دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
24 ارديبهشت 1399 - 15:30

شجاعی ///////

//////
کد خبر : 489582

بحث قیمت‌گذاری خودرو موضوعی بوده که در این روزها خیلی سروصدا داشته. همیشه بوده حالا یک سال کمتر و یک سال بیشتر می‌شود. بالاخره به یک فرمولی رسیدند و بعد به یک نتیجه و خروجی رسیدند. این خروجی چقدر می‌تواند اهداف قیمت‌گذاریشان را محقق کند؟ می‌گویند ما قیمت‌گذاری می‌کنیم که هم از مردم و هم از خودروساز حمایت کنیم. این قیمت‌گذاری آیا دو سر مصرف‌کننده و تولیدکننده را به هم وصل کرده و آن هدف را محقق می‌کند؟


- این موضوع یک بحثی بود که چند شب پیش هم در صدا و سیما مطرح و خیلی داغ شد. با بحث قیمت‌گذاری خودرو همیشه یک چالشی در شرایط تحریم داشته‌ایم، آن‌هم به این شکل بوده که ما باید بپذیریم که یک قیمت کارخانه‌ای است و یک قیمت بازار. سازوکار بازار را بپذیریم یا کارخانه را. وقتی که تعادل عرضه و تقاضای شما به هم می‌ریزد، قیمت بازار از قیمت کارخانه فاصله می‌گیرد و شکاف ایجاد می‌شود. به هر نسبتی که آن طرف آشفتگی داشته باشید، یعنی تشدید تقاضا و کاهش عرضه، به همان نسبت در بازار آزاد شما شکاف بیشتری ایجاد می‌شود. دوستان وقتی قیمت‌گذاری می‌کنند، فارغ از اینکه طرف عرضه که خب عرضه کننده خودروساز است، خیلی گلایه دارد بر اینکه من قیمتم کم است، حاشیه سودم دارد سرکوب می‌شود، در بازار نقش بازیگران بازار را نمی‌بینند. خیلی جالب بود، آقای شیوا می‌گفت ما بیاییم 15 درصد بگذاریم بالای قیمت قبلی کارخانه، بعد به یک نتیجه‌ای می‌رسیم و یک خروجی می‌گیریم، آن عدد می‌نشیند! من می‌گویم اگر قرار است بنشیند 10 درصد، 15 درصد بیا کاهشش بده بنشیند. شما اگر نقش بازار و تمام آن فعل و انفعالات بازار را نبینید، قیمت‌گذاری صرف نمی‌تواند به شما خروجی بدهد. به چه شکل؟ من می‌خواهم کاملاً مصداقی و عمل‌گرایانه قیمت فعلی بازار را برای شما تشریح کنم که چرا این بلا سرش آمده. شما دوتا شرکت بزرگ داشتی به اسم خوردوسازهایی که حالا می‌شود گفت دولتی هستند و حداقل سیاست‌‌گزاری‌هایشان از جانب دولت است. این خودروسازها با یک کیفیت و میزان عرضه‌ای داشتند پیش می‌آمدند. به یک شرایط تحریمی خوردند. در پرانتز باید بگویم که این خودش یک سؤال است که اینهایی که می‌دانستند 40 سال است تحت تحریم هستند، چرا خودشان را به یک صنعت و یک کشور عجیب و غریب مثل فرانسه وابسته کردند؟! من دوتا سند از اینها بدهم. مدیر خط تولید یکی از شرکت‌های خودروسازی می‌گفت یک خودرویی را با فرانسه قرارداد بسته بودیم که بیاوریم اینجا تولید کنیم، به خاطر اینکه رنگ مشکی روی ماشین بزنیم و تأییدیه رنگ مشکی را بگیریم، خط تولید ما متوقف شده بود که آن فرانسوی بیاید این را تأیید کند. خودشان می‌گویند چینی‌ها چه با ما کار کنند چه کار نکنند، در انتقال تکنولوژی به ما کمک می‌کنند ولی فرانسوی‌ها هرگز. می‌گویند اصلاً تفکرشان این است که شما دارید برای ما کار می‌کنید دیگر. حتی آنجا که دارند با ما به صورت جوینت ونچر کار می‌کنند. شما شرکت ایکاپ را ببینید، 50-50 ایران‌خودرو با پژو سیتروئن فرانسه است که پژو 2008 را آورد، بعد می‌خواست 301 را بومی کند و حالا مدل‌های دیگر را. چه اتفاقی افتاد؟ هیچ انتقال تکنولوژی به ما نداد. ما با یک کشور اینچنینی در یک شرایطی کار می‌کنیم که خودمان همیشه تحت تهدید تحریم هستیم. پس این خطرناک است. یعنی اگر دوستان یک طرفی می‌نشینند می‌گویند ما تحریم هستیم دیگر، چه توقعی دارید؟ خب وقتی تو می‌دانی که ممکن است تحریم شوی چرا می‌روی و با کشور فرانسه کار می‌کنی؟ با یک جایی کار کن که اگر هم قرار است کار کنی و اگر هم قرار است شریک تجاری داشته باشی و ظرفیت بومی‌ات نمی‌تواند تو را به محصول برساند، با یک جایی کار کن که آن مجموعه به تو انتقال دانش دهد. پس اگر طرف عرضه ما الان یک مقدار قابل توجهی دارد لنگ می‌زند، یکی از عمده دلایلش همین انتخاب شرکای تجاری است که آنها ما را غالباً به عنوان نیروی کارگری می‌شناسند. این یک طرف. خب این چه اتفاقی را رقم زده که قیمت بازار تشدید شده؟ ما یک‌سری سبد محصولات داشتیم، خودروهایی داشتیم که سالیان سال داشتند مونتاژ می‌شدند، پراید، پژو، سمند و ... یک‌سری خودروهایی داشتیم که CKD بودند. سراتو، پژو 2008، مزدا 3، سیتروئن C3، سوزوکی ویتارا، اینها جنس این جور ماشین‌ها هستند. ویژگی اینها نسبت به ماشین‌های داخلی چه بود؟ گیربکس اتوماتیک داشتند، سانروف داشتند، کراس اوور بودند، سدان شهری بودند، اینها ماشین‌هایی بودند که رنج خانواده‌های متوسط رو به بالا سوار می‌شدند، حالا اینها حذف شدند، آمدیم گفتیم محدودیت ارزی داریم، واردات هم قطع! حالا نکته اینجاست. شما دارید خودرو تولید می‌کنید. آقایان می‌گویند بین 700 تا 800 هزار دستگاه تولید کردیم. آقا این 700 هزار دستگاه را بکن یک میلیون و 500 هزار دستگاه! من به جرئت به شما می‌گویم، مادامی که مشکل آن طبقه متوسط رو به بالا حل نشود، قیمت بازار درست نمی‌شود. چرا درست نمی‌شود؟ به خاطر اینکه خودرو 2017 صفر کیلومتر بازار الان طالب دارد. یعنی آقا همه بازار که نمی‌خواهند پراید و پژو بخرند. اگر یک خانواده‌ای بپذیرد که قیمت را، الان می‌گویند آقا پرشیا 140 تومان است، 280 تومان، 300 تومان می‌دهم می‌خواهم چانگان بخرم. آقای سایپا بیا چانگان بده! نداری که تو! خط تعطیل است. حالا چه کسی دارد قیمت این چانگان را تعیین می‌کند؟ یک فردی در بازار. یک فردی در فضای مجازی در اینترنت، در «دیوار»، در «با ما». آن فرد می‌آید قیمت می‌گذارد. اگر به آن قیمت بخرند که می‌خرند چون مشتری‌اش هست اما تولید صفر شده، تعداد محدودی از سال‌های قبل مانده، به طور مثال اولی را می‌فروشد 240، ساندرو استپ‌وی را می‌فروشد 240 میلیون تومان، آیا ما داریم کلاس اوور اتوماتیک؟ نه! بعدی را می‌دهد 260! بعدی را می‌دهد 280! شما اینجا دارید پرفشار پراید تزریق می‌کنید. چه اتفاقی می‌افتد؟ من پرایدم را تحویل گرفتم، پرایدی که من از کارخانه‌اش تحویل گرفتم وقتی می‌بینم 40 تومان است و آن ماشین 260 تومان است و نیازی به آن ندارم، در نمایشگاه این را می‌گذارم 70 میلیون تومان. من هم که مصرف‌کننده هستم وقتی می‌بینم آن ماشین 60 میلیونی بازار شده 270 تا 280، بیشتر از چهار برابر، طبیعتاً پراید 30 میلیون تومانی را 60 تا 70 میلیون می‌خرند. بازار به هم می‌ریزد! ولی این دفعه یک اتفاق عجیب‌تر افتاد که خیلی دیگر ترکید. من چندتا عامل را کنار هم می‌گویم اگر شما می‌خواهید بنویسید این عوامل تشدید کننده این وضعیت بوده است. یک عامل این بوده که ایران خودرو و سایپا از اواسط سال قبل فروش فوری‌هایشان را حذف کردند. یعنی دیگر بخشنامه‌ای به نام فروش فوری نمی‌آمده. لذا اگر من منتظر بودم که از بازار آزاد با 40 درصد افزایش قیمت نخرم، هر چه چشم دوختم به این سایت‌های خودروسازی هیچی عایدم نشده. این یک‌ذره فشار تقاضا! حالا مردم منتظر بخشنامه هستند، یکدفعه بخشنامه‌های عجیب و غریب می‌آید. ایران خودرو اول اردیبهشت 99، این خیلی جالب است و حتماً روی آن تأکید دارم. ایرانخودرو اول اردیبهشت 99 بخشنامه زده طرح تبدیل. بخشنامه را باز می‌کنی می‌بینی آنهایی که سال 96 ماشین خریده‌اند و مورد تحویل‌شان بوده بهار و تابستان 97 بیایند به جای ال90 پلاس و HC کراس، در بهارر 99 پرشیا ببرند. خب این چه پالسی می‌دهد به بازار؟ یعنی مردم! شما که منتظر من ایستاده‌اید که ماشین بدهم، من دارم فکر می‌کنم که تعهد 97 خود را چه کار کنم؟! شما دنبال چی دارید می‌گردید؟ نمی‌توانم! هنوز آنجا هستم! چرا آن بلا سرش آمده؟ به خاطر همان وابستگی که به شما گفتم. سیاست‌گزاری اشتباهی که در شرایط تحریمی داشته. خب بازار به این واکنش نشان می‌دهد. بازار منتظر فروش است. حالا می‌آید فروش می‌کند. پیش‌فروش می‌کند از الان برای 1400 پاییز و زمستان. خب شما ببینید بازار تشنه است، یعنی من توانایی تأمین تا آن زمان را ندارم! اینها مرتب روند فزاینده ایجاد می‌کند. بعد شما می‌خورید به پایان سال. پایان سال زمان جابه‌جایی است. بالاخره فرد می‌خواهد خودرو بگیرد. من معتقدم که خود کرونا اتفاقاً قیمت را یک مقدار شکست. اگر کرونا نبود ما از این بدتر داشتیم. چرا؟ چون شما یک خودرو 2017 و 2018 صفر کیلومتر دارید. در یک چنین فضایی، یعنی سیاستگذار و شرکت یک جوری نتوانستند بازار را مدیریت کنند که بازار به این سمت رفته است. و بعد مثلاً فرض کن داخلی‌های خودمان، شما بروید میزان افزایش قیمت بازار بازار فعلی نسبت به کارخانه 97 استپ‌وی اتوماتیک، ال 90 اتوماتیک، سراتوی اتوماتیک، اینها خودروی داخلی بوده، داشته داخل مونتاژ می‌شده، بیش از چهار و نیم برابر شده. یعنی رشد قیمتی که خودروهای CKD ما داشتند، علی‌رغم اینکه ما آوردیم تا بومی‌سازی کنیم که نسبت به واردات مقرون به صرفه‌تر و در دسترس مشتری باشد، از فروش حذف شده و بعد یک اتفاق عجیب‌تری که افتاده این است که اینها از کاغذ دلار گران‌تر شده. یعنی من نکته‌ام این است که اگر آن پراید و پژو قرار است از خط برود بیرون که تنش ایجاد کند که طبقه کم‌برخوردار نتواند تأمین کند، طبقه متوسط رو به بالا هم که تولید خودرویش قطع شده، چهار و نیم برابر شده، خب این خودروسازی الان چه کمکی دارد در شرایط تحریم به ما می‌کند؟ حالا این بین ما باید این را ببینیم که در بازار ما بازیگرهای متفاوتی داریم. باازیگران غیرشفافی داریم. سوداگرانی داریم که همین الان خودرو را می‌خرند، به فاصله یک روز، دو روز، در سایت‌های اینترنتی، در فضای نمایشگاه‌ها با یک حاشیه سود خیلی بالا می‌خواهند بفروشند. من نیاز دارم که این را شفاف کنم. آقا در بازار چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ چرا ابزار شفافیت دارم؟ نمی‌دانم شما طرح رجیستری را دیده‌اید یا نه. من مثال رجیستری برایتان می‌زنم. در طرح رجیستری گوشی موبایل به سیم‌کارت پانچ شده اصطلاحاً، جفت شد، مچ شد. شما پلاک دارید، شماره شاسی و شماره موتور دارید. اینها را به هم پرچ می‌کنید. در زمانی که واردات خودرو ممنوع شد شما هیچ قاچاق خودرو نمی‌بینید، خودرو غیرقابل قاچاق است چون پلاک می‌خواهد، پس وقتی دارد پلاک می‌شود یعنی دارد احراز هویت می‌شود. بنابراین یک بستر شفافی می‌توانید از همین موضوع پیدا کنید. یعنی این جابجایی و انتقال پلاک، یک افرادی را بیاورید که الان تعویض پلاک دارد این کار را می‌کند ولی خیلی دقیق‌تر؛ چه کسی فروخت؟ چه کسی خرید؟ ثمن معامله چه بود؟ تاریخ معامله چه بود؟ کیفیت خودرو چه بود؟ برای مثال می‌گویم وقتی که من داررم در بازار با نیت کلاهبرداری یک خودروی کارکرده ایراددار را هم می‌فروشم، من دیگر جرئت نمی‌کنم این کار را انجام دهم چون دارد در سامانه ثبت می‌شود. من اظهار کردم که خودروی من اشکال فنی و بدنه ندارد و با این قیمت به شما منتقل کردم. لذا شفافیت کار را درست می‌کند. مصداق شفافیت که کار را دست می‌کند چیست؟ زمزمه‌اش آمد که قوه قضائیه ورود کرد، رئیس جمهوردستور داد، شما می‌بینید قیمت خودرو حدوداً پنج تا 10 درصد حاشیه بازار شکست. یک عده احساس کردند که شاید بروند زیر ذره‌بین. بنابراین اگر من می‌خواهم قیمت کارخانه، یعنی جمع‌بندی صحبت من این است که چه زمانی من می‌توانم نرخ برای کارخانه بگذارم که تقریباً در آن نرخ به مصرف کننده برسد. زمانی که من قیمت کارخانه را با ملاحظه اینکه خودروساز زیان نکند، یک افزایش بدهم، از آن طرف قیمت بازار را بیایم به این سطح نزدیک کنم. حاشیه بازار را از بین ببرم. یک ابزارم شفافیت است. یک ابزارم این است که بگویم آقای خودروساز! بازار تشنه خودرو اتوماتیک است، بازار تشنه خودرو شاسی بلند است، حتی در خانواده‌های ثروتمند، بالاخره نیاز دارد. من به شما یک ضرب‌الأجل می‌دهم. پایان سال 99 باید بتوانی سه محصول در این حوزه بومی‌سازی کنی. مادامی که آن دارد بومی می‌شود، من اجازه دهم که واردات با منشأ ارز خارجی باز شود تا نیاز بازار را تأمین کند. من به شما قول می‌دهم که خبر این بیاید که مثلاً فرض کنید 50 تا 100 هزار خودروی اتوماتیک، همین صفر کیلومتری که الان ما داریم با مدل 2017 تا 2018، وارد کشور شود قیمت بازار آزاد حدود 15 تا 20 درصد افت پیدا می‌کند چون منی که از سال 97 یک ماشین ایرانخودرویی اتوماتیک را، یک ال 90 را خوابانده‌ام و 200 تا 300 درصد نسبت به قیمت کارخانه سود کرده‌ام، طبیعتاً دیگر می‌فروشم، می‌گویم عرضه دارد اتفاق می‌افتد.


مسئله ارزش چه می‌شود؟


- من کلیتی با واردات خودرو مخالفم. این دوستان معتقدند برای اینکه بازار را تنظیم کنید، به ما یک برهه‌ای اجازه دهید واردات کنیم، واردات خودروهای هیبریدی و واردات خودروهای زیر 10 تا 12 هزار یورو. خود آقایان ارز دارند الان، شرایط که به هم ریخت خیلی‌ها ارز بردند به خارج از کشور و حاضر نیستند آن ارز را به داخل کشور بیاورند ولی می‌گوید اگر واردات خودرو را آزاد کنید، من خودم می‌آورم. یعنی دوستان دارند می‌گویند ما با بانک مرکزی و تخصیص اررز هیچ کاری نداریم. اصلاً به لحاظ اقتصاد کلان هم به نفع کشور ماست. سرمایه دارد وارد کشور می‌شود. طبیعی است دیگر، نقدینگی‌ هم دارد جذبش می‌شود. اصلاً اسکیلش بزرگ نیست ولی تو نیازی نداری که ارز تأمین کنی. نکته دوم اگر در به هم خوردگی و آشفتگی بازار مسکن، خودرو، ارز و ... من یک بازارم را یک ذره فضایش را مثبت کنم فضای انتظارات تورمی را تغییر می‌دهم. اگر بپیچد که شما ظرف دو ماه مثلاً توانسته‌اید 30 درصد قیمت حاشیه بازار پراید را پایین بیاورید، خب یک‌ذره نشاط به جامعه آمده و فضا مثبت می‌شود. بنابراین یکی بحث شفافیت بود، سامانه جامع معاملات که بتواند طرفین و کیفیت معامله را شفاف کند در بازار آزاد. من باید بازارر را به رسمیت بشناسم، نشناسم قیمت کارخانه‌ای را شورای رقابت بیاورد بالا، هیچ اثری ندارد. نمی‌نشیند در بازار! دوباره در سایت‌های فروش، 5 میلیون متقاضی برای 10 هزار دستگاه ثبت نام می‌کند چون سود دارد. سامانه جامع معاملات، واردات مقطعی خودروهای ارزان قیمت اتوماتیک، خودروهایی که به موازات شرکت‌های داخلی کار نکنند. شرکت داخلی دارد پراید و پژوی خود را می‌سازد، اشکال ندارد، آن تهدیدی برای پژو نیست. این دومین قسمش. سومین قسمی که باید ایجاد کنم به اعتقاد خود من این است که من باید از خودروسازم برنامه تولید بخواهم. بگویم خیلی خب تو تا پایان سال که من می‌خواهم واردات را حذف کنم، چه تعداد خودروی اتوماتیک می‌توانی بیاوری؟ چندتا خودرو جلوی رئیس جمهور نمایش دادند ولی واقعیت این است که در مقام عمل که کاری انجام ندادند. این یک موضوعش. حالا قیمت‌گذاری را شورای رقابت چند باید بگذارد؟ یک نکته‌ای وجود دارد و آن هم این است که قیمت‌گذاری فعلی که شورای رقابت انجام داده است، نسبت به قبلی تقریباً تفاوتی نکرده، به سایپا 23 درصد افزایش داد، به ایران خودرو 10 درصد. من معتقدم که این قیمت‌ها در بازار نمی‌نشیند. از طرف مقابل خودروساز می‌گوید ببین، تو هر کاری می‌کنی نمی‌نشیند. بگذار من بروم به حاشیه بازار. اگر به خودروساز اجازه دهی به حاشیه بازار برود، سه‌تا اتفاق منفی برای خود خودرسازان می‌افتد. یک، تمام کسانی که تا پایان سال 1400 پیش خرید کرده‌اند، جلوی ایران‌خودرو صف می‌کشند. چرا؟ فرد پیش خرید کرده به نیت اینکه از این حاشبه بازار نفع ببرد. شرکت می‌خواهد خودرو را به قیمت حاشیه بازار ارائه کند پس بنابراین جذابیت سرمایه‌گذاری برای من ندارد. من می‌روم که پولم را پس بگیرم چون سود مشارکت من هم 14 تا 15 درصد است. در بانک بگذارم می‌توانم نرخ سود بالاتری بگیرم. پس بنابراین اینها باید یک سرمایه سنگینی را برگرداندند، در تأمین سرمایه‌شان به مشکل می‌خورند. این یک مشکل. دو، حاشیه بازار بگذارم، باز هم تأکیدم همان است، یک سری از خودروها را نمی‌توانم تولید کنم، در بازار آزاد فرد می‌گوید آقا اگر شما می‌خواهی بروی ال 90 اتوماتیک از ایران خودرو بخری 260 است که ندارد، من دارم 300، من دارم 320، من دارم 340، بازار بدتر آشفته می‌شود. اینها یک بار پنج درصد حاشیه بازار را اجرا کردند که نشد. سه، اینها با رکود سنگین مواجه می‌شوند. وقتی که کسی از اینها خرید نکند، تقاضای مصرفی مردم هم به شدت کاهش پیدا کرده، فروش شما به شدت افت پیدا می‌کند. چه پدیده‌ای رخ می‌دهد؟ 94! 94 چه اتفاقی افتاد؟ هیچ‌کس نخرید. در آن نخریدن‌ها در فضای مجازی زمزمه تحریم خودرو آمد وسط. آقای نعمت‌زاده آمد گفت این کار ضدانقلاب است. بعد یک‌مقدار پیش رفتیم، آمدند گفتند برای خرید هر خودرو 25 میلیون تومان وام می‌دهیم. خاطرتان هست آن مقطع را که افراد با یک وام 25 میلیونی خودرو بگیرند که این دو صنعت از بین نروند. کسی نمی‌خرید! پس این سه‌تا پدیده تهدیدشان می‌کند. حتماً بازار ما انحصاری است، حتماً شورای رقابت باید قیمت‌گذاری کند. قیمت‌گذاری بر مبنای این باشد که با صورت‌های مالی شفاف خودروسازها حاشیه سودی هم داشته باشند. از آنها یک ضرب‌الأجل می‌خواهیم برای زمانی که بتوانند خودروهای اتوماتیک و خودروهای قشر متوسط رو به بالا را تأمین کنند، از آنها سیاستگزاری بخواهیم که اگر شرایط تحریمی رفع شد، مجدداً تا آن عمق، خودشان را به غرب و شرکت‌های دیگر وابسته نکنند. واردات را هم مقطعی آزاد کنم که یک‌ذره تب بازار بریزد. من به شما قول می‌دهم خبر آزادسازی واردات همان با منشأ ارز خارجی بازار را 10 تا 15 درصد می‌ریزد. یعنی سوداگر را از اینکه خودرو را بیش از این احتکار کند کنار می‌زند. این کلیت ماجراست.


خیلی کامل صحبت کردید ولی بحثی که مطرح می‌شود، بحث راهکارهای مالیاتی است. چقدر می‌تواند روی بحث حاشیه بازار اثر بگذارد؟


- بحث مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر سوداگری، مالیات بر بازارهای غیرمولد، اینها همواره مطرح بوده و قطعاً بازار خودرو هم یکی از آنهاست ولی یک نکته‌ای وجود دارد و آن هم اینکه تا شما زیرساخت اجرایی آن را نداشته باشید، نمی‌توانید، دیتا نیستید، شفاف نیستید. برای مسکن آقای آخوندی وزیر راه قائل نبود به پایه مالیاتی. سازمان امور مالیاتی به وزارت راه و شهرسازی می‌گفت به من دیتا بده، من بدانم کدام خانه خالی است که بتوانم بر مبنای آن این کار را بکنم. همین سامانه جامع معاملات که گفتم، حتماً می‌تواند برایش زیرساخت باشد و قطعاً اگر کسی بخواهد وارد این فضا شود و سوداگری کند، آنجا شفاف می‌شود پیدایش کرد. من حتی می‌گویم حسابی که از آن پول جابه‌جا می‌شود هم در آن سامانه جامع معاملات آنجا مشخص باشد. یعنی من با شما معامله کردم، من از سامانه بانک ملت خود 70 میلیون بابت این پراید زده‌ام به حساب شما. آن دوتا حساب شناسایی شود. چه اشکالی دارد؟ که اگر در این سامانه مشخص شد کسی دارد سوداگری می‌کند، همین جوری بشود اموالش را رهگیری کرد. لذا اگر شما می‌خواهید پایه مالیاتی بگذارید که خیلی هم مفید است برای این بازار، نیاز به یک دیتاسنتر دارید. دیتاسنترت کجاست؟ یک سامانه معاملاتی است. یک سامانه شفافیت‌زا است، بیاید رو. الان این‌قدر این بازار غیرشفاف است من همین الان می‌توانم با شما قولنامه‌ای معامله کنم، یک خودرویی از شما بخرم، همان خودرو را 10 دقیقه بعد آگهی دیوار کنم به چندین برابر قیمت. هیچ‌کس هم نمی‌فهمد ولی وقتی می‌آید درون سامانه، مشخص می‌شود. برای قولنامه‌ها هم می‌شود آنجا برنامه‌ریزی کرد. حتی نمایشگاه‌دارها چون زیر نظر اتحادیه‌شان هستند، برای آنها هم می‌شود آنجا یک سازوکاری دید که این نمایشگاه با یک حاشیه سود مشخص نسبت به کارخانه می‌تواند معامله کند.


با چند نفر هم که صحبت کردم اکثراً نظرات حول همین حاشیه بازار است.


- حاشیه بازار جوابش شفاف است. اگر گفتند، اصلاً این را از قول من بگو. سه‌تا اتفاق بعد از حاشیه بازار می‌افتد. یک، کسانی که خرید کرده‌اند همه برای برگرداندن پول‌شان حمله می‌کنند به ایرانخودرو و سایپا و هجوم می‌آورند به نمایندگی‌ها. بنابراین شما به یک بحران تأمین مالی می‌خورید برای واحدهای تولیدی‌تان. دو، به جهت اینکه حاشیه بازار جذابیت دلالی را از بین می‌برد، فروش ایرانخودرو و سایپا را به طرز قابل توجهی کاهش می‌دهد و فروش آنها دچار رکود می‌شود. سه، به جهت اینکه ما توان تولید طیف گسترده‌ای از محصولات را نداریم و محصولات مشابه و جایگزین هم برای نیاز بازار نداریم، به طور ویژه در خانواده شاسی بلندها، در خانواده اتومات‌ها ما توان نداریم. اینها نیاز جامعه است. اینها دوباره نسبت به آن حاشیه بازار برایشان اختلاف ایجاد می‌شود. گواه حرف سوم هم پنج درصد حاشیه بازاری است که اینها در زمستان 97 اجرا کردند، به این امید که قیمت را بکشند پایین ولی رفت بالاتر. اصلاً آخرین قیمت ایرانخودرو بر اساس همین بود. آقای رحمانی را قانع کردند گفتند پنج درصد حاشیه بازار، حاشیه بازار را اجرا کردند، قیمت بازار رفت بالاتر. ببین شما اسم می‌گذارید رویش. می‌گویید این ویس رکوردر 200 میلیون، می‌گویم قبولت دارم، 200 میلیون! خب یکی به من بده! می‌گویی من که ندارم! خب ندارم، من باید از کجا باید تأمین کنم؟ می‌گوید بیا پراید بگیر! من که نمی‌توانم به خانواده‌ای که آپارتمانش در تهران 30 میلیارد تومان است بگویم برو پراید بخر! می‌رود از بازار تأمین می‌کند. بازار می‌گوید کارخانه‌ای که ندارد، اسمی دارد می‌گوید 270 میلیون، می‌توانی برو بگیر! اما اگر از من می‌خواهی 290! خب می‌خرد. نفر بعدی می‌آید به او می‌گوید 300، 310، 320، آنها بالا می‌کشد، به تناسب آنها قیمت پراید و تیبا هم بالا می‌رود. بعد یک چیز جالب‌تر، بعضی از این آقایان در این شرایطی که صنعت وابسته بوده، این اتفاقات برایش افتاده، این بلا سر مردم آمده، اظهارنظرهای عجیب و غریب می‌کنند! می‌گویند بیایید از خودروسازان تشکر کنید! من نمی‌دانم! این را فکر می‌کنم دبیر انجمن فکر کنم قطعه‌سازان آقای بیگلو گفته که بیایید از خودروساز در این وضعیت تشکر کنید که یک چنین فضایی به وجود آورده‌اید. یا خود آقای کاکایی استاد دانشگاه علم و صنعت است، آمده گفته پراید که از خط می‌رود بیرون، تنش دارد در بازار و تا 6 ماه قیمت بازار از اینی هم که هست بالاتر می‌رود. خب اگر شما استاد دانشگاه هستی، اگر شما می‌خواهی به صنعت کمک کنی، چرا داری به آتش بازار دامن می‌زنی؟! ملتهب‌ترش می‌کنی! بعد می‌گویند آقا ببین حاشیه بازار چه اتفاقی دارد می‌افتد!


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب