چرا وزارت نفت واقعیت را نمیگوید؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، وزیر نفت همه چیز را محرمانه میداند، میگوید ما آرایش جنگی به خود گرفتهایم، اما در خفا! میگوید ما دستاوردهای بزرگی داشتهایم و کارهای خوبی کردهایم، اما از بیان آنها معذوریم، اما تمام شواهدِ دیگر، از آنچه در زندگی جاری و معیشت مردم در قیمتهای وابسته به ارز اتفاق افتاده تا آمارهایی که نهادهای بینالمللی از فروش نفت ایران میدهند چیز دیگری را تأیید میکند.
اگر در صدارت ۱۴ ساله وزیر نفت، پنج پتروپالایشگاه به ظرفیت پالایشگاه ستاره خلیج فارس ساخته شدهبود، الان اصلاً امریکا قابلیت تحریم نفتی ایران را نداشت. چه کسی از ۲۰ سال پیش تاکنون با پالایشگاهسازی مخالفت کردهاست؟! چند بار طی این ۲۰ سال رهبری به پایان خامفروشی تأکید کردند و جنابعالی شخصاً و علناً مخالفت کردید؟! هرگاه ایران تحریم شد، باوجود اینکه پالایشگاههای دنیا از خرید نفت ایران امتناع ورزیدند، اما پالایشگاههای داخلی ظرفیت خود را افزایش دادند و با Utilization Rate بالای صددرصد (گاهی تا ۱۱۵ درصد نسبت به ظرفیت طراحی) کار کردند.
آخرین پالایشگاه نفت ایران یعنی پالایشگاه بندرعباس در سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ ساخته شد و بهرهبرداری نهایی آن در سال ۱۳۷۶ به انجام رسید و بلافاصله پس از آن حضرتعالی به مسند وزارت نفت نشست؛ حتی اصلاحطلبان وزارت نفت هم به این مسئله اذعان دارند که همان موقع شرکتهای اسنم پروجتی ایتالیا و چیودای ژاپن که قرارداد مهندسی و تدارکات (EP) این پالایشگاه را داشتند و همینطور شرکت اویک که پیمانکار آن بود تمنا میکردند که پالایشگاههای دیگری در ایران بسازند، اما جنابعالی یک شعار داشتید: «پالایشگاهسازی سودده نیست!»
شما مدام گفتهاید و میگویید که دولت طبق اصل ۴۴ اجازه ساخت پالایشگاه ندارد و ما ۲ میلیون بشکه مجوز ساخت پالایشگاه احداث کردهایم، اما کسی از بخش خصوصی پالایشگاه نمیسازد! شما چرا پاسخ نمیدهید که اولاً آن موقع که پالایشگاهها دولتی هم بودند و ساخت آنها وظیفه دولت بود، شما تنها کسی بودید که یک تنه مقابل آن ایستادید.
دوماً یک انتقاد هم همین است که چرا در این صنعت، «مجوزفروشی» را باب کردهاید و اتفاقاً کسانی را که میدانید قصد این کار را ندارند و فقط دنباص مجوزفروشی هستند راه میدهید؟ سوماً چرا به ماده ۴۴ قانون برنامه ششم توسعه که وظیفه «حمایت از بخش خصوصی در دریافت تسهیلات برای ساخت پالایشگاه و پتروپالایشگاه» را به عهده وزارت نفت گذاشته هیچ اشارهای نمیکنید و فقط به قول خودتان مجوز میدهید؟ چهارماً چرا به محض اینکه متوجه شدید قرارگاه خاتم الانبیاء به دانش فنی ساخت پالایشگاه دست یافته و پالایشگاه ستاره خلیج فارس را با موفقیت احداث و بهرهبرداری کردهاست، خیلی بیسروصدا مجوز احداث فاز ۴ این پالایشگاه را متوقف کردید؟ پنجماً نظرتان در مورد پروژه پالایشی سیراف چیست؟ تنها راهی که برای عدم سودده کردن پالایشگاههای میعانات گازی وجود داشت، شکستن یک پالایشگاه بزرگ به چند پالایشگاه کوچک بود که از اقتصاد مقیاس بیفتد و طبق دستور مستقیم شما و حکمی که در سال ۱۳۹۳ برای یکی از مدیران شرکت ملی پالایش و پخش زدید، پروژه سیراف با کلکسیونی از اشتباهات طراحی شد و عمداً به صورت مینی ریفاینریهای ۶۰ هزار بشکهای تعریف شد که اتفاقاً قابل ساخت نباشد و پس از آن هم دیگر سیل درخواستهای مجوز پالایشگاه میعانات گازی به بهانه نداشتن خوراک رد شود. مگر طرح پالایشی سیراف به دستور مستقیم شما طراحی نشد؟ آیا مجموعه وزارت نفت با رسوب تجربه ۱۲ ساله وزیر نفتی شما یک طراحی پالایشگاه بلد نبود؟! یا قول برخی دیگر را باور کنیم که میگویند سیراف پروژه سیاسی وزیر نفت برای فرار از فشار «عدم خام فروشی» بوده و هیچ وقت قرار نبوده که اجرا شود؟!
چرا پالایشگاهها باید لزوماً فرآورده خود را به وزارت نفت بفروشند و چرا دوباره این فرآوردهها را باید امور بینالملل صادر کند؟ چرا خود پالایشگاهها نمیتوانند فرآورده صادر کنند و در تمام دنیا قدرت برندینگ و رقابت داشته باشند؟ چرا اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفتی را بازی نمیدهید؟ چرا شرکتهای توتال و شل و اکسون موبیل برندینگ بنزین و سوخت جایگاههای افغانستان و پاکستان را قبضه کردهاند، اما شرکتهای پالایشی ما اجازه ندارند خودشان یک لیتر بنزین و گازوئیل به این کشورها صادر کنند؟ چرا بعضی از پالایشگاهها را مجبور به قاچاق فرآورده و سپس توبیخش میکنید، اما اجازه فعالیت رسمی به آنها نمیدهید؟ فروش اجباری فرآوردههای نفتی به وزارت نفت مربوط به اوایل انقلاب بود که در همه فرآوردهها کمبود داشتیم. اما اکنون در هر پنج فرآورده اصلی تبدیل به صادرکننده شدهایم. چرا پالایشگاههای موجود همیشه در تعیین قیمت خوراک نفت خام و تعیین قیمت اجباری فرآوردهها با وزارت نفت اختلاف و دعوا دارند؟ چرا مرجع اختلاف و داوری این دعاوی هم خود وزارت نفت است؟ چرا تشکیل نهاد تنظیمگر بخش پالایش و پتروشیمی سالهاست که از حد نامه نگاری شما به شرکتهای تابعه فراتر نمیرود و ارادهای برای آن وجود ندارد؟ باید قبول کرد همهچیز در انحصار وزارت نفت و در روحیه شیخوخیت مدیران نفتی متوقف کردهاست. در این زمین بازی هیچ بخش خصوصی حاضر نیست ورود و سرمایه گذاری کند.
گفتهاید که تا ۲ میلیون بشکه مجوز پالایشگاه و به اندازه ۶۰۰، ۵۰۰ هزار بشکه در روز مجوز مینی ریفاینری صادر کردهاید ولی کسی نمیسازد. این را هم بگویید که چند مینی ریفاینری معروف را چگونه به خاک سیاه نشاندهاید؟! بگویید که با مینی ریفاینریهای یزد و تبریز و ساوه و قم چه کردید؟ چطور التماس آنها بابت خوراک میعانات گازی از وزارت نفت رد شدهاست و میشود. بگویید که این واحدها تنها در سالهای ۹۱ و ۹۲ تخصیص ماهانه خوراک گرفتهبودند و کار میکردند، اما به محض امضای برجام و به محض اینکه امکان صادرات میعانات گازی توسط شرکت ملی نفت فراهم شد، خوراک آنها قطع شد!
در بخش دیگری از سخنانتان گفتهاید «مگر کل تقاضای پاکستان و افغانستان برای خرید فرآورده نفتی از ایران، چند بشکه در روز است؟ به علاوه مگر مصرف قابل تأمین افغانستان و پاکستان از ایران چند بشکه در روز است؟ ۵۰ هزار بشکه در روز هم نمیشود...» تیم پژوهشی آقای وزیر باید در مطالعات بازار خود دقت بیشتری کند. به گزارش آژانس بینالمللی انرژی (IEA) تنها واردات چهار کشور افغانستان، پاکستان، ترکیه و عراق در سال ۲۰۱۷ در سه فرآورده بنزین، گازوئیل و نفت سفید برابر ۱۴۳ میلیون لیتر در روز بودهاست که برابر ۹۰۰ هزار بشکه در روز میشود. برای تأمین این حجم از فرآورده لازم است که بیش از ۴/۱ میلیون بشکه در روز ظرفیت پتروپالایشی احداث شود. به غیر از این سه محصول، سایر فرآوردههای پتروشیمیایی و گاز مایع و قیر و... هم ظرفیت صادرات دارند و به غیر از این چهار کشور سایر کشورهای همسایه و سایر کشورهای دنیا هم ظرفیت بازاریابی و دریافت فرآورده را دارند.
منبع: جوان
انتهای پیام/4112/
انتهای پیام/