نگاهی به تاریخ مام میهن؛ بازیابی عزتمندی ملی
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ این کهن بوم و بر و مردمان دیرسال و تمدنآفرین آن بر گستره این خاکدان کهن از پگاهان پیدایش بشر بودهاند و بالیدهاند.
فلات ایران هماره صحنه همآوایی ارکستری از اقوام موحد، شریف و سلحشوری بوده که همدل و همپای یکدیگر این راه هزاران ساله را زیستهاند؛ گرچه زخمهایی ناسور از حیلتسازیها و کمان کین کشیدنها به جان خریدهاند؛ اما راست قامت و دلیر ماندهاند و با عجز و دریوزگی بیگانه بودهاند و به تبع همین مجاهدتهای دیرپاست که ایران ما از معدود کشورهایی است که زادروزی به نام روز استقلال ندارد.
اما معالاسف سدههای اخیر در حیات مام میهن مالامال از شکستهای پیاپی، جدایی بخشهایی از سرزمین مادری، مداخلات جابرانه بازیگران بزرگ، صحنهگردانی رجالههای دریوزه و وطنفروش و پادشاهانی متوهم و عیاش بوده است. روزگار سپری شدهای که پردههایی از آن را اگر گذرا و به اجمال بازخوانی و بازبینی کنیم، چیزی نخواهد بود جز یک تراژدی تمام عیار... .
زمانی که در نبرد چالدران با ابزارهای جنگی عصر حجری سپاهیان دلیر ایرانی درهم میشکستند و تبریز و قزوین هم زیر چکمه افندیهای سلطان سلیم مسخر شد و شاه صفوی با خوش اقبالی جان به در میبرد؛ اما حتی همسرش هم اسیر سپاه فاتح میشود ... زمانی که واپسین شاه صفوی محصور در جغرافیای نکبتبار حرمسرا و مرداب عیاشی و زنبارگی مغفول مانده است، سپاه محمود افغان فاتحانه و خجلتآفرین اصفهان را فتح میکند و شاه سلطان حسین با دستان خود تاج بر سر او میگذارد... .
زمانی که فتحعلیشاه قاجار در 37 سال سلطنت حقارت آفرینش و در حالی که مهمترین یادگارش آن شد که صدها همسر اختیار کرد و صدها فرزند از خود به جای گذاشت! در دوره جنگهای ایران و روس دو عهدنامه ننگین ترکمانچای و گلستان را بر سرزمین مادری تحمیل کرد و باکو، دربند، شروان، قراباغ، گنجه، قسمتهای علیای تالش و بخشهای عمدهای از داغستان، آذربایجان، گرجستان و ... به اسارت رنجبار ابدی در دستان سفاک تزارها و سپس کمونیستها گرفتار آمدند ... .
زمانی که سرفههای خونآلود عباس میرزای دلیر و اشکهای دردمندانه او را هیچ مرهمی نبود و جان خسته و نومید از دربار طاعون زده قجری مجاهدانه میکوشید تا اسم و رسم این دیار دیرین به شمعی در باد مبدل نشود. بیش از دشمن قوی پنجه و جرار دل ناگران رجالگانی بود که با سفارت فخیمه روسیه تزاری مغازلهها و معاملهها داشتند و صدها هزار خون پاک جوانان وطن که کوهها و دشتهای صفحات شمالی را لالهگون کرده بود را با بیشرمی تمام فرش قرمز سالداتهای روس میکردند... .
زمانی که ادیب فرهیختهای چون قائم مقام فراهانی نه تنها قدر نمیبیند و بر صدر نمینشیند که راه نفس بر او میبندند تا مبادا از سیهروزی مردمان بینوا و تبهکاری بیپایان درباریان سیهروی چیزی نگوید و راه آتیهساز و امیدآفرین اصلاحات عالمانه و شجاعانه میرزا تقیخان امیرکبیر در نهایت به ریختن خونش در فین کاشان منجر میشود و روبه صفتان چاکرمنشی مانند میرزاآقاخان نوری که قبلهگاه قول و فعلش سفارتخانههای فخیمه استثمارگران سرزمین مادری است بر جای او تکیه میزنند... .
