دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
24 ارديبهشت 1398 - 09:06
دکتر عباس خسروانی

دوگانه جنگ و صلح

پدیده تحریم و جنگ مسئله جدیدی نیست و صرفاً برای سرپوش گذاشتن بر برخی ناکامی‌ها و ناتوانی‌ها در حل مشکلات امروز کشور است.
کد خبر : 381122
c3a50b79-2d67-4177-81d7-c2f545b48dcf.jpg

گروه سیاسی خبرگزاری آنا، موضوع جنگ و حضور ناوهای آمریکایی در خلیج‌فارس که این روزها در فضای رسانه‌ای کشور از آن سخن گفته می‌شود، برای مردم ایران موضوع تازه‌ای نیست و ۴۰ سال است که کشور ما با مقوله جنگ و تحریم عجین است. به طوری که می‌توان ادعا کرد تهدید نظامی علیه ایران سابقه‌ای به قدمت انقلاب اسلامی دارد. از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی بزرگ‌ترین حامی منطقه‌ای آمریکا در منطقه، آن‌ها تهدیدات خود را آغاز کردند.


در سال‌های گذشته نیز بارها آمریکایی‌ها به بهانه‌های مختلف مثل پرونده هسته‌ای، حقوق بشر و ... ایران را به حمله نظامی تهدید کرده اما همیشه این تهدیدات در حد یک بلوف سیاسی باقی ماند. آمریکایی‌ها با اتکا به قدرت نظامی خود همیشه این امتیاز را برای خود در نظر داشتند که دیدگاه‌های خود را بر دولت‌ها و ملت‌های جهان تحمیل کنند و در صورت هرگونه مقاومت به گزینه نظامی روی آورند. این رژیم در لشکرکشی به کشورها و در کشتار انسان‌های بی‌گناه سابقه طولانی دارد.


اگرچه آمریکایی‌ها با قدرت نظامی تا حدی توانسته‌اند خواسته‌های خود را به دیگران تحمیل کنند اما در برخورد با جمهوری اسلامی ایران شکست‌های متعددی را تجربه کرده‌اند. آنان از روش‌های مختلف از جمله تحریم‌های سنگین اقتصادی، سیاسی و تهدیدات نظامی برای تغییر مسیر انقلاب اسلامی استفاده کرده‌اند؛ اما هیچ‌گاه نتوانسته‌اند به اهداف خود دست پیدا کنند. ولی آنان همچنان بر روش‌های شکست خورده خود اصرار دارند. مردم ایران نیز با کوله باری از تجربه مبارزاتی با آمریکا واکنش خوبی به موضوع نشان دادند.


 به لحاظ اجتماعی مردم اعتنایی به پدیده جنگ و تحریم ندارند و این موضوع برای آن‌ها به شکل یک طنز درآمده است و به جای مردم، برخی از مسئولان نگران شده‌اند. آمریکایی که امروز صحبت از جنگ می‌کند و از روی میز بودن گزینه جنگ سخن می‌گوید، طبق تمام برآوردهای علمی و منطقی‌ای که در سطح دنیا و مراکز استراتژیک دنیا صورت گرفته است به‌هیچ‌وجه توان و اراده آغاز یک جنگ جدید در منطقه را ندارد به طوری که آن‌ها نه‌تنها در حوزه نظامی، بلکه در حوزه سیاست داخلی و منطقه‌ای نیز هیچ اجماعی برای آغاز یک جنگ بزرگ در منطقه را به دنبال خود ندارد. مردم مثل گذشته به حاکمان خود اعتماد ندارند. آنان هنوز دروغ‌های بوش پسر را از یاد نبرده‌اند که به بهانه‌های واهی به عراق و افغانستان حمله کرد و جان بسیاری از انسان‌های بی‌گناه و همچنین جان بسیاری از سربازان آمریکایی را گرفت و اسباب خشم و انزجار مردم را از حمله نظامی و لشکرکشی‌های دولت این کشور به نقاط مختلف جهان  برانگیخت.


 امروز اگرچه آمریکایی‌ها از حمله نظامی سخن می‌گویند اما نباید فراموش کرد که تبعات دو جنگ ویرانگر و بی‌حاصل در عراق و افغانستان هنوز دامان آن‌ها را رها نکرده و از این ناحیه بارها حیثیت خود را به باد داده‌اند. امروز آمریکا از بدهکارترین کشورهای دنیاست و وضعیت اقتصادی بغرنج این کشور منجر به بروز تظاهرات و اعتراضات گسترده مردمی در گوشه و کنار این کشور شده است. مشکلات داخلی این کشور آن‌قدر زیاد است که سردمداران آن توان فکر کردن و سازمان‌دهی یک جنگ بزرگ علیه قدرت منطقه‌ای به نام ایران را ندارند. حمله نظامی به ایران نه تنها برای آمریکا تبعات سنگین اقتصادی در بردارد بلکه برای جهانیان نیز مضر و زیان‌آور است.


اغلب سیاست‌مداران عاقل آمریکایی با دیدگاه‌های ترامپ در این زمینه موافق نیستند و حتی تاکنون هیچ مقام نظامی عاقلی در آمریکا از جنگ صحبت نکرده است. حدود ۴ ماه است که دولت ترامپ، وزیر دفاع ندارد و این نشان می‌دهد که سیاست‌های شخص ترامپ به‌هیچ‌وجه مورد قبول نظامیان و بزرگان ارتش آمریکا نیست و آن‌ها قطعاً پدیده و گزینه جنگ را نمی‌پسندند و حتی جناح‌های سیاسی مخالف ترامپ هم به این پدیده تن نمی‌دهند. سیاست جنگ آمریکا در منطقه طی سال‌های گذشته کاملاً شکست‌خورده است که نمونه آخر آن جنگ اخیری بود که صهیونیست‌ها علیه غزه و مناطق فلسطین آغاز کردند و ظرف ۲۴ ساعت صهیونیست‌ها اعلام آتش‌بس کردند و نتیجه‌اش عقب‌نشینی بود که این در تاریخ نبرد بین صهیونیست‌ها و جبهه مقاومت کم‌نظیر است.


رژیم آمریکا برای آغاز یک جنگ جدید باید اعضای کنگره را با خود همراه کند. امروز دولت آمریکا با توجه به شرایط اقتصادی موجود و همچنین تجربه تلخ دو جنگ عراق و افغانستان قادر به همراه‌سازی افکار عمومی برای حمله به ایران نیست. مردم آمریکا دیگر دروغ‌های دولتمردان خود را باور نخواهند کرد و حاضر به تحمل کشته شدن فرزندان خود در جنگ‌های بی‌حاصل و بی‌ثمر و ماجراجویانه نیستند. آمریکا نه تنها باید افکار عمومی درون جامعه خود را برای به راه انداختن یک جنگ نظامی دیگر با خود همراه کند  بلکه می‌بایست افکار عمومی جهان را نیز متقاعد کند.


در بحث حمله به عراق و یک چنین دولتی و سیستمی با حامیان منطق‌هایش مانند عربستان که سال‌هاست در یمن زمین‌گیر شده است و همچنین با توجه به شکست طرح داعش همه این‌ها نشان می‌دهد که به‌هیچ‌وجه، تصوری برای آغاز یک جنگ در منطقه وجود ندارد و ما  نباید در این حوزه بزرگ‌نمایی کنیم و دشمن را برای مردم بزرگ جلوه بدهیم. ایران مانند عراق، افغانستان و یمن و.. نیست. امروز ارتش و سپاه ایران یکی از قوی‌ترین نیروهای نظامی دنیا هستند و طی سال‌های اخیر نشان داده که نفوذ بسیاری در منطقه دارد و آمریکایی‌ها در منطقه صرفاً با یک کشور به نام ایران مواجه نیستند. امروز نفوذ استراتژیک ایران و عمق استراتژیک آن در بسیاری از مناطق جهان دارای قدرت است و در بسیاری از کشورها نفوذهای معنوی دارد.


در بسیاری از اهداف منطقه‌ای موفق بودیم و همه این‌ها نشان می‌دهد که ایران یک حریف کوچکی برای مبارزه نیست؛ پس گزینه جنگ، گزینه مطرحی نیست. گزینه حمله نظامی به جمهوری اسلامی ایران یک بلوف سیاسی است که حتی فکر کردن به آن برای آمریکا و هم‌پیمانانش دردآور است. واقعیت این است که حمله به ایران برای آمریکا، اسرائیل و یا هر کشور دیگری به منزله یک خطای بزرگ استراتژیک است و به نظر می‌رسد که در دولت ایالات متحده آمریکا هنوز عقلایی وجود دارند که گزینه جنگ را احمقانه بدانند. امروز هدفی که از طرح دوگانه جنگ و صلح در فضای رسانه‌ای مطرح می‌شود ارعاب جامعه ایرانی، ارعاب مسئولین و فشار شدید روی مردم و یک نوع جنگ روانی در جامعه ایرانی است تا ایران را دوباره پای میز مذاکره بکشانند. چون آمریکایی‌ها تجربه‌ای در مورد مذاکرات دارند و دیدند که می‌توانند امتیازات خیلی زیادی را از ایران بگیرند. امروز برای کسب امتیازات مضاعف از جمهوری اسلامی ایران طرح دوگانه جنگ و صلح را مطرح می‌کنند تا یک‌بار دیگر بحث مذاکره را مطرح کنند و ما در پای میز مذاکره امتیازات بیشتری را به آن‌ها بدهیم.


امروز بسیاری از مشکلات ما در حوزه اقتصاد و معیشت قابل ربط دادن به پدیده تحریم و جنگ نیست. امروز راه‌حل مشکلات ایران در داخل ایران است و نه در پای میز مذاکره و توافق برای امتیاز دادن به دولت‌های بیگانه. امروز جنگ اصلی ایران جنگ اراده‌هاست یعنی باید در جنگ اراده‌ها خودمان را تقویت کنیم و در این جنگ به پیروزی برسیم. اراده برای ساختن ایران و برای پیشرفت ایران و برای عبور از مشکلاتی که امروز با آن گریبان گیر هستیم.


تصور می‌شود که این اراده هنوز در سطح مسئولین و کسانی که متصدی این امور هستند شکل نگرفته است و به‌جای اراده برای حل مشکلات، راه حل آن را پای میز مذاکرات و توافقات می‌بینند که این هم خوشبختانه در تاریخ جمهوری اسلامی تجربه شد و نتایجش را مردم دیدند. راه‌حل مشکلات کشور در داخل است. مردم را باید آگاه کنیم که حل مشکلات توسط خودمان انجام می‌شود. می‌توانیم این مشکلات را مانند دوره‌های گذشته پشت سر بگذاریم. لذا پدیده تحریم و جنگ مسئله جدیدی نیست و صرفاً برای سرپوش گذاشتن روی برخی ناکامی‌ها و ناتوانی‌ها در حل مشکلات امروز کشور است.


انتهای پیام/4/ن


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب