ابن عِبری؛ مؤلفی کوشا و پرکار
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ـ بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ، روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
ابوالفَرَج یوحنّا بن اهرون مَلَطی (623ق-685ق / 1226-1286م) معروف به ابن عِبری سَراُسقف برجسته و دانشمند یعقوبی است.
او در ملطیه ارمنستان به دنیا آمد. پدرش، اهرون، پزشک برجستهای بود که ابن عبری نزد او و چند تن از دانشمندان زمان خود در ملطیه به دانشاندوزی پرداخت و دانشهایی چون پزشکی و زبان و ادبیات سریانی و عربی و یونانی را فراگرفت. در 641ق، پدر ابن عبری پزشک یکی از سرداران مغول بود و در سفری همراه او رفت و او را درمان کرد. بعد از آن، با خانواده خود به انطاکیه کوچ کرد.
ابن عبری در انطاکیه بالید و در نزد دانشمندان انطاکیه شاگردی کرد. با وجود جوانی، به اسقفیِ جوباس در نزدیکی ملطیه برگزیده شد. یک سال بعد اسقف لاقبین شد. پنج سال در آنجا در این سمت بود. در این زمان برای مناطره با مخالفان کلیسا، به خواندن مداوم نوشتههای بزرگان کلیسا میپرداخت (بهنام، ص 16-17). در اواخر 650ق، مأمور اسقفنشین حلب شد و توانست بهرغم مخالفتهایی که با وی میشد، ریاست خود را بر همه بقبولاند.
ابن عبری، به سبب دانش گسترده خود، به هولاکوخان مغول نزدیک شد و فرمانهایی مبنی بر شناسایی حقوق مَفریان (سراسقفان) گرفت. در مدیریت و دانش و ریاست و اهمیت او در کلیسای شرق همین بس که گفتهاند کلیسای مشرق از سه قرن و نیم پیش تا آن زمان مفریانی به پایه علمی ابن عبری ندیده بود. وی تا پایان زندگانی، یعنی بیش از بیست سال، در این سمت بود و سفرهای بسیاری به عراق، آذربایجان، سوریه و ملطیه کرد و در تعمیر و گسترش بنای کلیساها و صومعهها در تبریز، مراغه و بَرتَل در نزدیکی موصل بسیار کوشید . به سبب مقام کلیسایی و نیز احاطه بر دانشهای گوناگون، با بزرگان حکومت ایلخانی و دانشمندان مسلمان رابطه داشت و همیشه به مطالعه و تألیف و تدریس مشغول بود.
ابن عبری در مراغه درگذشت. جنازهاش را به موصل بردند و در دیر مارمَتّی بر بالای کوهی در کناره خاوری شهر دفن کردند . ابن عبری با وجود مشاغل و کارهای گوناگون مذهبی و علمی، به تدریس و نیز درمان بیماران میپرداخت. گفتهاند که او میان مسلمانان با هممذهبان خود و نیز میان گروههای مختلفِ مسیحی آشتی برقرار میکرده است.
ابن عبری مؤلفی کوشا و پرکار بود. با وجود سمت و وظایف کلیسایی، آثار بسیاری به سریانی و عربی نوشت. زمینه تألیفات او نیز بسیار متنوع و گوناگون است. وی همه معارف و دانشهای زمان خود را میدانست. بیشتر نوشتههای او به زبان سریانی است. آثار وی را میتوان چنین دستهبندی کرد:
الف) موضوعات دینی. آثار دینی ابن عبری به زبان سریانی است که عبارتاند از ایثیقون (اتیکا)، که در تهذیب اخلاق نوشته شده است. وی در تألیف این کتاب از اخلاق ناصری خواجه نصیرالدین طوسی متأثر بوده است؛ منارة الاقداس که در اصو لاعتقادی کلیسای یعقوبی از مبدأ تا معاد نوشته شده و دوازده بخش دارد که هر بخش دارای فصلها و اجزای فرعی است؛ هدایات که درباره قوانین دیرها و صومعهها و رسوم مدنی کلیسای سریانی است.
ب) فلسفی. آثار فلسفی ابن عبری متأثر از آرای فلاسفه مسلمانان، بهویژه غزالی، است. وی فارابی و ابن سینا را بهترین حاملان علم ارسطو میشمرد و خواجه نصیر طوسی را حکیمی بلندپایه در همه شاخههای حکمت میدانست. همه آثار فلسفی او نیز جز یکی، به سریانی است. این آثار عبارتاند از ترجمه اشارات و تنبیهات ابن سینا؛ ترجمه زبدة الاسرار اثیرالدین ابهری؛ زبدة الحکمة یا حکمة الحکم که بزرگترین اثر فلسفی اوست و فلسفه ارسطو را به سریانی بیان کرده است. این کتاب دو بخش دارد. بخش اول در منطق ارسطو و بخش دوم در دو قسمت: طبیعیات و مابعدالطبیعه. ترجمههای سریانی او در موضوعات فلسفی بسیار رساتر از ترجمههای پیشین است النفس البشریة مقالهای است مختصر به عربی در 62 فصل.
ج) ریاضی و هیئت. همه آثار ابن عبری در این زمینه به سریانی است. کتاب الصعود العقلی در هیئت در دو بخش دربردارنده اندیشههای پیشینیان و در شناخت زمین و اجرام سماوی و تقسیم زمین به اقلیمهای هفتگانه و شکل آسمان از رصدهای نگوناگون و فاصله ستارگان از زمین است. به احتمال بسیار، این اثر بر پایه درسهای ابن عبری در مراغه گردآوری و تألیف شده است.
د) تاریخ. یکی از مهمترین بخشهای فعالیت علمی ابن عبری در تاریخ است. کتاب تاریخ او مَحتونوت زونی یا تاریخالازمنه نام داشت . اروپاییان به این اثر ابن عبری بیش از سایر آثار توجه کردهاند. ابن عبری تاریخ خود را نخست به سریانی نوشت. این اثر تاریخ عمومی و دینی جهان از آفرینش تا روزگار مؤلف است و سه بخش دارد؛ بخش نخست سرگذشت دولتهاست از عهد باستان تا 683ق/1284م که درباره 10 دولت بزرگ است و بخشهای دوم و سوم دربردارنده تاریخ کلیساست. تاریخ مختصرالدول دیگر اثر ابن عبری است که ترجمه و نگارش عربی بخش اول همان تاریخ ابن عبری است.
هـ) پزشکی. بیشتر نوشتههای پزشکی ابن عبری از میان رفته است. برخی از نوشتههای او در این زمینه عبارتاند از ترجمه قانون ابن سینا به سریانی که ناتمام مانده است؛ تلخیص جامع المفردات ابوجعفر احمد بن محمد غافقی اندلسی به عربی به نام منتخب جامعالمفردات.
و) زبانشناسی. آثار زبانشناختی ابن عبری نیز به سریانی است. او پیشوای نحویان سریانی بود و از دستورنویسان عرب، بهویژه زمخشری، پیروی میکرد. از آثار او در این زمینه قصیدهای است 600 بیتی به ترتیب الفبایی در بیان واژههای متشابه سریانی، با توضیحاتی درباره معانی آنها.
ز) ادب و شعر. آثار ادبی وی، جز یکی، همه به سریانی است که میتوان از میان آنها به این آثار اشاره کرد: دفع الهمّ به عربی در دوازده باب در مسائل مربوط به اخلاق دینی و مدنی؛ قصیدهای در حکمت الهی، که نمونهای از قصیدههای عرفانی اوست که به شیوه صوفیان با توسل به مفاهیم تمثیلی چون شراب و شاهد سروده شده است. ابن عبری را شاعر فلاسفه سریانی و فیلسوف شعرای آن قوم نامیدهاند.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/