شیخ زکزاکی همچنان در بند است/ عدم تحرک دستگاه دیپلماسی برای آزادی شیخ/ مسئول حفظ جان شیخ زکزاکی مشخص نیست
گروه بینالملل خبرگزاری آنا: کشور نیجریه در غرب آفریقا به دلیل اهمیتش از نظر جغرافیایی به «دروازه آفریقا مشهور» است. این کشور از قومیتهای مختلفی تشکیل شده و حتی چندین زبان مختلف دارد که مهمترین زبانشان هوسا است. از نظر بافت جمعیتی، تقریباً نیمی مسلمان و نیمی مسیحی هستند و میتوان گفت تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در آنجا هیچ شیعهای وجود نداشت.
شیخ ابراهیم زکزاکی مدرک فوق لیسانس اقتصاد خود را از دانشگاه نیجریه اخذ کرد. وی شخصیت فعالی در زمینههای سیاسی بود و توانست در مدت کوتاهی به عنوان دبیرکل انجمن دانشجویان آن دانشگاه انتخاب شود. در دوران دانشجویی یکی از استادان نیجریهای که در کمبریج تدریس میکرد، از زکزاکی به عنوان یک جوان آفریقایی دعوت کرد تا در کمبریج سخنرانی کند. وی در کمبریج با مسعود شجره، مسئول کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران در لندن آشنا میشود و این دیدار، آغاز آشنایی زکزاکی با ایران است.
به بهانه خروج تحتالحفظ شیخ ابراهیم زکزاکی از نیجریه و سفر درمانی وی به هند، گفتگویی تفصیلی با دکتر محمدحسن شجاعیفرد، رئیس دفتر نمایندگی شیخ زکزاکی در ایران انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
آنا: شیخ ابراهیم زکزاکی فعالیتهای مذهبی و سیاسی خود را چگونه آغاز کرد و به یک جریانساز اسلامی در نیجریه تبدیل شد؟
شجاعیفرد: شیخ زکزاکی در یک خانواده مذهبی متولد شد و ابتدا دروس سنتی خودمان ازجمله قرآن را فراگرفت و حتی بخشی از آن را حفظ کرد، سپس بر روی لغات عربی کار کرد و همزمان به فراگرفتن تحصیلات دانشگاهی ادامه داد.
نکته قابل توجه درباره ابراهیم زکزاکی که به یک اصطلاح فراگیر در ایران تبدیل شده، این است که وی شیخ نیست و جزو سادات بهشمار میرود. نام پدربزرگش که از موریتانی هجرت کرده بود سیدحسین و فردی عالم بود و همه نیز وی را به عنوان سید میشناختند، ولی چون در نیجریه به طور عمومی به همه علما «شیخ» میگویند، این اصطلاح به زکزاکی اطلاق شد. حتی دفتری که در تهران به نام رهبر شیعیان نیجریه افتتاح شده با عنوان «دفتر سید زکزاکی» است و وی تمایل دارد که جهانیان او را به اسم «سید زکزاکی» بشناسند.
وی به عنوان یک فعال سیاسی روند تأسیس یک جریان اسلامی را در نیجریه آغاز میکند، منتهی در ابتدا خیلی ضعیف دنبال شد تا اینکه انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و وی به ایران علاقهمند شد و در نخستین سالگرد پیروزی انقلاب یعنی بهمن 1358 به تهران سفر کرد. وی در جشن جشن سالگرد پیروزی انقلاب شرکت و با امام خمینی(ره) دیدار میکند. رهبر کبیر انقلاب اسلامی به وی یک جلد قرآن اهدا میکنند و میگویند که با همین قرآن برود و مردم نیجریه را به اسلام دعوت کند.
زکزاکی به نیجریه بازمیگردد و آنقدر از سفر به ایران و رسیدن محضر امام(ره) خوشحال بود که بزرگترین سالن اجتماعات دانشگاه را اجاره میکند تا گزارش ملاقاتش با امام خمینی(ره) و سفر به ایران را به مردم و دانشجویان کشورش بدهد، آن سالن به حدی از مشتاقان پُر میشود که برخی شیشهها میشکند و مردم برای شنیدن این گزارش سر از پا نمیشناختند.
شیخ وقتی خدمت امام(ره) رسید متحول شد و فهمید که این مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) است که قدرت دارد مقابل آمریکا، اروپا و شاه تا بُن دندان مسلح با آن عظمتشان بایستد. زیرا در دیگر کشورها که حکومتشان سنی است، چنین انقلابهایی رخ نداده بود.
زمان انجام یک حرکت خودجوش فرا میرسد، شیخ زکزاکی حرکت اسلامی خود را سامان میدهد و جنبش اسلامی نیجریه را با عنوان «Nigerian Islamic Movement» یا به طور مخفف «IMN» راهاندازی میکند.
آنا: استقبال مردم نیجریه از این جنبش نوپا و اسلامی چگونه بود؟
شجاعیفرد: با توجه به اینکه در آفریقا مسلمانان تحقیر میشدند و طبق قانون اساسی، رئیسجمهور نیجریه گاهی مسیحی و گاهی مسلمان و اهل سنت بود و هنوز عربستان و رژیم صهیونیستی به آنجا نفوذ نکرده بودند، پذیرش این جریان اسلامی خیلی زیاد بود، بهگونهای که در مدت کوتاهی تعداد کسانی که به اسلام انقلابی گرایش پیدا کردند، نه شیعه، سنی یا مکتب علوی، بلکه به نام اسلام زیاد بود. مردم نیجریه در واقع به دور انقلاب اسلامی جمع میشدند و این روند مختص مسلمانان نبود و شامل مسیحیها و حتی افراد بیدین ولی آزادیخواه میشد و در حال حاضر حدود 15 میلیون فرد در جهان وجود دارند که یا شیعه شدهاند یا در مسیر شیعه شدن قرار دارند. در این میان حدود پنج میلیون مسیحی، بیدین و ... از تعالیم اسلامی شیخ بهرهمند میشدند و حتی در تظاهرات علیه بازداشت وی شرکت میکنند. در این تظاهرات کشیشهای مسیحی برای آزادی شیخ زکزاکی سخنرانی میکنند.
آنا: ضربوشتم، بازداشت و وضعیت نامساعد سلامتی شیخ زکزاکی چه تأثیری بر مردم نیجریه در زمینه گرایش بیشتر به اسلام داشت؟
شجاعیفرد: تا چند سال پیش روز قدس در نیجریه وجود نداشت و مردم آن را نمیشناختند، ولی با به راه افتادن جریانهای اسلامی به رهبری شیخ زکزاکی تعداد افرادی که در نیجریه به این جریان پیوستند افزایش یافت تا اینکه در روز قدس سال 2014 میلادی 2 میلیون نفر در «زاریا» راهپیمایی کردند. این موضوع باعث شد تا دولت نیجریه دستپاچه شود و رژیم صهیونیستی، عربستان، آمریکا و ... متوجه این جمعیت میلیونی شوند. دولت نیجریه در همان روز به مردم حمله و حدود 35 نفر را شهید کردند که سه نفرشان بچههای شیخ زکزاکی بودند. ضربوشتم مردم همچنان ادامه یافت، ولی مردم عقبنشینی به جای عقبنشینی گرایششان به اسلام افزایش یافت و حتی آنهایی که آزادیخواه بودند و با اسلام آشنایی نداشتند خود را به جریان زکزاکی ملحق کردند و این جمعیت روز به روز افزایش یافت.
بعد از 2015 میلادی نیجریه شاهد رشد غیرمنتظره گرایش به اسلام بود. دولت این کشور شاهد بود که در اربعین آن سال میلیونها نفر از سراسر نیجریه راهپیمایی کردند و این موضوع باعث شد تا احساس خطر شدیدی کنند.
آنا: دولت نیجریه چه اقدامی در برابر این جریان اسلامی انجام داد و شیخ زکزاکی چگونه بازداشت شد؟
شجاعیفرد: دولت نیجریه برای اینکه بخواهد اقدامی انجام دهد، حمایتهای رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و آمریکا را در کنار خود میدید. ارتش نیجریه در روز اربعین 2015 اقدامی نکردند، ولی حدود 10 روز بعد و با پایان ماه صفر و آغاز ماه ربیعالاول، که روز جشن و سرور مسلمانان است و همه در حسینیهای جمع شده بودند، در اقدامی کاملاً ساختگی و از پیش طراحی شده لباس شخصیهای خود را مقابل حسینیه فرستاد و مقابل نیروهای ارتش و پلیس را گرفتند. این افراد بعدها به اقدام خود اعتراف کردند.
این افراد در زمان عبور فرمانده ارتش و با برنامهریزی قبلی سد راهش شدند و نگذاشتند از آن مسیر عبور کند. این اقدام باعث شد تا مردم به نیروهای ارتش مراجعه کنند و بگویند که لباس شخصیها ارتباطی با آنها ندارند، ولی نیروهای ارتش توجهی به اظهاراتشان نکردند و با لودر و بولدوزر حسینیه و کل شهرک سینمایی جنبش اسلامی و حتی قبرستان محل را خراب کردند، سپس به سراغ خانه شیخ رفتند و آنجا را با آرپیجی هدف قرار دادند که خواهر زکزاکی زنده زنده در آتش سوخت و سه فرزند دیگر شیخ در آنجا شهید شدند.
با وجود این اقدامات سرکوبگرانه، مردم نیجریه خم به ابرو نیاوردند و از فردای آن روز اقدامات خود را ازسر گرفتند، به طوری که ادامه این تحرکات باعث شد دولت نیجریه شیخ، همسر و فرزندانش را بازداشت کند، ولی خود شیخ و همسرش را به طور خاص به بازداشتگاه و بعد بیمارستان منتقل کردند. شیخ و همسرش سه ماه در بیمارستان تحت عمل جراحی قرار داشتند و از هم جدا بودند.
پس از انتقال به بیمارستان، مشخص شد در سر شیخ زکزاکی و در بدن زینتالدین، همسرش تعداد زیادی ترکش وجود دارد؛ طبعاً وقتی با آرپیجی به یک خانه حمله شود، معلوم است ترکشهای آن به افراد حاضر در خانه اصابت میکند. بعد از سه ماه، این زن و شوهر توانستند در بیمارستان همدیگر را ببینند. سپس آن دو را به بازداشتگاه منتقل کردند و در حصر خانگی قرار دادند. شیخ زکزاکی و همسرش در این مدت به دلیل تعداد بالای ترکش در سر و بدنشان خواب مناسبی نداشتند و هر نیم ساعت از خواب میپریدند. این روند تا سال 2016 میلادی ادامه داشت تا اینکه در اربعین این سال مردم دوباره راهپیمایی کردند و دولت نیجریه تعداد دیگری از مردم را کشت. نهضت مقابله با بازداشت شیخ زکزاکی در سالهای 2017 و 2018 نیز ادامه یافت ولی مردم خوفی از کشته شدن نداشتند و این در حالی بود که به عنوان نمونه در سه روز از اربعین یک روز 12 نفر، روز دوم 29 نفر و روز سوم 43 نفر کشته شدند، ولی مردم دست از تظاهرات خود برنداشتند.
آنا: ماجرای کشف آلودگی سربی در بدن شیخ زکزاکی چیست و آیا همسر شیخ نیز به این موضوع مبتلا شدهاند؟
شجاعیفرد: حدود سه ماه پیش یک تیم پزشکی از نقاط مختلف دنیا همچون ایران، انگلیس، هند و ... برای مداوای شیخ زکزاکی به نیجریه رفتند و در روند درمانی مشخص شد که در بدن رهبر شیعیان نیجریه مقدار زیادی سرب و کادمیوم وجود دارد. پزشکان به اجماع تشخیص دادند که آلودگی سربی به دلیل ترکشهای موجود در بدن شیخ است. البته در بدن خانم زکزاکی نیز ترکش بود، ولی ظاهراً خانمها مقاومتر هستند یا هر دلیل دیگری، اثر مسمومیت در وی مشاهده نشد.
آنا: آیا نمیتوان موضوع مسمومیت سربی شیخ زکزاکی را تعمدی و از جانب دولت نیجریه دانست؟
شجاعیفرد: دولت نیجریه اگر میخواست شیخ و همسرش را مسموم کند، باید زمانی که در بیمارستان بودند این کار را انجام میداد، زیرا بعد از آن دولت نیجریه دخالتی در موضوع نمیکرد و حتی آمپول شیخ را خانمش میزد. زینتالدین خبرنگار و روزنامهنگار بود و کارهای پزشکی میکرد و برای من تعریف کرد که خودش آمپولهای بچهها و شیخ را میزد. بنابراین احتمال مسمومیت اگر مطرح باشد باید در همان سه ماه نخست که در بیمارستان از هم جدا بودند، رخ میداد.
با اعلام ابتلای شیخ زکزاکی به مسمومیت سربی، روند زدودن اثرات سرب از بدنش آغاز شد، دامنه این مسمومیت به تدریج به کمر، گردن و پاهای شیخ فشار زیادی وارد کرد و از این زمان به بعد بود که تلاشها برای آزادی وی از سوی دولتهای مختلف ازجمله نروژ، هند، مالزی، ترکیه و حتی عراق آغاز شد و این کشورها تذکرهایی به دولت نیجریه دادند که باید با خروج شیخ برای انجام روند درمانی موافقت کنند.
دادگاه نیجریه قرار بود بارها تشکیل شود ولی عقب میافتاد، گرچه نظر که دادگاه بدون اهتمام دولت ارزشی نداشت و صوری بود. در دسامبر 2016 (آذر 1395) دادگاهی تشکیل شد و دادگاه عالی فدرال حکم به آزادی شیخ زکزاکی و جبران همه هزینهها و خسارتهایی داد که دولت باید پرداخت میکرد، که این حکم اصلاً اجرایی نشد. ما امیدی به دادگاهها نداشتیم تا دادگاه اخیر که پیش از آن مذاکراتی به وسیله نماینده سفیر نروژ با شیخ و دولت نیجریه انجام شد و در آنجا این موضوع پیش رفت که دادگاه تلاش کند که وی را برای معالجه مرخص کند تا بعد از درمان به نیجریه بازگردد.
آنا: آیا در این میان وعده و وعیدی داده شد؟ شرط نیجریه برای خروج شیخ زکزاکی از کشور چه بود؟
شجاعیفرد: هیچ وعدهای داده نشد، فقط نمایندههای مجلس نیجریه چندین سخنرانی کردند و گفتند که اگر شیخ زکزاکی در این وضعیت فوت کند، به زیان دولت نیجریه است و انقلابی آغاز میشود که کسی نمیداند پایانش چه خواهد شد. فیلمهایی که ما دیدیم نشان میداد که نمایندگان مجلس رئیسجمهور را از تبعات ادامه بازداشت شیخ ترساندند که باعث شد دادگاه توجه ویژهای به موضوع کند. دادگاه یکی دو روز عقب افتاد، زیرا محل آن طبقه دوم بود و شیخ نمیتوانست در جلسات شرکت کند و وکیل میفرستاد. بالاخره دادگاه پس از یک هفته و بررسی پرونده پزشکی اعلام کرد که امکان درمان رهبر شیعیان نیجریه در داخل کشور وجود ندارد. وقتی که دادگاه این حکم را اعلام کرد، دولت در مقام مخالف مدعی شد چندین بیمارستان مجهز در اختیار دارند. وکیل شیخ از نماینده دولت خواست نام بیمارستانی که زکزاکی میتوان در آنجا معالجه شود را اعلام کند که وی نتوانست.
در نهایت قاضی حکم داد که شیخ زکزاکی باید برای معالجه به خارج از کشور منتقل شود، ولی چهار شرط گذاشت، که البته شروط را دولت مطرح کرد و مورد موافقت قرار گرفت. از آن رو که دولت نیجریه شیخ زکزاکی را مجرم میداند اعلام کرد؛ نخست شیخ باید تحتالحفظ باشد و نیروهای امنیتی به طور مداوم همراهشان باشند. دوم، پس از درمان به نیجریه بازگردد، سوم در دادگاه حاضر شود و محاکمه وی ادامه یابد و چهارم اینکه برای رفتن به نیجریه وثیقه گذاشته شود.
از آن رو که وکیل شیخ اعلام کرد ایران محلی برای تبادل وثیقه ندارد، در عمل شرط چهارم اجرایی نشد و قاضی نیز شرط وثیقه را منتفی اعلام کرد.
آنا: لطفاً جزئیات انتقال شیخ زکزاکی به ابوظبی و سپس هند را بیان کنید.
شجاعیفرد: در قالب شرط نخست مطرح شده بود که شیخ زکزاکی با یک هواپیمای اختصاصی نیجریه به هند منتقل شود، یعنی یک هواپیما اجاره کنند و 6 نفر از خودشان و پنج نفر (دو نفر شیخ و همسرش و سه نفر همراه) به هند بروند، ولی شیخ گفت که با هواپیمای دولت نیجریه به هند نمیرود، زیرا از لحاظ امنیت جانی آن را قبول نداشت. دولت نیجریه این موضوع را پذیرفت و گفتند خودتان هواپیما بگیرید. ما هواپیما گرفتیم و وقتی خواستیم اجاره کنیم گفتند هواپیمای اختصاصی 16 نفره است! همچنین دولت نیجریه گفت که باید گذرنامه شیخ در اختیارشان باشد تا بلیت صادر کنند و هواپیما پرواز کند.
البته دادگاه شرطی نیز مطرح کرد و آن این بود که گذرنامه شیخ نباید به وی تحویل داده شود و باید دست مأموران امنیتی باشد. بنابراین گذرنامه را ندادند. مجبور شدیم شیخ را با هواپیمای معمولی بفرستیم. یک هواپیما از خطوط هوایی امارات گرفتیم که پنج نفر از ما، شیخ و خانمش و سه نفر همراه و 6 نفر از نیروهای نیجریه حضور داشتند، ولی پول بلیت مأموران امنیتی را خودشان پرداخت کردند و ما هزینههای شیخ و خودمان را پرداخت کردیم.
آنا: چرا هند برای سفر درمانی شیخ زکزاکی انتخاب شد؟
شجاعیفرد: ما زمانی که موضوع درمان را مطرح کردیم، از چند کشور اعلام آمادگی شده بود، علاوه بر این شیخ زکزاکی تمایل نداشت مستقیم به ایران بیاید و درمان شود، زیرا ممکن بود به وی برچسبهایی زده شود. قرار شد مقصد سفر را ما انتخاب کنیم و از میان کشورهایی همچون انگلیس، ترکیه و هندوستان که اعلام آمادگی کرده بودند، هند را انتخاب کردیم. البته خود ایران و حتی پاکستان آمادگی داشتند و نخستوزیر مالزی نیز برای میزبانی از روند درمانی شیخ زکزاکی با رئیسجمهور نیجریه صحبت کرده بود.
بعد از این ماجراها در دادگاه از وکیل شیخ پرسیدند زکزاکی را میخواهید کجا منتقل کنید که وی نام هند را مطرح کرد. وقتی از نام بیمارستان پرسیدند وی نام همان بیمارستانی که اکنون در آن حضور دارد را بیان کرد، گرچه بعد از طرح ان موضوع در جلسهای که وکیل حضور داشت، ما بیمارستان دیگری مدنظر قرار دادیم، ولی در نهایت طبق حکم دادگاه زکزاکی در بیمارستان کنونی بستری شد.
آنا: علت انتخاب بیمارستان کیفیت یا سطح امنیت آن بود؟
شجاعیفرد: از نظر ما کیفیت ملاک بود، ولی چون وکیل اسم این بیمارستان را گفته بود، همان را انتخاب کردیم و مجبور شدیم شیخ زکزاکی را به آنجا منتقل کنیم. پس از اینکه همه مراحل طی و بلیط خریداری شد، رئیس ایالت کادونا که شیخ در آنجا بازداشت بود، به عدهای گفت «من اگر بمیرم نمیگذارم شیخ زکزاکی برای معالجه به خارج از نیجریه منتقل شود». وی حتی در یکی از شروط موضوع وثیقه را مطرح کرد و خواستار ارائه وثیقهای سنگین شد، ولی در نهایت با پادرمیانی برخی طرفها با دولت نیجریه تصمیم گرفته شد شیخ زکزاکی ابتدا از کادونا به ابوجا منتقل شود تا به نوعی بتوان استاندار آنجا را دور زد و سپس زکزاکی را به هند منتقل کرد.
البته قرار بود سفر شیخ زکزاکی از کادونا به ابوجا محرمانه باشد ولی رسانهای شد، زیرا عدهای همراه شیخ بودند و برخی از نیروهای امنیتی نیجریه میخواستند موضوع علنی شود تا ادعای آزادی شیخ را مطرح کنند، در حالی که اصلاً موضوع آزادی هیچ جای حکم دادگاه نیامده است.
در نهایت شیخ زکزاکی به ابوجا میرسد و حال که شروط استاندار کادونا در عمل منتفی شده بود، رهبر شیعیان نیجریه شبانه سوار بر هواپیمای خطوط هوایی امارات از ابوجا به سمت دبی حرکت کرد. وقتی به دبی رسیدند، باید هواپیما عوض میشد و شیخ با یک هواپیمای دیگر به دهلینو پرواز میکرد که در آنجا نیز تغییر پرواز حدود چهار ساعت طول کشید و درنهایت روز گذشته قبل از ظهر شیخ زکزاکی به دهلینو رسید و با همکاری پلیس هند به بیمارستان منتقل شد و خوشبختانه پلیس هند احترام ویژهای برای وی قائل شد. آنها از در مخصوصی شیخ و همسرش را وارد بیمارستان کردند و بقیه همراهان از در اصلی وارد پذیرش شدند.
در فرودگاه دهلی استقبال خوبی از شیخ به عمل آمد و تعداد زیادی از مسئولان آزادیخواه و مکاتب اهل بیت(علیهمالسلام) به استقبال رفتند و روند بستری شیخ و همسرش احتمالاً زمان قابل توجهی که قاعدتاً نباید کمتر از دو ماه باشد، طول خواهد کشید تا تمام ترکشها را از بدن شیخ خارج کنند.
آنا: وظیفه حفظ امنیت شیخ زکزاکی در مدت درمانش در هند با کدام طرف است؟
شجاعیفرد: دولت نیجریه مسئولیت حفظ امنیت شیخ زکزاکی و همراهانش را قبول نکرده است و تنها 6 نفر مأمور امنیتی حضور دارند تا مطمئن شوند شیخ به نیجریه بازمیگردد. وظیفه نیروهای امنیتی فقط همین است و آنها دنبال حفظ جان شیخ نیستند و حتی به نظرم دلشان میخواهد یکی پیدا شود و شیخ را ترور کند. طبیعتاً پلیس هند مسئولین حفظ امنیت جان شیخ زکزاکی و همسرش را برعهده دارد که خوشبختانه آنها همکاریهای بسیار خوبی با ما داشتهاند. تیم پزشکی هند نیز همکاریهای بسیار خوبی انجام داده است و انجام میدهند. ما حتی تیمهایی از ایران، انگلیس و حتی آمریکا داریم قرار است پزشکان متخصص از چند کشور ازجمله آمریکا و دیگر کشورها به هند بروند و در آنجا به تیم پزشکی شیخ زکزاکی ملحق شوند. البته باید بیمارستان هند هماهنگی لازم را انجام دهد و قبول کند که آنها به روند درمانی ملحق شوند.
آنا: آیا در حال حاضر پزشک ایرانی در کادر پزشکی ناظر بر وضعیت شیخ زکزاکی حضور دارد؟
شجاعیفرد: اصلاً ایران هیچ ورودی به موضوع نکرده و همه جریانات میان دولتهای هند و نیجریه است. البته دوستان ما در نیجریه و انگلستان، به ویژه آقای شجره کارها را دنبال میکنند، ولی هیچ هماهنگی از این نظر از سوی ایران وجود ندارد. علاوه بر این، یکی از 6 مأمور امنیتی نیجریه پزشک است که اگر در هواپیما یا در مسیر مشکلی برای شیخ پیش آمد، موضوع را کنترل کند، ولی از سوی ایران اقدام خاصی در این زمینه انجام نشده است.
آنا: یکی از گمانهزنیهای موجود در فضای سیاسی، احتمال ترور شیخ زکزاکی از سوی عوامل دستگاه اطلاعاتی آمریکا در نقطهای خارج از نیجریه است. با توجه به شرایط امنیتی حاکم بر هیئت همراه شیخ زکزاکی، این گمانهزنی را تا حد قابل اجرا میدانید و تحلیلتان از موضوع چیست؟
شجاعیفرد: موضوع انتقال شیخ زکزاکی به هند به آمریکا ارتباطی ندارد، ولی ناگفته پیداست که آمریکا و عربستان از این اقدام (انتقال شیخ به خارج از نیجریه) رضایت داده بودند. اینکه میگویم رضایت، بحث خوشحالی نیست، بلکه با اکراه و ناراحتی راضی به این انتقال شدند. نمایندگان مجلس نیجریه گفته بودند که اگر شیخ در این کشور شهید میشد، به بروز قیام و آغاز یک انقلاب منجر میشد که آخر کار قابل پیشبینی نبود، زیرا وقتی با تظاهرات 15 تا 20 میلیون نفر در خیابانها آن هم بعد از شهادت شیخ زکزاکی مواجه میشوید، دیگر هیچکس نمیتواند آن را کنترل کند. آنها تا امروز که اسلحه نداشتند و حتی چوب پیدا نمیکردند، وضعیت آنگونه بود، حال که مجهز نیز هستند وقتی به خیابانها بریزند و بخواهند اقداماتی انجام دهند و درگیری به وجود آید، قابل کنترل نیست.
بنابراین چاره را در این دیدند که اجازه دهند شیخ به خارج از نیجریه منتقل شود. اما اینکه آیا خارج از کشور بخواهند شیخ را ترور کنند، این احتمال همیشه وجود دارد. کسی نمیتواند تحلیل کند و بگوید نه؛ اما اگر (خدای ناکرده) شیخ زکزاکی خارج از نیجریه شود، خیلی بهتر از داخل است، زیرا در داخل این کشور قطعاً همه میفهمیدند و موضوع به گردن دولت میافتاد. ولی با ترور شیخ در خارج از نیجریه برخی ابهامات پیش میآید، اما نکتهای وجود دارد و آن این است که ترور شیخ از نظر تحلیلی به نفع هیچکس نیست، زیرا دیگر تفاوتی نمیکند که شیخ در هند ترور شود یا در نیجریه. مردم میدانند که دست آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان در کار است و دولت نیجریه دستنشانده آنهاست. به نظرم خیلی جای نگرانی نیست، اما هیچ چیزی نیز از دست سیاستمداران خدانشناس بعید نیست و نمیشود به آنها اعتماد کرد، ممکن است خدای نکرده اتفاقاتی رخ دهد.
آنا: دو موضوع در فضای رسانهای مطرح شده است؛ نخست بحث آزادی و دوم موضوع تحتالحفظ بودن شیخ زکزاکی. کدام موضوع صحت دارد؟
شجاعیفرد: دادگاه نیجریه حکم آزادی شیخ زکزاکی را صادر نکرده و گفته است باید برای معالجه به هند منتقل شود، قاضی این نکته ادعایی را گفته که این دو مجرم هستند و باید در دادگاه محاکمه شوند، ولی نمیتوانند از فرد مریض بازجویی کنند، بنابراین باید شیخ زکزاکی و همسرش در هند معالجه شوند و بعد برای دنبال کردن پروندهشان به نیجریه بازگردند. این طبیعی است که مردم دنیا و آزادیخواهان کشورهای مختلف برای آزادی شیخ کوتاه نیایند. یعنی این روند باید در هنگام معالجه شیخ و بعد از معالجه ادامه یابد که انشاءالله در همین مدتی که شیخ در روند درمانی است، شاهد آزادیاش باشیم.
آنا: آیا تحرکات دیپلماتیک و فعالانهای از سوی ایران دنبال میشود؟
شجاعیفرد: از کانال دیپلماتیک تاکنون اقدام فعالانهای انجام نشده و هرچه بوده، اقدامات سیستمهای مردمی بوده است.
انتهای پیام/4033/
انتهای پیام/