کروناویروس و جدال فرشتههای خیر و شر
از جمله درسهایی که مسئله ویروس کرونا در هفتههای اخیر به همراه داشته، لزوم اثر ناپذیری بیمورد از حواشی اینگونه بحران هاست. در همین یکی دو هفته اخیر استرس زیاد ناشی از احتمال مبتلا شدن به این ویروس در برخی موارد منجر به فوت زودهنگام افراد شد.از این جمله میتوان به خوردن الکل توسط برخی افراد ناآگاه، ترس زیاد که باعث کاهش ایمنی بدن میشود، تاثیرپذیری شدید ناشی از شایعات و رسانههای غیر رسمی و معاند و...اشاره کرد.
گرچه در این میان رسانههای معاند ضدانقلاب هم حسابی جولان دادند اما به ناگاه همین ویروسگریبان کشور میزبانشان را هم گرفت و الان در دوگانگی نوع پوشش خبر ماندهاند چکار کنند و خبرهای آنجا و اینجا را چگونه پوشش دهند، این در حالی است که گفته میشود در برخی کشورهای اروپایی مردم به برخی فروشگاهها حمله کرده و به غارت اجناس پرداخته اند!
پا به کاری جهادیها و هیئتیها
«من کاری ندارم به اینکه چه قشری بودند و هستند. بدون هیچ سمت و سو گرایی وقتی به این فکر میکردم که من به عنوان یک درمانگر وزارت بهداشت خارج از شیفت از پیش تعیین شده خودم، حتی اگر سه روز هم off بودم، بازهم هیچ وقت نمیآمدم خارج شیفت بروم بیمارستان و با جدیت اقدام به خدمت کنم. اما شرایط هم فرق دارد.وقتی بمب خبری گسترش شدید کرونا در قم آمد خانواده، دوستان و نزدیکان همه واکنش نشان دادند. نگران حال من شدند. واکنشها متفاوت بود، تعدادی با توصیه رعایت حفاظت به من روحیه دادند. خیلیها گفتند جانت مهمتر است از شغلت و میخواستند ترک پست کنم! از بس نگرانم بودند یادشان رفت که من نه تنها منبع درآمد و امرار معاش خانوادهام دریافتی این شغل است بلکه متعهد هستم به حضور. به ذهنشان خطور نکرد که همه افراد مانند من باید در خط مقدم به مردم کمک کنند و غیر کادر متخصص افراد دیگری نمیتوانند جای ما را آنچنان پر کنند که خودمان کارشناس آن هستیم.»
اینها بخشی از نوشتههای آقای حمید شیرانی از اورژانس شهید بهشتی شهر قم است که وضعیت مشابه بسیاری از کادر متعهد درمان در این روزها را روایت میکند. او در ادامه مینویسد: «حرف آنها را بد برداشت نمیکنم که میگفتند فرار کن. چون فقط به خود من در آن لحظه خاص فکر میکردند اما در این روزها افرادی را دیدم بدون نصب اتیکت و نام و نشان بدون تظاهر و ریا، بیمنت کار و خانواده شان را ترک کردند و به جایگریز و پناه بردن به فضای امنتر به خط مقدم درگیری با بیماران کرونایی بیمارستانهای سانتر کرونا رفتند. لباس جهاد پوشیدند و دوش به دوش خادمان سلامت همت کردند و کمک نمودند. از جابهجایی بیماران در تخت تا بردن بیماران برای انجام تصویربرداریهای گرافی و سی تی اسکن، جابهجایی نمونههای آزمایشگاهی، گندزدایی تختها و فضاها، تهیه ویلچر و جابهجایی بیماران، کمک به حراست و انتظامات، کمک به خدمات و همراه بیماران، دستگیری از بیماران نیازمند کرونایی و...»
شیرانی میافزاید: « دلداری این مجاهدین که همگی طلبههای حوزه علمیهها بودند هم به بیمار و هم خانوادهها واقعا تاثیر شگرفی در آن لحظه بحرانی داشت به گونهای خدمت بیماران میرسیدند که از همراه واقعی بیمار هم دلسوزتر به نظر میرسیدند... به دور از همه تملق و اغراقها اصلا قصد چاپلوسی ندارم اما خدمت دکتر عاملی متخصص طب اورژانس بودم که میگفت درسهای زیادی از این عزیزان گرفتم که چقدر بیمنت ایثار را به تصویر کشیدند. حاضرم قسم بخورم مواردی از نوع خدمت این عزیزان را وقتی دیدم اگر کسی جایی برایم تعریف میکرد شاید تمام و کمال حرفش را باور نمیکردم که این دوستان که اکثرا متاهل و صاحب فرزند هستند شب تا صبح را بدون استراحت بدور از خانه و کاشانه گرم و عزیزان سپری بکنند. آقای بشارتی از کارشناسان اتاق عمل میگفت آنقدر از آخوندها برایم بد گفته و در ذهن من تصویر بدی ساخته شده بود ولی با دیدن این افراد که حتی از نصب اتیکت و حتی انداختن عکس هم خودداری میکردند که نکند لحظهای غرور از جهاد به سراغشان بیاید، نهایت سادگی، بیریایی یک طلبه را در ذهنم ساخت. من به عنوان یکی از عوامل کادر درمان از گروه جهادی طلاب جوان و امدادگرهای جهادی که در این ایام کنار ما هستند کمال تشکر دارم و به آنها دست مریزاد میگویم.»
علاوهبر این روایت، بسیاری از اقشار دیگر هم در لباس خدمت بسیجیان این روزها رزمایش بزرگی از انسانیت را در بیمارستانها و مراکز درمانی به نمایش گذاشتند که با هیچ ابزار مادی قابل تقدیر نیست. اما در کنار این وجه از برخورد و مواجهه با کرونا، برخی هم روی دیگر سکه را از خود نشان دادند و ثابت کردند که انسان علاوهبر زمینه رشد تا مراتب بالای معنوی، استعداد سقوط تا پستترین مراتب حیوانی را هم دارد.
نان حرامخواران در خون مردم
حجتالاسلام حسین مظفری، استاد اخلاق و مبانی اندیشه اسلامی برایمان میگوید: «متأسفانه عدهای از مردم واکنش مناسبی در اینگونه موارد نشان نمیدهند. در اینجاست که «بلا» برای انسان مایه عذاب و - خدا ی ناکرده - شقاوت دنیا و آخرت میشود. در این روزها میبینیم که گروهی تلاش میکنند از این آب آلوده ماهی بگیرند و جیب خود را از راه احتکار وسایل مورد نیاز مردم و فروش آنها به چندین برابر قیمت شان به آلاف و الوفی برسند. برخی این کارها را هم نمیکنند، اما از درون ناراحت و افسرده اند، به تقدیرات الهی تن نمیدهند، چه بر زبان بیاورند و چه نیاورند، گویا به نوعی از خداوند شاکیاند که چرا چنین و چنان؟ حال آنکه بندگان خوب خدا، همواره و در هر حالی تسلیم مقدرات الهیاند و با حسن ظن به همه حوادث مینگرند و زبان حالشان این بیت جناب مولوی است که: من خوشم بر قهر و بر لطفش به جد/ای عجب، من عاشق این هر دو ضد»
وی ادامه میدهد: «یکی از ناهنجاریهای دیگر فرهنگی در این موارد، افراط و تفریط در بحث توجه به دعا و توسل است؛ بدین معنا که برخی به کلی رعایت مسائل بهداشتی را نادیده میگیرند و به بهانه امور ماورائی و قضا و قدر الهی، در رعایت این مسائل کوتاهی میکنند و در نقطه مقابل، گروهی دیگر تمام هم و غم خود را صرف توجه به مسائل بهداشتی و ظاهری مینمایند و از دعا و ذکر و استغفار و توسل و تضرع غفلت میورزند. برخی نسبت به مبتلایان به این بیماری یا خانوادههای آنان زبان به شماتت باز میکنند و به جای آنکه به آنها امید و دلداری و روحیه بدهند، نمک بر زخمهای آنان میپاشند. برخی با پخش شایعات در فضای مجازی، آلت دستی برای دشمنان و بدخواهان این ملت و نظام میشوند و دائما مسئولان نظام را به انواع اتهامات متهم میکنند و گرد ناامیدی بر سر خود و دیگران میپاشند. و خلاصه عدهای هم مسئله را بیش از آنچه که هست بزرگ میکنند و مردم را بیجهت به رعب و وحشت میاندازند. اینها پارهای از مشکلات فرهنگی است که در طیفی از افراد جامعه مشاهده میشود و امیدواریم که خدای تبارک و تعالی، ملت عزیز ایران را از این امتحان هم - همچون بسیاری از امتحانات دیگر - سربلند و پیروز بیرون آورد و این «ابتلاء» را نیز مایه رشد بیشتر و سعادت دنیا و آخرت همه ما بفرماید.»
تبدیل تهدید به فرصت
حجتالاسلام مظفری در توصیههای پایانی خود اظهار میدارد: «اگر مردم عزیز جامعه ما، در این موقعیت، اولاً به استغفار بیشتر بپردازند و بیش از گذشته به درگاه الهی روی آورند و انسانهای پاک و اولیای خدا و معصومان علیهمالسلام را واسطه خود و خدا قرار دهند و انس بیشتری با ادعیه و اذکار و عبادات پیدا کنند، ثانیاً بیش از گذشته به نظافت و رعایت نکات بهداشتی اهمیت دهند. ثالثاً در حدّ توان خود برای رسیدگی به دیگران، چه کسانی که به این بیماری دچار شدهاند، و چه کسانی که در این موقعیت در تنگنای بیشتری قرار گرفته و نیازمند یاری و توجه بیشتر دیگران هستند، کمک کنند. رابعاً تمام توان خود را برای مبارزه با این ویروس به کار گرفته و توانمندی خود را برای پیشگیری و درمان این بیماری و امثال آن افزایش دهند، قطعا این تهدید برای ملت و نظام ما تبدیل به یک فرصت میشود که به لطف خدا درصد قابل توجهی از مردم ما همین گونه عمل کرده و میکنند و جای شکرش باقی است.»
حجتالاسلام و المسلمین عالی هم در این باره میگوید: «یکی از مصادیق زرنگی مؤمن این است که تهدیدها را به فرصت تبدیل بکند. بلا و نعمت در فرهنگ دینی ما مطلق نیست. یعنی اینچنین نیست که یک چیزی برای همه بلا و یا نعمت باشد. عاشورا و حادثه کربلا برای امام حسین علیهالسلام یک بلا و مصیبت بزرگی بود. اما این بلا و مصیبت بالاترین قرب برای اباعبدالله(ع) شد. و نه فقط برای امام حسین علیهالسلام، بلکه اباعبدالله کاری کرد که این حادثه ابزاری برای قرب انسانها تا زمان ظهور و قیامت بشود. با بلاها میشود اینچنین هم رفتار کرد. ظاهر بلا، درد و مصیبت است. اما باطن بلا میتواند یک ضیافت و مهمانی باشد اگر آدمی از آن بهخوبی استفاده کند. در روایات ما آمده است که حکمت بلاها همین است.»
او تصریح میکند: «یکی از فلسفههای بلاها شکستن و خاضع کردن انسان در خانه خدا است. پیغمبر اکرم(ص) در اینباره میفرمایند: اگر مرض، موت و فقر در این عالم دنیا نبود هیچ انسانی سرش را جلوی خدا خم نمیکرد. و جلوی خدا خضوع نمیکرد. فرض بکنید اگر در این عالم نه فقری و نه مریضی و نه مرگ بود. و همه مرفه و جاودانه و سالم بودند، دیگر چه کسی جلوی خدا سر خم میکرد. اما خدا گاهی اوقات عجز انسانها را اینچنین به آنها میفهماند. اگر کسی در این بلاها بهجای اینکه مضطرب بشود به در خانه خدا برود، این بلا را به یک نعمت تبدیل کرده است. ممکن هست که بعضیها بر اثر این بلاها هم از دنیا بروند. اما در بعضی از بلاها مثل بیماری واگیردار طاعون اگر کسی از دنیا برود شهید است. چون بیماری نبوده است که ناپرهیزی کرده و دست خودش بوده باشد. کما اینکه اگر کسی بر اثر زلزله از دنیا برود شهید است. اما آنهایی که زنده میمانند میتوانند این تهدید را به یک فرصت تبدیل بکنند و رشد کنند و خودشان را ضدضربه کنند. ما در جنگ هیچ امکاناتی نداشتیم ولی همین باعث شد که در مسائل نظامی رشد کنیم. در اینجا هم میتواند یک فرصت باشد.»
توصیههای میدانی کادر بیمارستانیدر بخش پایانی گزارش برای اطلاع از وضعیت میدانی بیمارستانها و مقابله با شایعات گمراهکننده پای صحبت یکی از پرستاران بیمارستان محب یاس تهران مینشینیم.
خانم نساء سلمانی در گفتوگو با گزارشگر کیهان توضیح میدهد: «پرسنلی که با بیماران کرونایی کار میکنند دیگر کرونا برایشان ترسناک نیست. انگار هر کسی واردش شده فهمیده این بیماری را کمی بیش از حد بزرگش کردهاند و همه میدانند که ممکن است کرونا داشته باشند. اما اصلا نمیترسند چون میدانند خیلی خطرناک نیست. همکاران من یا مردمی که از دور نگاه میکنند خیلی برایشان این بیماری ترسناک شده است و شایعهها واقعا در آنها اثر گذاشته است.»
او درباره نوع واکنش مردم در ابتدای مراجعه به مراکز درمانی میگوید: «معمولاً اولین واکنش مردم ترس است. همه با کوچکترین مشکلی مثل سرفه یا احساس گرما و.... به اورژانس هجوم آورده و میگویند از ما تست بگیرید! به آنها توضیح میدهیم که نیازی نیست و نباید بترسند. وقتی توضیحات را میشنوند مقداری آرام میشوند ولی بعضیها هم راضی نشده و به آزمایشگاههای خصوصی مراجعه میکنند. فقط کسانی که علایم شدید یا بیماری زمینهای دارند توسط پزشک ویزیت و درصد کمی از آنها بستری میشوند.»
سلمانی به مردم توصیه میکند: «تا وقتی که علایم بیماری شدید نیست بیمارستان نیایید چون احتمال انتقال بیماری در بیمارستان خیلی زیاد است. ممکن است شما اصلا کرونا نداشته باشید و فقط علایم شما شبیه علایم کرونا باشد ولی با مراجعه بیمورد به بیمارستان مبتلا خواهید شد. پس تا زمانی که علایم شما خفیف است به بیمارستان مراجعه نکنید.»
منبع: کیهان
انتهای پیام/
انتهای پیام/