جنگِ شناختی چگونه افکار عمومی عراقیها را مدیریت میکند؟ / نبرد طلسم رسانهای انگلیس با شبکههای برون مرزی ایرانی
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا؛ تنها در زمان کوتاهی انبوهی از شبکههای اجتماعی و تلویزیونهای ماهوارهای، ناوهای متعدد چند صد میلیون دلاری، پایگاههای مستحكم نظامی، هزاران نظامی و صدها موسسه فرهنگی در غرب آسیا متمركز شدند كه هر یك به تنهایی هزینه بالایی را میبلعد اما چرا واشنگتن و لندن تلاش دارند به هر قیمت در عراق باشند؟ به دنبال کدام هدف این چنین سرمایه گذاری صورت میگیرد؟
آن هم در شرایطی که انگلیس و آمریکا با بحرانهای مختلفی دست به گریبانند و چین به شدت در حال توسعه نفوذش در جهان گوی سبقت را در عرصه اقتصاد از غرب میرباید.
عراق شرایطی را داراست که اگر غرب بتواند بر آن سلطه یابد قدرت جهانی خود را بازتولید خواهد كرد ضمن آنکه میتواند رقبایی قدیمی چون روسیه و چین را برای همیشه از صحنه کنار بزند. برای تحقق این هدف امریکا، انگلیس و اسرائیل چند برابر نیروی نظامی که در منطقه دارند در بخش فرهنگی متمرکز کردهاند که یک نمونه آن ارتش چند میلیونی از کاربران فضای مجازی است.
امریکا از سال 2003 که عراق را اشغال کرد در همه ارکان آن کشور از بانک مرکزی تا ارتش به صورت رسمی و علنی دخالت میکند در نتیجه مانع از بازسازی کامل عراق میشود حتی ساخت نیروگاههای برق برای تامین انرژی شهرهای جنوبی با کارشکنی آمریکا به نتیجه نرسیده در نتیجه دو دهه فرصتی که برای ایجاد شغل و مسکن برای مردم وجود داشت از میان رفت.
اكنون نسل جوان که جنگهای صدام، تحریمهای امریکا و انگلیس ضد کشورش را ندیده دقیقا نمیداند چرا فقیر و بیکار مانده و از انرژی حتی در شهرها برخوردار نیست.
اینجاست که پرس تی ویها به میدان میآیند و جنگ شناختی در خصوص مرجعیت نجف كه بیش از هزار سال قدمت دارد سپس ایران و حشد الشعبی شروع میشود. كار توسط رسانهها انجام می شود كه جوانان عراقی را درگیر جنگ شناختی کردهاند.
کارکرد جنگ شناختی
دوربینهای رسانهها با چشمپوشی از پایگاههای نظامی و بزرگترین سفارتخانه جهان که در اختیار آمریکا در بغداد است هر روز به عُلقهها و پیوندهای دیرین فرهنگی و اجتماعی میان دو ملت همسایه ایران و عراق که امری عادی و طبیعی است حمله ور میشوند.
آنها یك بار توانستند جنگی را بر دو كشور تحمیل كنند و این بار همه تلاش خود را برای دشمن تراشی به كار بردهاند. در عراق دهها شبكه عربی و در ایران نیز رسانههای اجارهای به زبان فارسی از كشور همسایه بدگویی میكنند.
در این شرایط تنها سلاح راهبردی ایران در جنگ شناختی فقط شبكههای برون مرزی چون العالم و پرذس تی وی و ... هستند كه همزمان باید به كشف حقایق، بازنمایی وقایع و مقابله با تبلیغات منفی فعالیت كنند. به راستی كار سختی است.
برای مثال شبكههای العالم، پرس تی وی و الكوثر در داخل عراق و سایر شبكههای ما در سطح جهان باید این سوال را مطرح سازند كه چرا عراق برای معامله با كشورهای دیگر باید از امریكا اجازه بگیرد مگر كشور مستقلی نیست؟ برای مثال چرا عراق برای آنكه از ایران برق و گاز بخرد چرا باید از واشنگتن كسب تكلیف كند اما كنسولگریهای ایران به آتش كشیده میشود؟
وقتی سختی رقابت تنگاتنگ در این عرصه بهتر مشخص میشود که بدانیم بیش از صد رسانه خارجی در عراق فعالیت دارند تا بحرانی کور و بی انتها را مانند امواج بلا به آن کشور جنگزده و مظلوم روانه کنند و مردم را از رسیدن به روزهای خوب ثبات و شادی محروم نمایند.
حال رادیو و تلویزیون های ایران باید هم از ایران دفاع کنند هم برای شکستن طلسم انگلیسی و نجات مردم عراق تلاش کنند. این شرایط مسئولیتی است که حمایت صد چندان را میطلبد. اما امكانات ما همان است كه قبلا بود.
طلسم انگلیس چیست؟
انگلیس سابقه طولانی در استفاده از روش جنگ شناختی دارد؛ در جنگ شناختی قوه ادراک مخاطبان که اکنون کل جمعیت عراق را شامل میشود تغییر میکند و تلاش میشود تا در فکر جامعهای كه هدف گرفته شده، نوع تعریفی كه از مفهوم دوست و دشمن پذیرفته میشود از اساس تغییر کند.
طلسم انگلیس این است؛ ایرانی که به عراق در جنگ با داعش کمک کرد و مشترکات بسیاری با آن دارد دشمن شناخته شود اما آمریکا و اسرائیل دوست معرفی شوند.
اکنون قدرت استیلایی که امریکا بر دولت بغداد دارد، به همراه تامین مالی سنگین دولتهای سعودی، قطری و اماراتی هزینه سرسام آور تبلیغات در شبکههای تلویزیونی سپس رسانههای اجتماعی را فراهم کرده است كه در اختیار آشنایی انگلیسیها از جامعه عراق است. این رسانهها به جان روح و فکر جوانان عراقی افتادهاند تا زمینه را برای پیدایش صدام یزیدی دیگر یا دستکم دشمنی میان دو ملت همسایه فراهم کنند.
العالم، سَحر کردی، الکوثر، پرس تی وی و حتی آی فیلم عربی در این جنگ تنها رسانههایی هستند که با روشنگری و بیان حقیقت با دشمن غربی، سعودی و اسرائیلی رویارویی میکنند.
شاید جای تاسف باشد که بدانیم بیش از 30 شبکه تلویزیونی عراقی در داخل آن کشور فعالیت دارند و اتحادیهای را شامل میشوند که کارکردشان باید حمایت از جریان مقاومت باشد اما آنها با همه تلاشی که میکنند در مقابل طلسم انگلیسی و شبکههای سعودی بسیار ضعیف ظاهر شدهاند.
حال اگر شبکههای برون مرزی ایران را نداشتیم با کدامین سلاح رسانهای تاکنون میتوانستیم از امنیت ایران، منافع مشترك با ملت عراق و ... دفاع كنیم؟
انتهای پیام/4139/
انتهای پیام/