دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
28 آذر 1397 - 14:34
عباس خسروانی

حل مسائل کشور، در گرو هم‌افزایی حوزه و دانشگاه

در جامعه‌ای که حوزه و دانشگاه مسیر خود را بروند و دغدغه خود را داشته باشند و به دغدغه مشترک از مسائل کشور نرسیده‌اند تحقق تمدن نوین اسلامی دور از ذهن است.
کد خبر : 345698
IMG_20181219_142836_034.jpg

گروه سیاسی خبرگزاری آنا، سالروز شهادت حضرت آیت‌الله مفتح در تاریخ انقلاب اسلامی ایران به نمادی برای وحدت دو نهاد اثرگذار یعنی حوزه و دانشگاه تبدیل شده است. دو نهادی که ممکن بود پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسیر جدایی و تقابل را دنبال کنند اما با هوشیاری رهبر بصیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) و شخصیت‌های بزرگی چون شهید مطهری و شهید مفتح این دو نهاد ارزشمند و تمدن‌ساز، مسیر همراهی را طی کردند و در دام تقابل‌های بی مبنا و حاشیه‌ای نیفتادند.


تلاش‌های این مجاهدان دانشمند بود که باعث شد حوزه و دانشگاه در انقلاب و پس از انقلاب در کنار یکدیگر نقش‌آفرینی کنند و وقت و انرژی و پتانسیل‌ خود را صرف تقابل و در بهترین حالت بی‌توجهی به یکدیگر نکنند. انقلاب اسلامی ایران برای رسیدن به اهداف و آرمان‌های بلند خود نیازمند این دو نهاد بنیادین است و اهداف ترسیم شده جز با همراهی و همدلی حوزه و دانشگاه به‌عنوان تولید کنندگان علم و معرفت امکان‌پذیر نخواهد بود.


هرگونه خلل یا خلاء در تعامل سازنده این دو نهاد معرفتی و علمی به تأخیر در تحقق اهداف و یا انحراف از مسیر انقلاب و آرمان‌هایش منجر خواهد شد. جنس آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی به‌گونه‌ای نیست که بتوان با تکیه صرف بر نهاد علم و یا نهاد دین آن‌ها را محقق کرد. تکیه صرف بر نهاد دانشگاه و فتح قله‌های علم و فناوری بدون همراهی و هماهنگی با نهاد دین و بدون معیار و معرفت دینی در بهترین حالت ایران اسلامی را به یک کشور اروپایی تبدیل خواهد کرد که در مظاهر مادی و دنیوی رشد چشمگیر خواهد کرد اما انقلاب اسلامی حادثه‌ای بود که حرف تازه‌ای برای عالم و بشر دارد و قرار نبود و نیست که دنباله‌رو و خواهان رسیدن به پیشرفت‌های صرف مادی باشد.


از سوی دیگر تکیه صرف بر حوزه و معارف دینی بدون پرداختن به علوم روز دنیا و فناوری‌های پیشرفته بشری کمکی به تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی نخواهد کرد. ایران اسلامی به دنبال رسیدن به پیشرفت و توسعه‌ای همه‌جانبه است که در آن شاخص هایی چون عدالت، اخلاق و تعالی انسانی می‌درخشد و آسایش انسان مدنظر است. ما به دنبال ساختن ایرانی هستیم که ضمن دستیابی به قله‌های علم و فناوری، عنصر معنویت و تحقق ارزش‌های الهی را مدنظر قرار می‌دهد. قطعاً رسیدن به چنین جامعه‌ای صرفاً با تکیه بر علوم حوزوی و یا با رشد علمی و صنعتی و دستیابی به فناوری‌های پیشرفته امکان‌پذیر نخواهد بود. از آنجا که ایران اسلامی تحقق تمدن نوین اسلامی را هدف‌گذاری کرده است، پیوند بین دو نهاد معرفتی حوزه و دانشگاه امری ضروری است.


