دانشجویان ماهیت مطالبهگری خود را از یاد بردهاند/ اقتصاد مقاومتی با برگزاری همایش و میزگرد محقق نمیشود
به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه و سیاست گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، در دهه اخیر و با شدت یافتن تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران از سوی غرب و بالأخص ایالاتمتحده آمریکا مفهوم جدید «اقتصاد مقاومتی» در اقتصاد کشور مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
این مفهوم برای اولین بار در دیدار کارآفرینان با رهبر معظم انقلاب در شهریورماه سال 1389 مطرح شد. در این دیدار، مقام معظم رهبری «اقتصاد مقاومتی» را معنا و مفهومی از کارآفرینی معرفی کردند و برای نیاز اساسی کشور به کارآفرینی نیز دو دلیل «فشار اقتصادی دشمنان» و «آمادگی کشور برای جهش» را مطرح نمودند.
در راستای تبیین مفهوم اقتصاد مقاومتی در این بازه زمانی تعارف مختلفی از سوی کارشناسان مطرح شد، بااینوجود تعریف کامل و جامع از اقتصاد مقاومتی را در دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب ایشان اینگونه مطرح فرمودند: «اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنیها و خصومتهای شدید میتواند تعیینکننده رشد و شکوفایی کشور باشد.»
خبرگزاری آنا در راستای تبیین این گفتمان در گفتگویی با استاد اللهمراد سیف، عضو هیئتعلمی دانشگاه جامع امام حسین (ع) به اقدامات جامعه دانشگاهی در تبیین اقتصاد مقاومتی پرداخته است که در ادامه میخوانید.
آنا: تعریف شما از اقتصاد مقاومتی چیست؟
اقتصاد مقاومتی در تعریف کلی به معنای یک نظام اقتصادی و یک الگوی حکمرانی اقتصادی است که میتواند ظرفیتهای لازم را برای پشتیبانی از اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی فراهم کند. اقتصاد مقاومتی ظرفیتساز انقلاب اسلامی و مبنای مقاومت ملت ایران است. با انجام اقتصاد مقاومتی میتوانیم بسیاری از اهداف انقلاب اسلامی را محقق کنیم.
اگر از تعریف کلی و فلسفی اقتصاد مقاومتی فاصله بگیریم و به صحنه اجرا نزدیک شویم، باید به چند نکته اشاره کنیم; ما در اقتصاد مقاومتی یک ساخت سهلایهای داریم که انجام هرکدام از این لایهها موفقیتهایی حاصل میشود. اگر مجموع 24 بند سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم، به این سه لایه اصلی میرسیم. لایه اول افزایش کارآمدی نظام اقتصادی است. در این لایه، ما دنبال افزایش بهرهوری از طریق استفاده صحیح از منابع داخلی خودمان هستیم. در این لایه با مسائلی از قبیل هدررفت منابع و عدم الگوی صحیح مصرف مواجه هستیم. بهعنوانمثال کشور در بحث انرژی با مشکلاتی روبهرو است که نشئتگرفته از عدم استفاده صحیح از منابع داخلی است.
در لایه دوم، تابآوری اقتصادی در مقابله با تکانههای بحران جهانی را مورد بررسی قرار میدهیم. این تکانهها تمامی اقتصادها را مورد تهدید قرار میدهند؛ بنابراین ما در لایهٔ دوم دنبال افزایش تابآوری اقتصاد ملی در مقابله با تکانههای اقتصاد جهانی هستیم. بهعنوانمثال اقتصاد ایران متکی به نفت است. قیمت نفت روزانه و بر اساس اتفاقات جهانی دائماً در حال تغییر و نوسان است و بهتبع همین عامل موجب تلاطم و بیثباتی در اقتصاد ایران میشود. در لایه سوم ما با موضوع مقاومسازی اقتصادی در مقابل تکانههای «سیاست ساخته» روبهرو هستیم. تحریم جزئی از تکانههای سیاستساخته است که توسط استکبار بینالملل علیه جمهوری اسلامی تحمیل میشود. پروژههای سیاست ساخته تأثیر فراوانی بر اقتصاد ایران در طول 4 دهه گذشته داشته است.
بندهای 24 گانه سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به این سه لایه اشاره دارد.
درمجموع اقتصادی مقاومتی یعنی:
1- افزایش کارآمدی که رشد بلندمدت اقتصادی را با خود به همراه دارد
2- ایجاد شرایط تابآوری که کشور را در مقابل بحرانهای جهانی بیمه میکند
3- مقاومسازی اقتصادی در مقابل موانع سیاست ساخته که علیه ما ایجاد میشود
درمجموع ما با در پیش گرفتن اقتصاد مقاومتی میتوانیم بر بسیاری از اهداف کلان خود هم در داخل و هم در خارج نائل شویم؛ اما در این میان مشکلات و ضعفهای اساسی وجود دارد که باید در جهت بهبود آن حرکت کنیم.
آنا: چرا اقتصاد مقاومتی جایگاه خودش را در گفتمان عمومی جامعه پیدا نکرده است؟
بههرحال مدیریت کلان کشور به اقتصاد ملی جهت میدهد و نقش برجستهای در تنظیم سیاستهای کلان اقتصادی دارد. سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در سال 92 ابلاغشده است اما متأسفانه دولت تابهحال در زمینهٔ اقتصاد مقاومتی برنامه منسجمی نداشته و بهصورت مطلوب انجام نداده است که اگر این سیاستها اجرایی میشد در شرایط حاضر میتوانستیم آسیب تحریمهای ظالمانه را کاهش دهیم. البته اقدامات محدودی صورت گرفته است اما این اقدامات سازمانیافته نبودهاند و صرفاً دولت یک سری اقدامات منفعلانه و واکنشی نسب به تحریمها داشته است؛ و به همین دلیل گشایشهای محسوسی را دراینباره مشاهده نکردهایم.
البته در موضوع اقتصاد مقاومتی، مسئولان و مردم نقشآفرین هستند و هر کس بهنوبهٔ خود مسئولیتهایی را بر عهده دارد. اقتصاد مقاومتی یک حرکت ملی و بنیادی است که از قشر کارمند و زن خانهدار گرفته تا قشر دانشجو و معلم در این موضوع سهیم هستند و نقش بسیار تعیینکنندهای دارند. به همین دلیل نباید مطالبهگری خود را به دولت محدود کنیم. باید از تمامی اقشار بپرسیم در راستای اقتصاد مقاومتی چه اقداماتی را صورت دادهاند؟
آنا: برای همراه کردن تمامی اقشار جامعه با اقتصاد مقاومتی چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
باید سعی کنیم اقتصاد مقاومتی را به یک گفتمان ملی و عمومی تبدیل کنیم. پایه اقتصاد مقاومتی مردم هستند و اگر مردم احساس کنند اقتصادی مقاومتی تغییر اساسی در راستای بهبود شرایط زندگیشان و بهبود آیندهشان ایجاد میکند، مطمئناً با این سیاست همراهی میکنند و حتی میتوانند به دولت نیز مدد برسانند. در این صورت میشود اقتصاد مقاومتی را نهادینه کرد. البته باید سیاستهایی که از جانب دولت و مدیران کلان کشور اتخاذ میشود، سیاستهای سنجیده و مشارکت افزایی باشند. باوجوداین اقدامات میتوانیم شاهد شکلگیری گفتمان عمومی و همراهی مردم باشیم.
البته نباید انتظار داشته باشیم که تمامی سه لایه اقتصاد مقاومتی در یک دولت و یا یک برنامه توسعه به سرانجام برسد، بلکه برای رسیدن به هدف کلان باید برنامه بلندمدت داشته باشیم. باید این نکته را در نظر گرفت که ما با اقتصادی روبهرو بودهایم که در طول دهها سال، آسیبهای فراوانی به خود دیده است و حال میخواهیم این آسیب را برطرف کنیم و به شرایط مطلوبی برسانیم؛ بنابراین تغییر این شرایط و نیل به اقتصاد مطلوب نیازمند برنامهریزی درست و بلندمدت است. البته بعضاً مشاهده میکنیم که سیاستمداران و مسئولان کلان کشور نهتنها به سمت اقتصاد مقاومتی حرکت نمیکنند بلکه سیاستهایی را در پیش میگیرند که آسیبهای چند دهساله را گسترش میدهد. به صورتی که با مصرف غیربهینه که در لایه اول به آن اشاره شد را نهادینه میکنند و یا ناکارآمدی در لایههای دوم و سوم را افزایش میدهند.
آنا: اقدامات جامعه دانشگاهی را در این خصوص چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر واقعبینانه نگاه کنیم جامعه دانشگاهی وظیفه اصلی و ذاتی خود را بهطور کامل انجام نداده است. اقداماتی همچون برگزاری همایشها، میزگردها و کرسیهای علمی انجام شده است اما این اقدامات حداقلی است و هنوز برنامه منسجم و مستمری صورت نگرفته است. دانشگاهیان باید در وهله اول به وظیفه ذاتی خود یعنی تبیین محدودیتهای اقتصاد ملی بپردازند و شروع به تبیین علمی اقتصاد مقاومتی کنند و محدودیتهای علمی را در این زمینه مورد شناسایی قرار دهند. در وهله دوم شروع به کار تخصصی و علمی روی اقتصاد مقاومتی است. این قشر وظیفه خوراکدهی به سیاستگذاران کشور را بر عهده دارد. دانشجویان باید اقتصاد مقاومتی را بر اساس این سه لایه شاخص سازی کنند و راهکارهای عملی پیش پای دولت قرار دهند و درنهایت بر اساس همین شاخصها شروع به مطالبهگری کنند.
قدرت مطالبهگری دانشجو بیشتر از بقیه اقشار است. یک جاهایی اساتید نمیتوانند وارد بحث مطالبهگری شوند اما وظیفه اصلی دانشجو بعد از علمآموزی، مطالبهگری است. قبل از انقلاب در آن شرایط امنیتی و خفقان دولت پهلوی، ما مطالبهگری خود را داشتیم. چه برسد به زمان حال که دانشجویان بهتر میتوانند کار کنند. باید از جامعهٔ دانشجویی این سؤال را پرسید که چرا الآن در قبال بسیاری از مسائل، منفعل عمل میکنند و ماهیت مطالبهگری خود را از یاد بردهاند؟ دانشجو باید در صحنه، حضور داشته باشد تا اجرایی شدن تصمیمات صحیح را مطالبه کند و حرکت اصلاحی را خواستار شود. دانشگاهیان و بهخصوص دانشجوها باید علم و بصیرت کافی را داشته باشند که قبل از ایجاد مشکل و بحران به مراجع بالادست هشدارهای لازم را بدهند و ازاینجهت حرکتهای دولت را تصحیح کنند. خود حرکت دانشجویی و مطالبهگری این قشر میتواند بازدارندگی ایجاد کند و مسئولان را پاسخگو بار آورد که همین امر موجب میشود، مسئولان سیاستهای درستی اتخاذ کنند. به نظر من قشر دانشگاهی یعنی اساتید و دانشجو در قضیه اقتصاد مقاومتی ضعیف عمل کردهاند و باید از کارهای نمایشی و گزارشی فاصله بگیرند و وارد کارهای عملیاتی و مطالبهگری شوند.
انتهای پیام/4133/پ
انتهای پیام/