زمانی که ناصرالدین شاه در حالی که مملکت غرق در فقر مطلق و گرفتار در توالی قحطیهای مرگبار است، وجود بیوجود ظلالله از 84 زن حرمسرا قطع تعلق میفرمایند و با استقراض از روس و انگلیس و به گرو گذاشتن مام میهن عزم سفر فرنگ میکند... زمانی که صدای کرکننده چکمههای سردار سپه برنعش نیمه جان مشروطه رژه میرود احمدشاه در پاسخ به نامههای استمداد از او برای بازگشت از سفر فرنگ میفرمایند که من یک روز گردش با معشوقههایم در نیس و پاریس را به عمری سلطنت در ایران ترجیح میدهم... زمانی که صدراعظمها و نخست وزیران این مملکت با اشارت لندن و واشنگتن به سان عروسکهای خیمهشببازی جابهجا میشوند و حضرات همایونی قبله عالم عملاً شاهدان مطیع و مجریان منویات این رویه سخیف هستند و تمام اقتدار سفاکانه آنها بهسان بهمن بر سر مردمان محجور ایران زمین آوار میشود... و بسیار و بسیار روزگار نامراد دیگر را هم از یاد نخواهیم برد.
طی دهههای اخیر همیشه این روزگار رفته، مینای ترک برداشته غرور و غیرت ملی و زخمهای جانگزای آن را بارها و بارها با خود مرور کردهایم و از همین رو بود که این بار هشت سال، نابرابر و بییاور جنگیدیم؛ اما دیگر خبری از ترکمنچای، گلستان و آخال نبود. مجنون به وجد آمد و مجنون شد از سماع عاشقانه دلیران جوانسال و بیادعای ایران زمین ... .
شط العربی که به خون نشست و از سلحشوری شهیدان متشرع ما خون گریست؛ چراکه تا قیام قیامت یادگار نامیرای غواصان اسیر ما را از یاد نخواهد برد... رزمندگانی که عباسوار فکه را کربلا کردند و لب تشنه؛ اما سیراب دیدار یار قدمی پا پس نگذاشتند... میمک و بازی دراز، آشیان عنقاهای بلند پروازی شدند که حتی راضی به واگذاشتن یک کلوخ از زاگرس نیز نبودند... .
و اینگونه بود که به یمن مجاهدت جاوید جوانان وطن نهتنها مغلوب جنگ احزاب آخرالزمانی هشت ساله نشدیم؛ بلکه بر جریده عالم، مانایی این ملک، ملت و دیانت به خط خون نگاشته شد. آوازه گردن فرازی این ملت جهانگیر شد. اگر روزگاری در چالدران و گنجه و دربند، مغلوب توپهای روسها و عثمانیها شدیم.
اکنون حمیت عالمانه جوانان ایران زرادخانهای از مدرنترین موشکهای بالستیک را حوزههای مختلف تولید میکنند که مایه فخر ایرانیان آزاده است. خانواده شهاب 3، عماد، خرمشهر، سجیل و ... این روزها چنان پرتعداد شدهاند که خواب هر فرعونی را به کابوسی مجسم مبدل میکنند و راه بر هر نیت اهریمنی میبندند؛ چراکه میدانند که این عبارت که اگر دشمن بخواهد غلطی بکند تل آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهیم کرد، هرگز یک رجزخوانی صرف و بلوف سیاسی نیست.
خیل کثیر مالکاشترهای علی چنان عزم و ایمان راسخی دارند که دیگر هرگز مستأصل از نزدیکی خیمه هیچ معاویهای باز نخواهند گشت و تمامی سرحدات این سرزمین اهورایی از قبل ایمان و اراده آنها حصن حصین و سد سدید شده است.
گذشت آن روزگار نامراد و اسارتباری که سیادت و حاکمیت در این سامان به عنایت کدخدایان دهکده جهانی وابسته بود. شاهنشاه قدر قدرت در نهایت خفت به موریس تبعید میشد و آقازاده او با رایزنی محمدعلی فروغی به جای او تاجگذاری میکرد و وقتی متفقین تصمیم به برگزاری اجلاس تهران میگیرند، شاه جوان منصوب خود را نه مطلع میکنند و نه به حضور میپذیرند!
اکنون زعیم ایران اسلامی پیام رئیس جمهور، ایالات متحده را که پیامآور آن نخست وزیر ژاپن است، نه فقط پاسخ نمیدهد؛ بلکه به صراحت و اقتدار تمام او را یک هرجایی مکاره بازار سیاست میداند و حتی او را شایسته شنیدن پیامش نیز نمیداند.
گذشت آن روزگاری که اگر نبود اولتیماتوم ترومن به استالین-به دلیل تکوین مفهوم مناطق نفوذ-، احتمالاً ارتش سرخ هرگز ایران را ترک نمیکرد و در آن روزهای تاریک هیئت حاکمه ایران تجلی عجز و استیصال بود؛ اما اکنون مدرنترین پهباد ارتش آمریکا به وسیله موشکی ایرانی ساقط میشود و رئیس جمهور شومن آنها ضمن اعتراف به این هزیمت، حتی بابت اینکه پاسداران سرحدات ایران هواپیمای دیگر آنها را سرنگون نکردهاند با تلخی و حقارت تمام تشکر میکند و از همه بدتر بلوفها و مانورهای او را هم هیچکس جدی نمیگیرد و با بداحوالی و توهم تمام چند روز یک بار آرزوی پارانویایی و دنکیشوتوار خود را توئیت میکند که ایرانیها خسته و درهم شکستهاند و به زودی درخواست مذاکره با او را خواهند داد!
گذشت آن روزگاری که نیمه جنوبی مملکت ملک طلق بریتانیای کبیر بود، برای دهههای متمادی به سان بردهداری بیگذشت نفت ایران را چپاول میکردند و در تمامی ارکان و شئون حیات و حاکمیت این کشور فعال مایشاء بودند؛ اما اکنون اگر به هر بهانهای نفتکش ایرانی را توقیف میکنند تنها چند روزبعد تاوان آن را میپردازند و در نهایت مجبور میشوند که با سرافکندگی نفتکش ایرانی را رها کنند تا شاید مورد مرحمت کریمانه تهران قرار گیرند و در عمل تجربه کردند که دیگر هرگز ایران و ایرانی را تهدید نکنند.
گذشت آن روزگاری که باید بابت کمیت و کیفیت ساختار دفاعی و دستور کار استراتژیک خود کسب تکلیف میکردیم. انرژی هستهای را به لحاظ نرمافزاری و سختافزاری بومی و تولید میکنیم و دیگر چماق بزرگ دومینوی قطعنامهها و اجماع مجابکننده بازیگران بزرگ هم کارگر نمیافتد.
اکنون سرحدات ایدئواستراتژیک ایران اسلامی چنان کرانهای یافته است که از دمشق تا بیروت و از بغداد تا صنعا هیچ مناقشهای بدون در نظر گرفتن منزلت راهبردی جمهوری اسلامی ایران غیرممکن به نظر میرسد. امروز مورخان و تحلیلگران غربی و شرقی نیک میدانند که قاسم سلیمانی چفیه بر دوش، بسی نامآورتر و نافذتر از تمامی ژنرالهای پرستاره و اتوکشیده آنهاست.
بیشک این همه به مدد احرار دلاوری رقم خورده است که کریمانه از بذل جان خویش نیز دریغ نورزیدند و طی چهار دهه اخیر قطار کرامت و عزتمندی ملی ایران اسلامی را دوباره در مسیر بالندگی و برازندگی قرار دادهاند. درسهای تاریخ معاصر خود را فراموش نکنیم تا مجبور به تکرار حقارتبار آنها نشویم. در این روزگاری که دشمن پشت دروازه با دنیایی فتنهگری و خشم کمین کرده است ناخواسته آب به آسیاب آنها نریزیم. بیتردید با طراز پذیرفتنی دولت اسلامی توسعه یافته، بسیار فاصله داریم و سنگ فتنه و باران بلای تحریم، رکود، تورم، بدکارکردیهای سیستمی، کاسبکاریهای باندی، جناحی و ... بر مردمان صبور و شریف ما باریدن گرفته است. آنانی که میراث نامیرای شهدای جاوید ما را وجهالمصالحه مطامع سخیف خویش قرار میدهند یا به تریبون اردوگاه بدخواهان این ملک و ملت بدل میشوند و یا به سان منافقین کوفه از آمدن قریبالوقوع سپاه شام خبر میدهند و هراسافکنی میکنند باید بدانند که خواسته یا ناخواسته نقش اسب تروای دشمن را بازی میکنند و نصیبی جز رسوایی جاوید نخواهند برد.
*عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه
انتهای پیام/4078/
انتهای پیام/