دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
14 تير 1399 - 12:57
آنا گزارش می‌دهد؛

دیپلمات‌های مظلوم ایرانی قربانی انفعال دیپلماتیک وزارت خارجه/معنای بازگشت عزت به پاسپورت ایرانی این بود؟

دستگاه دیپلماسی کشورمان به دلایل متعدد نشان داده که عزمی برای آزادسازی دیپلمات‌های مظلوم و در بند ایرانی ندارد و حتی حاضر به شفاف‌سازی در این خصوص نیست.
کد خبر : 499526
1.jpg

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، یکی از وعده‌های دولت روحانی در تبلیغات انتخاباتی، «بازگشت عزت به پاسپورت ایرانی» بود، بااین‌حال موارد متعددی از نقض وجاهت و احترام نسبت به اتباع کشورمان در خارج از مرزها گزارش‌شده است. عدم پذیرش نماینده ایران در سازمان ملل متحد، تعرض به بانوان ایرانی در مبادی ورودی ترکیه، بی‌احترامی به اتباع کشورمان در فرودگاه صربستان، بازداشت خبرنگار پرس‌تی‌وی و دانشمندان ایرانی در آمریکا، توحش سعودی‌ها با مجروحین فاجعه منا و ... نمونه‌هایی از خدشه به عزت ایرانی به شمار می‌روند.


با همه رایزنی‌ها و مانورهای دیپلماتیک بر موضوع همزیستی مسالمت‌آمیز با جهان و تعامل با کشورها، نه‌تنها گشایشی برای اتباع ایرانی در خارج از کشور فراهم نشده بلکه فاجعه اینجاست که این دیپلماسی هنوز نتوانسته برای دیپلمات‌های ایرانی، مصونیتی مطابق با جایگاه و شأن جمهوری اسلامی فراهم کند. نمونه آن را می‌توان در بازداشت «اسدالله اسدی»، دبیر سوم سفارت جمهوری اسلامی در پایتخت اتریش آدرس داد که در سال 1397 دستگیر شد؛ اما هنوز اقدام درخور و قابل‌توجهی برای آزادی وی به عمل نیامده است.



اسدالله اسدی، دبیر سوم سفارت ایران در اتریش


ماجرای دستگیری و زندانی شدن این دیپلمات ایرانی ازاین‌قرار است که وی به اتهام دست داشتن در عملیات بمب‌گذاری علیه گردهمایی سازمان تروریستی منافقین، هنگام مراجعت از آلمان به همراه خانواده‌اش، دستگیر و زندانی می‌شود. او با حکم جلبی که در همه اتحادیه اروپا لازم‌الاجرا بود، به این دلیل در آلمان بازداشت شد که به گفته مقامات قاره سبز، در این کشور فاقد مصونیت سیاسی بود. روزنامه اتریشی «کلین زایتونگ» در گزارشی در این خصوص نوشت اسدی که از سال 2014 در وین (پایتخت اتریش) مستقرشده بود، در سفری به لوکزامبورگ، مواد منفجره در اختیار یک زوج ایرانی – بلژیکی قرار می‌دهد تا در گردهمایی منافقین در پاریس، آن را منفجر کنند.


توئیت‌درمانی!


نکته اینجاست که این اتفاق مقارن با سفر روحانی و ظریف به وین روی داد. ظریف در یادداشتی توئیتری در این خصوص نوشت: «چقدر تعجب‌برانگیز است که هم‌زمان با سفر ما (هیئت ایرانی) به همراه رئیس‌جمهوری ایران به اروپا، عملیات ادعایی ایران مطرح و یک نفر بازداشت شده است. ایران به‌صراحت خشونت و تروریسم را در همه‌جا محکوم می‌کند و آماده است تا به تمام نگرانی‌ها در این زمینه پاسخ دهد.»


علاوه بر ظریف، «بهرام قاسمی»، سخنگوی وقت وزارت امور خارجه ایران نیز درباره این اتفاق موضع‌گیری کرد و در واکنشی که نشان می‌داد دستگاه دیپلماسی عزمی یا توانی برای آزادی اسدی ندارد، تأکید کرد که اروپایی‌ها «دیر یا زود به این نتیجه خواهند رسید که این دیپلمات ایرانی بی‌گناه است و باید آزاد شود»! این در حالی است که در تصویر کنفرانس مطبوعاتی حسن روحانی با «الکساندر فن در بلن»، رئیس‌جمهور اتریش در 13 تیر 97، نشانه‌ای از ناراحتی در رئیس دیده نمی‌شود.



کنفرانس خبری روسای جمهور ایران اتریش و ایران همزمان با دستگیری اسدی


حتی طبق اخباری که بعدها از گفتگوهای این دو مقام ارشد منتشر شد، روحانی هیچ‌گونه درخواستی از مسئولان اتریشی برای آزادی و یا پیگیری وضعیت وی نداشت، چراکه اگر این اتفاق افتاده بود، به‌طور حتم رسانه‌ها آن را بازنشر می‌کردند.



بالاترین سطح برخورد کشورها با دیپلمات‌های خاطی حسب دلایل واقعی یا اتهامی، برچسب زدن «عنصر نامطلوب» به آن‌ها و اخراج است، نه دستگیری، کما اینکه جمهوری اسلامی نیز با دیپلمات‌های خارجی چنین رفتاری دارد.



از باب نمونه، در سال 92 وقتی یک دیپلمات مست سعودی در حال رانندگی با یک شهروند ایرانی تصادف کرد و مصدوم جان باخت، به دلیل اینکه وی از گذرنامه دیپلماتیک برخوردار بود، او را مطابق با پروتکل‌ها آزاد کردند تا به کشورش بازگردد؛ هرچند وزارت خارجه عربستان، چندی بعد با انتشار بیانیه‌ای، اتهام سرعت غیرمجاز و مست بودن او را رد و به یک اظهار تأسف ساده بسنده کرد.


بقای برجام، «اصل عمل متقابل» را به فراموشی سپرد


مطابق عرف دیپلماتیک، وزارت امور خارجه موظف بود که به بازداشت این دیپلمات ایرانی به‌صورت جدی واکنش نشان دهد و «اصل عمل متقابل» را به مورد اجرا گذارد. اما گویا مصلحت برجام و جلب نظر طرف‌های اروپایی به هر قیمتی، مانع از آن شد که دستگاه دیپلماسی کشورمان به‌جز چند اظهارنظر عاری از ضمانت اجرایی، تحرک دیگری داشته باشد.


از سوی دیگر، به نظر می‌رسد که انفعال برای پیگیری وضعیت اسدی ناظر به دلایل دیگری است؛ دلایلی که از زبان «علی ماجدی»، سفیر سابق ایران در آلمان در گفتگو با خبرگزاری ایسنا ذکر شد اما هیچ‌گاه از سوی مقامات ارشد وزارت امور خارجه رد نشد. وی در آن گفتگو اظهار کرد: «باید به کسانی که معتقدند با انجام برخی از عملیات‌ها و یا خودسری‌ها می‌توان منافع ملی کشور را تأمین کرد، به‌صراحت گفت تصور آن‌ها اشتباه است و اقدامات آن‌ها نه در راستای افزایش قدرت ایران بلکه ضد قدرت است... اروپایی‌ها در مورد ادعاهایی که مطرح کرده‌اند، اسنادی آورده‌اند که ما نمی‌توانیم آن را به‌راحتی رد کنیم. گرچه آن‌ها نیز نمی‌توانند این اسناد را به‌راحتی اثبات کنند...ما در داخل کشور با موضوعی همچون عملیات خودسرانه مواجه هستیم، آیا می‌توانیم منکر شویم که در خارج از کشور نیز نمونه‌ای از این اتفاقات رخ نمی‌دهد؟ عملیات‌هایی که اعتماد را دچار خدشه می‌کند».



وزارت امور خارجه کشورمان، به دلیل طلبکار بودن طرف مقابل، دست از اقدام متقابل پس از بازداشت اسدی برداشت و حتی همچون ماجدی، عملاً به دفاع از عملکرد اروپا علیه جمهوری اسلامی پرداخت.



سکوت و عدم پیگیری دستگاه دیپلماسی، حاکی از این است که وزارت امور خارجه رسماً این اتهامات را پذیرفته و درنتیجه، همچنان که «بهرام قاسمی» اعلام کرد، باید منتظر آزادی او بود، چراکه بنا نیست اقدامی در راستای آزادی این دیپلمات اسیر انجام شود.


عیارسنجی تلاش وزارت امور خارجه برای آزادی دیپلمات‌ها و اتباع ایرانی


افزون بر این، اهمال وزارت امور خارجه در آزادسازی دیپلمات‌های کشورمان در مقابل تلاشی که برای رهایی اتباع ایرانی در بند زندان‌های آمریکا انجام می‌دهد، جای تأمل بسیار دارد. شاید گمان برخی مبنی بر اینکه تیمی در وزارت امور خارجه، مسئول دست روی دست گذاشتن برای آزادی دیپلمات‌ها هستند و این موضوع با تیم فعلی دستگاه دیپلماسی بی‌ارتباط است، صحیح باشد؛ اما از آن مهم‌تر، سکوت معنادار وزارت امور خارجه است، چراکه به نظر می‌رسد ماده 188 آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب، می‌تواند برای شفاف‌سازی پرونده سفیران محبوس ایران نیز قابل‌تعمیم باشد. در این قانون به‌جز «اعمال منافی عفت و جرائمی که برخلاف اخلاق حسنه است، امور خانوادگی یا دعاوی خصوصی و موضوعات مخل امنیت یا احساسات مذهبی»، منع دیگری برای برگزاری علنی دادگاه‌ها وجود ندارد و بر همین سیاق، چنانچه موضوعات مطروحه در ماجرای زندانی شدن دیپلمات‌ها نافی موارد ذکرشده نباشد، می‌توان و باید از دستگاه دیپلماسی انتظار و مطالبه شفاف‌سازی داشت.


38 سال سکوت!


این مطالبه اکنون به جد از دستگاه دیپلماسی مطرح است که چرا به‌عنوان متولی مناسبات خارجی، پس از 38 سال از ربایش چهار دیپلمات ایرانی در لبنان و انتقال آن‌ها به زندان‌های رژیم صهیونیستی، جز چند خط گزارش تکراری، توضیح قابل قبولی به افکار عمومی ارائه نکرده و زمانی که شائبه شهادت آن‌ها مطرح می‌شود، به انتشار گزارش‌های پیشین روی می‌آورد؟ این واقعیت حاکی از آن است که وزارت امور خارجه، شناخت صحیحی از فضای رسانه‌ای ندارد و زمانی وارد گود می‌شود که گمانه‌ها پیرامون زنده یا شهادت حاج احمد متوسلیان و همراهانش فزونی یابد.


تلاش دیپلماتیک – رسانه‌ای غرب برای آزادی اتباعش


این انفعال در حالی است که غرب برای آزادی اتباعش و نه دیپلمات‌های مستقر در سفارتخانه‌ها، از همه ابزارها و ظرفیت‌های خود برای فشار بر طرف ایرانی استفاده می‌کند. «نازنین زاغری»، جاسوس دو تابعیتی انگلیسی – ایرانی پس از دستگیری و زندانی شدن، موردحمایت سنگین مسئولین و رسانه‌های استعمار پیر قرار گرفت و از روزنامه‌ها تا نخست‌وزیر و سفیر انگلیس، عملیات روانی وسیعی برای آزادی وی در دستور کار خود قرار دادند.


از باب مثال، رسانه‌های انگلیسی با انتشار تصاویری از نازنین زاغری و فرزند خردسالش، تلاش کردند که فضایی احساسی از اینکه او مادری بی‌گناه است و پس از سفر به ایران برای دیدار با خانواده‌اش و انجام کارش دستگیر شد، جمهوری اسلامی را متهم به بازداشت اشتباه وی کنند. حتی نمایشی به نام «در انتظار مادر» با روایتی از بازداشت وی در لندن روی صحنه رفت! «بوریس جانسون»، وزیر خارجه وقت انگلیس در 10 آبان 96 نیز طی اظهاراتی در جلسه استماع کمیته روابط خارجی این کشور در خصوص بازداشت زاغری تأکید کرد: «وقتی بررسی می‌کنم که ببینم نازنین زاغری در حال انجام چه‌کاری بوده، می‌بینم که طبق برداشت من، او تنها آموزش روزنامه‌نگاری می‌داده است». واکنش ماجدی به دستگیری دبیر سوم سفارت ایران در اتریش، در مقام مقایسه در اینجا گزنده‌تر می‌شود.



تقلای هماهنگ و بی‌سابقه آمریکا در جریان بازداشت «جیسون رضائیان»، خبرنگار واشنگتن‌پست به اتهام جاسوسی در کشورمان نیز از نمونه‌های قابل‌تأمل محسوب می‌شود. رضائیان پس از گرفتن ارتباطات گسترده با مسئولان دولتی و نفوذ تا رده‌های بالای دستگاه‌های اجرایی، در تیرماه 93 دستگیر شد. ترفندهای مظلوم‌نمایی تا جایی پیش رفت که همکاران او در نشست خبری با رئیس‌جمهور، خواستار پیگیری برای آزادی وی شدند و روحانی نیز به آن‌ها قول مساعد داد! «باراک اوباما» - برخلاف روحانی پس از دستگیری اسدی – شخصاً وارد ماجرای دستگیری او شد، وعده داد برای آزادی او تلاش خواهد کرد و بعد از آزادی با او دیدار کرد.



دیدار جیسون رضائیان پس از آزادی با وزیر خارجه و رئیس جمهور وقت آمریکا


این دو مورد و نظایر آن با اتباع غربی ‌ارتباط پیدا می‌کند، نه دیپلمات‌ها. بی‌تردید اگر یک دیپلمات خارجی در ایران با حکم قضایی دستگیر و راهی زندان می‌شد، رفتار غرب بسیار خشن‌تر، تهاجمی‌تر و حتی همراه با چاشنی تهدید نظامی بود، کما اینکه آمریکا پس از دستگیری دیپلمات‌هایش در جریان تسخیر لانه جاسوسی، عملیات «پنجه عقاب» را کلید زد و با 6 هواپیما و هشت بالگرد به خاک ایران تجاوز کرد.


انتهای پیام/4106/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب