«پشت در بهشت»؛ روایتی خانوادگی از دفاع مقدس
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، مریم شیدا نویسنده جوان و نوقلم کتاب «پشت در بهشت»، در این کتاب داستان دختر جوان و هنرمندی به نام حدیث را روایت میکند که برادرش حسین، یک جانباز شیمیایی است. حسین برای مداوا به آلمان رفته است اما مداوا مؤثر نیست و او شهید میشود. حسین از طرف دیگران متهم است که با وجود این که جبهه رفته و جانباز است، اما گذشته خود را فراموش کرده و دست به کارهای ناشایست از جمله رباخواری زده است؛ حدیث در طول این داستان، بیگناهی برادرش را ثابت میکند.
«پشت در بهشت» چند شخصیت دارد اما داستان با شهادت شخصیت اصلی شروع میشود. آغاز داستان با برخوردهای غافلگیرانهای شروع و با ایجاد معماهای پی در پی پیش میرود. در بخشی از داستان صحنهپردازی فوقالعاده است؛ یا صحنهای متعلق به خنثی کردن بمب وجود دارد که خیلی صحنه جالبی است و در این جا قدرت قلم نویسنده در خلق صحنهای شاد و طنز مشخص میشود.
همچنین عنوان داشتن فصلهای کتاب باعث همذاتپنداری با مخاطب میشود لذا در فصل اول و دوم کتاب حس میشود نویسنده در پی یک جستجو و کاوش است اما سیر پیشرفت داستان چنین نیست و این کتاب هیچ عقبه تاریخی و فرهنگی با فضای رمان ندارد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم: «امیر گوشهای افتاده بود و ترکش یکی از پاهایش را قطع کرده بود. ریههایش پر شده بود از گاز شیمیایی نمیتوانست نفس بکشد. حسین ماسکش را روی صورت امیر گذاشت اما امیر با چشمهایش به او نهیب زد که این کار را نکن!
حسین اعتنا نکرد، ماسک را روی صورت امیر گذاشت و خودش چفیه دور دهانش پیچید. اما امیر با همان ذره توانی که داشت، ماسک را از صورتش برداشت و با نگاهش التماس کرد تا حسین ماسک را بزند».
انتشارات بهنشر کتاب «پشت در بهشت» را در 220 صفحه قطع رقعی کوتاه و با تیراژ یک هزار نسخه با قیمت 170 هزار ریال در سال 1397 منتشر کرده است.
انتهای پیام/4028/
انتهای پیام/