گام دوم انقلاب اسلامی در رادیو گفتگو بررسی شد/نقش جنبش دانشجویی در تبیین گام دوم
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، مجموعه برنامه رادیویی «گام دوم» که کاری مشترک از رادیو گفتگو و سازمان بسیج اساتید کشور است با حضور استادان و نخبگان دانشگاهی به بررسی ابعاد بیانیه راهبردی رهبر معظم انقلاب با عنوان «گام دوم انقلاب» میپردازد.
در این برنامه با دعوت از کارشناسان و استادان دانشگاه، ابعاد مختلف بیانیه راهبردی رهبر معظم انقلاب اسلامی در ۴۰ سالگی انقلاب اسلامی با عنوان «گام دوم انقلاب» تبیین میشود و اجرای این برنامه را محمدحسین ضمیریان بر عهده دارد که به عنوان کارشناس مجری، آن را هدایت میکند.
آیندهپژوهی جنبشهای اجتماعی چگونه است؟ نسبت امر آینده با جنبشهای اجتماعی بهخصوص جوانان در اجتماع امروزی ایران چگونه است؟ تعمیق جنبشهای دانشجویی در قالب جنبشهای اجتماعی در تحقق اهداف بیانیه گام دوم چگونه عمل خواهد کرد؟ جنبشهای دانشجویی چگونه میتوانند به تحقق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی کمک کنند؟
احمد مهدیان دکتری مدیریت آیندهپژوهی، مدیر شبکه دکتر فیوتریست و متین منتظمی کارشناس ارشد علوم سیاسی و فعال دانشجویی این موضوعات را در برنامه «بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و جنبشهای اسلامی منبعث از گام دوم انقلاب اسلامی» رادیو گفتگو بررسی کردند. همچنین در پنل دانشجویی نعمت حاتمینژاد، محمد ابراهیم نیکزاد، جعفر فرمانی و محمدحسین نوربخش از دانشگاه شهید بهشتی در این بحث شرکت داشتند.
با توجه به نگرش آیندهپژوهانه جنبشهای اجتماعی فعلی دنیا در چه وضعیتی قرار دارند؟ چه ارتباطی را با شبکههای اجتماعی برقرار میکنند و آینده این جنبشها چطور خواهد بود؟
مهدیان: سند بیانیه گام دوم ایده خلاقانه مقام معظم رهبری است که در 40 سالگی انقلاب با همکاری کارشناسان مختلف ارائه شده است. در حقیقت این سند را میتوان با سند پیروزی انقلاب اسلامی یا وصیتنامه امام خمینی(ره) مقایسه کرد.
از آنجایی که قرار است با رویکرد آیندهپژوهی موضوعات را بررسی کنیم، لازم میدانم تعریف کوتاهی ارائه دهم. آیندهپژوهی یا آیندهنگاری راهبردی و سناریوپردازی یک رویکرد جدید علمی است که بهعنوان فرارشته رویکردهای معطوف به گذشته را به سمت آینده میچرخاند و با ترکیبی از زنجیره علوم مختلف شامل فیزیک، بیوشیمی، علوم اجتماعی و انسانی به ساخت آینده مطلوب و پایدار کمک میکند.
مناقشاتی زیادی در خصوص رشته آیندهپژوهی وجود دارد. هزاران پروژه در این زمینه انجام شده، ابزارهای علمی دقیقی برای مطالعه آینده و ارائه راهبردهایی برای ساخت آینده مطلوب است.
تغییرات اجتماعی یک روند کلی است که امروزه در کنار شتاب فناوری و تغییرات محیط زیست با آن مواجه هستیم. اگر بخواهیم سه کلانروند بزرگ دنیا را گروهبندی کنیم، شامل این سه موضوع میشود. برآیند این سه موضوع در جوامع مختلف میتواند نتایج مطلوبی دربر داشته باشد.
برای مثال مقام معظم رهبری در خصوص عدالت، بهکارگیری جوانها و عدم فایده ایجاد ارتباط با آمریکا صحبت میکنند. این موضوعات در حقیقت مانند مجموعهای از تابلوهای راهنمایی و رانندگی هستند. این موارد هدف، چشماندازی و برنامه عملیاتی نیست، بلکه سیاست است. ابتدا باید درک معنای دقیق این بیانیه را درک کنیم تا بتوانیم از آن خوب استفاده کنیم.
به عبارت دیگر آن را در امر سیاستگذارانه میگنجانید؟
مهدیان: بله، چون آفاتی در نظامات مذهبی مانند تقدسگرایی افراطی وجود دارد. امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند «ضمن اینکه وظایفی برای اجرای عدالت دارم، از مردم انتظار دارم در صورت رویت عیب و ایراد ، آن را منعکس کنند.» مقام معظم رهبری ابتکاری به خرج دادند و بیانیه گام دوم انقلاب را مطرح کردند اما اگر فکر کنیم که این بیانیه میتواند تمام مشکلات فعلی اعم از تورم، مسائل زیستمحیطی و غیره را حل کند، کاملاً اشتباه است. این طرز فکر بیانیه را هم خراب میکند.
اگر کسی چنین تصوری داشته باشد، بیانیه را از کارکرد اصلی خودش خارج کرده است؟
مهدیان: رهبری یک مزیت انحصاری جمهوری اسلامی ایران در مقابل کشورهای دیگر است. ممکن است کشورهای دیگر پادشاه داشته باشند اما رهبری ایران با انتخاب مردم برگزیده میشود. در کشورهای دیگر هم افرادی در رأس قرار دارند اما کیفیت مقام معظم رهبری بهعنوان یک شخص فیلسوف و اندیشمند اصلاً قابل مقایسه نیست. ایران مزیتی انحصاری تحت عنوان مقام معظم رهبری دارد. بنابراین باید تلاش کرد تا نهاد رهبری و بیانیهای که از سوی آن صادر شده را با غلو کردن خراب نکنیم.
جنبشهای اجتماعی بهخصوص جنبشهای اجتماعی معاصر چه ارتباطی با این بیانیه دارند؟
مهدیان: مقام معظم رهبری در جمله اول بیانیه گام دوم انقلاب بیان میکند که ملت ایران انقلاب بینظیر را انجام داده است. اگر بخواهیم با مدل تحلیل لایحه علتها به این موضوع نگاه کنیم، ایشان پدیدهای را توصیف کردهاند. حال اندیشمندان باید لایحههای زیرین آن را تحلیل کنند تا درک کنند که یک جنبش اجتماعی و یک حرکت انقلابی چگونه به وجود میآید.
باگذشت زمان معلوم میشود که وضعیت فعلی مطلوب نیست. باید بتوانید فاصله خودتان را با آن آرمانشهر یا تمدن موردنظر داشته باشید. در جامعه اسلامی میتوانیم این آرمانشهر را با ظهور امام عصر(عج) محقق شده بدانیم.
در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی هم مسئله مسئله ظهور اشاره شده، درست است؟
مهدیان: در خود بیانیه بهطور دقیق اشاره نشده است. به همین دلیل معتقدم که این بیانیه رویکرد چشماندازی ندارد. نمیتوان گفت این بیانیه چشماندازی است. برای مثال در قرآن کریم به چشمانداز اشاره شده است ولی در بیانیه گام دوم زمانی که مقام معظم رهبری در مورد عدالت صحبت میکند، چشمانداز عدالت بیان نشده است.
برای مثال، در مورد دولت مهدوی میگوییم که در زمان امام زمان(عج) امنیتی برگزار میشود که یک خانم میتواند در شب از هر قسمت دنیا به قسمت دیگری برود و هیچ اتفاقی برایش نیفتد. این چشمانداز ملموسی است اما در این بیانیه به سیاستها اشاره شده است.
در مورد جنبشهای اجتماعی نیز از جمله اول مقام معظم رهبری استفاده میکنم که به توصیف این پدیده پرداخته شده است. چرا انقلاب اسلامی ایران رخ داد؟ یکی از علل اجتماعی آن گسترش شبکه روحانیت در دهه 1340 به بعد در کشور بود. این امر باعث شد مردم بیشتر با قرآن آشنا شوند، چشماندازی القا و تصاویری از آینده در ذهن مردم نقش ببندد. بدین ترتیب مردم به این درک رسیدند که میتوانند زندگی بهتری داشته باشند. از طرفی متوجه میشوند که وضعیت موجود با آن آرمانشهری که در قرآن بیان شده تفاوت زیادی دارد، بنابراین انقلاب میکنند.
حال در زمان کنونی جنبشی در دنیا به وجود آمده که میگوید باید به سوی جامعهای مطلوب و پایدار حرکت کنیم. جامعهای که در آن امنیت و صلح برای همه وجود داشته باشد، جامعهای که در آن محیط زیست بهصورت پایدار وجود داشته باشد. وقتی این توصیف چشماندازی بیان میشود، هر چه بهتر بتوانیم چشمانداز را تبیین کنیم، قدرت بیشتری برای حرکت بهوجود میآید. در آیندهپژوهی یک جمله نظری وجود دارد مبنی بر اینکه اگر بتوانیم آیندهای که بهدنبال آن هستیم را ببینیم، آنگاه میتوانیم برای ساختن آن قدم برداریم.
چگونه جنبشهای اجتماعی در ایران ظهور و بروز پیدا میکنند؟ نسبتی که بیانیه گام دوم با جنبشهای اجتماعی برقرار میکند چطور است؟
منتظمی: در رابطه با بحث گام دوم باید اذعان کرد که جای کار زیاد است. رهبر معظم انقلاب هم تأکید فرمودند که باید روی این بیانیه کار شود، شاید کار روی هر موضوعی را تأکید نکرده باشم اما این بیانیه جزء آن اسنادی است که باید روی آن کار شود. در خصوص جنبشهای اجتماعی در ایران باید با نگاه رهبر معظم انقلاب که ساخت تمدن اسلامی و رسیدن به تمدن اسلامی است ارتباط برقرار کرده و توجه کنیم.
وقتی صحبت از تمدن میشود، یعنی تمام اقشار جامعه در رسیدن و اتصال به این تمدن اسلامی نقش دارند. در تمدن اسلامی یکسری بندها و مواردی وجود دارد که باید مورد تحقیق و بررسی قرار بگیرند. در خصوص اسناد بالادستی که رهبر معظم انقلاب صادر میکنند و همه ادعا داریم که رویشان کمکاری شده، رهبر معظم انقلاب خواستار تکمیل آن از مردم و آحاد جامعه شدند.
مهدیان: همانطور که گفتم باید به این درک رسید که ورود بیانیه در نظامات علوم اجتماعی به چه معنایی است؟ چشمانداز برنامه عملیاتی سیاست است. برای مثال یکی از مقامات عالی کشور نامهای خطاب به مقام معظم رهبری نگاشته که این بیانیه شما را عملی و اجرایی میکنیم، اما این بیانیه اصلاً برنامه عملیاتی نیست.
اجازه دهید با یک مثال ساده توضیح دهم، میخواهید به قله کوهی برسید. رسیدن به قله چشمانداز شماست. شرایط را بررسی میکنید، برای رسیدن به هدف استراتژیها و مسیرهای مختلفی وجود دارد. خردمندی میگوید 40 سال انقلاب کردیم و این مسیر را چند بار طی کردهایم.
در این مسیر با آمریکاییها دوستی نکن، از جوانها استفاده کن. اما نمیگوید از کدام مسیر برو، کدام قله را فتح کن. چشمانداز را برای شما مشخص نمیکند، مقصد را تعیین نمیکند.
منتظمی: من با این نظر مخالفم. این یک سیاستگذاری نیست، یک مانیفست است.این تعریفی که ارائه شد کلی است. من هم با این تعریف موافقم اما نگاهم به بیانیه گام دوم این است که خطاب به جوانان بیان شده است. علت خطاب آن به جوانان، به مباحث اجتماعی و کنشگریهای اجتماعی از طریق جوانان برمیگردد.
نگاه ما به بیانیه گام دوم، نحوه نگارش و سرانجام آن بسیار مهم است. در بخش اول بیانیه گام دوم به انقلاب اسلامی، بهوجود آمدن و شکلگیری اشاره شده، سپس به مسیر طی شده و اتفاقات تاریخی کشور پرداخته شده است و بعد هم به رویدادهای آینده و جزئیات اشاره شده است. برای مثال در حوزه علم و فناوری، یا اقتصاد چه برنامهای داریم و با چه راهکاریی باید به این اهداف برسیم.
در بیانیه گام دوم به همه این موارد اشاره شده است. برای همین بیانیه گام دوم را حرکتی رو به تمدن اسلامی میدانم که با استفاده از کنشگران اجتماعی بهخصوص جوانان محقق خواهد شد. شیوه و نحوه حرکت سیستماتیک به سوی این اهداف به شکلی عالی ترسیم شده است. مخاطب این بیانیه دانشجویان و جوانان هستند، مسیر، حوزههای مورد نیاز بهبود را میشناسند. به همین دلیل تأکید شده که روی بیانیه کار، تمرکز و برنامهریزی شود. تا به جامعه اسلامی و در ادامه آن تمدن اسلامی محقق شود. به همین دلیل کنشگران و جنبشهای اجتماعی نقش بسیاری مهمی در این بیانیه خواهند داشت.
به نظر شما راهبردسازی در سیاستگذاری اتفاق میافتد؟
مهدیان: اگر بخواهیم با رویکرد آیندهپژوهی به موضوع بپردازیم، باید از مدل شکلگیری زمان آینده استفاده کنیم. اگر انسان میخواهد در زندگی خود موفق شود باید بداند که نظام هستی چگونه کار میکند و اگر بدانیم نظام هستی چگونه کار میکند، آنگاه میتوانیم آینده مورد نظر خود را بسازیم.
برای مثال قرآن دقیقاً بیان میکند که این نظام هستی به چه صورت دارد کار میکند. باید بدانیم زمان آینده چگونه شکل میگیرد. این زمان آینده بر اساس هسته گذشته است. هسته گذشتهای که الان عدم است، وجود ندارد.
این هسته در دست انسان قرار میگیرد. انسانی که دارای اختیار است. تصور کنید این هسته مثل یک کلاهک روی موشک است. اینکه این کلاهک وقتی پرتاب میشود، به کدام آینده منجر میشود، ارج و قربش بالاترمیرود. این هسته وقتی روی این موشک قرار میگیرد و به کدام آینده منجر میشود به قدرت اقدامات زمان حال ما بستگی دار. همچنین به حرکت، پارادایم و چشمانداز فکری ما بستگی دارد.
ترکیب اینها باعث حرکت به سوی آینده میشود. بعد از حرکت به سوی آینده، اختیار و قدرتی نداریم. ممکن است آیندهای که خلق میشود تکینه باشد، چرا؟ این هسته گذشته گرفتار مزرعه زمان میشود. مزرعه زمان قوانین ابدی زمان دارد. این را میتوان به عنوان فلسفه سنتهای الهی در رویکرد اسلامی یا به عنوان قوانین تاریخی طبیعت در نظر بگیریم. این امر مشخص میکند که اقدامات ما با توجه به قابلیتهای گذشته، کدام آینده را میسازد. سؤالی که مطرح میکنید را میتوان بر اساس این مدل جواب داد.
جنبشهای دانشجویی امروزی، یک تجربه زیستهای ایجاده کرده توان ایجاد نسبتی با آینده است؟ اگر نیستند چگونه میتوان در مسیر سیاستگذاری در گام دوم انقلاب اسلامی به آن برسیم و اهداف را فراهم کنیم.
منتظمی: در رابطه با جنبشهای دانشجویی اگر بخواهیم تحلیلی نباید نگاهی براساس کارهای انجام شده توسط جنیشهای دانشجویی در سالهای اول انقلاب داشتهایم. با توجه به گذر زمان، تحولات متعددی در کشور رخ داده است. جنبش دانشجویی نیز متحول شده، با مسیر هماهنگ شده و در ادامه این مسیر کارهایی را انجام میدهد.
برای مثال در خصوص بیانیه؛ موضوع تنها نوشتن یک بیانیهنیست که در دانشگاه تهران خوانده شود. در حال حاضر بیانیه به سرعت در فضای مجازی پخش میشود. به قول دوستی امروزه یک نفر میتواند در فضای مجازی به راحتی شورش کند. فضای مجازی این اختیار را در دست جنبش دانشجویی میگذارد که از آن بهترین استفاده را کند.
