امیر علیشیر نوایی؛ وزیر هنردوست عهد تیموری
به گزارش خبرنگار حوزه آیین و اندیشه گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
«نظامالدین علیشیر بن میرغیاثالدین» (۸۴۴ - ۹۰۶ ق)، متخلص به «نوایی» و «فانی»، وزیر، شاعر، و نویسنده دوره سلطان حسین بایقرا (ازسلاطین دوره تیموری) است.
پدرش، امیر غیاثالدین کیچگنه، از امرای ترکان جغتایی بود که مانند اجداد خود در خدمت شاهان تیموری، از جمله میرزا ابوالقاسم بابر و سلطان ابوسعید میرزا (حکومت: ۸۶۲ - ۸۷۳ ق)، بود.
امیر علیشیر در ۸۴۴ ق در هرات به دنیا آمد. مدتی به همراه پدرش در خدمت ابوالقاسم بابر بود و در مشهد به سر میبرد. در کودکی با سلطان حسین بایقرا در یک مکتب درس میخواندند و عهد و پیمان بسته بودند که هر کدام به سلطنت برسد دیگری را فراموش نکند. پس از مرگ ابوالقاسم بابر، سلطان حسین بایقرا که او هم تا این زمان در خدمت ابوالقاسم بابر بود، به مرو رفت و دوازده سال میان او و امیر علیشیر جدایی افتاد. امیر علیشیر، در طول این دوران، مشغول تحصیل و کسب کمالات بود و به فقر و سختیهای بسیار دچار شد و به خراسان و سمرقند و سرزمینهای بسیار دیگری سفر کرد.
امیر علیشیر، پس از مرگ پدرش در ۸۶۱ ق، مدتی در هرات در ملازمت سلطان ابوسعید به سر برد. پس از درگذشت ابوسعید میرزا، سلطان حسین بایقرا در هرات بر تخت سلطنت نشست و علیشیر را نزد خود خواند و در ابتدا، به او منصب مهرداری سلطنت را سپرد و، در سال ۸۷۶ ق، به سبب کفایت و درایتی که در امیر علیشیر دید، او را «امير» لقب داد و سپس، به وزارت خود منصوب کرد.
پس از مدتی، امیر علیشیر چنان مقامی یافت که برادران و فرزندان سلطان،همراهی با او را مایه شرف و افتخار خود میدانستند. امیر علیشیر پس از مدتی از مناصب دیوانی کناره گرفت ، اما همچنان مشاور نزدیک سلطان بود و از این طریق، به مردم کمکهای بسیار میکرد. سلطان به او ارادت بسیار داشت و القابی چون «زبده ارباب دین و دولت»، «رکن السلطنه»، «اعتماد الملک و الدوله» و «مقرب الحضرة السلطانی» به او اعطا کرد.
امیر علیشیر به دو زبان ترکی و فارسی شعر میسرود و به همین سبب به «ذو اللسانين» ملقب شد. در شعر فارسی «فانی» تخلص میکرد. دیوان فارسی او قریب به ۶ هزار بیت دارد. تخلصش در شعر ترکی «نوایی» بود و به این زبان بیش از ۶۰ هزار بیت به نظم درآورد. خود را شاگرد «مولانا عبدالرحمان جامی» میشمرد و در مجالس او حاضر میشد. جامی برخی از آثار خود مانند «نفحات الانس و اشعة اللمعات» را به نام او نوشت.
امیر علیشیر مردی متواضع و نیکو رفتار بود. با شاعران و اهل ادب و هنر معاشرت دائم داشت و در تربیت و تشویق آنان مبالغه میورزید. دوستدار هنر و هنرمندان بود و نقاشان و خطاطان و موسیقیدانان نزد او منزلت والا و احترام بسیار داشتند؛ به همین سبب، در رونق ادب و هنر، در دوران سلطان حسین بایقرا تأثیر فراوان داشت و همگامی سلطان با وی در این راه هرات را، در پایان قرن نهم و آغاز قرن دهم هجری، به یکی از بزرگترین مراکز ادب و هنر در تاریخ ایران تبدیل کرد.
امیر علیشیر بناهای علمی و فرهنگی و عام المنفعه بسیاری را در خراسان، به ویژه در اطراف هرات، احداث و مرمت کرد که شمار آنها را به نقل از کتاب مجالس النفائس بیش از ۳۷۰ بنا دانستهاند؛ از آن جمله است: ایوان جنوبی صحن حضرت رضا (ع)، مزار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، مدرسه و خانقاه اخلاصيه، مدرسه شفائیه و نظامیه هرات، مدرسه خسرویه در مرو، مرمت مسجدجامع هرات، سد آجرى قرية طُرق.
امیر علیشیر تا پایان عمر مجرد ماند و در جمادی الاول ۹۰۶ در هرات درگذشت.
از امیر علیشیر آثار متعددی بر جای مانده که برخی از مهم ترین آنها عبارتاند از:
- دیوان فارسی، مجموعه اشعارش از دوران جوانی تا پیری، که شامل حدود ۶ هزار بیت است
- رساله مفردات در فن معما، که آن را برای جامی نگاشت؛
- مثنوی لسان الطير، به تقلید از منطق الطیر عطار، که در آن «فانی» تخلص کرده است (همانجا)؛
- مجموعهای از نامههای فارسی امیر علیشیر (دانش پژوه، ج ۱، ص ۲۳۵، منزوی، ج ۵، ص ۸۸۶-۸۸۷)؛
- خزائن المعانی، که مجموعهای از غزلیات ترکی اوست در چهار دیوان شامل «غرائب الصغر»، «نوادر الشباب»، «بدايع الوسط» و «فوائد الکبر» (خواندمیر، همانجا)؛
- خمسه، به تقلید از خمسه نظامی، شامل «حيرة الابرار»، «فرهاد و شیرین»، «لیلی و مجنون»، «سبعه سیاره» و «سدّ اسکندری»
- خمسة المتحیرین، رسالهای است به زبان ترکی جغتایی در شرح حال عبدالرحمان جامی (همان، ص ۸۳)؛
- مجالس النفائس، تذکرهای است به زبان ترکی، شامل شرح حال ۳۵۰ تن از اعیان و شعرای زمان خود که نگارش آن را در ۸۹۶ ق به انجام رساند. این اثر چندین بار به فارسی ترجمه شده است.
- مثنوى لسان الطير.
- منشآت ترکی.
- محاکمة اللغتين، در محاکمه دو زبان ترکی و فارسی.
- محبوب القلوب، تقلیدی از گلستان سعدی و بهارستان جامی است.
- تاريخ ملوک عجم، این اثر به زبان ترکی و با عنوان تاريخ فنائی در ۱۷۸۲ در وین و در ۱۸۴۱ در پاریس به چاپ رسید.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/