مروری بر تغییرات ژانر جوک ها در گذر زمان؛ چرا به جوک ها میخندیم؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، شانزدهم آگوست، روز جهانی جوک است. بنا بر بعضی تعریفها امروز، روز «یک جوک بگو» هم نام گذاری شده است. به همین بهانه تصمیم گرفتیم تا ریشه جوک را بشناسیم و تغییراتی را که جوکها در طول تاریخ داشتهاند، مرور کنیم.
همچنین کارکرد جوک و جوک گفتن در جامعه را بررسی کنیم و ببینیم از نظر علمی افراد چرا به جوکها میخندند یا نمیخندند. در آخر هم میگوییم که چطور حین تعریف کردن جوک اجرای خوبی داشته باشیم؟
جوک چیست؟
جوک عموما یک پرسش، داستان کوتاه یا توصیف موقعیتی است که به قصد مفرح بودن و خنداندن دیگران تعریف میشود و برای رسیدن به این هدف از ابزارهایی مانند کنایه، ریشخند و بازی با کلمات استفاده میکنند. طبیعی است اگر جوک خندهای در پی نداشته باشد، بیمزه تلقی می شود.
در حقیقت جوک چیزی است که اگر در جمعی گفته شود، دیگران متوجه «جوک» بودنش بشوند و آن را با سخنی جدی اشتباه نگیرند. یکی از مهمترین بخشهای تعریفکردن جوک که به مرور تغییر کرده است، خاصیت داستانی بودن آن است. در قدیم یک «سخن کوتاه خندهآور بدون ساختار داستانی» را جوک نمیشناختند.
در تعریف واژه انگلیسی joke آوردهاند: «یک داستان کوتاه یا توصیف وضعیتی برای خنداندن.» این تعریف را نمیتوان جایگزین تعریف آنچه در ایران، جوک نامیده میشود کرد زیرا شروط داستان بودن و کوتاه بودن در آن رعایت نشده است.
تاریخچه جوک در جهان و ایران
چند دهه قبل لوح گلی ۳۵۰۰ سالهای در کشور عراق کشف شد که روی آن مطالبی همچون معماهای بامزه نوشته شده بود. دانشمندان بر این عقیده اند که این جوکها توسط یک دانشجوی عصر بابل در حدود ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح نگاشته شدهاند. این لوحهای گلی که در سال ۱۹۷۶ کشف شدند، پس از جنگ عراق در سال ۲۰۰۳، گم شدند و امروزه هیچفردی نمیداند که چه بلایی سر آنها آمد.
فقط عکسهایی از آنها باقی مانده است. در زبان فارسی هم فخرالدین علی صفی متوفی به سال 939 هجریقمری در هرات، نویسنده مهمترین کتاب طنز فارسی است. پس از آن میتوان به حکایات و هزلیات سعدی و دیوان عبید زاکانی به عنوان پیشگامان شوخیهای رندانه و پرمغز در زبان و ادبیات فارسی اشاره کرد.
بارزترین نمونه شوخیهای صرف را میتوان در آثار «بسحاق حلاج شیرازی» که به اسم «بسحاق اطعمه» شناخته میشود، خواند. همچنین بخش عظیمی از ضربالمثلهای آمده در «امثال و حکم» دهخدا معانی طنزآمیز دارند و این نشان میدهد که طنز و لطیفه در فرهنگ عامه مردم این سرزمین چه جایگاه ممتازی داشته است.
از نصرالدین تا پ نه پ!
مروری بر تغییرات ژانر جوکها در گذر زمان
با توجه به اتفاقات و مراحلی که یک جامعه و افراد آن از سر میگذرانند، نوع و ژانر جوکها هم در طول تاریخ تغییر میکند که ممکن است برای نسلهای بعدی خندهدار باشد یا نه. مشخص است که جوکهای مناسبتی که به یک اتفاق روزانه مرتبط هستند، ماندگاری کمتری نسبت به جوکهای کلی دارند.
ولی آنچه در طول تاریخ دیده میشود، نحوه پردازش و سرایش جوکهاست که هنوز هم بیشترشان یک داستان کوتاه هستند. زمانی جوکها حول حاضرجوابیهای افرادی مانند نصرالدین، جحی، عبید و ... و بحثهایشان با پادشاهان بود و امروزه درباره خاطرات شخصی که بیشترشان ساخته ذهن طنزپردازان است.
جوکی با قدمت 800 ساله!
به عنوان مثال حدود 800 سال از ساختن این لطیفه میگذرد: «سادهدلی به جنگ رفته بود. سپر بزرگی با خود داشت که برای محافظت از جان خویش برده بود. چندی نگذشت که از بالای قلعه سنگی بر سرش زدند و بشکستند. دست بر سر شکسته گذاشت و گفت: «مگر کورید؟ سپر به این بزرگی را نمیبینید و سنگ بر سرم می زنید؟».
چند صد سال بعد این جوک مردم را به خنده میانداخت: پسر شخصی در چاه افتاد. سر در چاه کرد و گفت: «جان بابا! جایی نرو تا من بروم ریسمان بیاورم و تو را بیرون بکشم»!چند صد سال بعد این جوک بین مردم طرفدار داشت: حیف نون فردی را در خیابون دید و پرسید: شما علی پسر مسعودآقا پاسبان نیستی که سر کوچه چراغی مامور بود؟ پسر گفت: چرا! حیف نون گفت: «ببخشید، پس حتما عوضی گرفتم!»
همین چند سال پیش به این جوک میخندیدیم: رفتم پمپ بنزین به آقاهه گفتم ۴۰ تا بزن! گفت ۴۰ لیتر؟ گفتم: «پ نه پ، ۴۰ تا قاشق چایخوری!»
و امروز به این میخندیم، شاید هم نمیخندیم: «با رفیقم قرار گذاشتیم صبح جمعه بریم کوه. پنج و نیم صبح بهش زنگ زدم گفتم بیداری؟ گفت نه. گفتم منم همینطور. دوباره خوابیدیم»!
جوکها به 8 دسته تقسیم میشوند
به چندین دسته تقسیم میشوند و یک جوک ممکن است از یکی از این الگوها یا چندتای آنها بهره برده باشد. در پرونده امروز با آنها آشنا خواهید شد.
ی خانوادگی| در این نوع جنس روابط اعضای خانواده با هم، موضوع جوک است. مادرها، پدرها، فرزندان و ... محوریت موضوعی است که در فرهنگ جامعه به شکل یک الگو رواج دارد، مثل شوخی درباره غذا پختن مادرها یا کنترل تلویزیون و کولر که معمولا دست پدرهاست و مخصوصا شوهرعمهها!
ی شغلی و طبقاتی| معمولا هر شغلی در جامعه به رفتاری مشترک مشهور است. در این نوع جوکها این رفتار مشترک صاحبان مشاغل و طبقات متفاوت اجتماعی مورد شوخی قرار میگیرد. این حالت بدون توجه به شخص یا نام خاصی، اشتراکهای یک طبقه یا شغل که در فرهنگ هر جامعه آن را با آن الگو میشناسند دستمایه بذلهگویی قرار میگیرد. پزشکان، مهندسان، معلمان و ... حتی بالاشهریها و پایین شهریها تیپ ثابت این الگو هستند.
ی مربوط به شخصیتها| این مورد هم یک الگوی جهانی است. افراد معروف و مشهور چه معاصر باشند و چه تاریخی، چه خودی باشند و چه خارجی، دستمایه این جوکها هستند. این روزها نمونههای زیادی از این جوکها دست به دست میشود. از شخصیتهای سیاسی و ورزشی و هنری گرفته تا دانشمندان و فرهیختگان و ... شهرت این افراد عامل اصلی پرداختن به این جوکها و بازنشر آنهاست.
ی سیاسی| مضامین سیاسی و تصمیمگیریها در این حوزه و البته قرارگرفتن شخصیت خاص در شرایط سیاسی موضوع اصلی این جوکهاست. شخصیت های سیاسی و جناحبندیها نمونهای پررنگ از این الگو است.
ی قومیتی| در این گونه که شکل مذمومی از جوک است، متاسفانه شاهد ساخته شدن جوک تقریبا برای تمام اقوام و شهرها و حتی کشورهای دیگر هستیم. خوشبختانه چند سالی است که این نوع جوک که متاسفانه در ایران طرفداران و مخالفان فراوانی داشت، از مد رفته و به فراموشی سپرده شده است. فراموش نکنید اگر به جنسیت، قومیت یا طبقه خاصی نسبت ناروایی بدهید غیر از مشکلات اخلاقی ماجرا، پیامدهای دیگری هم خواهد داشت. به طور مثال اگر در شوخی هایتان مدام روی شلخته بودن پسرها یا ترس دخترها از سوسک تاکید کنید کم کم ممکن است آن شوخی به اشتباه پذیرفته و مثل یک واقعیت خلل ناپذیر تلقی شود و تغییر آن دشوار باشد.
ی جنسیتی| در این نوع معمولا تفاوت زن و مرد در موقعیتهای مختلف به حالت شوخی بیان میشود. این حالت هم گونهای بینالمللی است و گاهی با توجه به ارتباطات گسترده امروزی از فرهنگهای مختلف وارد میشود. نسبت دادن کارهایی که در فرهنگ عامه مردانه است به خانمها یا برعکس الگوی شناخته شده این نوع جوکهاست. این نوع جوکها هم منتقدان فراوانی دارد.
ی کلامی| در این حالت استفاده از ترکیب عبارات یا مشابهتهای تلفظی و شوخی با کلمات و تغییر و جابهجایی حروف و واژهها الگوی مشخصه است. شوخی با بعضی اسامی یا نام محلهها و خیابانها از این دست جوکها هستند که مبتنی بر واژگان چند معنایی یا با مشابهت هستند.
ی موقعیتی| در این حالت اشاره به یک موقعیت یا قرار گرفتن کسی یا چیزی در شرایطی متضاد یا نامتعارف شوخی خندهداری ایجاد میکند.
چرا به جوک میخندیم؟
بررسی عوامل خندیدن انسانها به مطالب طنز و جوکها براساس علم روانشناسی و عصب شناسی
تاکنون تصور میشد شخصیت و علایق فردی است که تعیین میکند افراد نسبت به حرفها، جوکها یا مطالب طنز چه رفتاری نشان میدهند، اما به نظر میرسد مغز و منطق افراد از شخصیت و علاقه آنها مهمتر باشد.
به عبارت دیگر قبلا تصور میشد خندیدن به جوک امری روانی است ولی دانشمندان اثبات کردهاند که بخشی از آن امری فیزیکی و فیزیولوژی است. جوزف موران در دانشگاه دارتموند هانوفر، از ام.آر.آی عملکردی استفاده کرده تا مغز داوطلبان را در حال تماشای برنامههای کمدی تلویزیونی اسکن کند.
این آزمایشها الگوی متمایزی از فعالیت سلولهای عصبی مغز را نشان میدهد که به دنبال یک جوک خندهدار پدیدار میشوند. علاوه بر دو فرایند هستهای دریافت جوک و احساس خوب داشتن نسبت به آن، جوکها قسمتهای دیگری از مغز را فعال میکنند که به تشکیل تداعی، یادگیری و تصمیمگیری مربوط هستند.
همچنین شوخی باعث بالارفتن فعالیت قسمتهایی از مغز میشود که منحصر به انسان است و تنها گونههای عالی میمونها، آن هم به صورت بسیار ابتدایی این قسمتها را دارند. در واقع این یافته بدین معناست که شوخی یک توانایی پیشرفته است که در انسانها پدیدار شده است.
با این حال، هیچ دو مغزی دقیقا مانند هم نیستند و تفاوتهای مغزی باعث تفاوت در واکنش به شوخیها و طنزها میشود. آندره سامسون در دانشگاه فرایبورگ سوئیس، از ام.آر.آی استفاده کرده و مغز داوطلبان را در حال تماشای 90 کارتون بدون کلام دارای سبکهای متفاوت شوخی بررسی کرده است.
نتایج به دست آمده نشان داد آنچه برای افراد مهم است، نحوه حل کردن جوک است. وی در این باره میگوید: «این که با چه منطقی گرههای موجود در یک جوک حل شود، تعیین میکند که هرکس چه نوع جوکی را ترجیح میدهد». بیشتر از هر چیزی، مطالعات اخیر نشان میدهد شوخطبعی، که بسیار هم نادیده گرفته میشود، به قدرت مغزی بالایی نیاز دارد و تصویربرداریهای مغزی نشان میدهد که هنگام درک یک جوک نسبت به زمانی که فکر میکنیم، مغز ما بیشتر فعال میشود.
جوک خوبوبد نداریم جوکگوی خوب و بد داریم
بهترین لطیفهها با اجرای بد بیمزه جلوه میکنند و بدترین و تکراریترین جوکها با یک اجرای جالب، شیرین و خندهدار میشوند
فیلم باحال و جذاب «ورود آقایان ممنوع» را یادتان هست؟ در آن فیلم آقای جبلی دبیر شیمی مدرسه میخواست با تعریف کردن جوک نظر خانم دارابی مدیر سختگیر مدرسه را جلب کند تا قراردادش تمدید شود. خب جوک راهحل خوبی برای بازکردن یخ آدمهای جدی و صمیمی شدن با آنها و از همهمهمتر شیرینتر گذراندن اوقات است.
در آن فیلم آقای دکتر یعنی پدر پریا میخواست به جبلی جوک گفتن را یاد بدهد و یک نکته طلایی گفت: «ببین جبلی، جوک خوبوبد نداریم، جوکگوی خوبوبد داریم»! توصیهای طلایی برای اینکه بدانیم بامزه بودن خود جوک کافی نیست، اجرای ما مهمتر است. خب چطور حین تعریف کردن جوک اجرای خوبی داشته باشیم؟
مثلث طلایی جوک| قبل از تعریف کردن جوک، باید مثلث طلایی شرایط جوک گفتن را بررسی کنید. یعنی زمان مناسب، مکان مناسب و آدم مناسب. یعنی لحظهای باید جوک را بگویید که جمع آمادگی داشته باشد، وسط مجلس ختم، وقتی همه در حال خوردن هستند، زمانی که بازی دو تیم فوتبال به ضربات پنالتی کشیده و... زمان مناسبی نیست.
مکان مناسب هم چیزی شبیه زمان مناسب است. وقتی داخل ماشین هستید و صدای موزیک بلند است، وقتی همسرتان در حال جاروبرقی کشیدن است و خیلی مثالهای دیگر، شما اگر جوک خوب را با تکنیک خوبی تعریف کنید اما زمان و مکانش مناسب نباشد خرابکاری کردهاید، اما آدمهای مناسب ضلع سوم است، یعنی مخاطب شما یکدست باشد، جوکی نگویید که مناسب بچهها نیست یا برای بچهها جالب است و بزرگ ترها را نمیخنداند.
یا از ذخیره ذهنی مخاطب دور است و منظورتان را نمیفهمد. بهطور مثال نمیشود برای مادربزرگتان جوک بگویید و حین آن به لیونل مسی ارجاع بدهید.
زور نزنید| اشتباه بزرگ این است که هی جو بدهید و بگویید: «یک جوک میگم روده بر بشین» یا وسط جوک خودتان بخندید. جوک خوب نیازی به این کارها ندارد.
جوک سخت| اگر مسلط نیستید، اگر جوک و ارجاعاتش نیاز به تقلید صدا دارد یا تکنیک خاصی میطلبد به گفتن یک لطیفه ساده بسنده کنید.
شعور مخاطب را دست کم نگیرید| شما باید جوک را تعریف کنید و بعد ضربه پایانی را بزنید و مابقی چیزها را به مخاطب واگذار کنید. نمیشود جوک و تفسیرش را با هم برایش ارائه کنید. مدام جوک را توضیح ندهید و نگویید: «فهمیدی چی شد؟ منظورش این بود که...»
جدی باشید| اگر خندهتان گرفت بخندید اما بهزور نخندید؛ سرد و ساده و جدی جوک را بگویید و در ضربه نهایی خوب مکث کنید تا مخاطب غافلگیر شود.
مرور کنید| قبل از بیان جوک، یکبار آنرا در ذهنتان مرور کنید، از جمعهای کوچک مثل همسر و برادر شروع کنید بعد جوک را در جمع بزرگ اجرا کنید. بدترین اتفاق آن است که جوکی را بگویید و وسطش مکث کنید تا ادامهاش را بهیاد بیاورید. سعی کنید در تمرینها جوک را کوتاهتر کنید و از تصویرسازی استفاده کنید تا ملموستر باشد.
هیچ کار دیگری نکنید| همانطور که لازم است جو و جمع برای جوک گفتن شما آماده باشد خود شما هم نباید وسط جوک گفتن تلفن را چک کنید، تخمه بخورید، با کنترل تلویزیون ور بروید و...
نترسید| نگران بازخورد منفی، نخندیدن و متلک دیگران نباشید. هدف جوک گفتن این است که دورهمی شما شیرین شود. حتی با خودتان شوخی کنید و اسم خودتان را بهجای شخصیت اصلی جوک بگویید تا دیگران بدانند از متلک و بازخورد منفی نمیترسید.
جمع را تخریب نکنید| بدترین کار این است وقتی یک نفر در جمع سوتی میدهد شما بگویید یاد فلان جوک افتادم! بدتر اینکه بپرسید: «اون جوکه رو شنیدین طرف میره جنگل خرس میاد جلوش، اونم میگه فلان» نمیشود یک جوک را کامل تعریف کرد تا بپرسید بقیه آنرا شنیدند یا نه. یا جوک را بگویید یا نگویید. اما سوال نکنید.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/
انتهای پیام/