دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

محمدیاسر ترابی ////////

////////
کد خبر : 463139

کلاً الان در بحث دامداری و تأمین گوشت کشور یکسری چالشها و موانعی داریم، اینها را دقیقاً توضیح بفرمایید که چه هستند؟


- نکته اول که ما 80 میلیون نفر جمعیت داریم. ما به خاطر بحث قیمت و سبد مصرفی مردم، عمده مصرف مردم به سمت گوشت مرغ رفته که از نظر اقتصادی، گوشت مرغ تبدیل به کالای پست شده است. یعنی کشش قیمتی دارد. هر چقدر هم مرغ بیاید توی بازار، ملت دارند می‌خرند. مثل نان یا سیب‌زمینی شده است. ما چیزی حدود 2.5 میلیون تن مصرف گوشت مرغ کشور برای 80 میلیون نفر داریم. اخیراً اطلاع پیدا کردیم که پیش‌بینی دولت این است که تا شب عید تقریباً 100 هزار تن گوشت مرغ نیاز دارد و این 100 هزار تن را نمی‌تواند از طریق مرغ‌داران و پشتیبانی امور دام تأمین کند، فلذا به فکر واردات افتاده است. این را شما اینجا نگه‌دار. در بحث دام‌پروری تقریباً مصرف کشور حدود 900 تا 910 هزار تن است. ادعای دولت هم از نظر آمار، 800 تا 810 هزار تن می‌گویند خودمان تولید می‌کنیم، فلذا حدود 100 تا 150 هزار تن کمبود داریم. خب اینجا چه اتفاقی می‌افتد اینجا؟ در مورد مرغ می‌گویند کمبود داریم تا شب عید، در مورد گوشت هم که در طول سال کمبود داریم. راه‌هایی که دولت انتخاب می‌کند آن است که از طریق واردات آن را تأمین می‌کند.


هم گوشت و هم مرغ؟


- بله. از طریق واردات تأمین می‌کند که نیاز مردم رفع شود. قطعاً در یک مقطعی، نیاز مردم رفع می‌شود. در بلندمدت آن شرکتی که دارد به اینها صادر می‌کند، زیرساخت مناسبی فراهم می‌کند که الی‌الابد با قیمت رقابتی به شما بفروشد. خب وقتی می‌بیند که شما می‌خواهی همیشه از او بخری و می‌رود و سرمایه‌گذاری جدید می‌کند، خودبه‌خود سرمایه‌گذاری داخلی که وجود داشت، از گردونه رقابت حذف می‌شود و این یک مسیری است که در آینده این گپ بین داخل و خارج را بیشتر و بیشتر خواهد کرد. یعنی باعث تقویت سرمایه‌گذاری و فروش صادراتی آن منبع بیرونی شده و این چیزی که از بیرون می‌آید، باعث آسیب داخلی می‌شود. ما چه می‌گوییم؟ حرف ما این است که شما شب عید مرغ احتیاج دارید. مرغ‌دار شما دارد در بدبختی و فلاکت غلت می‌خورد. ظرفیت کشور هم بیش از 2.5 میلیون تن است. یعنی ما مرغ صادراتی داریم. ظرفیت‌مان برای صادرات است نه واردات. به جای اینکه شما بیایید اینکه در این مقطع واردات کنید، از طریق واردات نهاده و تسهیل تولید، به اندازه همان پولی که می‌خواهی بروی وارد کنی، یارانه بده، اجازه بده مرغ‌دار تولید کرده و به بازار عرضه کند. در بحث دام‌داری به این سرعت شما نمی‌توانی نیاز کشور را رفع کنید. در بحث مرغ‌داری یک مقدار جوجه‌ریزی را بیشتر کنی، چون ما مازاد تولید و عرضه جوجه یک‌روزه داریم، می‌توانی شب عیدت را تأمین کنی ولی در بحث دام‌داری، بره‌ریزی را که نمی‌توانی بیشتر کنی، دستگاه نداری که بره بیشتر تولید کند، در مرغ‌داری، تخم‌مرغ را می‌گذاری درون دستگاه، 21 روزه برایت جوجه در می‌آورد، تخم‌مرغش را هم که الان مرغ‌داری‌های مرغ مادر تولید می‌کند، الان تخم‌مرغی که باید جوجه شود را به نام تخم‌مرغ خوراکی به بازار می‌دهند. ولی در دام‌داری نمی‌توانی بره و گوساله تولید کنی. چگونه می‌توانی تولید کنی؟ یک فرآیندی که گوساله در کشور تولید شود، از صفر که شروع شود، 24 تا 25 ماه زمان می‌برد. فرآیندی هم که بره تولید شود، 13 تا 14 ماه طول می‌کشد. ما می‌گوییم آقای دولت، آقای تصمیم‌گیر، آقای حاکمیت، این 24 تا 25 ماه را، نه سه سال، پیه‌اش را به تنت بمال، یک دولت، به جای اینکه وارد کنی، کل آن پول را در سیستم خرج کن، قطعاً قیمت‌ها بالا می‌رود، قطعاً تنش ایجاد می‌شود، قطعاً دچار جالش می‌شویم. این چالش‌ها را سه سال شما تحمل کن، کشورت را مثل همه کشورهایی که دارند به شما صادر می‌کنند، می‌شوی صادرکننده به جای واردکننده. ظرفیت ساختمانی‌اش در کشور وجود دارد. ما 17 هزار واحد دام‌داری و مرغ‌داری تعطیل در کشور داریم. یک میلیون و 600 هزار بهره‌بردار در کشور داریم. امروز این واحدهای تعطیل دارند چه کار می‌کنند؟ شده انبار جمع‌آوری ضایعات! شده انبار سیب‌زمینی. شده انبار ضایعات آهن‌آلات. خب اینها باید جمع شود برود در کار خودش. این دام‌داری که برایش پروانه صادر کرده‌ای و جزء ظرفیت تولیدی‌ات هست، شما وارد نکنی که این تولید کند. امروز کسی بیاید تولید کند، ضرر است. دلیلش چیست؟ جو الان رسیده به 2 هزار تومان، سویا 4 هزار و 700 تا 800 تومان، ذرت 2 هزار تومان، یونجه 3 هزار تومان، کُلَش (کاه) 2 هزار تومان، یک هزار 600 تا 700 تومان، امروز کسی بخواهد بره از بازار بخرد، پروار کند، عرضه کند به بازار یا در مورد گوساله این کار را انجام دهد، قطعاً خریدن گوساله 100 کیلویی، پرواربندی‌اش و بعد از 13 تا 14 ماه بفروشد، امروز در کشور ما با این قیمت‌های گوشت، ضرر است. خب این ضرر از کجا نشئت گرفته؟ ضرر همان 200 هزار تن گوشتی است که اواخر سال 97 و اوایل سال 98 وارد شده که هنوز هم دارد وارد می‌شود که بخشی از آن ارز دولتی گرفت و بخشی هم ارز نیمایی گرفت.


این 200 هزار تن وارداتی، گوشت بود یا دام؟


- گوشت بود. فرقی نمی‌کند. برای کشتار، تولید و عرضه گوشت. خب وقتی این گوشت در بازار هنوز رسوب کرده و فروخته نشده و در انبارها وجود دارد، عملاً برای شمای تولیدکننده نمی‌صرفد. شما از گردونه رقابت تولید حذف می‌شوی. نمی‌صرفد. آن گوشت تمام می‌شود. دوباره خلأ ایجاد می‌شود. تولید که ندارید. زیرساخت تولید را هم که حمایت نکرده‌اید. دوباره شما می‌خورید به ماه رمضان یا شب عید. مردم صف می‌کشند. راحت‌ترین کار چیست؟ به همانی که سال‌ها داری از برزیل و ارمنستان و مجارستان وارد می‌کنی، دوباره باز زنگ بزنی آقای واردکننده برای من وارد کن و مرتب داری زیرساخت او را تقویت می‌کنی. بحث اول ما این است که به صورت مقدمه اگر ما سه سال در واردات را بر روی گوشت قرمز و گوشت سفید ببندیم، خودبه‌خود زیرساخت موجودی که در 40 سال بعد از انقلاب شکل گرفته، نه‌تنها نیاز ما را تأمین می‌کند، بلکه شما به عراق، افغانستان، امارات، قطر، کویت، عمان و بحرین صادر می‌کنید.


ولی یک‌سری معتقدند که میزان گوشتی که توی کشور داریم و دامی که برای کشتار می‌رود، مازاد بر نیاز کشور است. یعنی در کشور کمبود نداریم. این را قبول دارید؟


- نه! ما کمبود داریم. در گوشت مرغ کمبود نداریم اما در گوشت قرمز، 100 تا 150 هزار تن کمبود داریم. دولت برای کنترل این کمبود الان چه کار کرده؟ مرزها را الان بسته. صادر کردن دام زنده از ایران ممنوع است. حرف ما برخلاف این است. می‌گوییم مرزها را باز بگذارید. اینکه می‌گویید ولیعهد عربستان 2 میلیارد دلار اختصاص داد که سال 97 گوسفند از ایران خارج شده و به مشکل بخوریم. من می‌گویم باید رفت و دست آن کسی را بوسید که دلار خرج می‌کند تا گوسفند از ایران بیرون برود. وقتی که تو می‌توانی تولید کنی باید در گینس ثبت شود، کشوری که محصول دارد و دارند می‌خرند، درش را می‌بندد! شما بگردید در میان 230 تا 240 کشور دنیا را ببینید کدام یکی‌شان که محصول‌شان را دارند می‌خرند، درش را می‌بندد. یعنی چی؟! آقا دارد جنس می‌خرد، یا ولیعهد پول گذاشته یا مردم عراق برای مصرف‌شان. بیا زیرساخت فراهم کن، این مسیر صادرات را ادامه بده. اشکالش چیست؟ می‌گویی داخل کم می‌آوریم؟ داخل کم نمی‌آوریم، اصلاً خود به خود که صادرات شود و پول بیاید، تولید داخل تقویت شده و تولید رونق می‌گیرد. این‌طور می‌شود که فارغ‌التحصیل این رشته، روستایی و کشاورز برایش صرف می‌کند، می‌آید و در این کار سرمایه‌گذاری می‌کند. بانک پول می‌گذارد در این کار، اهل حرفه‌ها در این کار پول می‌گذارند، دقیقاً 6، هفت ماه اولی که آن تاجر از شما می‌خرد در بازار دچار تنش می‌شوی، خود به خود بعدش، اقتصاد همین را می‌گوید که بعدش استیبل می‌شوی هیچ مشکلی هم پیش نمی‌آید.


پس الان بزرگ‌ترین مشکلی که داریم یکی نداشتن زیرساخت برای تولید داخلی است.


- زیرساخت را داریم اما خالی است، در آن دام تولید نمی‌شود.


به خاطر نداشتن صرفه اقتصادی.


- به خاطر سینوسی بودن بازار است. دولت وارد می‌کند، قیمت‌ها افت می‌کند، آنها ورشکست می‌شوند، از گردونه رقابت حذف می‌شوند، وقتی قیمت‌ها رفت بالا، آنها دیگر ندارند که دوباره عرضه کنند. دولت دوباره می‌رود واردات می‌کند. دوباره هفت ماه بعد را نابود می‌کند.


الان چون عید را در پیش داریم، پیش‌بینی شما از افزایش قیمت‌ها چیست؟


- چون دولت اواخر سال 97 و اوایل سال 98 حجم عظیمی از گوشت قرمز را وارد کشور کرده، من گوشت را تقسیم می‌کنم، گوشت دام سنگین و گوشت دام سبک. فرآیندهایش با هم متفاوت است. پرواربندی‌های گاوی آن موقع که قیمتش خیلی بالا بود، گوشت‌شان را به بازار عرضه نکردند و به این نیت که نگه‌دارند تا گران‌تر شود، ما الان دمپینگ و حجم عظیمی از گوساله پرواری در گاوداری‌ها داریم پس گوشت گوساله گران نخواهد شد. مگر اینکه در بازار تنش‌های روانی رخ دهد و آن هم به خاطر اینکه عرضه وجود دارد و اینکه یک گوساله در سن کم، ضریب تبدیلی بالایی دارد. غذای کمی می‌خورد، گوشت بیشتری تولید می‌کند. در سن بالا غذای بیشتری می‌خورد، گوشت کمتری تولید می‌کند. فلذا برای دام‌دار می‌صرفد که اولین جهش قیمتی که رخ داد، آن را به بازار عرضه کند. این عرضه‌ها باعث می‌شود که اصلاً قیمت بالا نمی‌رود. این در مورد بحث گوشت دام سنگین. در مورد بحث گوشت دام سبک، مثل گوشت گوسفند، اولاً ما تعادلی بین جمعیت مصرف‌کننده‌ای که در کشور داریم با چیزی که داریم تولید می‌کنیم، وجود ندارد. در دام سنگین تعادل وجود دارد در دام سبک تعادل نداریم. دلیل این است که طی 10 سال اخیر جمعیت دام سبک ما نزولی بوده، مصرف‌کننده و جمعیت مردم ما صعودی بوده. بحث خروج از مرزها هم هست و عملاً بازارها را جواب نمی‌دهد. در کوتاه‌مدت چون دام سبک فصلی هم تولید می‌کند، در برخی از فصول دام زیادتری به بازار عرضه می‌شود. چطور؟ فصل بهار عشایر در بارندگی‌های فصل بهار، دام و بره‌شان رشد می‌کند، بلافاصله بعد از اینکه بارندگی‌ها قطع می‌شود و می‌رسیم به برج دو و سه و چهار، در تیرماه، اینها دیگر نهاده‌ها و علوفه‌های انباری ندارند که بریزند جلوی دام، به همین دلیل وقتی علوفه کم شد، دام‌های خود را به بازار عرضه می‌کنند. بنابراین یک افت قیمت همیشه در برج چهار و پنج در سال داریم. از این طرف می‌آید جلوتر، پاییز و زمستان که می‌شود، بارندگی ها که اتفاق می‌افتد، چون دام‌پروری‌های دام سبک نظیر گوسفند و بز، به صورت چراگاهی در بیرون هستند، بارندگی که اتفاق می‌افتد آنهایی که عشایر هستند می‌روند به قشلاق، آنهایی که روستایی هستند جای کمی برای نگهداری دام‌های‌شان دارند، بنابراین دام‌های خود را به بازار عرضه می‌کنند. بنابراین یک افت قیمتی هم همیشه در آبان و آذر و دی داریم و الان در آن افت قیمت هستیم. یعنی یک چیزی حدود 30 درصد قیمت دام نسبت به ابتدای سال، نزولی بوده است. شما می‌بینید که دلار گران شده، سوخت گران شده، هزینه‌ها رفته بالا ولی قیمت دام 30 درصد آمده پایین، قیمت گوساله 40 درصد آمده پایین، ولی شب عید چه اتفاقی می‌افتد. این دمپینی که در بازار بوده به بازار عرضه شده، کشته و خورده می‌شود ولی مثل کارخانه جوجه‌کشی نیست که دوباره تولید کرده و شب عید تحویل دهد، ما در عید و بعد از عید احتمالاً دوباره گرانی دام سبک خواهیم داشت. اثر بلندمدتش قطعاً در دام سبک گرانی خواهیم داشت چون زیرساخت تأمینش وجود ندارد، در دام سنگین و گوشت قرمز گوساله، تعادل وجود دارد و مشکلی به وجود نخواهد آمد. به خاطر اینکه آن سیستم اولاً فصلی نیست، درثانی چون آنها شیر تولید می‌کنند، همیشه درآمد دارند و از گردونه رقابت دیرتر حذف می‌شوند. دام سبک آن شیر را هم ندارد. بنابراین گوشت ارزان شود، کامل حذف می‌شود.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب