چرا طرحهای پلیس در برخورد با معضل اعتیاد جواب نمیدهد؟/ دور باطل برخورد با معتادان متجاهر همچنان ادامه دارد
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، رهبر معظم انقلاب همواره رسیدگی به آسیبهای اجتماعی را یکی از دغدغههای خود دانسته و بر پیگیری آن جهت کاهش آسیبهای کشور به مسئولان و متولیان حوزههای اجتماعی مختلف تأکید داشتهاند.
ایشان نگرانیهای خود از بابت معضلات اجتماعی و لزوم رفع آن بارها و بارها در بیاناتشان در مناسبتهای مختلف اعلام کردند اما شاید جدیترین تذکر در این باب مربوط به سال 94 باشد.
مهمترین اولویتهای رهبری در بحث آسیبهای اجتماعی چه بود؟
امام خامنهای در سال 94 در جلسهای که رؤسای قوای سه گانه، وزیران و مسئولین در آن حضور داشتند به موضوع آسیبهای اجتماعی اشاره و اولویتهای پنجگانهای را برای دولت و دستگاههای مسئول چون شهرداری، بهزیستی و نیروی انتظامی تعریف کردند.
نخستین اولویت تعیین شده توسط رهبر معظم انقلاب برای مسئولان، معضل حاشیهنشینی و رفع مشکلات ساکنان و اهالی حاشیهنشین بود که علاوه بر این معضل، با انواع آسیبهای اجتماعی چون فقر، طلاق، اعتیاد و معضلاتی از این دست روبرو هستند.
دومین معضلی که در جلسه فوق مورد تأکید رهبر معظم انقلاب بود و مورد بحث است موضوع مبارزه با مواد مخدر و تلاش جهت کاهش اعتیاد و آسیبهای ناشی از آن بود.
چرا معضل اعتیاد با وجود تأکیدات رهبری ریشهای حل نمیشود؟
در حلقه اول برخورد با معضل اعتیاد و به ویژه معتادان متجاهر، نیروی انتظامی قرار دارد که باید در درجه اول منظر عمومی را از حضور این افراد پاک و فضا را برای عموم جامعه امن کند و از سوی دیگر در تعامل با دیگر نهادها و سازمانها شرایط را برای بازگشت این افراد به زندگی اجتماعی سالم فراهم کند؛ موضوعی که به نظر میرسد به شکل تمام و کمال بهویژه در بحث توانمندسازی به آن پرداخته نشده است.
فعالیت دستگاههای اجرایی که از طرف رهبر معظم انقلاب بهعنوان متولیان کاهش آسیبهای اجتماعی در معضل اعتیاد معین شده بودند، ظاهراً در امر جمعآوری و نگهداری معتادان متجاهر خلاصه میشود و تلاش چندانی برای بازگرداندن افراد آسیب دیده فوق پس از سپری کردن دوره بهبودی آنها صورت نمیگیرد.
دور باطلی که صرفاً در قالب طرحهای مختلف جمعآوری معتادان متجاهر اجرا و پس از گذشت مدتی از نگهداری این افراد در مراکز بازپروری و ترک اعتیاد اجباری مجدداً به حال خود رها شده و هیچ نهادی مسئولیت حفظ پاکی و ارتقاء بهبودی معتادان بهبود یافته را که بخش گستردهای از آن به اشتغال و کار بستگی دارد، بر عهده نگرفته است.
برخورد سلبی، موضوع اعتیاد را بهصورت ریشهای حل نمیکند
عدم توجه به موضوعات بازپروری و توانمندسازی معتادان خود را در زمان عدم اجرای طرحهای پلیس نشان میدهد که نمونه آنها حضور و تجمع معتادان در محلههای پرآسیبی همچون شوش و دره فرحزاد قابل مشاهده است که بدون کوچکترین مشکلی در ملاءعام اقدام به خرید و فروش و مصرف مواد مخدر میکنند.
بخش تأسفبار ماجرا این است که اغلب این افراد را کسانی شامل میشوند که در جریان طرحهای جمعآوری به کمپ اجباری منتقل شده و با پایان یافتن دوره درمانی تعیین شده توسط مقام قضایی، ترخیص شده و بهدلیل عدم اتصال به خانواده و نداشتن شغل مناسبی که با توجه به مهارت خود در آن توانایی دارند، مجدداً راهی پاتوقهای مصرف و کارتنخوابی سابق خود میشوند.
مبارزه با عوارض آسیبهای اجتماعی تنها تسکیندهنده است
شاید یکی از مهمترین مواردی که همواره در راستای کاهش آسیبهای اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد این است که مقابله با آسیبهای اجتماعی، به معنای برخوردهای سلبی و تکراری که نتیجهای جز اجرای دوباره طرحهای بینتیجه در بر ندارد، نبوده و در اصل باید بهطور اصولی و با استفاده از حضور مددکاران اجتماعی و روانشناسان متخصص و صاحب تجربه در مراکزی که به آسیبدیدگان اجتماعی مثل معتادان متجاهر خدماترسانی میشود به درمان پایدار و چاره اندیشی حل ریشهای مشکلات این افراد پرداخت.
بنا بر اذعان اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری مقابله با آسیبهای اجتماعی شامل دو بخش ریشهها و عوارض است و صرفاً مبارزه با عوارض آسیبهای اجتماعی و نپرداختن به ریشههای آن گرچه میتواند درد را تسكین دهد اما میتواند عوارض سختتری به همراه داشته باشد. در این زمینه مراكز آموزشی و تعلیم و تربیتی مختلفی كه در كشور شكل گرفته باید تلاش كنند كه جامعه هدف اصلی خود را که شامل سه گروه کودکان، نوجوانان و جوانان هستند را برای واكسینه شدن در برابر این آسیبها از مهارتهای اجتماعی لازم برخوردار کنند، این گونه نیست كه بدون آموزش بشود كار درست انجام داد.
موضوعی که بهنظر میرسد بهعنوان حلقه مفقوده در برخورد با معضلات اجتماعی از جمله اعتیاد چندان به آن توجهی نمیشود انجام یکسری فعالیتهای ماشینی و بروکراتیک در برخورد با آن است که مثلاً معتادان متجاهر در طرحهای پلیس در زمانهای مشخص جمعآوری میشوند و زمان ورود به کمپهای اجباری فلان مدت باید در آنجا بمانند و در مدت مذکور در کارگاهها (تولید ماسک بهعنوان نمونه) به کار اجباری گماشته شوند که این اقدامات هر قدر در طول سالها هم تکرار شود نتیجهای جز این ندارد که پس از اتمام طرحها و نمایشهای پلیسی همان مکانهای آسیب، مجدد به محل پاتوق و عرضه مواد مخدر تبدیل میشود.
انتهای پیام/4105
انتهای پیام/