سوال منطقی مطرح می‌شود که آیا مسکو باید خطر کند و با شریک بی‌ثبات، فقیر و بیش از حد وابسته به آمریکا روابط برقرار کند؟ چنین چیزی بعید است. این‌گونه چرخش‌های تند سیاست خارجی روسیه تاکنون هرگز نتیجه مثبتی در بر نداشته است.


لزوم مقابله با خصومت آشکار عربستان


به‌اعتقاد این کارشناس روس، اگر روسیه موفق می‌شد با عربستان در زمینه نفت و سرمایه‌گذاری شراکت کند، این کشور می‌توانست به یکی از شرکای کلیدی روسیه در خاورمیانه تبدیل شود، ولی چنین چیزی دور از واقعیت و هم‌پیمانی با این کشور بی‌فایده است. ریاض متحد مطمئن و با وفای آمریکا است و تا سال‌های آینده اینگونه باقی خواهد ماند، مگر اینکه این پادشاهی به دنبال موضوعات داخلی یا تحت تأثیر عوامل خارجی مانند هجوم داعش از هم بپاشد.


به‌نوشته «یفیموف»، سابقه معاشرت مسکو با رهبران عربستان نشان داده است که آن‌ها وعده‌های زیادی می‌دهند ولی در عمل هیچ اقدامی انجام نمی‌دهند. ریاض زمانی از قرارداد با سازمان راه‌آهن روسیه درباره ساخت خط آهن دست کشید و پس از آنکه روسیه به تحریم‌های پیشنهادی غرب در شورای امنیت سازمان ملل متحد رأی داد، از امضای قرارداد در زمینه همکاری نظامی فنی خودداری کرد. عربستان سعودی در اقدامی ضد روسی موجبات سرنگونی «معمر قذافی» رهبر لیبی را فراهم کرد و در حال حاضر از تلاش خود برای سرنگونی دولت «بشار اسد» هم‌پیمان و دوست مسکو دست نمی‌کشد.


وی می‌افزاید: ریاض پیش از این تحولات، در امور داخلی عراق به زیان منافع روسیه مداخله می‌کرد. سعودی‌ها مشغول تأمین مالی گروه‌های تروریستی بودند که علیه روسیه نیز فعالیت می‌کردند. آن‌ها بر سر راه توسعه روابط روسیه و ایران از جمله در جریان ساخت نیروگاه اتمی بوشهر موانع گوناگونی ایجاد می‌کردند و حالا همراه با آمریکا به بازی فعال برای کاهش قیمت جهانی نفت مشغول‌اند که هدف از این اقدام، تضعیف اقتصاد روسیه و تحریک بی‌ثباتی داخلی در روسیه است. بنابراین، روسیه باید برای خود تصمیم مشخصی بگیرد و عربستان را دشمن خود بداند زیرا تضعیف سعودی‌ها منافع مسکو را حفظ می‌کند.



به‌نوشته این کارشناس روس، از اینجا به طور منطقی هدف راهبردی دیگری مشخص می‌شود و آن این است که باید به جای تلاش برای دستیابی به توافق با حکام سعودی، با کشورهایی که از سیاست تجاوزکارانه این پادشاهی آسیب می‌بینند (ایران، سوریه، عراق، یمن و ونزوئلا) ائتلاف تشکیل داد. فشار بر عربستان سعودی، موجب فروپاشی نظام وهابی فعلی این کشور خواهد شد که عامل جلوگیری از توسعه روند دموکراتیک در خاورمیانه است. این موضوع نیز مهم است که واشنگتن مهمترین شریک منطقه‌ای خود را از دست خواهد داد. آمریکایی‌ها بدون عربستان نمی‌توانند نقش اساسی منطقه‌ای خود را حفظ کنند.


پیشگامی ترکیه



«یفیموف» می‌نویسد: شراکت میان مسکو و آنکارا در حال حاضر به طور منطقی و با پیگیری راهبردی توسعه می‌یابد. مبادلات بازرگانی معادل 40 میلیارد دلار، شمار فزاینده گردشگران روس در استراحتگاه‌های ترکیه و چشم انداز جدید تعامل میان دو کشور در بخش انرژی بر همین امر صحه می‌گذارد.


وی با تاکید بر برقراری همکاری در زمینه هسته‌ای و گسترش همکاری‌های گازی با اتحادیه اروپا، نوشت: اختلاف‌نظر درباره برخی امور منطقه‌ای همچون حل و فصل اوضاع سوریه مانع از برقراری گفت‌وگوی سیاسی میان روسیه و ترکیه در عالی‌ترین سطح سیاسی و پیشرفت آن نمی‌شود. اگر کریدور ترکی انتقال گاز به اروپای جنوبی که «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهوری روسیه پیشنهاد کرد، عملی شود، دو کشور به شرکای نزدیک همدیگر تبدیل خواهند شد.


