یک بام و دو هوای آمریکا در گزارش آزادی مذاهب ایران و عربستان/وقتی واشنگتن جلاد را تحسین میکند!
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، آمریکا سالهاست تهران را در گزارشهای حقوق بشری خود به نقض آزادیهای مذهبی مردم خود متهم میکند. این ادعا در آخرین گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا و کمیسیون بینالمللی آزادی مذهبی وابسته به کنگره آمریکا در خصوص نقض آزادی مذهبی در جهان تکرار شده است.
هر دو لیست، ایران را در پایینترین رده یعنی «کشورهای مورد نگرانی ویژه» دستهبندی کردهاند که ممکن است هدف تحریم و اقدامات تنبیهی دولت آمریکا قرار بگیرند. در این گزارشها، ادعا شده جمهوری اسلامی حکومتی «اقتدارگرا» است که اقدام به نقض آزادی تقریباً تمام اقلیتهای مذهبی کرده و حقوق بهاییان را که بهعنوان یک فرقه انحرافی شناخته میشوند، نیز تضییع میکند.
بیشتر بخوانید:
وزیر امور خارجه آمریکا: ایران حقوق بشر را از عربستان بیاموزد!
در گزارش کمیسیون کنگره که شامل توصیه سیاستی برای دولت آمریکا نیز هست، آمده ایران اقدام به نقض «سیستماتیک، دائمی و فاحش» آزادیهای مذهبی میکند و به درخواستها برای اصلاح این وضعیت با «سرکوب» پاسخ میدهد. در ادامه دولت آمریکا تشویق شده تحریمهایی بر مقامات مسئول در این زمینه اعمال کند و برای آزادی زندانیان مذهبی تلاش کند.
اما در این گزارش شواهد کافی برای تأیید ادعاها ارائه نشدهاند و واقعیات مهمی نیز نادیده گرفته شدهاند.
حدود دو درصد از مردم ایران زرتشتی، مسیحی و یهودی هستند که قانون اساسی ایران آزادی مذهبی آنها را تضمین میکند. این گروهها صدها سال در کنار دیگر مردم ایران زندگی مسالمتآمیز داشتهاند و در سالهای اخیر نیز این وضعیت برقرار بوده است.
مسلمانان سنی مذهب نیز بهطور کامل در انجام فرایض دینی آزاد هستند و حدود 15 هزار مسجد را در سراسر ایران اداره میکنند. اهل سنت ایران همچنین 14 نماینده در پارلمان دارند.
این گزارش اشارهای به این حقایق ندارد و در عوض بخش بزرگی از آن در خصوص شرایط بهاییان در ایران است. بهاییان در این گزارش بهعنوان پیروان یک دین مستقل شناسایی شدهاند، درحالیکه این گروه بهعنوان یک فرقه انحرافی شناخته میشوند.
این گزارش به دهها پرونده قضائی اشاره میکند که نشان میدهد بهاییان بهطور سیستماتیک مورد ظلم قرار میگیرند. اما منبع اکثر این ادعاها مجهول است و در موارد متعدد استناد به محتوای رسانههای اپوزیسیون ضد ایرانی شده که صحت مطالب آنها قابلتأیید نیست. نوشته حاضر در مقام قضاوت در خصوص روند پروندههای قضائی مذکور نیست، اما به نظر میرسد اکثر موارد این پرونده ریشه در شکایتهای خصوصی و اتهامات امنیتی دارند نه مسائل مذهبی.
با مقایسه بخش ایران و عربستان این گزارش اما جانبداری و تعصب ضد ایرانی نویسندگان بیشتر به چشم میآید.
در این گزارش، عربستان نیز میان کشورهای مورد نگرانی ویژه قرارگرفته است، اما رویکرد و سیاست توصیهشده تفاوت بسیاری با پرونده ایران دارد.
در گزارش آمده است گرچه عربستان یک کشور مورد نگرانی ویژه است اما ریاض در حال اصلاح وضعیت خود است. در متن گزارش آمده این کشور «به اصلاحات تحسینبرانگیز و متحولساز» ادامه میدهد و «پیشرفت غیرقابلانکار است.»
جهان دهههاست این ادعا را از سیاستمداران و رسانههای غربی میشنود که عربستان در حال بهبود وضعیت خود است و باید به این کشور زمان داد.
روزنامه نیویورکتایمز مثالی از این رسانههاست که در هفتاد سال اخیر با انتشار گزارشهای مختلف که به بیشتر به رپرتاژ آگهی شباهت دارند این ادعا را در خصوص پادشاهان مختلف سعودی تکرار کرده است.
در سالهای اخیر با معرفی طرح اصلاحات اقتصادی و فرهنگی محمد بن سلمان این ادعاها قوت گرفتهاند و عربستان حکومتی نوگرا ارزیابی میشود. اما در همین سالها شاهد سرکوب شدید شیعیان، قتل جمال خاشقجی، زندانی کردن شاهزادگان سعودی، کشتار مردم یمن و دهها جنایت دیگر توسط حکام سعودی بودهایم.
بااینوجود در گزارش مذکور از دولت آمریکا خواستهشده عربستان را تحریم نکند و حتی رابطه قوی با این کشور را ادامه دهد تا نکند «پیشرفت» سعودیها کند شود!
ولیعهد سعودی یکی از متهمین اصلی قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد عربستانی است.
در این گزارش هیچ اشارهای به این واقعیت نمیشود که وهابیت، مذهبی که حکومت عربستان در 40 سال اخیر بیوقفه به دنبال صدور آن به جهان بوده عملاً شیعیان را که حدود 15 درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، محکوم به مرگ میداند. سالانه گزارشهای بیشماری در خصوص آزار و بدرفتاری و قتل شیعیان عربستانی وجود دارد، اما به علت سانسور شدید خبری و همراهی رسانههای عربی خیلی از این گزارشها اصلاً رسانهای نمیشوند.
در گزارش حقوق بشری آمریکا هیچ اشارهای به تراژدی دردناک سر بریدن یک پسربچه 6 ساله جلوی چشمان مادرش در شهر مدینه فقط به جرم شیعه بودن نشده است. این تراژدی هر جای دیگری میافتاد جهان را شوکه میکرد، اما متأسفانه این اتفاق در عربستان افتاد و مقتول شیعه بود.
شیعیان عربستان حتی نمیتوانند به غیر از شهرهای محل تجمع آنها در شرق عربستان در نقاط دیگر مسجد داشته باشند. در مقام مقایسه باید گفت برادران اهل تسنن در تهران چندین مسجد اداره میکنند و قانون اساسی ایران بر لزوم اتحاد شیعیان و اهل تسنن تأکید میکند.
در پایان نتیجهای که خواننده گزارش کمیسیون باید بگیرد این است که عربستان سعودی حکومتی تحولگرا است که فقط نیاز به کمی «اصلاح» دارد و باید بهترین روابط را با آن برقرار کرد، اما ایران را حکومتی مخوف اداره میکند و احتمالاً جز با انقلابهای مخملی آمریکایی نتوان به کمک مردم آن شتافت!
انتهای پیام/4106/پ
انتهای پیام/