بدیلی نظری در حوزه کارگری
گروه سیاسی خبرگزاری آنا، مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با کارگران سراسر کشور به تبیین جایگاه کار و کارگر در نظام اسلامی پرداختند. نگاهی که امروز جامعهٔ کارگری نه تنها در ایران بلکه در جهان به آن احتیاج دارد و میتوان نسخه شفابخش مشکلات کار و تولید و کارگران را از دل اندیشههای اسلامی دریافت کرد. سالهای سال است که مکاتب غربی و شرقی با عناوین و نامهای مختلف اعم از سوسیالیستی و کمونیستی تا لیبرالیستی و سوسیال دموکراسی مقوله کارگر را دستخوش نظریهپردازیهای خود کردهاند و به شکلهای مختلف به استثمار و بهرهکشی از این قشر ارزشمند و حیاتی، پرداختهاند.
تجربه اجرای نگاهها و تئوریهای غیراسلامی به مقوله کارگر، هم در دنیای شرق و هم در دنیای غرب نشان داده که کارگر، در این نوع نظامهای بشری و مادی جایگاهی ندارد و بیش از یک ابزار نیست و شعارهای داده شده سرابی بیش نبوده است. اتفاقات امروز در قلب اروپا یعنی فرانسه و بسیاری از کشورهای اروپائی و آمریکا و نارضایتی آنها از سیاستهای سرمایهداری لیبرال و همچنین بینتیجه ماندن حرکتهای سوسیالیستی و کمومنیستی در احقاق حقوق کارگران نشان میدهد که دنیا برای نگریستن به کار و کارگر نیازمند نگاه و رویکرد جدیدی است که این نگاه امروز توسط فقها و عالمان اسلامی از جمله رهبر عظیمالشان انقلاب اسلامی ایران در حال ارائه است.
البته معظمله سالهاست که در این خصوص به بیان ایدهها و اندیشههای خود پرداختهاند و اهمیت این دیدگاهها امروز بیش از گذشته نمایان میشود، زیرا امروز اعتراضات کارگری در داخل کشور نسبت به گذشته هم به لحاظ کیفی و هم به لحاظ کمی تغییر یافته و هم در دنیا جنبشهای کارگری و اعتراضات خیابانی آنها نسبت به سیاستهای جاری نشان از شکست تئوری هائی دارد که تا کنون در حوزه کارگری در دنیا به اجرا گذاشته شده است. در قرن نوزدهم حرکتهای بزرگی برای ارتقاءشان و جایگاه کارگران در سراسر دنیا صورت گرفت که مهترین آنها انقلاب روسیه بود. انقلاب کمونیستی 1917 روسیه هم نتوانست به خواستهها و آرمانهای کارگران جامه عمل بپوشاند. انقلابی که کارگران به آن امید دوخته بودند و بخشهای زیادی از دنیا از آن الهام گرفتند. انقلابی که در نهایت در سال 1991 و با خونریزیها و کشتارهای فراوان و ایجاد رعب و وحشت نه تنها به آرمانها و اهداف خود نرسید بلکه در نهایت فروپاشید و به تعبیر تروتسکی به زباله دان تاریخ پیوست. آرمان سوسیالیسم و کمونیسم نتوانست کارگران را راضی کند. نه مطالبات مادی و معیشتی آنها را محقق کرد و نه ارزش و قدر آنها را پاس داشت.
این نظام با هدف خدمت به تودهها و طبقات محروم شکل گرفت، اما در تحقق این هدف موفق نبود، زیرا سوسیالیسم بهعلت نبود انگیزه، سطح تولید را پایین آورد و در نتیجه فقرزدایی در سطح وسیع صورت نگرفت. از سوی دیگر چشم پوشیدن از آزادی انسانها که یک میل فطری به حساب میآید، باعث شد تا مکتب سوسیالیم بهرغم شعار توزیع عادلانه درآمد، به یک مکتب منزجر کننده برای اکثر افراد تبدیل شود. نظام سرمایهداری نیز با کاهش جایگاه انسان به سرمایه باعث شد تا مدیریت فرآیند پیشرفت، مالکیت منابع و محصول تولیدی سهم سرمایه شود. در واقع کارگر و کار او در نظام سرمایهداری در خدمت سرمایه قرار میگیرد؛ در حالی که در اسلام، همهٔ امکانات و موجودات، از جمله سرمایهٔ فیزیکی، در خدمت انسان به عنوان اشرف مخلوقات عالم قرار دارد.
در واقع اسلام با زیربنای توحیدی خود، نه انسانمحوری با حذف خداوند (اومانیست) غربی را میپذیرد و نه خدشه دار کردن جایگاه انسان و نیروی کار و تبدیل شدن آن به موجودی در خدمت سرمایه را میپذیرد. دورههای تجاری رونق و رکود از خصوصیات این نظام است به طوری که در دوران رونق، به واسطهٔ افزایش قیمت و فروش، سودهای کلان نصیب صاحبان سرمایه میگردد و نیروی کار سهمی از این سود ندارد و در دوران رکود، تعدیل نیروی کار، افزایش بیکاری و کاهش دستمزد در انتظار نیروی کار است. نظام ناقص سرمایهداری در غرب در سالهای اخیر، به دلیل بحران مالی، دچار مشکلات عدیدهای شده که میتوان به اخراج کارگران، ناامنی شغلی، کاهش دستمزدها و اجرای طرحهای ریاضت اقتصادی (که بیش از همه قشر کارگر را مورد هدف قرار میدهد) و اعتراض کارگران اشاره کرد. این در حالی است که مکتب اسلام نگاهی انسانی و مترقی به مقوله کار و کارگر دارد و ضمن تاکید بر پیشرفتهای مادی بر حفظشان و کرامت انسانها و پیشرفتهای معنوی نیز تاکید میکند. در این مکتب کارگر بودن یک امتیاز معنوی والا محسوب میشود و کار او ارزشمند است.
"در نظام ارزشی اسلام، پولدار بودن اصلاً ارزش نیست؛ حتّی بسیاری از خصوصیات نفسانی، جزو ارزشها به حساب نمیآید؛ اما کارگر بودن - ولو برای خودش کار کند - یک ارزش است، به همینخاطر، رسول اکرم (ص) دست کارگر را بوسید". (۱۳۶۸/۰۴/۰۵؛ بیانات در مراسم بیعت کارگران سراسر کشور)
اسلام مکتبی است که رابطه کارگر و کارفرما در آن به بهترین شکل و انسانیترین شیوه تعریف شده و حق و حقوق طرفین به خوبی تبیین شده است.
رهبر معظم انقلاب در خصوص رابطه کارگر و کارفرما در نظامهای سرمایه داری و کمونیستی میفرمایند:"در هر دو نظام (چه نظام سرمایهداری و چه نظام کمونیستی) رابطهٔ کارگر و کارفرما، رابطهٔ خصمانه است."در اسلام رابطهٔ کارگر و کارفرما، رابطهٔ دو تا دشمن نیست، رابطهٔ دو تا همکار است". (۱۳۸۵/۰۲/۰۶، بیانات در دیدار کارگران)
تنها مکتبی که کارگر میتواند در آن، هم معیشت خود و هم ارزش مندی خود را جستجو کند، مکتب اسلام است که در آن کارگر، عزیز و ارزشمند است و جامعه و حکومت برای او و کار او ارزش و احترام قائلاند.
"خیلی فاصله است بین این نگاه و نگاه دنیای مادی، اعم از دنیای سرمایهداری یا دنیای سوسیالیستی که به کارگر به عنوان یک ابزار نگاه میکند. امروز در دنیای سرمایهداری، گاهی بعضی از کارگرها از لحاظ برخورداری مادی وضعشان هم خوب است - البته عمومیت ندارد، بعضاً اینجور است که وضعشان خوب است - لیکن همان هم از چشم کارفرما، از چشم سیاستگذاران کار و تولید، یک ابزار است؛ مثل یک پیچ و مهره؛ تا وقتی ارزش دارد که بتواند به آنها ارزش مادی تحویل بدهد، پول تحویل بدهد. خیلی فاصله است بین این نگاه به کارگر، و این نگاه که کارگر را یک مجاهد فیسبیلاللَّه میداند؛ برای کاری که او انجام میدهد، فراتر از همهٔ اجرهای مادی، یک اجر الهی، یک ارزش الهی، یک پاداش الهی در نظر میگیرد؛ اینها خیلی با هم فاصله دارد؛ این لازم است، این آن نیاز حقیقی است". (۱۳۸۹/۰۲/۰۸، بیانات در دیدار کارگران نمونه سراسر کشور)
نگاه مکاتب معیوب غربی به مقوله کار و کارگر با آموزههای دین مبین اسلام، که در آن پیامبر بزرگوار آن بر دستان کارگر بوسه میزند و به پرداخت مزد کارگر قبل از خشک شدن عرق جبینش تاکید مینماید، در تضاد آشکار است. امام سجاد (ع) در رساله حقوق خود میفرمایند: «حق زیردستان بر تو آن است که بدانی ضعف آنها و قدرت تو (از نظر مالی، بدنی و فکری) دلیل تسلط تو بر آنها شده است. پس باید با آنها به عدالت رفتار کنی و مانند پدری مهربان برای آنها باشی، از نادانی و اشتباه آنها درگذری و در عقوبت آنان تعجیل نکنی و بر این کارفرمایی که خدا به تو داده است سپاسگزار باشی.»
مقام معظم رهبری با اشاره به بوسیدن دست کارگر توسط پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) میفرمایند:"این برای این است که در امت اسلامی و در طول زمان و تاریخ، سرپنجهٔ ماهر کارگر و بازوان فعال کارگر قدرشناسی شود. ما با این چشم به طبقهٔ کارگر نگاه میکنیم. کارگر ساده، کارگر ماهر، مهندس، طراح و همهٔ کسانی که در سلسلهٔ تولید کار و تولید محصول تلاش میکنند، مشمول این تکریم و تجلیل اسلام قرار دارند". (۱۳۸۹/۰۲/۰۸ بیانات در دیدار کارگران)
اسلام قشر کارگر را با زیباترین و والاترین صفات مورد خطاب قرار داده است. مکتب اسلام به کاری که با انگیزه کسب درآمد حلال برای اداره آبرومندانه زندگی انجام میشود، اجر و ثواب جهاد در راه خدا میدهد و از کارگر به عنوان «مجاهد فیسبیلالله» یاد میکند. امام صادق علیه السلام در این خصوص میفرمایند: «کسی که برای تهیه معاش خانوادهاش، از فضل الهی روزی میجوید، برای او پاداشی بزرگتر از پاداش مجاهد در راه خدا است.» همچنین قائل شدن اجر شهید برای کسی که در راه کسب معاش حلال خود و خانوادهاش کشته شود، حکایت از جایگاه والای کار و کارگر در اسلام دارد.
وجود نارضایتی در کارگران و بروز اختلافات میتواند آثار بسیار نامطلوب و سوءی در محیط کار و جامعه بر جای بگذارد و موجبات کاهش تولید، کاهش بهره وری، افزایش هزینه تولید و به تبع آن افزایش قیمت کالا یا خدمات و در نتیجه کاهش تقاضا از سوی مصرف کننده و کاهش سرمایهگذاری و افزایش نرخ بیکاری و در یک کلام رکود اقتصادی و توقف رشد و توسعه جامعه را فراهم آورد.
سرمایهداری بدیلی نداشته و تا نداشته باشد مبارزات علیه این سیستم فاسد و ضد انسانی راه به جائی نخواهد برد. تجربه فعالیتهای ضد نظام سرمایهداری در نقاط مختلف دنیا از جمله آمریکا نشان داده که این سیستم قدرتمندتر از آن است که بشود با حرکتهای کور، آن را به زانو درآورد. تا دنیا برای این سیستم سیاسی –اقتصادی جایگزینی ارائه نگردد و مردم را قانع به عملکرد بهتر آن نکند سرمایهداری همچنان به کار خود ادامه خواهد داد.
جامعه ما باید در این زمینه پیشگام و الگوی جهان باشد. جامعه کارگری جهان تشنه عدالت و برابری است و سالها ست که آن را در مکاتب شرقی و غربی جستجو میکند اما به نتیجهای نمیرسد. ما باید با اجرایی کردن منویات رهبری در حوزه کارگری این الگو را به دنیا معرفی کنیم. ما باید برای ساخت جامعهای که در آن هم کارگر و هم کار او عزیز و ارزشمند است و در آن کارگر و کارفرما دو روی یک سکه و همکار همدیگر هستند تلاش کنیم. در این زمینه ضعفهای جدی وجود دارد.
انتهای پیام/4071/
انتهای پیام/