جوانگرایی در عرصه سیاسی
گروه سیاسی خبرگزاری آنا، مناظرهها و کشمکشها، پاسخ به شبهات و روشنگریها و همهای این قبیل مسائل در جای خود خوب است و ارزشمند، اما آنچه از یک رجل سیاسی در شرایط فعلی کشور انتظار میرود، تمرکز بر خدمت است؛ نه شعار و وعدههای پوچ؛ چراکه همواره یکی از انتقادات عموم جامعه نسبت به مسئولان، عدم تطابق حرف و عمل آنهاست و بعد از استیصالی که هم اکنون مردم به علت شرایط بد اقتصادی به آن دچار شدهاند، این انتقاد در قامت یک مطالبه در جامعه ظاهر شده است.
این تبدیل کنشی_انتقاد به مطالبه_نشانگر مناعت طبع و صبر بیمثال این مردم انقلابیست که با چشم پوشی از حق بازخواست از مسئولین، اقدام به مطالبه آن میکنند.یکی از این نقدها ناظر بر مسئله توجه به پویایی و بهرهگیری از نشاط و خلاقیت جوانان در مشیگذاریهای کلان است که متأسفانه افرادی به آن متمسک میشوند که خود در عنفوان بازنشستگی و سالخوردگی هستند و آن را تنها برای خود دستاویزی جهت پیشبرد اهداف و تصاحب پستهای مدیریتی قرار میدهند.
در وضعیتی که از هر سوءتهدید و تحریم ما را فرا گرفته و مقامات جناحین، درگیر اتهام زنی و رفع اتهام هستند، عمل واژه ی غریبی شده که باید با خروج از این غربت با فانوسی در دست به دنبال مرد عمل گشت.
در چند روز اخیر اظهارات زیادی در باب همین مسئله میدان دادن به جوانها و استفاده از بنیه آنها در عرصههای مهم سیاسی و اجرایی از سوی برخی مسئولین مطرح شده است؛ اما آنچه توجهات را به خود جلب میکند صحبتهای منتشر شده از غلامعلی حداد عادل است که در لفافه با بیانی قهری و سلبی از کاندیداتوری چهره های مسن انتقاد کرد.
حداد عادل که خود سالها با دریافت بالاترین رأی از مردم تهران در ادوار مختلف بر کرسی نمایندگی و ریاست مجلس شورای اسلامی جلوس کرده در نشست مشترک اعضای شورای مرکزی و دبیران استانی کانون دانشگاهیان ایران اسلامی اظهار کرد: در هر دوره تعدادی از عزیزان وارد میدان میشوند و همه اظهار میدارند به خاطر احساس تکلیف شرعی وارد رقابت انتخاباتی شدهاند و این تعدد کاندیدا در جبهه نیروهای ارزشی باعث تقسیم آرا و موفقیت رقیب میشود، خوب است که امسال برخی برای رضای خدا احساس تکلیف شرعی نکنند و فداکاری کنند تا زمینه برای رسیدن به گزینه یا گزینههای مشترک هموار شود.
بعد از انتشار مباحث مطروحه، از سویی دیگر محمدرضا باهنر، عضو دیگر مجمع تشخيص مصلحت نظام و چهره ی منتسب به اصولگرایی در مصاحبه ای با اذعان به جوانگرایی، کناره گیری کسانی که به پست ها چسبیده اند را خواستار شد و گفت تنها نجات بخش ملت از دست آنان ملک الموت است.
اتخاذ اینگونه مواضع از سوی سیاسیون، کف و حداقل انتظارات جامعه است و با تحقق مطالبات عمومی فاصلهای جدی دارد. اما در این برهوت بیاعتمادی به قشر جوان در حل معضلات، می توان آن را گامی مثبت قلمداد کرد. اما نکته جالب توجه اینجاست که همه این مواضع تا کنون و یا شاید پس از این، درست بعد از انتشار فراخوان محمدباقر قالیباف شهردار سابق تهران مطرح شده اند.قالیباف با انتشار ویدئویی از خود، همه ی جوانان کشور را برای ایجاد تحولی بزرگ در عرصه ی مدیریت عالی ایران، دعوت کرد.
وی راه برون رفت از این شرایط را اعتماد به جوانان دانسته و به مطالبه ی عمومی یعنی جوانگرایی اشاره نموده است. مضاف برآن بر تلاش همگانی برای تحقق تحول بزرگ به دست جوانان تاکید کرده است. به گفته قالیباف امروز زمان اصلاح ریلگذاری در مسیر سیاستگذاری کشور است که تنها با اعتماد و تکیه بر بنیه جوانان کشور محقق خواهد شد. وی که پیش از این با طرح نواصولگرایی و همچنین درخواست از سیاسیون هم طیف جهت پیوستن به آن، پیگیر تحولی بزرگ در جبهه انقلابی بود این بار با بیانی عملیاتی تر نسبت به منویات رهبر معظم انقلاب واکنش نشان داد و با فراخوان و ایجاد کارراهه ای سیستماتیک قصد دارد تا به نوبه خود گامی در تحقق جوانگرایی بردارد.
این درحالی است که این مسئله بهعنوان یک امر فراحزبی مطرح شده که حاصل آن موید تحقق یک مطالبه عمومی است و بر خلاف تصور عدهای که آن را به مثابه عامل وحدت شکنی در جریان اصولگرایی میدانند، این حرکت، ظرفیت همگرایی ملی را نیز در خود خواهد داشت. حداقل آورده این مسئله در سپهر سیاسی کشور، موضعگیریهایی است که بعد از فراخوان قالیباف از زبان اصولگرایان جاری میشود. تکاپویی برای دعوت از جوانان و نفی حضور پیشکسوتان! حال باید دید در ادامه چه کسانی به این جرگه پیوسته و جوانگرایی را ولو بر زبان تبلیغ و تصدیق می کنند و چه کسانی بر طبل کارآمدی خود و یا دیگر از کارافتادگان پیر سیاست میکوبند.
کارشناس مسائل سیاسی
انتهای پیام/4082/
انتهای پیام/