آهنگهایی برای امام رضا (ع) که ماندگار شدند/ غم غربت و اشتیاق زیارت با ساز و سوز آواز +صوت
به گزارش خبرنگار حوزه موسیقی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، وجود بارگاه ملکوتی حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در کشورمان قرنهاست که الهام بخش هنرمندان رشتههای مختلف هنری شده است. بخشی از این ارتباط معنوی در قالب معماری، کاشیکاری و آیینه کاری حرم مطهر متبلورشده است؛ جنبهای از این هنر متعالی در ادبیات منظوم و منثور منعکس شده و بخشی از آن نیز در هنرهای سنتی همچون تذهیب و نگارگری به زیباترین وجه نمایان است.
در این میان آهنگسازان و خوانندگان کشورمان نیز به نوبه خود آثار ماندگاری را خلق کرده اند.این آثار غالباً مفاهیمی همچون شخصیت و سیره امام رضا(ع)، اشتیاق سفر به مشهد و زیارت حرم مطهر امام هشتم(ع) و یا غمنامه های در باب شهادت و غربت آن امام همام را در بر میگیرد.
در دو دهه گذشته و همپای رشد و گسترش شاخه های مختلف موسیقی و به ویژه موسیقی پاپ، آثار قابل ملاحظهای با این مضمون در ساحت موسیقی کشورمان خلق شده است. در ایام سوگواری شهادت حضرت شمس الشموس علی بن موسی الرضا (ع) به تعدادی از این آهنگ ها و نواهای خاطره ساز گوش میسپاریم.
«خیال کن که غزالم»
خواننده: محمد اصفهانی
شبیه مرغک زاری کز آشیانه بیفتد
جدا زدامن مادر به دام دانه بیفتد
ز نازکی ز ندامت ز بیم صبح قیامت
بدان نشان که شنیدی، سری به شانه بیفتد
سری به شانه بیفتد
به کار آنکه برون از بهشت گشته عجب نیست
که در جهنم غربت به یاد خانه بیفتد
نشان گرفته دلم را کمان ابروی ماهی
خدای را که مبادا دل از نشانه بیفتد
دل از نشانه بیفتد
دلم به کشتی کربت به طوف لجه غربت
چو از کرانه ی تربت به بیکرانه بیفتد
شوم چو ابر بهاران ز جوش اشک چو باران
که دانه دانه برآید که دانه دانه بیفتد
جهان دل است و تو جانی نه بلکه جان جهانی
همه سکندر و دارا کزین فسانه بیفتد
خیال کن که غزالم بیا و ضامن من شو
بیا که آتش صیاد از زبانه بیفتد
خیال کن که غزالم
خیال کن که غزالم
بیا و ضامن من شو
خیال کن که غزالم
الا غریب خراسان رضا مشو که بمیرد
اگر که مرغک زاری از آشیانه بیفتد
«کبوترم هوایی شدم، ببین عجب گدایی شدم»
ترانه سرا : سعید پاشازاده
خوانندگان: حامد زمانی و عبدالرضا هلالی
کبوترم، هوایی شدم/ ببین عجب گدایی شدم
دعای مادرم بوده که/ منم امام رضایی شدم
پنجره فولاد تو دوای هر چی درده/ کسی ندیدم اینجا که نا امید برگرده
چهجوری از تو دست بکشم/ بدون تو نفس بکشم
تویی که تنها آقا دل سوز منی/ آرزومه دوباره بیام تو حرمت بدم یه سلام
بهونه اشکای هر روز منی..
بی تو می میرم آقام
یه فقیرم آقام
که تو حج ِ فقرایی
ای کس و کارم
آقاجون تورو دارم
غم ندارم منو دستای گدایی
ای سلطان کرم
سایه ات روی سرم
باز آقا بطلب که بیام به حرم
…
شور و حال منی
پر و بال منی
تو خیال منی
دادی تو منو راه به گدا
یه نگاه که تو ماه منی
چجوری از تو دست بکشم
بدون تو نفس بکشم
تویی که تنها آقا دل سوز منی
آرزومه دوباره بیام
تو حرمت بدم یه سلام
بهونه اشکای هر روز منی...
«آمدم ای شاه پناهم بده»
شاعر: حبیب الله چایچیان (حسان)
اهنگساز: آریا عظیمی نژاد
با نوای محمدعلی کریمخانی
آمدم ای شاه پناهم بده / خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان / دور مران از در و راهم بده
ای گل بیخار گلستان عشق / قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم / اذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت مثل کهرباست / شوق و سبک خیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع / گرمی جانسوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین منند / بیکسم ای شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من / با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند / نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطابخش همه عالمی / جمله حاجات مرا هم بده
آن چه صلاح است برای «حسان» / از تو اگر هم که نخواهم بده
«کلاغ روسیاه»
ترانه سرا: امیر ارجینی
آهنگساز و خواننده: محسن چاوشی
تو دل یه مزرعه، یه کلاغ روسیا
هوایی شده بره پابوس امام رضا
اما هی فکر میکنه اونجا جای کفتراست
آخه من کجا برم یه کلاغ که رو سیاست
من که توی سیاهیا از همه رو سیا ترم
میون اون کبوترا با چه رویی بپرم
تو همین فکرا بودش کلاغ عاشق ما
یه دلش میگفت برو یه دلش میگفت بمون
که یه هو صدایی گفت تو نترس و راهی شو
به سیاهی فکر نکن تو یه زائری برو
من که توی سیاهیا از همه رو سیا ترم
میون اون کبوترا با چه رویی بپرم
«سبزه نوروز»
خواننده:محمد اصفهانی
شعر و آهنگ: سیاوش انور
آمدم ای شاه سلامت کنم عرض ارادت به مقامت کنم
آنچه که دارم تو رساندی به من، هیچ ندارم که به نامت کنم
آمدهام تا که سلامت کنم, سلامت کنم
حرمت باغ گل و نور نفست بوی بهارست
نگهت قبله نمای رخ بی صورت یار است
چه کسی رو به تو آورد و نچید از تو نگاهی
دل ما زلف پریشان، رخ تو آینهدار است
نفست جام بهارست و رخت سبزه نوروز
چقدر بخت پریشان که در این سبزه دچارست
موجی وامانده در خود جا مانده بیرون از دریا مانده
موجی سرگشته از خود برگشته تنهای تنها مانده
جانی بی تابم چشمی بی خوابم لبریز ار رویای تو
موجی تنهایم روزی میآیم میافتم در پای تو
روزی میآیم , روزی می آیم میافتم در پای تو
این دسته تو حین لبریز دعاست دامان شما گله باغه اجابتو التجاست
آغوشه شما لبریزه خداست خلوتگه امنه شکفتنه غنچه گریههاست
این دست تهی لبریز دعاست
دامان شما گل باغ اجابت و التجاست
آغوش شما لبریز خداست
خلوتگه امن شکفتن غنچه گریهها
ای آینهرو دیدار شما آغشته لطف و عطاست
«ولایت عشق»
آهنگساز زندهیاد بابک بیات
خواننده: محمد اصفهانی
شکن سبوی باده را/ مستی تویی ، هستی تویی
در این سرای نیستی/ مستی تویی ، هستی تویی
تو آفتاب هشتمین سر چهارده عدد/ بیدار کن خواب مرا از وحشت این دیو و دد
بنگر که از هفت آسمان جایی فرا سوی زمان/ نوری هبوط میکند در غربت این لا مکان
بنگر که دریا خون شده فواره ها گلگون شده/ لیلای بی دل را ببین از عشق تو مجنون شده
در این غروب واپسین از چتر خورشید یقین/ نور حقیقت میچکد بر خاک مشکوک زمین
فریاد و بانگی میرسد ، عالم سکوت می کند/ از هیبتش سلطان دهر، آسان سقوط میکند
آدم هراسان میشود ، محشر نمایان میشود/ از تاول آیینه ها خورشید گریان می شود
تقدیر ما در دست توست زنجیر بر دستان ما/ ما را رها کن از عدم هستی بده بر جان ما
بشکن سبوی باده را مستی تویی ، هستی تویی/ در این سرای نیستی مستی تویی ، هستی تویی
تو آفتاب هشتمین سر چهارده عدد/ بیدار کن خواب مرا از وحشت این دیو و دد
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/