غیرقابل مذاکره؛ ایران بقایش را به انتخاب دیگران نمیسپارد
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، «موشک برای مذاکره نیست؛ برای دفاع از کیان وطن است» این جملهای بود که اسماعیل بقائی سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران دوم دیماه ۱۴۰۴ از تریبون وزارت خارجه اعلام کرد- جملهای که درجا راهش را به صفحه مجازی رسانههای داخلی و خارجی بازکرد و بارها بازنشر شد.
آن پاسخ در واکنش به موج رسانهای بود که «انبیسی نیوز» راه انداخت با این مضمون که «بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل قرار است به آمریکا برود تا به ترامپ بگوید برنامه موشکهای بالستیک ایران رو به گسترش است و باید برای مقابله با آن سناریوی حمله نظامی چید.»
هدف مشخص بود: گنجاندن «توان موشکی ایران» در لیست موارد قابل مذاکره با آمریکا از راه بزرگنمایی تهدید تهران علیه منطقه و جهان!
پاسخ بقائی، اما روشن بود؛ اینکه «توان موشکی ایران روی میز مذاکره نبوده و نخواهد بود» و این جملهای است که پیشتر هم بارها و بارها از تریبون دستگاه دیپلماسی ایران که به نیابت از دولت و ملت متولی حل و فصل پرونده هستهای کشور است، تکرار شده بود.
با این حال، یک هفته بعد از اظهارنظر قاطع سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران، رسانههای آن سوی آب همچنان این خط خبری را دنبال میکردند که «بعد از برنامه هستهای، برنامه موشکی ایران خط قرمز جدید نتانیاهو هست» تا آنجا که دوشنبه ۸ دی، بقائی در نشست هفتگی با خبرنگاران بار دیگر تأکید کرد «حاضر نیستیم درباره موضوعاتی گفتوگو کنیم که هیچ ارتباطی با پرونده هستهای ندارند».
اما بهرغم ثابتقدمی ایران در اعلام خط قرمزهایش، از دوشنبه شب به این سو، شاهد دور تازهای از لفاظیهای ترامپ علیه ایران بودهایم با این ادبیات: اگر ایران برنامه موشکی خود را بازسازی کند و اگر برنامه هستهایش را دوباره آغاز کند، بیدرنگ به آن حمله میکنم.
این جمله از سوی آنهایی که از هفته گذشته تاکنون روی جمله «نتانیاهو بهدنبال چراغ سبز گرفتن از ترامپ برای حمله به ایران است» مانور میدهند، حکم مهر تأیید را داشت ... تأیید این گزاره که دور دوم جنگ ایران و اسرائیل قریبالوقوع است.
کدهای متناقض ترامپ؛ مذاکره در سایه جنگ ترکیبی
با این حال، سکاندار کاخ سفید در صحبتهای دوشنبه شب کدهای دیگری هم داد که نباید از کنار آنها ساده عبور کرد؛ مثل: کد مذاکره در جمله «اگر ایران بخواهد معاملهای انجام دهد، خیلی هوشمندانهتر است» و کد بهرهبرداری سیاسی از اعتراضات معیشتی مردم در جمله «قصد ندارم درمورد سرنگونی یک حکومت صحبت کنم، آنها مشکلات زیاد و تورم وحشتناکی دارند و میدانم که مردم خیلی خوشحال نیستند.»
جالب آنکه وقتی دولت ایران اعتراضات معیشتی مردم ر ا به رسمیت میشناسد و میگوید «حتی اگر صداهای تندی وجود داشته باشد، با صبوری به این صداها گوش خواهیم داد»؛ ترامپ باز هم یک کد اشتباه دیگر میدهد و از واژه «شورش» استفاده میکند!
نکته جالبتر آنکه هفته گذشته، «مارکو روبیو» وزیر خارجه آمریکا «نحوه رفتار ایران با مردمش» را یکی از دلایل اختلاف واشنگتن-تهران عنوان کرده و گریزی هم به مشکل تامین آب و برق زده بود. این یعنی ادعای دفاع از رفاه مردم و بهانههای حقوق بشری دستآویز جدید آمریکا برای ضربه به انسجام ملی است و ایران و ایرانی باید هوشیار باشند تا مبادا سودجویان مطالبات بهحق مردم را به نفع خود مصادره کنند.
طی روزهای اخیر، زمزمه این خط انحرافی را از زبان برخی دیگر از سیاستمداران آمریکایی ازجمله «مایک والتز» سفیر آمریکا در سازمان ملل هم شنیدهایم. زمزمههایی مغرضانه که تلاش میکنند صدای همدلانه دولت ایران در برخورد با معترضان را خفه کنند و مانع از انعکاس پژواک مداراجویانه آن شوند.
کدهای ناهماهنگ «حمله»، «مذاکره»، «مشکلات معیشتی» و «شورش» در کنار چرخه تکراری خبری که نزدیک به ۲ هفته نقل رسانههای آن سوی آب بود و داستان «تهدید موشکی ایران از زبان نتانیاهو» را روایت میکرد، فقط یک خط را دنبال میکند: فضاسازی روانی برای کامل کردن جنگ ترکیبی که به تسلیم ایران برای واگذاری امتیازات حداکثری در میز مذاکره منجر شود.
حق انتخاب با شماست
کدام امتیاز حداکثری؟ به صفر رساندن غنیسازی که چکیده مهارت دانشمند ایرانی و ضامن تأمین خودکفایی در تأمین سوخت راکتورها و مبداء تولید رادیوداروها برای شفای بیماران است یا کاهش بُرد موشکهایی که در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، زمین جنگ را از تهران به تلآویو تغییر داد؟
به قول «سیدعباس عراقچی» وزیر خارجه کشورمان، «عمق استراتژیک ایران باعث شد بیشتر استانهای ما از تجاوز اسرائیل مصون بمانند. در مقابل، همه اسرائیلیها قدرت نظامی ما را تجربه کردند!»
اکنون نوبت انتخاب است و ما روی بصیرت مردم ایران حساب میکنیم، بصیرتی که در بزنگاههای تاریخی ضامن بقای آنها بوده است. اکنون لحظه انتخاب میان دو روایت است:
روایتی که در تلآویو نوشته و توسط هم پیمانان اسرائیل ترویج میشود و با یک شانتاژ رسانهای قوی «اصل خودکفایی علمی و دفاعی ایران» را تهدیدی برای مردم نجیبش جلوه میدهد و در کمال ناباوری «تحریم» را نه ابزار تنگی معیشت که ابزار تغییر معرفی میکند؛
یا روایتی که میگوید «ایران خویشتندار، اما تسلیمناپذیر است» و در سایه «دیپلماسی مقاومتمحور» تا لحظه احیای حقوق خود از پای نخواهد نشست؟
انتخاب ما ضامن تقویت صدای سخنگوی وزارت خارجه ایران است آنجا که گفت «موشک برای مذاکره نیست؛ برای دفاع از کیان ایران است».
انتخاب ما ضامن تقویت صدای وزیر خارجه ایران است آنجا که میگوید «ایران از غنیسازی کوتاه نمیآید و حقوق ما شامل دسترسی به همه جنبههای فناوری هستهای صلحآمیز است».
انتخاب ما ضامن حفظ دانش هستهای و توان موشکی است که دانشمندانمان برای رسیدن به آن خون دلها خوردهاند.
اگر ما به صداهای مزاحم گوش ندهیم و اینجا در داخل آدرس درست را دنبال کنیم؛ آن وقت دنیا هم میفهمد تنها راه پیشرو گفتوگوی واقعی با ایران یکپارچه بر پایه احترام متقابل و رفع تحریمهاست.
این پیام، در امتداد همان خط قرمزهای اعلامشده از سوی دستگاه دیپلماسی، نشان میدهد که تهران همزمان با ایستادگی بر اصول دفاعی، پنجره دیپلماسی را بسته نمیبیند؛ بلکه آن را مشروط به عقلانیت و انصاف میداند.
از این لحظه به بعد، انتخاب با طرف مقابل است: اینکه پنجره دیپلماسی را باز نگه دارد یا ببندد؟
اما انتخاب مرد آن سوی میز هر چه باشد، ما هنوز دانش هستهای و موشکهایمان را داریم و اصل همین است: اینکه ملت ایران بیدفاع نماند و بقایش به انتخاب دیگران وابسته نباشد.
انتهای پیام/