حالا وقت لجبازی نيست
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، ازجمله اصول مدیریتی یكی هم این است كه یك مدیر خوب همه فكرهایش را قبل از تصمیم صورت میدهد اما وقتی به تصمیم رسید با قاطعیت آن را اجرا میكند و عقبنشینی هم نمیكند. این حرف بالاصول درست است اما در ایران چون معمولاً بسیاری از تصمیماتی كه در سطح مدیریت كلان گرفته میشود عقبه كارشناسی و محاسباتی و اندیشهای محكمی ندارد و ممكن است اصرار بر آن بر دامنه خسارت بیفزاید بهتر است كه به اصل دیگری در مدیریت و اخلاق مدیریت كه ضمناً آموزههای معرفتی و دینی هم موّید آن است توجه كنیم و آن اینكه اگر تصمیم اشتباهی گرفتیم و در عمل نتیجهاش را هم دیدیم لجبازی نكنیم و حتی اگر غرورمان اجازه نمیدهد كه عذرخواهی كنیم لااقل به اصلاح اشتباه بپردازیم. سال گذشته، تعیین دستوری نرخ ارز، تخصیص میلیاردها دلار ارز ذیقیمت كشور در شرایط تحریم به صدها و هزاران كالای غیرضروری، و ایجاد رانت و فساد و سوءاستفاده گسترده كه دهها هزار میلیارد تومان را نصیبت واسطهها و دلالان و رانتخوارها كرد، ازجمله تصمیمات مدیریتی دولت بود كه خسارات فراوانی به بار آورد اما ندیدیم كه مسئولی بابت آن عذرخواهی كند. اما همینکه به اشتباه، گرچه غیرمستقیم، اعتراف كردند و آن سیاست اصلاح شد باز جای شكرش باقی است اما همچنان اشتباهات دیگری در همین شرایط سخت و دشوار تحریم و رشد وحشتناك و بیضابطه فاصلههای طبقاتی، با لجاجت و شاید هم لختی و ناتوانی و بیتصمیمی و تقریباً مشابه همان اشتباه گذشته در حال تكرار و استمرار است. اخیراً مركز پژوهشهای مجلس اعلام كرده است كه سیاست تخصیص ارز ترجیحی به كالاهای اساسی بهجای اینكه موجب كمك به اقشار ضعیف و كاهش توّرم در بخش كالاهای اساسی شود اما تنها در همین 35 قلم كالای اساسی كه ارز ترجیحی دریافت كردهاند موجب تورم 50 درصدی شده است. براساس این گزارش كالاهای اساسی كه ارز ترجیحی گرفتهاند در سال 97 بین 47 تا 53 درصد تورم را تجربه كردند درحالیکه میزان تورم سایر كالاها كه از ارز ارزان استفاده نكردند نزدیك 85 درصد بوده است.
یعنی باوجوداینکه دولت میلیاردها دلار ارز به قیمت4200 تومان برای جلوگیری از افزایش قیمت آنها اختصاص داده و قاعدتاً این كالاها حداكثر باید ده درصد گران میشد، اما مردم آنها را 50 درصد گرانتر از گذشته خریدهاند! به زبان ساده دولت از كیسه بیتالمال یعنی مردم میلیاردها دلار هزینه كرده اما سود آن نصیب مردم نشده بلكه عدهای دلال و واسطه و گردنکلفت و آقازاده و ژن خوب و «بروبچ» و فامیل و دولت و آشنا و رند و زرنگ و ... ارز ارزان گرفتند تا جنس ارزان به دست مستضعفان برسانند اما دیدند كه حیف است مستضعفان بدعادت شوند و حال كه مقامات چنین اهل بذل و عنایتاند و حواسشان هم به چیزی نیست و هرکیهرکی است چهبهتر كه به استضعاف خود و اهل و فامیل و بستگان در ینگهدنیا و آنطرف آب پایان دهند و دنیایی آباد كنند و به ریش ما بخندند...
بگذریم كه یکوقت كار مقاله به مضحكه نكشد و اصل مطلب شهید نشود.
بههرحال نتیجه بررسی این مركز نشان میدهد كه استمرار پرداخت ارز ترجیحی به این شكل فعلی به بهانه كمك به مردم برای تأمین ارزان كالاهای اساسی، چیزی جز حیفومیل بیتالمال و رشد فساد و رانت نیست و بازهم تأكید كرده كه حتماً باید این شیوه عوض شود مثلاً نظام كوپنی توزیع سنتی این بار بهصورت الكترونیكی راهاندازی گردد و ... اما معلوم نیست كه به چه دلیل دولت اصرار دارد كه همچنان به این روند اشتباه ادامه دهد. بدون تردید حذف ارز چند نرخی و حذف یارانه كالاهای اساسی و توزیع مستقیم این یارانه بهحساب مردم هرچه كه باشد و هر بدی كه داشته باشد حتی بازگشت بهنظام كوپنی از وضعیت و روند فعلی بهمراتب بهتر است كه هم دولت ارز مفت بدهد و هم مردم كالای گران بخرند و هم عدهای رانتخوار و دلال و واسطه هرروز چاق و چاقتر شوند. به چه دلیل دولت باید همچنان لجبازی كند و به این سیاست غلط ادامه دهد؟
در مورد كارت سوخت هم وزارت نفت با حذف كارت سوخت و نظام سهمیهبندی مرتكب اشتباه شد و حال باوجوداینکه مدتهاست متوجه شده كه نمیشود به این اشتباه ادامه داد هنوز لجبازی میكند و در اجباری كردن كارت سوخت و تعیین نظام سهمیهبندی تأخیر روا میدارد و امروز و فردا میكند و مجلس هم متأسفانه با اقدام برای جلوگیری از اصلاح قیمت و سهمیهبندی كردن آن به نوع و شكل دیگری لجبازی میكند و این قطار كج و لج را گویی توقفی نیست.
برای آنكه بدانیم و بفهمیم رشد فاصلههای طبقاتی كه بیش از هر چیز محصول همین شرایط رانتی موجود در اقتصاد ایران است چه بلایی بر سر مردم طبقه متوسط و ضعیف آورده، به این آمار نهچندان خوشایند هم توجه كنیم كه بر اساس اعلام مركز آمار ایران برآوردها از نرخ فقر نشان میدهد درحالیکه در سال 96 حدود 16 درصد از جمعیت كشور در زیرخط فقر مطلق قرار داشتند در پایان سال 97 این رقم به حدود 24 تا 40 درصد جمعیت افزایشیافته است.
و درست در همین شرایط سختی و دشواری فقر بد نیست بدانیم كه در همین سال97 طبق برآوردهای كارشناسان و آمارهای اعلامشده، حدود 200 هزار میلیارد تومان رانت نصیب عدهای معدود شركت و شخص حقیقی و حقوقی بابت دریافت ارز ترجیحی و فروش كالا به نرخ آزاد و یا عدم واردات كالا و خروج آن از كشور و یا بازنگرداندن ارز دولتی و خلاصه سود ناشی از مابهالتفاوت ارز دولتی و آزاد، شده است. كوته سخن آنكه عزیزان و سروران گرامی، به خدا در این اوضاعواحوال سخت و دشوار اقتصادی وقت لجبازی نیست.
منبع:اطلاعات
انتهای پیام/4112/
انتهای پیام/