چگونه قطع درختان تهران ارزان شد؟
محمدمهدی تندگویان، عضو کمیسیون معماری و شهرسازی، هم به درختدوستشدن یکباره و فراموشکردن موضوع در یک جلسه توسط برخی از اعضای شورا اشاره کرد و گفت: دوستانمان در روز سهشنبه دوستدار درخت میشوند و بعد از آن فراموش میکنند، درحالیکه چندی پیش طرحی را برای حفظ باغات به کمیسیونهای مربوطه فرستادم اما دوستان مخالفت کرده و طرح مربوطه رد شد. من بارها اعلام کردم قوه قضائیه حقوق مالکانه را بر حقوق عمومی و شهروندی ترجیح میدهد، اما باید بگویم من در کمیسیون ماده ٧ علاوه بر جریمه، نسبت به اعمال ماده ٤ و تشکیل پرونده حقوقی رأی دادهام اما مسئله اینجاست که رأی در قوه قضائیه و دیوان عدالت اداری شکسته میشود.
مرگ درختان و درآمد برای شهرداری
در زمان بررسی اول این تصمیم که به افزایش جریمه برای قطع درختان انجامید، محسن سرخو تأکید کرده بود نباید نرخ جریمهها بهقدری افزایش یابد که برای شهرداری تخلف شیرین شود تا به منابع حاصل از آن فکر کند. این اظهارنظر یعنی تاکنون همین جریمه فعلی چندان محل درآمد نبوده اما احتمالاً این شائبه هست که با افزایش جریمهها، مانند سایر تخلفات شهرسازی، شهرداری اجازه دهد شهروندان اقدام به قطع و خشکاندن درختان کنند و بعد جریمه آن را بگیرند.
آماری از قطع قانونی درختان نداریم
محمد حقانی، عضو کمیسیون محیطزیست و سلامت شورای شهر، هم با تأکید بر اینکه جابهجایی درختان معنا ندارد و هیچوقت نیز صورت نمیگیرد، گفت: جابهجایی درختان در تهرانی که فضایی برای کاشت درخت ندارد، بهنوعی کلاه شرعی است.
او به «شرق» میگوید مسئله مهم در قصد و نیت مردم در قطع درختان است و برهمیناساس، جریمه افرادی که مجبور هستند در جریان اجرای پروژه و با اطلاع شهرداری درختی را قطع کنند، با کسانی که غیرقانونی اقدام به قطع درختان میکنند، فرق داشته باشد. اگر مردم بدانند با مجوز قانونی میتوانند در مورد قطع درختان اقدام کنند، قطعا با بررسی کارشناسی درختان کمتری حذف میشوند. وی با تأکید بر اینکه ارزش تجاری یک درخت با ارزش اکولوژیکی آن کاملا متفاوت است، افزود: قطعا هیچچیز جایگزین اثرات یک درخت برای شهر نیست و با هیچ پولی نمیتوان آن را جبران کرد اما مسئله اینجاست که یک سوی قضیه زندگی مردم است.
حقانی میگوید فعلا هیچ آماری از تعداد درختانی که قانونی در تهران قطع میشود، ندارند حالا اگر آمار قطع غیرقانونی را هم اضافه کنید، آمار تکاندهندهتر خواهد بود. او میگوید در آینده قرار است با تکمیل این آمار در کنار شناسنامهدارشدن درختان، مجموعهای کامل را به دست بیاورند. البته خود حقانی هم میداند خیلی آرمانی صحبت میکند و درادامه میگوید: شهرداری از سالیان قبل متعهد به شناسنامهدارکردن تمام درختان معابر شهر تهران بوده است که حداقل در یک محور مهم و تاریخی مانند خیابان ولیعصر(عج) هم این کار را کامل انجام نداده است، چه برسد به کل شهر.
مصوبهها بررسی میدانی و مردمی ندارد
از این عضو شورای شهر تهران میپرسم مگر در این چند ماه که جریمهها افزایش یافته، از سوی شهروندان چه تعداد گزارش و تماس یا واکنش داشتهاید که تصمیمتان یکباره تغییر کرد؟ و مگر همان زمان در مورد افزایش بررسی نشده بود؟ او در پاسخ میگوید: متأسفانه در مورد طرح یا لوایح ارائهشده در شورا توسط شورا و شهرداری، کمترین میزان بررسی میدانی و مردمی صورت میگیرد و در این مورد هم فقط به نظر شهرداری استناد شده است، با اینکه از زمان افزایش جریمه، مدت زیادی میگذرد. از او میپرسم بااینحساب، چطور اعلام میشود مردم دیگر رغبت کاشت درخت را پیدا نمیکنند، پس جریمه را کم کنیم؟ و او میگوید: یکجور استدلال است که مبتنیبر مستندات واقعی نیست. دراینمیان باید از اعضای شورای شهر تهران پرسید چرا چندماه قبل و در زمان افزایش این مصوبه، در مورد اثرات این افزایش جریمه بررسیهای لازم صورت نگرفته بود که با فاصلهای کوتاه این تصمیم را به ضرر جانداران سبز شهر تغییر میدهید؟ آیا میتوان اینگونه برداشت کرد که معادلات شورا و شهرداری در این چندماه تغییرات مهمی داشته که بهنفع ساختوساز کنار کشیدهاند؟
در این بازار داغ قطع درختان و مجوزهای مختلف برای تبدیل باغات به برجها، جز جریمههایی که به جیب شهرداری و پولی که به جیب سازندگان میرود، این تصمیمات دقیقا چه منفعتی برای شهر دارند و آیا منفعت شهر در نظر گرفته شده است؟ فارغ از این موارد، باید مصوبه پرحاشیه و دردسرساز برج – باغها را هم به این افزایش جریمه اضافه کنیم؛ قانونی که میگوید باغهایی که مسکونی هستند باید نسبت به ٣٠ درصد ساختوساز و حفظ ٧٠ درصد باغ اقدام کنند اما واقعیتی که در شهر اجرائی میشود، درصدهایی دیگر است، مصداق عبارت معروف «آنچه عیان است، چه حاجت به بیان است».
در شرایطی که هرروز خبر مرگ یک باغ و سوختهشدن درختانش بهعنوان خبر عادی رسانهها منتشر میشود و در هیاهوی خبری کسی به دادشان نمیرسد، این کاهش جریمه هم نورعلینور شد. اعضای شورای شهر تهران با این استدلال که جریمه زیاد، مردم را از کاشت درخت و نهال منصرف میکند، توپ را به زمین مردم تهران انداختهاند. درست است که برخی از همین مردم برای منفعت شخصی باغات را خشک و درختان را زغال کردند اما بودند مردمی که دور درختان محلشان حلقه زدند تا نجاتشان بدهند و چه باغاتی که با گزارش و پیگیریهای مردمی از مهلکه آتش و ارهبرقی نجات یافتند.
انتهای پیام/