موشکهای ایرانی؛ کابوس آمریکا در منطقه
گروه سیاسی خبرگزاری آنا، سعید امینی- دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا، از زمانیکه زمام امور در این کشور را بهدست گرفت، استراتژی فشار حداکثری را بهعنوان تنها راهبرد علیه جمهوری اسلامی ایران بهکار برد. او در گام اول در 18 اردیبهشت 1397 از برجام که قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد را پشتیبان خود داشت، خارج شد، اما این تنها اقدام آمریکا در راستای استراتژی فشار حداکثری نبود؛ بلکه بهدنبال آن، تمامی شرکتهای بینالمللی که با ایران به تبادلات تجاری میپرداختند را تهدید به اعمال تحریمهای سنگین علیه آنها کرد.
همزمان با خروج آمریکا از برجام، مقامات اروپایی به جمهوری اسلامی وعده ایجاد یک سازوکار منطقی و تضمینی برای انجام مبادلات تجاری دادند تا ایران از برجام خارج نشود، اما شرکتهای اقتصادی و مالی اروپا از بیم تحریمهای آمریکا، مایل به پیوستن به این سازوکار نبودند و این اثبات کرد که اتحادیه اروپا از کمترین قدرت عمل در برابر آمریکاییها برخوردار است.
پیششرطهای مضحکانه ترامپ
پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت یکجانبه تحریمها، مایک پمپئو وزیر امور خارجه این کشور اعلام کرد که دولت متبوعش خواهان مذاکره با جمهوری اسلامی ایران است. او 12 پیششرط را برای مذاکره تعیین کرد؛ پیششرطهایی که مصداق بارز نقض برجام و اصول و قواعد بینالمللی محسوب میشود که تنها یک هدف را دنبال میکرد و آن محدودسازی قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران و تزلزل جایگاه ایران در مختصات نظام بینالملل است که کارشناسان و تحلیلگران تحولات بینالمللی طرح این پیششرطها را مضحکانه و ظالمانه عنوان کردند.
ترامپ و حلقه نزدیکش مانند جان بولتون و مایک پمپئو و سایر نزدیکان به او، با مشاهده عدم همراهی دیگر کشورها با استراتژی فشار حداکثری، عدم پذیرش پیشنهاد مذاکره از سوی جمهوری اسلامی ایران و ایستادگی و مقاومت ملت ایران اسلامی، سه فاز بعدی راهبرد فشار حداکثری یعنی تروریستی خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در 19 فروردین 1398، لغو تمامی معافیتهای تحریمی برای خریداران نفت از ایران در دوم اردیبهشت سال جاری و عدم تمدید دو معافیت انتقال آب سنگین مازاد به عمان و مبادله اورانیوم غنیشده با کیک زرد را علیه کشورمان آغاز کرد. تمامی کشورهای جهان بهجز رژیم صهیونیستی و کشورهای مرتجع عربی این اقدامات ضدایرانی آمریکا را محکوم و آن را مانع صلح و ثبات جهانی دانستند.
ترامپ و اطرافیان او که تحت تأثیر القائات لابیهای صهیونیستی و حکام مرتجع عربی قرار دارند، اخیراً با مشاهده عدم پاسخ ایران به پیشنهاد مذاکره با دولت آمریکا بر روی موضوعاتی که جزئی از منافع ملی کشورمان محسوب میشود، در رسانههای وابسته به خود، موج جدیدی از جنگ روانی را علیه کشورمان آغاز کردهاند. اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن به خلیج فارس و اعزام دو ناو دیگر به این منطقه، تشدید فضای جنگ نرم، طرح اتهامات واهی و بالا بردن درجه هشدار امنیتی به دیپلماتهایشان که در عراق و یا سایر کشورهای عربی منطقه مستقر هستند در این چارچوب قابل تأمل است.
«تیم ب» یا تیم مرگ برای ترامپ؟
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان این دسیسهها و توطئهها را حاصل توافق فکری «تیم ب» عنوان کرد که در واقع این تیم متشکل از جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید، محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی، محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس است.
«تیم ب» بهدنبال این است تا دونالد ترامپ را به سمت جنگ با جمهوری اسلامی ایران سوق دهد و برای تحقق این هدف از هیچ ابزاری چه در حوزه جنگ نرم و حتی چه در حوزه خرابکاریهای امنیتی دریغ نمیکند و اتهاماتی که ساخته و پرداخته اذهان پریشان آنهاست را مطرح ساخته که اخیراً تلاش کردهاند تا حادثه مبهم بندر فجیره که در آن چهار نفتکش اماراتی منفجر شده را به جمهوری اسلامی ایران پیوند بزنند.
تمامی این اقدامات که آمریکاییها و ایادی آن در منطقه آغاز کردهاند، در واقع فقط نوعی جنگ روانی و فراهمکننده مقدمات جنگ سخت است تا ترامپ را مجبور سازند قوای نظامی کشورش را رهسپار سختترین نبرد نظامی جهان با قدرتمندترین کشور منطقه و برهمزننده نقشههای شوم عناصر ناامنکننده امنیت منطقهای کند.
آیا جنگ میشود؟
در روزهای اخیر که رسانههای خارجی بر طبل جنگ میکوبیدند، این سؤال در ذهن ایرانیان و کارشناسان داخلی و خارجی مطرح شد؛ آیا میان ایران و آمریکا جنگ خواهد شد؟ سؤالی که ذهن همه را به خود مشغول کرده بود. در حالی که روزبهروز بر ابهامات این سؤال و بر دامنه سایر پرسشهای امنیتی افزوده میشد، رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتشان که همیشه امید را به جامعه تزریق میکنند، فرمودند: نه جنگ میشود و نه مذاکره خواهیم کرد. مشاهده چنین صراحت کلامی از جانب فرمانده معظم کل قوا، قابل تفسیر و تحلیل است؛ زیرا ایشان نگاه جامعتر و عینیتر نسبت به سایر مسئولان نظام و عموم مردم در خصوص مسائل امنیتی و منطقهای دارند. در واقع رهبر معظم انقلاب قدرت نظامی کشورمان را عامل اصلی پوچ بودن تهدیدات از جانب دشمنان ایران اسلامی میدانند.
سرزمین ایران، امروز در اوج قدرت دفاعی که هیچگاه تاریخ معاصر کشورمان آن را شاهد نبود، قرار دارد. اما از آنجاکه رهبر معظم انقلاب نفوذ استراتژیک و قدرت نظامی کشورمان را بهعنوان مهمترین عامل بازدارنده مطرح میکنند، این سؤال مطرح میشود که دشمنان از کدام تسلیحات نظامی جمهوری اسلامی ایران بیشتر واهمه دارند که نمیتوانند اقدام نظامی علیه کشورمان انجام دهند؟
موشکهایی که کابوس آمریکاییها شده است
تأکید فرمانده معظم کل قوا بر روی توان موشکی کشورمان است که میتواند تا اهدافی با بُرد دو هزار کیلومتر را مورد اصابت قرار دهد؛ لذا هدف اصلی نگارنده این گزارش این است تا کمی درباره بخش کوچکی از توان نظامی کشورمان یعنی بُعد موشکی توضیحاتی ارائه دهد.
1-موشک دوربُرد عماد
موشک عماد نخستین موشک دوربرد جمهوری اسلامی ایران با قابلیت هدایت و کنترل تا لحظه اصابت به هدف بوده که قادر است اهداف موردنظر را با دقت بالا مورد اصابت قرار داده و بهطور کامل منهدم کند.
این موشک از نوع زمین به زمین است و با برد حدود هزار و ۶۵۰ کیلومتر در زمره موشکهایی با برد بلند قرار میگیرد. همچنین وزن «عماد» حدود ۱۷ هزار و ۵۰۰ کیلوگرم و وزن سرجنگی آن حدود ۷۵۰ کیلوگرم است. طول این موشک 5/15 متر و قطر آن ۱/۲۵ سانتیمتر است و از سوخت مایع تغذیه میکند.
2- موشک دوربُرد خرمشهر
موشک خرمشهر پیشرفتهترین سلاح ساختهشده توسط دانشمندان جوان سرزمینمان به حساب میآید. این موشک از همان ابتدای رونمایی، مورد توجه رسانههای بیگانه قرار گرفت و برخی از آنها این موشک پیشرفته بالستیکی را سیلی محکمی به صورت «دونالد ترامپ» و رژیم صهیونیستی توصیف کردند.
موشک خرمشهر در دسته بالستیکهای دوربرد زمین به زمین قرار دارد که با بُرد دو هزار کیلومتر میتواند هر تهدیدی را صدها کیلومتر ورای مرزهای کشورمان خنثی کند. همچنین این موشک ۱۹ هزار و ۵۰۰ کیلوگرم وزن دارد که هزار و ۵۰۰ کیلوگرم از وزن آن به سرجنگی اختصاص یافته است.
طول موشک خرمشهر حدود ۱۳ متر و قطر آن ۱۵۰ سانتیمتر است که از سوخت مایع تغذیه میکند.
3- موشک دوربُرد قدر
موشک برد بلند قدر، نسخه تکاملیافته شهاب ۳ با دقت و قدرت تخریب بالاست. این موشک قابلیت جدایش سرجنگی را دارد که برای اهداف ثابت به کار برده میشود و قابلیت پرتاب از انواع سکوهای ثابت و متحرک را دارد.
موشک قدر از نوع زمین به زمین بوده و در زمره موشکهای دوربرد با برد هزار و ۹۵۰ کیلومتر محسوب میشود.
وزن این موشک هزار و ۷۲۰ کیلوگرم و وزن سرجنگی آن ۶۵۰ کیلوگرم است. همچنین «قدر» با طول حدود ۱۵/۸۶ متر و قطر ۱/۲۵ متر از سوخت مایع تغذیه میکند.
4- موشک سجیل
مهمترین ابزار دکترین نظامی ایران؛ حجم وسیع موشکهای بالستیک ایران است. شناختهترین نوع موشکهای بالستیک از خانواده شهاب هستند. سجیل نسلی از موشکهای بالستیک جمهوری اسلامی ایران است. این موشک زمینبهزمین دو مرحلهای، دو موتور سوخت جامد مرکب و بیش از دو هزار و 500 کیلومتر بُرد دارد که در سال 2008 مورد آزمایش قرار گرفته است. موشک سجیل برخلاف موشکهای شهاب، با سوخت جامد تا حد قابل توجهی زمان پرتاب را کمتر و قدرت مانور را افزایش داده است.
موشک سجیلِ دو برای نخستینبار در سال 2009 مورد آزمایش قرار گرفت که توانایی بُرد دو هزار 510 کیلومتر با حمل کلاهک سه مخروطی به میزان 650 کیلومتر را دارد. این میزان میتواند از هزار تا دو هزار کیلومتر ارتقا پیدا کند. بزرگترین دستاورد در موشکهای بالستیک از بُعد دقت را میتوان مربوط به موشک سجیل دو دانست که در مقایسه با سجیل یک؛ به سیستم ناوبری جدید و سنسورهای دقیق و پیشرفته مجهز است.
5-هویزه 8
«هویزه 8»، موشک کروز با برد زمینی است. این موشک که هزار و ۳۵۰ کیلومتر بُرد پروازی دارد با برد هزار و ۲۰۰ کیلومتر آزمایش موفقی پس داده است. موشک «هویزه» بومی و ایرانی دارای ویژگیهای خاص و بسیار پیشرفتهای است؛ «آمادهسازی و واکنش سریع، ارتفاع پروازی پایین، دقت بالای ناوبری و اصابت به هدف و قدرت تخریب زیاد» از ویژگیهای برجسته موشک کروز هویزه است.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که برخی از رسانههای داخلی و خارجی که دو راهی «جنگ و صلح» را مدام مطرح میکنند، بهتر است در تحلیلهایشان نیمنگاهی هم به توان نظامی جمهوری اسلامی داشته باشند تا بدانند که عدم اقدام نظامی آمریکا علیه کشورمان در کنار عوامل همبستگی و انسجام ملی و نفوذ استراتژیک جمهوری اسلامی به عامل نظامی و قدرت بازدارندگی کشورمان باز میگردد.
انتهای پیام/4079/ن
انتهای پیام/