در دورهای نگاهی به جنبش دانشجویی حاکم شد و در نتیجه به ماجرای دفتر تحکیم وحدت ختم شد. در رویدادهای سال 78، این نگاه جنبش دانشجویی را از مردم جدا کرد. به گفته شهید بهشتی جنبش دانشجویی باید مؤذن جامعه باشد و مشکلات جامعه را بگوید. اما در آن دوره جنبش دانشجویی مؤذن یک حزب شد، مؤذن سیاسی شد و وجهه خود را از دست داد.
این اتفاق به دنبال بازیهای سیاسی رخ داد. یکی از آفتهای جنبش دانشجویی سیاستزده شدن و فاصله گرفتن از مردم است. ولی این فضا دوباره به حالت قبل و به مردم بازگشت و اکنون مشهود است.
به دلیل یک اتفاق و واقعه سیاسی مغرضانه در سال 1378 یا مصداق بیتدبیری برخی افراد، جنبش دانشجویی از بدنه جامعه کَنده شد.
فتنه 78 باعث شد که جنبش دانشجویی از جامعه کنده شود. مردمی که نگاه پیشران به جنبش دانشجویی، جامعه دانشجویی و دانشگاهی داشتند، از آن فضا فاصله گرفتند و آنها را به عنوان یک گروه خطرناک چماقبهدست که دانشگاهها را به هم میریزد و امنیت جامعه را آشفته میکنند، شناختند. متأسفانه این نگاه سیاسی باعث شد جنبش دانشجویی از جامعه کَنده شود. در حال حاضر جنبش دانشجویی در حال بازگشت به فضای قبلی است تا حرف مردم را بزند. وقتی راجع به گام دوم صحبت میکنیم، انتظار داریم و مطمئن هستیم که جنبش دانشجویی میتواند حرف بزند. چراکه جنبش دانشجویی فعلی به بدنه مردمی ورود کرده است و باید بین مردم باشد.
آیا موتورپیشران جنبشهای اجتماعی که میتواند محقق اهداف بیانیه گام دوم باشد، جنبش دانشجویی خواهد بود؟
مهدیان: افول جنبش دانشجویی میتواند به دلیل از دست دادن چشماندازشان باشد. جنبش دانشجویی در ابتدا بسیار پرحرارت بود، دلیل آن داشتن چشمانداز و تلاش برای رسیدن به آن بود.زمانی که چشمانداز را از آن میگیرید، انگیزهها برای تعقیب هم به آرامی کاهش مییابد.
منتظمی: البته من مخالف افول هستم چون جنبش دانشجویی رو به افول نیست و چشمانداز نیزدارند. شتاب نیز کم نشده بلکه طریقه آن متحول شده است. فاصلهای که با مردم گرفته شده، یک جدایی محسوب میشود، میخواهیم دوباره آن را متصل کنیم و اکنون این اتفاق در حال رخ دادن است.
مهدیان: انتقادی که دارم در حکومت فاصلهای بین دولت و مردم وجود ندارد، این یک انتقاد انحرافی است. برای مثال، میگوییم جوانها باید به کار گرفته شوند اما با چه ساختار و سازوکاری؟ دولت فعلی برآیند انتخاب مردم است. امیرکبیر حرف جالبی دارد، اینکه مقام معظم رهبری میگوید تاریخ را بخوانید، تاریخ را بعضیها تحریف میکنند، به دلیل اینکه ذهن انسان یک الگوریتم علوم شناختی دارد.
زمانی که دادهها وارد ذهن میشود از منابع مختلف اعم از محیط، شهود و ژنتیک وارد ذهن میشود. بعد از گروهبندی، نیاز به ایجاد رابطه علت و معلول بین آنها دارد. این نقشه ذهنی در ساختار مغز وجود دارد، این امر به مطالعات تاریخی انسان بستگی دارد.
باید با جامعه خودمان صادقانه برخورد کنیم. نگوییم که دولت ایراد دارد، جامعه خیلی خوب است. این یعنی دولت کاملاً از جامعه جداست. امیرکبیر گفت زمانی قبل از صدارت، فکر میکردم که اگر به صدارت برسم، اوضاع خوب میشود. بعد از رسیدن به صدرات به این نتیجه رسیدم که مملکت باید شاه خوبی داشته باشد. در حمام فین فهمید که مملکت باید مردم آگاه داشته باشد. بسیاری از این مسائل برآیند حرکت تکتک مردم کشور است که نماینده مجلس انتخاب میکند، رئیس جمهور انتخاب میکند. زمانی که اوضاع اینطوری میشود میگوید تقصیر شخص دیگری است.
چه تحلیلی میتوان بر این گفتهها داشت؟
جعفر فرمانی: میخواهم به بخش کوتاهی از فرمایشات مقام معظم رهبری استناد کنم. ایشان فرمودند که دهههای آینده، دهههای شماست و شمایید که باید کارآزموده و پرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هر چه بیشتر به آرمانهای بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی است، نزدیک کنید.
اعتقاد قلبی و تفکرم این است که از شخص رهبری، آیندهپژوهتر در این کشور نداریم. افق دید رهبری حداقل 50 الی 100 سال جلوتر از دیگران است. یعنی شخص مقام معظم رهبری نه به دلیل جایگاه ولایت بلکه شخصاً نگاه آیندهپژوهانه دارند.
ایشان با اشاره مستقیم به جوانان رسماً اعلام کردند که به تزریق نیروی جدید و تازهنفس به روند پیشرفت کار اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه نیاز داریم. به همین دلیل مخاطبان اصلی خود را جوانان قرار دادند. مثالی عرض میکنم، شما دوی امدادی را که فرض کنید، نفر اولی که شروع میکند به حرکت باید این چوبدستی را برساند به نفرات بعدی الی آخر. در واقع این اتفاق باید بیفتد تا به افق و نگاه پیش رو برسیم.
به گفته شما رهبری به صورت عام این بیانیه را فرمودند، ایشان از فرمایشات دولتی و دستوری کاری فاصله گرفته است، به صورت عام بیانیه میدهد. فاصله بینهایتی بین دولت و مردم وجود دارد.
مهدیان: میخواهم بحث انتقادی مطرح کنم، زمان انتخابات که میشود مقامات عالی و سیاستگذاران میگویند فرقی نمیکند که به چه کسی رأی بدهید همه مورد تأیید انقلاب هستند. این امر از یک سو درست است اما از جهت دیگر کار را خراب میکند. در هر انتخاباتی باید مقداری حساسیت مردم نسبت به کاندیداها را بالا برد تا انتخاب بهتری انجام دهند. این گامهای کوچک ماست که آینده را میسازد. این انتخابهای ماست که آینده را میسازد.
در حال حاضر مردم ما نماینده مجلس را به صورت مستقیم انتخاب میکند اما ممکن است نماینده بهتر را انتخاب نکنند. سیاستگذاران کلان باید به مردم بگویند درست است کاندیدها مورد تأیید ماست اما انتخاب بهترین مورد بر عهده شماست.
اگر ساختاری برای راهبرد ارائه داده نشود، سیاست است. اگر میگویند مسئولیت را به جوانان بدهید، به کدام جوان باید داده شود؟ این مسئولیتها به جوانانی داده میشود که مورد تأیید نظام دیوانسالاری است به یک جوان منتقد که داده نمیشود.
متأسفانه براساس تجربههای قبلی حتی در حوزه نظریهپردازی و امکان صحبت در خصوص برخی از موضوعات مهم نظری این چوبدستی به جوان مورد تأیید سیستم دیوانسالاری رسیده است. گویا نظریهپردازی هم جزء سیستم دیوانسالاری محسوب میشود و روشنفکران ارگانیک هم آقازادگی میخواند. این طور نیست؟
منتظمی: آقازادهمحوری دارد! شما دانشگاهها را یک دور بزنید. الان میدانیم که بهقولی آن اعضای هیئت علمی که ستارههای بالای سرشان بیشتر است، از سوی سنجش درصد قبولی میگیرند و میتوانند به راحتی قبول شوند، تغییر رشته دهند، دکتری بخوانند. مسائل و مصائبی را که ما در قبولی رشته در مقطع دکتری داریم، ندارند.
یعنی استاد ستارهدار هم داریم؟
منتظمی: استاد ستارهدار داریم اما این ستارهها متفاوت است. نکتهای در خصوص بیانیه گام دوم گفته شد که در آن راهکار و راهبرد نیست. با این مخالفم. برای مثال یک جملهای در حوزه عدالت در این بیانیه وجود دارد.
در قسمتهای بند آخر بیانیه رهبر معظم انقلاب فرمودند که در جمهوری اسلامی کسب ثروت نهتنها جرم نیست که مورد تشویق است؛ اما تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژهخواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که با بیعدالتی صورت میگیرد، به شدت ممنوع است. یعنی راهکار داده شده است.
مهدیان: نه اینکه راهکار نیست، برنامه عملیاتی نیست. حضرت آقا قبل از این بیانیه، سالهای قبل هم در مورد بحث عدالت جلسه نخبگان داشتند، چون یکی از دغدغههای اصلی کل حکومتها بحث اجرای عدالت است. در حال حاضر در جمهوری اسلامی ایران، عدالت یک ارزش است، این امر مورد تأکید حضرت آقاست.
منتظمی: این بحث کلی آن است. به مصداق اشاره میکنم. مگر توزیع منابع عمومی تاکنون صورت نگرفته است؟
مهدیان: ولیکن آیا میدانید برای گرفتن عدالت اگر به یک مرجع قضائی شکایت بکنید که در جایی عدالت رعایت نشده، حکم میدهد که این شکایت شما قابل رسیدگی نیست! چرا؟ چون میگوید قانونی مبنی بر اینکه مقام مربوطه باید به عدالت رفتار کند نداریم. یعنی اگر مدعی شوید که چرا مجوز اقتصادی را به کسی دادهاید اما به من ندادهاید. جواب میدهند چه کار داری که به او داده شده اما به شما داده نشده است.
منتظمی: به همین دلیل با حرف شما مخالفم. حضرت آقا در همین بند عدالت و مبارزه با فساد که یک نگاه به آینده است، فرمودهاند که مشکلاتی بوده، تعریفی از عدالت دادند که عدالت چطور باید باشد و گفتند شخصی که قرار است زمام امور را به دست بگیرد، منابع عمومی را درست توزیع کند، به ویژهخواری میدان ندهد، فساد را حذف کند.
مهدیان: این موارد سیاست است. میگوید شما در مسیر گام دوم انقلاب به ویژهخواری میدان ندهید ولی به نمیگوید چگونه میدان نده، برنامه عملیاتی نمیدهد. آن را یک ارزش بیان میکند.
گمان میکنم که با دو معدنکاو متفاوت روبرو شدیم که به هر کدام به یک هدف منتهی میشود، یعنی هر دو گوهر بیانیه گام دوم را از یک زاویه ارزیابی میکنید. در رابطه با جنبش دانشجویی و نقش آن در تحقق بیانیه گام دوم نظرتان چیست؟
منتظمی: جنبش دانشجویی بازوی اجرایی نیست. هیچ وقت هم نباید این نقش را داشته باشد. جنبش دانشجویی یک بازوی مطالبهگر است. جمله «دانشجو مؤذن جامعه است، اگر خواب بماند نماز امت قضا میشود» شهید بهشتی قابلیت تحلیل زیادی دارد. شغل مؤذن را میدانیم. مردم را برای نماز بیدار میکند. مردم را آگاه میکند. جنبش دانشجویی به مثابه همین مسئله است.
نقدی که در خصوص یکسری از مسائل جنبش دانشجویی وجود دارد، درگیری بیش از اندازه آن در روزمرگیها است. این روزمرگیها باعث میشود که جنبش دانشجویی نتواند به مسائل اصلی و مسائل کلی بپردازد. در حال حاضر جنبش دانشجویی تخصصیتر عمل میکند. شاهد هستیم که جنبش دانشجویی در حوزه تراریخته ورود میکند، در حوزه ساختوساز و مسکن ورود کرده و مطالبه میکند. در حوزه اقتصاد و واردات ورود میکند. این موارد همه مصداق کار تخصصی جنبش دانشجویی است که هر چقدر جلوتر میرود، تخصصیتر، قویتر و با اتصال به بدنه مردمی انجام میشود.
انتهای پیام/4107/4021/
انتهای پیام/