به‌نوشته «یفیموف»، ترکیه تمایل به عضویت در اتحادیه اروپا را ندارد و روسیه به خواسته‌های متغیر اتحادیه اروپا که از واشنگتن دیکته می‌شود، وابسته نخواهد بود. وابستگی آنکارا به ناتو نیز به طور قابل توجهی تضعیف خواهد شد. موضوع ترانزیت گاز از طریق اوکراین که برای مسکو دردسر زیادی فراهم کرده است و برای مداخله غرب در روابط روسیه و اوکراین بهانه ایجاد می‌کند، به طور نهایی حل خواهد شد، لذا راهبرد مسکو نسبت به آنکارا، نمونه سیاست سنجیده و معقولانه مسکو و نهاد سیاست خارجی آن است که نتیجه مثبت قابل توجهی خواهد داشت.


آینده، در تعامل با ایران خلاصه می‌شود


به‌نوشته کارشناس امور راهبردی روسیه، ایران به طور بالقوه بزرگ‌ترین و آینده‌دارترین شریک روسیه است. تعداد زیادی از مهم‌ترین طرح‌ها در دست بررسی است و بخشی از آن‌ها هم اکنون اجرا می‌شوند ولو خیلی آهسته و در ابعاد ناچیز. این همکاری به طور عمده به بخش هسته‌ای محدود شده است و این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران صاحب بزرگترین منابع نفت و گاز است. برای روسیه، تهران به تنهایی کفایت می‌کند تا به جای مجمع کشورهای صادر کننده گاز (اوپک گازی) که به وسیله قطر کنترل می‌شود و صرفاً در خدمت منافع آمریکا است، محوری گازی ایجاد کند. اگر عراق و ونزوئلا به این محور بپیوندند، همه بازار جهانی گاز زیر نظر آن‌ها قرار خواهد گرفت. جای تأسف است که مسکو تاکنون در این راستا هیچ حرکتی از خود نشان نداده است.


به‌نوشته «یفیموف»، باتوجه به اینکه ایران صاحب مقادیر عظیم نفت است، اگر روسیه به هماهنگی سیاست نفتی خود با تهران در برابر توطئه عربستان و آمریکا تن می‌داد و دو کشور عراق و ونزوئلا را به این همکاری جلب می‌کرد، قیمت‌ نفت نه تنها افت نمی‌کرد بلکه احتمالاً تا 200 دلار بابت هر بشکه رشد می‌کرد. چه چیزی مانع از آن شد که روسیه این گام‌ها را بر دارد؟


«یفیموف» افزود: ایران برای روسیه در زمینه فروش محصولات ماشین‌سازی، توسعه بخش نیروی برق، بازسازی و توسعه زیرساخت حمل و نقل، ایجاد کریدور شمال – جنوب که می‌تواند راه دریایی از اروپا به چین را دو برابر کاهش دهد و در زمینه‌های دیگر، امکانات عظیمی فراهم می‌کند. این همکاری می‌تواند به ده‌ها میلیارد دلار افزایش یابد در حالی‌که مبادلات بازرگانی میان دو کشور (در سال 2014) حدود 963 میلیون دلار شده است.



وی با بیان اینکه در همکاری‌های نظامی و فنی امکانات نامحدودی وجود دارد، خاطرنشان کرد: ارتش ایران به پیشرفته‌ترین تجهیزات نظامی شامل سامانه‌های ضد هوایی و نیروی هوایی تا تانک‌ها و ناوهای جنگی نیاز دارد. برطبق برآورد کارشناسان، خریدهای ایران در این زمینه می‌تواند از حد 25 میلیارد دلار بگذرد. علاوه بر این، ایران در حال حاضر می‌تواند هزینه این خریدها را به وسیله فروش نفت و گاز بپردازد. باید رک و راست گفت در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران تنها بازار بزرگ آباد نشده برای محصولات نظامی و فنی روسیه است.


«یفیموف» تاکید کرد: ایران، کلید امنیت منطقه خلیج‌فارس و خاورمیانه است. اوضاع و تحولات عراق، سوریه، قفقاز، آسیای مرکزی، افغانستان و مناطق دیگر در حد زیادی به ایران وابسته است. «قوس شیعی» به رهبری ایران که دربرگیرنده ایران، عراق، سوریه و یمن است، متحد با وفای روسیه در خاورمیانه به شمار می‌روند که روسیه می‌تواند با استفاده از آن، منافع خود را به پیش ببرد و با تجاوزکاری‌های آمریکا در مرزهای جنوبی روسیه مقابله کند.


کارشناس امور راهبردی روسیه در پایان گزارش خود نوشت: در حال حاضر همه این حرف‌ها در سطح رایزنی میان کارشناسان و تحلیلگران امور سیاسی باقی مانده است و به نظریه سیاست خارجی روسیه راه پیدا نکرده است. باوجود این، وقت آن رسیده است که نه تنها در این باره فکر کنیم بلکه به اجرای عملی امکانات فوق الذکر بپردازیم. در این صورت مسکو می‌تواند خیلی زود به مهم‌ترین بازیگر خارجی در منطقه خاور میانه تبدیل شود.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب