«تلویزیون» همچنان بیشترین مخاطب عام را در جهان دارد/ 2 نقش مهم شبکههای برونمرزی صداوسیما در افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، عباسقلی عسگریان عضو هیئتعلمی دانشکده روابط بینالملل وزارت خارجه، درباره ضرورت توسعه شبکههای تصویری برونمرزی به زبانهای پرمخاطب جهان گفت: علاوه بر دو نقش مهمی که این شبکهها در قدرت نرم یعنی «پیشگیری» و «حمله» ایفا میکنند، وجود شبکههای برونمرزی رسانه ملی امری الزامی در باب مراودات و فعال در دیپلماسی عمومی از جمله دیپلماسی فرهنگی است. پیشگیری از آن جهت که در دنیای امروز جنگ نرم برابر جنگ سخت برتری داشته و قدرتهای متخاصم قبل از اینکه نیروی سختافزاری خودشان را علیه دولت یا کشوری وارد کارزار کنند، از قدرت نرمافزاری خود (رسانهها بهخصوص رسانههای دیداری و شنیداری) بهره میگیرند که قدرت تخریب آن فیزیکی نیست و سرمایههای غیرانسانی را شامل نمیشود، بلکه مستقیماً بخشهایی از جوامع انسانی و بهخصوص طبقات تأثیرگذار ملتی که میتوانند کل کشور را متأثر کنند، هدف قرار میدهند. پس شبکههای برونمرزی نقش خنثیسازی و پاتک دارند. نقش دوم حمله است؛ که در هر جنگی سخت یا نرم اجتنابناپذیر است. بهطورکلی قدرت نرم را باید از ضروریات دانست، به همین دلیل توسعه شبکههای تصویری برونمرزی و به زبانهای پرمخاطب نیز ضرورتی مضاعف است. همانطور که کشورهای قدرتمند، به این مهم توجه ویژه دارند.
وی افزود: تحولات با استفاده از رشد و توسعه روزافزون ارتباطات جمعی (رسانهها بهخصوص اینترنت و ...) امری غیرقابلکنترل شده و موجب آشنایی و شناخت روزافزون انسانها حتی از نقاط دوردست کره خاکی است. به عبارتی، شناخت انسانها از هم و برخورداری از دانش اقوام در پیشبرد فناوریهای داخلی، مدیون فرآیند بیوقفهای است که جریان دارد. با این توصیف میتوان ادعا داشت همه چیز قادر است روند جهانیشدن داشته باشد. همانطور که از گذشته تاکنون اینچنین بوده است. منتهی امروزه به جهت اینکه شکل و نوع ارتباطات سریعتر و متنوعتر شده، دامنه جهانیشدن وسیعتر گشته است. البته این واقعیت را نباید ازنظر دور داشت که جهانیشدن ارزشی نیست که بتوان آن را با صفات خوب و بد توصیف کرد، بلکه جهانیشدن واقعیتی است که باید باتدبیر با آن مواجه شد و آن را در مسیری رهنمون کرد که بتوان در چگونگی سود و زیان و وقوع حوادث بعدیاش سهیم بود. هرچند جهانیشدن بهخودیخود زیانآور نیست و در حقیقت یک جریان است. جریانی که همه چیز را در برمیگیرد و از خود متأثر میسازد و البته از آنها تأثیر میپذیرد. آنچه که سود و زیان را تعیین میکند، عمل و عکسالعملهایی است که در مسیر این فرآیند بهوسیلهٔ بازیگران دولتی و غیردولتی رخ میدهد. برای اینکه بتوان از جهانیشدن در راستای منافع خود استفاده کرد باید نگاهی امیدوارانه به آن داشت.
شرایط جدید نظام بینالملل، نیاز به ارتباط با گروههای اجتماعی کشورهای هدف را تبدیل به ضرورت کرده است.
عسگریان دیپلماسی عمومی را بهعنوان ابزار سیاست خارجی و نتیجه نهایی آن بر روابط بینالملل دانست و گفت: دیپلماسی عمومی بهطور سنتی عبارت است از ارتباطات یک دولت با هدف مخاطبان خارجی برای کسب تغییراتی در ذهن و قلب مردم، هرچند دیپلماسی عمومی به دو طریق به مردم داخلی هم مرتبط میشود؛ اول بهعنوان یک ورودی داخلی برای شهروندان جهت همکاری در سیاست خارجی رویکرد «به کار گماشتن» و دوم در صورت توضیح اهداف سیاست خارجی و دیپلماسی برای جمعیت داخلی که رویکرد «توضیحی» نامیده میشود.
عضو هیئتعلمی دانشکده وزارت خارجه با عنوان اینکه رسانهها به دودسته رسانه جمعی و رسانههای اجتماعی تقسیم میشوند؛ گفت: رسانههای جمعی مانند رادیو، تلویزیون و مطبوعات امروز دایره گستردهای از مخاطبان در جهان دارند. رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک، توئیتر، یوتیوب و... نیز درصد زیادی مخاطب دارند، اما رشد بیشتری نسبت به رسانههای جمعی دارند. آنچه اینجا مورد تأکید است، رسانههای اجتماعی است که هر سازمانی به دنبال بهرهمندی از این سرمایه است. ضمن اینکه رسانههای اجتماعی نتیجه تغییر و تحولات عصر حاضرند. ازاینرو هم میتوان آنها را همزاد جهانیشدن محسوب نمود که دارای ارتباط و تأثیر مستقیم و متقابل یا یکدیگر هستند. مخاطبان رسانههای اجتماعی منفعل نیستند. آنها کاربران تولیدکننده محتوا هستند. امروز با تحول در زمانسنجی مخاطبان، تحملی به تأخیر اطلاعات نیست. هر روز به تعداد مخاطبان اینترنت اضافه میشود و رسانههای اجتماعی بیشترین نفوذ را بین کاربران اینترنت داشتهاند. رسانههای اجتماعی اکنون خود جامعهای از انسانها با علایق و سلایق گوناگون هستند؛ بنابراین رسانه هم وسیله دیپلماسی عمومی و همبستر و زمینه عمل آن است. شبکههای برونمرزی نیز که در دسته رسانههای جمعی قرار میگیرند اگر بتوانند از ظرفیت رسانههای اجتماعی استفاده کنند، بیشازپیش مورد استقبال قرار خواهند گرفت.
دیپلماسی عمومی بهطور سنتی عبارت است از ارتباطات یک دولت با هدف مخاطبان خارجی برای کسب تغییراتی در ذهن و قلب مردم
وی با اشاره بر اینکه شرایط جدید نظام بینالملل، نیاز به ارتباط با گروههای اجتماعی کشورهای هدف را تبدیل به ضرورت کرده است، این شرایط را محصول جهانیشدن دانست و گفت: جهانیشدن بهعنوان یک فرآیند فشردهساز، اذهان عمومی را به هم نزدیکتر کرده و سهم گروههای اجتماعی را در تصمیمگیریهای فرامرزی و بینالمللی افزایش داده است. در این میان رسانه، ابزار مشترک فرایند جهانیشدن و دیپلماسی عمومی است. به نظر من میتوان گفت دیپلماسی عمومی محصول جهانیشدن است؛ شرایط جدید، منجر به کوتاه شدن فواصل مکانی، زمانی و خلق یک عرصه عمومی است که محل تلاقی آراء، منافع، اطلاعات و تأثیرگذاریهای بازیگران متعدد است و دیپلماسی عمومی طرحی دولتی برای نقشآفرینی در عرصه دولتی است. اگرچه عرصه عمومی دارای پاسبان، ناظر و مدیر و مالکی نیست اما بدون تردید برخی کشورها نفوذ بیشتری بر آن دارند.
وی گفت: وسعت گرفتن قلمروی عمومی و جهانیشدن آن و درواقع شکلگیری قلمروی عمومیجهانی، با رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات و درواقع، جنبه مجازی گرفتن قلمروی عمومی که مصداق آن، شبکههای اجتماعی وسیع و جهانشمولی چون فیسبوک هستند، شکل جدیدی به دیپلماسی عمومی داده است. شبکهها و رسانههای جدید ارتباطی، بهعنوان مکان عمومی جدید شناخته شدهاند. دولتها سعی دارند تا این قلمرو را تحت کنترل در بیاورند. لذا دیپلماسی عمومی نوین را وسیلهای برای این هدف برگزیدهاند. گرچه باید اذعان کرد هنوز با توجه به اینکه هر یک از ابزارهای ارتباطی جدید نقش انکارناپذیری بر جوامع دارند، اما هنوز دستگاههای تصویری عام تلویزیونی (بهخصوص شبکههای تلویزیون خانگی) بیشترین تأثیر را بر مخاطب عام دارد زیرا هریک از ابزارهای رسانهای (تلویزیون اینترنتی، سازمانهای مردمنهاد، روزنامهها و ...) مخاطبی خاص دارند و هنوز عمومیت ندارند لذا تأثیر مستقیم و فوری از عهده تلویزیون برمیآید.
عسگریان در پایان گفت: دیپلماسی عمومی نوین، محصول ترکیبی از عوامل و متغیرها در دو حوزه قلمروی عمومی و دیپلماسی از سوی دیگر است که روشی نو برای تأثیرگذاری بر هویت، گفتمانها و کنشهای بازیگران قلمروی عمومیجهانی و شکلدهی محیط مناسب برای موفقیت دستگاه دیپلماسی یک کشور است. گرچه برخی این امر را با کمک شبکهها و رسانههای جدید مسیر میدانند اما معتقدم هنوز بیشترین و پرنفوذترین ابزار رسانهای در شرایط نوین هم با شبکههای تلویزیونی است؛ زیرا تلویزیون در بین مخاطبان عمومیت دارد. از این حیث وجود شبکههای تلویزیونی برونمرزی در رسانه ملی همچون پرس تی وی، العالم و ... امروزی ضروری و اجتنابناپذیر و نهایت تلاش برای ارتقای آنها لازم است.
انتهای پیام/4139/پ
انتهای پیام/