رسیدن به تمدن نوین اسلامی از مسیر همدلی، همراهی و همکاری حوزه و دانشگاه می‌گذرد. در جامعه‌ای که حوزه و دانشگاه مسیر خود را بروند و دغدغه خود را داشته باشند و به یک فهم مشترک و دغدغه مشترک از مسائل کشور نرسیده‌اند تحقق تمدن نوین اسلامی دور از ذهن است. امروز جامعه ایرانی با مسائل متعدد و پیچیده‌ای روبه‌روست که برای حل آن‌ها نیازمند ابداع، نوآوری و روحیه خلاق هستیم. تجربه نشان داده  که راه‌های تجربه شده و حتی راهکارهای در حال اجرا توان و کارآمدی کافی را برای حل مسائل امروز کشور ندارند. ما برای رسیدن به قله‌های پیشرفت و تحقق جامعه نمونه اسلامی و تمدن نوین اسلامی باید بتوانیم از چالش‌های موجود و پیش روی کشور بگذریم و مسائل امروز اعم از مسائل اقتصادی و اجتماعی را که چرخ‌های حرکت کشور به سمت پیشرفت را کند کرده است حل کنیم.


به نظر می‌رسد حل این مسائل در جامعه ایران بدون همکاری و همراهی دو نهاد معرفتی یعنی حوزه و دانشگاه امکان‌پذیر نخواهد بود. دانشگاه به تنهایی قادر به حل مسائل اقتصادی و اجتماعی نیست و راهکارهای ارائه شده هر چند علمی و تخصصی اما قابلیت اجرایی شدن در جامعه ایرانی اسلامی را ندارد. لذا ما به نهاد حوزه و نهاد دین و معارف دینی در کنار دانشگاه نیاز مبرم داریم. نهاد حوزه و دانشگاه باید کارآمدی خود را در حل مشترک مسائل امروز کشور به نمایش بگذارند. بر همین اساس و به دلیل وجود همین ضروریات باید ایده وحدت حوزه و دانشگاه به یک مسئله در سطح حاکمیت و نخبگان تبدیل شود و نگاه به این مسئله باید نگاهی استراتژیک و عالمانه باشد و از برخوردهای احساسی و شعاری به این مسئله پرهیز شود. حل مشکلات کشور و هموار نمودن مسیر پیشرفت ایران اسلامی جز از مسیر وحدت حوزه و دانشگاه نمی‌گذرد.


متأسفانه آنچه امروز در خصوص وحدت راهبردی این دو نهاد در جهت تحقق تمدن نوین اسلامی مشاهده می‌شود در حد یک کار اداری است، به‌طوری‌که عده‌ای از حوزه در دانشگاه و عده‌ای از دانشگاه با حوزه‌های علمیه در ارتباطند اما این همکاری فقط در راستای رفع نیازهای روزمره خودشان است و متأسفانه هنوز در راستای آن هدف و آرمان متعالی اقدامی اثرگذار صورت نگرفته است. امروز این آرمان بلند انقلاب اسلامی زیر آوار شعارهای احساسی و تبلیغی و برخی اقدامات نمایشی همچون مصاحبه و برپایی همایش‌ها و صدور بیانیه به فراموشی سپرده‌شده است. وحدت حوزه و دانشگاه که از سوی علمای بزرگ و انقلابیون طراز اول مطرح شد دارای یک عمق استراتژیک است که عدم فهم درست آن باعث شده که عملاً این آرمان راهبردی انقلاب تحقق نیابد و اسفناک تر آنکه برداشت‌های سطحی از آن، اصل ماجرا را دچار تحریف کرده است. حقیقت و اصل و هدف غایی ایده وحدت حوزه و دانشگاه این است که این دو نهاد علمی به لحاظ مبانی و نوع نگاه به وجود، به لحاظ معرفت‌شناسی و به لحاظ ارزش‌شناختی و همچنین نوع نگاه به هستی به یکدیگر نزدیک شوند. اما شواهد نشان می‌دهد که نهادها و شخصیت‌های مسئول در این خصوص به‌جای انجام کارهای عمیق علمی در این خصوص و فهم و درک درست از این ماجرا و سپس انتقال این فهم و تبیین و تشریح آن و درنتیجه ارائه راهکارهای تحقق آن به کارهای نمایشی و تبلیغی می‌پردازند.


وظیفه نخبگان جامعه است که تلاش خود را برای وحدت حوزه و دانشگاه به‌عنوان یک ضرورت تمدنی و گفتمانی به منظور نزدیکی در مبانی معرفتی، منطق معرفتی، غایت گزینی و.. به‌کار ببندند و جهت‌گیری‌های این دو نهاد را به سمت تحقق جامعه نمونه اسلامی و تمدن نوین اسلامی سوق دهند و تمام انرژی و پتانسیل‌های موجود را در یک جهت و با سیاست هم‌افزایی هماهنگ کنند.


عباس خسروانی


انتهای پیام/4071/ن


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب