شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی به یک حیاط خلوت تبدیل شده است/ کنار رفتن رانت از ورزش آرزوی ماست
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری آنا، شرکت توسعه و تجهیز و نگهداری اماکن ورزشی در سال ۷۳ با پیشنهاد سازمان تربیتبدنی وقت با تصویب هیئتوزیران برای ساخت، تجهیز و نگهداری تأسیسات ساختمانهای ورزشی ایران تشکیل شد. شرکتی که این روزها تعبیر حیات خلوت سیاسیون از آن زیاد شنیده میشود و با توجه به اینکه دفاتر فنی و مهندسی در وزارت خانه با این شرکت تداخل کاری داشت؛ بهمرور اداره کل فنی و مهندسی از چارت تشکیلات سازمان تربیتبدنی و وزارت ورزش و جوانان حذف شد و فعالیتهای این بخش در قالب دفتر طرح و برنامه (بودجه) ادامه پیدا کرد؛ اما در زمان دوره سلطانیفر در وزارت ورزش اداره کل نظارت فنی بر اماکن ورزشی مجدداً تأسیس شد.
سوال اصلی ما این است که در بحث نگهداری اماکن ورزشی چه افرادی متخصص این کار هستند آیا با وجود اداره کل نظارت فنی که در زمان سلطانی فر مجدداً تأسیس شد تداخل کاری صورت نمیگیرد. به همین منظور به سراغ عباس خزایی که باسابقه مدیریت دراستان های کرمانشاه،اصفهان و سمنان را داشته است؛ رفتیم. او سابقه فعالیت در فدراسیونهای تنیس، رزمی را در کارنامه خود دارد و همچنین مدیرکل دفترحقوقی واملاک وزارت ورزش و امور جوانان هم بوده که در زمان جنگ تحمیلی دراستان کرمانشاه خدمات انسانی بسیارپراهمیتی به رزمندگان دفاع مقدس ارائه داده است.
متن گفتگو به شرح زیر است:
آنا: به نظر شما عملکرد شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی از بدو تأسیس تاکنون چگونه بوده است؟
خزایی: شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی از زمان ریاست هاشمیطبا در سازمان تربیتبدنی شکل گرفت. در آن مقطع زمانی با توجه به محدودیت منابع مالی، چالشی برای ورزش کشور به وجود آمده بود، به این خاطر که بعضی از اماکن ورزشی مانند استخرها، مجموعههای ورزشی شیرودی و کشوری ناچار بودند طبق قانون، درآمد را به خزانه دولت واریز کنند. این موضوع با توجه به نبود منابع، کار خیلی سختی بود. به همین خاطر این ایده به وجود آمد که با کمک دولت و با کسب مصوبات شرکتی ایجاد شود که حالت خودگردان داشته باشد و با توجه به درآمدی که به دست میآورد، بار مالی به وزارت ورزش نداشته باشد و همچنین معطل بودجه دولتی نماند اما رفتهرفته این شرکت از نگاه اولیهاش خارج شد و با توجه به انتظارات برخی مقامات سیاسی کشور و برای تأمین نظر این اشخاص و نبود مصوبات دولتی برای به خدمت گرفتن برخی نیروها، این شرکت به یک حیاط خلوت تبدیل شد.
برای اداره به هنگام اماکن ورزشی کشور و پاسخگویی به نیازهای جامعه و در بخش قهرمانی و استفاده از منابع درآمدی در جهت کمک به منابع ورزش کشور،در زمانیکه منابع مالی ورزش کشور بیشتر از چند سال اخیر محدود بوده،بدیهی است این فکرمناسبی بود و برای حال حاضر هم هست،اما بهره وری درزمانی شدنی است که مهندسین و مشاورین با گرایش ورزشی پذیرش شوند، درغیراینصورت کارایی افراد به حداقل کاهش مییابد و زمان میبرد تا کارایی آنها ممکن و تأثیرگذار شوند.
