«جهان بامن برقص»؛ یک نسخه آرامشبخش برای شکنندگی وضعیت کرونایی
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا،سید مرتضی حسینی ـ روزهای عجیب و البته سختی را سپری میکنیم.روزهایی که انتشار ویروس کرونا و البته شیوع شایعات رنگارنگ و پیامدهای منفی روانی ناشی از آن، روح و جان ایرانیان را آزرده کرده است.
بیش از 10 روز از اعلام رسمی اولین مورد ابتلا به ویروس کرونا در کشور میگذرد. در این 10 روز و با جدیشدن خطر ابتلای مردم به این ویروس ناخوانده، عرصههای بیرونی و درونی و رسمی و غیررسمی زندگی ایرانیان به شدت متأثر و دگرگون شده است.
تعطیلی مدارس، لغو بسیاری ازبرنامهها و گردهماییهای فرهنگی، مذهبی، اقتصادی و مسابقات ورزشی، تعطیلی همه اماکن فرهنگی عمومی مثل سالنهای سینما و تئاتر و کنسرت، افزایش محدودیتها در رفت و آمد، مرخصی اجباری یا دورکاری بسیاری از کارمندان و سرانجام کاهش ساعت کاری و نیمهتعطیل شدن بسیاری از مشاغل و خدمات بخشی از این تغییرات هستند.
«جهان با من برقص» نمونه موفقی از رویکرد کمدی به رنج و شرایط پرتنش زندگی در جهان امروز است.
این وضعیت در کنار لزوم رعایت شرایط زندگی نیمهقرنطینه، سبک زندگی مردم را بهکلی دگرگون ساخته است. پیش از این، اعضای خانواده ساعات زیادی را چه برای کار و فعالیت روزانه و چه برای گذراندن اوقات فراغت در بیرون از خانه به سر میبردند. ماندن در خانه و در کنار خانوادهبودن نیز نه یک اجبار و ضرورت که یک انتخاب بود.البته گاهی به خاطر تعطیلات ناگهانی و ناشی از مواردی همچون آلودگی، برودت هوا و بارش برف و... شاهد خانهنشینی اجباری بودیم، اما این بار سایه شوم یک بیماری ناشناس و به شدت مسری فضای تلخ و کسالتآوری ایجاد کرده است.
به این ترتیب مناسبات افراد نسبت به اعضای خانواده، دوستان، همکاران، همسایگان و حتی افراد ناشناسی که پیش از این به صورت روزانه با آنها ارتباط داشتند(مسافران تاکسی و مترو، نانوا، فروشنده، راننده اتوبوس و...) دچار اختلال شده است.
انتشار اخبار ابتلای سریع و درگذشت برخی مبتلایان، سنگینی این فضای شکننده و ناامن را دو چندان کرده است. فارغ از اینکه بخش عمدهای از این اخبار ناشی از فضای روانی و رسانهای است و حتی با کنار گذاشتن صحت وسقم آمارها، نمیتوان آثار منفی آن بر روند زندگی عادی افراد را انکار کرد.
در این شرایط بحرانی و شکننده است که زندگی عادی زیر سایه دوگانههای بیم و امید و سلامتی و بیماری قرار میگیرد. از سوی دیگر، به دلیل شرایط نیمهقرنطینه، افراد فرصت بیشتری برای تأمل درگذشته و حال خود و روابطشان با دیگران پیدا میکنند.در این وضعیت غیرعادی و به نوعی «کروناییشده» به خاطر محدودیت حضور در اماکن عمومی، افراد بیشتر به فردیت فراموششده، دغدغههای شخصی، آرزوها و برنامهریزی برای رسیدن به اهداف خود میپردازند.
در این میان، پرداختن به مقولاتی همچون فرجام زندگی و ماهیت مرگ و البته جایگاه «فرد» در میان «جمع» (خانواده، خویشاوندان و دوستان) نیز برای افراد مهم میشود.در چنین وضعیتی پرسشهایی از قبیل: ماهیت مرگ و فقدان چیست؟ در زندگی چه کارهاینکردهای دارم؟ اگر من بمیرم چه اتفاقی برای بازماندگان میافتد؟ واکنش دوستان و عزیزانم در فقدان من چگونه خواهد بود؟ اگر من به یک بیماری سخت مبتلا شوم تکلیف خانواده و کارهای روی زمین مانده چه میشود؟ اصلاً حیات، بیماری یا مرگ من برای کسی اهمیتی دارد؟! چرا به اندازه کافی به اعضای خانواده ودوستانم کمک نکردهام؟ آیا از فرصتهای زندگی و مواهب دنیا به اندازه کافی بهره بردهام و... ذهن فرد را به خود مشغول میکند.
در شرایط نیمهقرنطینه، افراد فرصت بیشتری برای تأمل در گذشته و حال خود و روابطشان با دیگران پیدا میکنند.
این پرسشها بخشی از مضمون و محورهای اصلی فیلم سینمایی «جهان بامن برقص» به کارگردانی «سروش صحت» است. فیلمی که اکران خود را در سینماهای کشور از یازدهم دی ماه آغاز کرده است. «جهان با من برقص» پیش از تعطیلی سالنهای سینما به دلیل شیوع کرونا در هفته گذشته، با 6 میلیارد و 750 میلون تومان سومین فیلم پرفروش در میان فیلمهای درحال اکران بود.
علی مصفا، جواد عزتی، هانیه توسلی، پژمان جمشیدی، سیاوش چراغیپور، کاظم سیاحی، مهراب قاسمخانی، رامین صدیقی، بهار کاتوزی، پاوان افسر، شیوا بلوچی و مهیار پوربابایی بازیگران این فیلم هستندکه نام محمدرضا تختکشیان را به عنوان تهیهکننده در کنار خود میبینند. نگارش فیلمنامه این اثر نیز به عهده سروش صحت و ایمان صفایی بوده است.
«جهان بامن برقص» داستان مردی به نام جهانگیر(علی مصفا) است که پس از جدایی از همسرش به همراه دختر جوان خود در باغچه و ویلایی جمعوجور در شمال کشور زندگی میکند. جهانگیر به یک بیماری سخت مبتلا شده و پزشکان به او گفتهاند که حداکثر دو یا سه ماه دیگر زنده میماند. او این موضوع را به دخترش نگفته و قصد دارد روزهای باقیمانده عمر را به کشاورزی و سروکله زدن با حیوانات مزرعه کوچکش ادامه میدهد.
در این میان برادرش (کاظم سیاحی) برنامهای را ترتیب میدهد تا جمعی از دوستان صمیمی جهانگیردر روز تولدش ضمن غافلگیرکردن او چندروزی در کنارش باشند. این دور هم جمعشدن تفریحی و دوسهروزه به مرور خاطرات قدیمی، زندهشدن برخی کدورتها و اختلافات و البته برجستهشدن تغییرات شخصیتی این جمع دوستانه میانجامد. تغیرات اخلاقی و ظاهری که به دلیل مشغلههای روزمره فرصت کمتری برای پرداختن به آنها داشتند.
گفتگوها و بحثهایی که بین این دوستان قدیمی رخ میدهد در فضایی آمیخته به طنز و جدی گاه حتی به منازعه و برخورد فیزیکی نیز می انجامد، اما مخاطب بهتدریج و پابهپای شخصیت اصلی فیلم (جهانگیر)،به ارزش همین درگیریهای به ظاهر بچهگانه و درکنار هم بودن پی میبرد.
این سوژه شاید روی کاغذ یک ایده ساده دوخطی، تکراری و حتی دافعهبرانگیز باشد، اما فیلمنامه استخواندار و کارگردانی خوب سروش صحت درکنار بازیهای به اندازه بازیگران باعث شده تا داستان «جهان بامن برقص» از افتادن به ورطه شعارهای آبکی و یا رخدادهای لوس و فانتزی در امان بماند.
صحت که پیش از این با ساخت مجموعههای تلویزیونی همچون شمعدونی، ساختمان پزشکان، پژمان، لیسانسههای 1 و2 و فوق لیسانسهها تبحر خود در خلق موقعیت های طنز را به خوبی نشان داده بود، برای اولین تجربه فیلمسازی خود سوژه و پرداختی متفاوت را برگزیده است.
«جهان بامن برقص» نشان داد هنرمندان می توانند با زبانی شیرین و پذیرفتنی، سختیها و بحرانهای مقطعی یا مزمن زندگی را به مخاطب ارائه دهند
«جهان با من برقص» فیلمی لطیف و در عین حال متفکرانه با شخصیتهایی پذیرفتنی است. این اثر با لحنی سرخوشانه و گاه طنز به تل ترین و مرموزترین حقیقت زندگی بشر یعنی «مرگ» میپردازد.کارگردان با استفاده از نشانهها و تمهیدات نمادگرایانه، شکنندهبودن موقعیت را به تماشاگر منتقل میکند. واقعهای تلخ که آدمهای سرخوش اما دردمند قصه با شوخیها، نمک پرانیها و گاه دعواها و بگومگوهایشان آن را به شدت باورپذیر میکنند.
تعبیه ابعاد سوررئالی در مقاطع مختلف داستان (از جمله سکانسهای اجرای گروه موسیقی کلاسیک و یا صحنه خودکشی بر روی درخت) به موازات رخدادهای واقعی داستان و منطبق با فضای کلی فیلم است.
سروش صحت در «جهان با من برقص» تسلط خود بر روایتپردازی و ضرورت تداوم قوت درام را نشان میدهد.شخصیتها به تدریج پیشینه و خصلتهای خود را برای تماشاگر رو میکنند. داستان فیلم در سایه روابط آنها با یکدیگر و البته نگاهشان به جهانگیر به عنوان محور قصه پیش میرود.
روایت برخورد چند دوست قدیمی با بیماری دوست مشترکشان و البته مواجه با حقیقت ناگزیر زندگی یعنی مرگ به شکلی پذیرفتنی به تصویرکشیده شده است. سروش صحت با بهرهگیری به اندازه از کلام و موقعیت کمدی در یک وضعیت سخت و تراژیک، به آسیبشناسی روابط انسانی و مناسبات دوستانه و خانوادگی میپردازد.
او رنجهای زندگی را از دیدگاه کمدی و با یک رویکرد رقیق اما جاندار فلسفی به مخاطب ارائه میکند. فیلمساز از ارائه مستقیم و چکشی وجوه تلخ تراژدی پرهیز دارد. میدانیم که «تراژدی» در ادبیات و سینما علاوه بر دارابودن تلخی و درد، معمولاً آرمانگرا و قهرمانمحور و «جدیت» لازمه آن است. در مقابل،کمدی عملگرا، شوخ و ضدقهرمان است. «جهان با من برقص» نمونه موفقی از رویکرد کمدی به رنج و شرایط پرتنش زندگی در جهان امروز است.
این فیلم بدون اداهای روشنفکرانه و با لحنی صمیمی، مخاطب خسته و سرگشته از جهان ماشینی امروز را با پدیدههای تلخی همچون بیماری، رنج فقدان نزدیکان، ناکامی، مرگ، طلاق، شکست عاطفی، اختلاف طبقاتی، ترس از ازدواج و ترس از تنهایی مواجه میسازد. وضعیتی که معمولاً انسان مدرن آن هم در جوامعی با خصلتهای جامعه ما، معمولاً با یک یا چند مورد از آن دست به گریبان است.
صحت بدون آنکه به سیاق کمدیهای بیارزش این سالهای سینمای ایران از شوخیهای زننده و جنسی یا بزنوبکوبهای آبگوشتی و ساختگی استفاده کند، گاهبهگاه در میان روابط جدی شخصیتها لبخند را به لب مخاطب میآورد. لبخندی که دربرخی سکانسها ظرفیت تبدیل شدن به یک قهقهه از تهدل را نیز دارد.
«جهان بامن برقص» در شرایط جامعه شکننده و کروناییشده امروز ما میتواند یک نسخه تصویری آرامش بخش باشد. البته خطر ویروس کرونا به هیچ وجه با بحران زندگی جهانگیر و بیماری سخت او در این فیلم قابل مقایسه نیست، اما کلیت این فضا میتواند قابل توجه باشد.
هرچند این فیلم هنوز روی پرده است و با توجه به تعطیلی سینماها امکان دیدن آن برای مخاطبان فراهم نیست، اما میتواند الگویی مناسب برای فیلمسازان و حتی جریانهای هنری و فرهنگی در سایر رشتههاباشد.
خالقان آثار هنری می توانند با زبانی شیرین و پذیرفتنی، سختیها و بحرانهای مقطعی یا مزمن زندگی بشر را به مخاطبان ارائه دهند. اگر به رسالت هنر و هنرمند ایمان داشته باشیم، «جهان با من برقص» میتواند نمونهای مناسب برای جامعه این روزهای ما باشد. جامعهای که مردمانش در موقعیتی شکننده و در محاصره اخبار پرتعداد و گاه اغراقآمیز، از واقعیت به کمدی و از کمدی به تراژدی پناه میبرند.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/