رشد حرکتی در کودکان ناشنوا
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ مقاله «مروری پیرامون رشد حرکتی در کودکان ناشنوا بر اساس دیدگاه رشد حرکتی گالاهو» توسط پروین ویسکرمی دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد و به راهنمایی مهدی روزبهانی عضو هیئت علمی این دانشگاه منتشر شد.
زمینه و هدف:
کودکان ناشنوا در فرایند رشد با مشکلاتی مواجه هستند که میتواند رشد اجتماعی، عاطفی، شناختی، کلامی و حرکتی آنان را متأثر کند. هدف از این مطالعه مرور مطالعات انجام شده طی سه دهه اخیر بر رشد حرکتی کودکان ناشنوا، با تاکید بر دیدگاه رشد حرکتی Gallahoo بود.
یافتههای اخیر:
ایجاد فرصتهای مناسب آموزشی، تربیت آموزگاران متخصص، آموزش والدین و ایجاد دورههای آموزشی برای مختصصان شنوایی میتواند در ارتقای رشد حرکتی کودکان ناشنوا راهگشا باشد.
رشد حرکتی کودکان ناشنوا در مراحل، بازتابها و حرکات قالبی، حرکات مقدماتی و حرکات تخصصی چندان مورد توجه نبوده و در این زمینه فقر مطالعاتی وجود دارد. در دوره حرکات بنیادی با تأکید بر تعادل، مطالعات چشمگیری صورت گرفته که نشان دادهاند کودکان ناشنوا در مکانیزیم گام برداری (هنگام راه رفتن)، حفظ ثبات قامت، تعادل ایستا، تعادل پویا، هماهنگی فضایی- زمانی، مهارتهای حرکتی درشت، مهارتهای حرکتی ظریف و در نهایت یادگیری مهارتهای حرکتی در مقایسه با همتایان طبیعی خود تأخیر رشدی دارند.
نتیجهگیری:
تأخیر در رشد حرکتی کودکان الزاماً نتیجه ناشنوایی یا نقص دستگاه دهلیزی نیست و عوامل فردی، محیطی و تمرین در آن دخیل هستند؛ بنابراین ایجاد فرصتهای مناسب آموزشی، تربیت آموزگاران متخصص، آموزش والدین و ایجاد دورههای آموزشی برای مختصصان شنوایی میتواند در ارتقای رشد حرکتی این کودکان راهگشا باشد.
بدون اغراق میتوان گفت که حجم عظیمی از مطالعات در رشد حرکتی ناشنوا مرتبط به تعادل و کنترل پاسچر(control posture مهارتهای استواری constant skills) است که نتایج آنها بر ضعف تعادلی و کنترل پاسچر ناشنوایان تأکید دارند.
مطالعات نشان میدهد؛ کودکان ناشنوا در مقایسه با کودکان طبیعی تعادل ایستا و پویای ضعیفتری دارند. مشکل حفظ تعادل در افراد ناشنوا را تا حدود زیادی میتوان به دستگاه وستیبولار نسبت داد؛ چراکه بیشتر کودکان ناشنوای مادرزاد به عملکرد نامناسب دستگاه وستیبولار مبتلا هستند، برخی بیماریهای گوش میانی مانند اوتیت مزمن در صورت درماننشدن و ادامه بیماری ممکن است دستگاه حسی عصبی و وستیبولار را هم درگیر کنند.
دستگاههای حلزونی و دهلیزی علاوه بر مجاورت تشریحی در منشأ و رشد دوران جنینی در ریز ساختار و عملکرد در سطح سلولی و نورونی شباهتهای بسیاری دارند؛ بنابراین در مبتلایان به اختلال عملکرد حلزونی و کاهش شنوایی حسی عصبی، احتمال اختلال عملکرد دهلیزی هم وجود دارد.
در افراد دچار کاهش شنوایی حسی عصبی شدید تا عمیق، کاشت حلزون فرصتی برای کسب عملکرد شنیداری ایجاد کرده است. امکان بهبود دسترسی به اطلاعات شنیداری برای تکامل صحیح گفتار و زبان در کودکان و فهم مناسب گفتار شفاهی در بزرگسالان مانع از آن شده است که تأثیرات جانبی و گاه زیانبار کاشت حلزون بر سایر اندامهای گوش داخلی بهطور کامل بررسی شود.
جراحی کاشت حلزون ضمن فواید خود میتواند باعث ایجاد آسیب ثانویه به اندامهای انتهایی دهلیزی بهخصوص ساکول و اختلال عملکرد دهلیزی پس از کاشت شود که ممکن است با درجاتی از اختلالات نهفته و یا آشکار عملکرد دهلیزی همراه شود.
در دهههای اخیر تعداد کودکانی که کاشت حلزون داشتهاند، روبه افزایش است، حال سؤال این است که آیا با وجود کاشت حلزون هنوز مشکلات حرکتی وجود دارد؟ آن دسته از کودکانی که در طی ناشنوایی، مبتلا به آسیب بخش تعادلی عصب هشتم شدهاند و نیز بعضی از مواردی که کاشت حلزون کردهاند،کودک دچار مشکل تعادلی است.
کودکان ناشنوای دارای اختلال تعادل تمایل دارند برای حفظ تعادل خود بیشتر بر اطلاعات بینایی تمرکز کنند، بهویژه زمانی که اطلاعات حسی آنها در تعارض با بینایی باشد و زمانی که خطر افتادن افزایش مییابد (برای مثال، ایستادن بر سطوح نامنظم). بازتوانی شنوایی و توانبخشی دهلیزی و تمرینات جسمانی بر افزایش سازگاری دهلیزی و تعادلی این کودکان بعد از کاشت حلزون تأثیر داشته است.
مطالعه رشد حرکتی در حیطه ناشنوایی در مراحل بازتابی، حرکات قالبی موزون، حرکات مقدماتی ارادی و مرحله تخصصی با ضعف مطالعاتی مواجه است
مهارتهای حرکتی ظریف مانند، دستکاری و چالاکی دستها و هماهنگی چشم و دست در کودکان ناشنوای پیش دبستانی دارای تأخیر رشدی است. رشد یکپارچگی بینایی-حرکتی نیز از شنوایی و تجربیات شنیداری –گفتاری اثر میپذیرد که به نوبه خود میتواند بر رشد شناختی تأثیرگذار باشد.
رشد مهارتهای ظریف (هماهنگی چشم و دست، برای مثال استفاده از قیچی برای برش روی کاغذ بر اساس شکل خاصی) در مقایسه با رشد مهارتهای درشت (حفظ تعادل، کنترل قامت، راه رفتن، یا پرتاب کردن توپ) در کودکان ناشنوا از تأخیر بیشتری برخوردار است.
مطالعه رشد حرکتی در حیطه ناشنوایی در مراحل بازتابی، حرکات قالبی موزون، حرکات مقدماتی ارادی و مرحله تخصصی با ضعف مطالعاتی مواجه است. عمده مطالعات توانبخشی نیز تأکید بر تعادل ناشنوایان داشته و توانبخشی در حیطه رشد حرکتی چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
از طرفی با توجه به انجام طرح گسترده غربالگری نوزادان در سطح کشور و امکان شناسایی نوزادان ناشنوا در مرحله بازتابی و حرکات قالبی موزون, بستر مناسب بهمنظور مطالعه رشد حرکتی کودکان ناشنوا در سنین پایینتر و مقایسه آن با همتایان طبیعی فراهم است؛ بنابراین امید است در آینده مطالعات راهگشایی برای ارتقای رشد حرکتی ناشنوایان ارائه شود.
انتهای پیام/4062/
انتهای پیام/