آنا: با توجه به وجود دفتر نظارت فنی بر اماکن ورزشی کشور در وزارت ورزش و وجود ادارات فنی و مهندسی در استانها وجود چنین شرکتی و ادامه فعالیت این شرکت به صلاح است؟
خزایی: هدف هاشمیطبا از تأسیس شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی، چابکسازی برای دولت بود که بار مالی را از روی دوش ورزش بردارد و همچنین سرمایهها را متوجه خانواده ورزش کند اما از بد حادثه، موازنه کاری صورت گرفت. اگر شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کار ساختوساز این اماکن را برعهده میگرفت و ضابطین دولت هم نظارت میکردند، مشکلاتی ایجاد نمیشد. در ساختار سازمان تربیتبدنی وقت و ادارات کل تربیتبدنی استانها دفاتر فنی و مهندسی وجود داشت که به دلیل تداخل کاری زیاد با این شرکت، بهمرور اداره کل فنی و مهندسی از چارت تشکیلات سازمان تربیتبدنی و وزارت ورزش و جوانان حذف شد و فعالیتهای این بخش در قالب دفتر طرح و برنامه ادامه پیدا کرد؛ اما در دوره سلطانیفر اداره کل نظارت فنی بر اماکن ورزشی مجدداً تأسیس شد.
متأسفانه با تغییر دولتها بخشهایی که میتوانستند دارای حقوق اجتماعی و قانونی باشند تحتفشار قرار گرفتند. آگاهی مدیران اجرایی در اداره استان هاوهمچنین حضور مدیران و یا روسای فدراسیونهای ورزشی قبل از پذیرش و تأیید صلاحیت فنی آنها، درزمانی مطلوب نظرمی رسد که دارای مهارت در بخش آگاهی به حقوق مدنی وحقوق بین الملی،عاملی در جهت درک مسائل اجتماعی ورزشکاران باشد و هدایت آنها در فرازونشیب زندگیشان موجب خواهد شد با مشکلاتی که درجامعه با آنها مواجه میشوند آسیبپذیریشان به حداقل کاهش یابد.
آنا: با توجه به اینکه یکی از ماموریت های اصلی این شرکت مدیریت و نگهداری اماکن ورزشی است نحوه حضور متخصصین ورزشی در هیئت مدیره و مدیریت اماکن ورزشی در این دوره به چه صورت میباشد؟
خزایی: انتخاب و انتصاب اولیه مدیران به شکل منطقی،عامل تعیینکنندهای در جهت سلامت جامعه ورزشکاران بسیار اهمیت دارد. مدیران ورزش و وزارت آموزش وپرورش وآموزش عالی در تعیین و انتخاب روش های تربیتی باهم در این امورمشارکت پیوستهای داشته باشند. اگر فرصت باشد در آینده بتوان درمورد فرارسیدن دوره بازنشستگی وزندگی مدیران و ورزشکاران بپردازیم،که از گذشته تاکنون هرگز برای بخش دوراندیشی و برنامهریزی نشده است و اگرورودی شخصیتهای که تحت نام کارشناس ومدیر در جایگاه مدیریتی قرارمی گیرند. اگر از اشخاص رانتی باشد با تکبر ذاتی چنین اشخاصی، به غیر خسارت چیزی برجای نمیگذارند! به امید بهبودی اوضاع ورزش کشور در آینده نزدیک! اگر با نگاه عدالتگرانه نظام جمهوری اسلامی به مسائل کلان ورزش نگاه کنیم به خوبی مشخص است که آرمانهای زیبای این نظام در بخش ورزش تحققنیافته و یا در سطح پایین قرارگرفته است و این به خاطر عدم نظارت نهادهای نظارتی در ورزش است. بایستی دستگاههای قضایی و نظارتی هوشمندانه از گذشته تاکنون ورود کنند و سلامت عملکرد شرکت زیرمجموعه و فدراسیونهایی که از منابع کشور استفاده میکنند زیر نظر بگیرند.
آنا: به نظر شما وزیر ورزش توانسته است شایستهسالاری را در این شرکت مد نظر قرار دهد و از متخصصین استفاده نماید؟
خزایی: متأسفانه هرکسی در رأس هرم قرار میگیرد، دوستان خود را روی کار میآورد و نیروهای مربوط به آن موضوع و شخصی که سالها سابقه مدیریت دارد و از جنس موضوع است، پشت درهای بسته میماند. متأسفانه در ورزش ایران کمتر از 50 درصد افرادی که پست مدیریتی دارند، از جنس رشته مربوطه هستند. شاید در گذشتههای دور یک نفر میتوانست تمام تخصصهای لازم را داشته باشد اما امروزه با پیشرفت علم، تخصصهای متفاوتی به وجود آمده است که باید برای هر پست مدیریتی از تخصص مربوطه استفاده کرد. فردی میتواند به عنوان رئیس و مدیرکل ورزش یک کشور باشد که شناخت نسبی از مسائل مدنی، جامعهشناسی، روانشناسی و بینالملل داشته باشد. همچنین بایستی یک ورزشکار معتمد و با سابقه باشد تا مردم او را باور کنند اما متأسفانه در حوزه ورزش افراد چند شخصیتی بار میآیند و این با نظامهای جمهوری اسلامی در تناقض است.
آنا: نقش مجلس شورای اسلامی در تصمیمگیریهای کلان ورزش چطور میبینید؟
خزایی: نقش مجلس در بهبود شرایط ورزش کشوربسیارتعیینکننده است، از زمانی که سازمان تربیتبدنی ساختارش به وزارتخانه تبدیل گردیده است؛ نمایندگان محترم مجلس بیشتر توقعشان از وزارتخانهها و از آن جمله ورزش ، نگاه منطقه ایست که درست هم هست، اما درزمانی که منابع محدود و تنها فشارنمایندگان تعیینکننده در فضای مجلس امکان دارد، فشار آنها موجب شود نگاه برنامه محور وزیر، در دیروز دیگران و امروز سلطانی فر، تا حدودی تغییر پذیرد که اعمال این شیوه خسارهای خود را خواهد داشت.
درک جامعه از استیضاح وزیر ،در این شرایط سوال انگیز میشود. همین چند وقت پیش بود که وزیر ورزش به مجلس فراخوانده شد تا به برخی از سؤالات نمایندگان پاسخ دهد. وزیر ورزش توانست هر باری که به مجلس میرود، نمایندگان را قانع کند، حالا سؤال اصلی اینجاست چرا باید استیضاح صورت بگیرد؟! اگر نمایندگان بدون نگاه عمقی تصمیم به استیضاح وزیر گرفتند که کار درستی نیست، اگر هم تمام مسائل را بررسی و با یک نگاه عمقی به دنبال پاسخهای وزیر بودند چرا به این سرعت قانع شدند؟
متأسفانه بعضی از مدیران ورزشی که در عمل قادر نبوده اند رضایتمندی جامعه ورزش وبه ویژه قهرمان منتخب را تأمین نمایند اما وابستگی سیاسی آنها موجب ماندگاری و تحمیل بر ورزش کشور شده است که هوشمندی رسانه ها میتواند تا حدودی به اصلاح دردهای پنهان جامعه ورزش ما کمک کند. اینقدر این درد پنهان به ورزش کشور آسیبزده است، که فعلاً باید فقط آرزو کرد وگرنه اصلاح رانت وکنار رفتن آن از جسم وروح ورزش کشورمان آرمانگرایی محسوب میشود.
آنا: عملکرد کریمی به عنوان مدیر عامل این شرکت چگونه بوده است؟
خزایی: من در مورد شخص خاصی صحبت نمیکنم. کریمی در حال حاضر مدیرعامل شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی است فردی بسیار محترم است که در کارهای عمرانی فعالیتهای زیادی داشته است اما اشکال اصلی این است که تیم اجرایی او از بدنه ورزش نیست. او از کادری استفاده میکند که از حوزه وزارت کشور است و این افراد نگاه تخصصی به ورزش ندارند. اگر تیمهای اجرایی برای فدراسیونهای ورزشی تصمیم میگرفتند بهمراتب وضعیت بهتر بود. اما متأسفانه همه چیز سلیقهای است.
انتهای پیام/4057/
انتهای پیام/