دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
24 شهريور 1398 - 16:00
سعداله زارعی:

ژنرال‌های کت و شلواری پای میز مذاکره/ هدف آمریکا دستیابی به توافق نیست

یک کارشناس روابط بین‌الملل گفت: مقامات آمریکایی به دنبال مذاکره برای دستیابی به یک توافق دو طرفه نیستند بلکه به دنبال دستیابی به اهدافی مانند تهاجم نظامی هستند.
کد خبر : 415637
139611101904266513179014.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه تشکل‌های دانشگاهی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، سعدالله زارعی در نشست خبری «زمزمه‌های مذاکره با آمریکا؛ راهگشایی یا بن‌بست» که ظهر امروز در دفتر اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان برگزار شد، گفت: مذاکره در عرف سیاسی روشی است برای رسیدن به توافق و برای این توافق اگر رفتار آمریکا را بررسی کنیم، آن‌چه آن‌ها دنبال می‌کنند با آن‌چه به‌عنوان مذاکره می‌شناسیم، متفاوت است. مشخص است که کلمه مذاکره و شیوه اقداماتی که برای آن انجام می‌دهند، هدفی غیر از مذاکره را دنبال می‌کند.


وی افزود: آمریکایی‌ها با مطرح کردن ادبیات مذاکره در اقدامی متضاد، وزیر امور خارجه کشورمان را تحریم کرده و با این اقدام عملاً سفرهای او را نیز محدود می‌کنند. طبیعی است برای دستیابی به یک توافق، گفتگوها و مذاکراتی بین دو طرف مورد نیاز است. پس نمی‌شود وزیر امور خارجه را تحریم کرده و در عین حال موضوع مذاکره را مطرح کنند.


این کارشناس حوزه بین‌الملل بیان کرد: واقعیت این است که مقامات آمریکایی صراحتاً اعلام کرده‌اند که ایران می‌بایست بعضی از موضوعات را برای دستیابی به یک توافق جدید بپذیرد. اولین این خواسته‌ها شناسایی رژیم غاصب صهیونیستی به‌عنوان یک دولت است. خواسته دیگر آمریکایی‌ها این است که هر گونه اقدام منطقه‌ای ایران باید مبتنی بر توافقات بین قدرت‌های غربی باشد. هم‌چنین آن‌ها انتظار دارند ایران در مورد اقدامات صنعتی خود محدودیت‌هایی را در نظر بگیرد. این خط قرمزها منحصر به صنعت هسته‌ای نیست بلکه سایر علوم پیشرفته را نیز شامل می‌شود.


زارعی ادامه داد: آمریکایی‌ها انتظار دارند استانداردهای زندگی آمریکایی در جامعه ایران نیز رعایت شود. استانداردهایی که غرب بر اساس آن توقع دارد ملت‌ها، جوانان، بانوان و سایر اقشار مبتنی بر آن‌ها رفتار کنند. ایران باید بپذیرد که در پارادایم فرهنگ غربی حرکت کند. بر اساس همین انتظار نیز پذیرش کنوانسیون‌های بین‌المللی نظیر 2030 از ایران انتظار می‌رود. در حوزه نظامی نیز آمریکا انتظار دارد ایران در چارچوب گروه‌های شناخته شده رفتار کند و محدودیت‌هایی نیز برای تسلیحات خود قائل شود. آن‌ها با ادبیاتی می‌خواهند توان نظامی ایران را توانی متجاوزانه و خارج از عرف معرفی کنند در حالی‌که تمامی تسلیحات ایران بر اساس قدرت بازدارندگی و دفاعی طراحی شده است. آمریکا انتظار دارد حضور و نفوذ ایران در منطقه با خط قرمز غرب هماهنگ باشد.


وی در تشریح سخنان خود عنوان کرد: خطوط قرمز آمریکا درباره کشورهای منطقه این است که کشورهای کوچک، فقیر و غیرقدرتمند در غرب آسیا تشکیل شود. در همین راستا طرح خاورمیانه جدید را مطرح کرده است که بر اساس آن کشورهای قدرتمند و پهناور منطقه به چندین کشور کوچک تقسیم می‌شوند. آمریکایی‌ها انتظار دارند کشورهای بزرگ منطقه نظیر ترکیه، ایران، پاکستان، عراق و عربستان تا اندازه کشورهای کوچک اروپایی تغییر پیدا کنند چرا که معتقدند کشورهای بزرگ قابل کنترل نیستند.


این کارشناس مسائل بین‌الملل تأکید کرد: آمریکا نام این خواسته‌ها را مذاکره می‌گذارند اما تفاوت این مذاکره با تهاجم نظامی چیست؟ در تهاجم نظامی کشور مهاجم به دنبال تقسیم کشور دیگر، خلع سلاح آن، عقب‌نشاندن آن کشور از مواضع خود و یا پذیرش یک رژیم در منطقه است. مذاکره برای همین خواسته‌ها در واقع جنگ سیاسی است.


زارعی اظهار کرد: در این جنگ سیاسی، ژنرال‌ها با کت و شلوار بر سر میز می‌نشینند اما در واقع صدای شمشیر و جنگ‌افزار به گوش می‌رسد ولی آمریکا تمایل دارد این ادبیات را به نام مذاکره تغییر دهد.


وی با بیان این‌که مقامات آمریکایی از اصطلاح «اعمال فشار حداکثری» علیه کشورمان استفاده کرده‌اند، توضیح داد: زمانی که یک کشوری متوسل به فشارهای حداکثری می‌شود، نشان می‌دهد فشارهای دیگر جواب نداده؛کشوری که مدعی ابرقدرتی است، نمی‌تواند با فشارهای کم و متوسط به نتیجه برسد پس با اعمال فشار حداکثری به بی‌نتیجه بودن قدرت خود و افول هژمونی آمریکا اعتراف دارد.


کارشناس مسائل بین‌الملل با مطرح کردن این سؤال که فاصله بین حداکثر فشار و حداکثر تحمل چقدر است، اعلام کرد: ما پیش‌تر فشار را در دوره اعمال فشار متوسط تحمل کردیم. محدودیت فروش نفت از دوران ریاست جمهوری کلینتون وجود داشته است. در دوران ریاست جمهوری بوش و اوباما نیز با فشارهای مشابهی مواجه بودیم. پس این فشارهای به اصطلاح حداکثری تفاوت چندانی با فشارهای قبلی ندارد. وقتی از فشار حداکثری سخن می‌گویند، تنها عملیات روانی است. نهایتاً از 98 به سطح 100 درصد خواهیم رسید.


زارعی اشاره کرد: فشار حداکثری چهار ساله ناشی از شکست آمریکا است چرا‌که فشار حداکثری نباید بیش از 6 ماه طول بکشد، پس مقاومت چهار ساله نشان از شکست این اقدام دارد.


وی ادامه داد: اگر توئیت‌های ترامپ را بررسی کنیم شاهد مجموعه‌ای از اوهام هستیم. سخنان وی در مورد حقوق بین‌الملل و ساختارهای بین‌المللی که قدرت آمریکا بر آن بنا نهاده شده، نشان می‌دهد که ترامپ دچار یک توهم است. این سیر در فضای ذهنی در مقامات آمریکا مشهود است. هیچ کنوانسیون و معاهده‌ای بر اساس منفع ملل و حقوق بشر نیست. هیچ کنوانسیونی در راستای احترام به فرهنگ و حقوق مردم آفریقا یا آسیا وجود ندارد. البته ما از اول هم می‌گفتیم تمام کنوانسیون‌ها به نفع افزایش قدرت آمریکا است.


این کارشناس مسائل بین‌الملل اعلام کرد: این سیر در اوهام ذهنی منحصر به ترامپ نیست. تنها ترامپ نیازمند یک عکس با رئیس جمهور ایران نیست بلکه آمریکا نیازمند یک عکس با رئیس جمهور ایران است. در دوره ترامپ شکست‌های متوالی سبب شده است برای بازسازی چهره آمریکا یک عکس یادگاری به نشانه پیروزی سیاست خارجی دولت ترامپ ثبت شود. در دوران ریاست جمهوری ترامپ جنگ سوریه با پیروزی محور مقاومت تمام شد. در همین دوران فشارها علیه یمن نتیجه نداد و امارات از این میدان خارج شد. تحولات امنیتی عراق نیز حل و فصل شد. اگر اوباما و کلینتون هم جای ترامپ بودند، این رفتارها را تکرار می‌کردند. در دوران ترامپ نیز هیچ محدودیتی بر رفتار ایران اثرگذار نبود.


وی گفت: شاهد شکل‌گیری یک رژیم امنیتی و همکاری در منطقه هستیم. البته ایران به دنبال ایجاد هژمونی نیست. ادبیات هژمونی متعلق به آمریکا بوده که به دنبال استعمار و تجاوز به حقوق سایر ملت‌ها است، ایران با احترام به حقوق دولت‌ها و ملت‌ها رفتار می‌کند.


انتهای پیام/4115/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب