دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
12 اسفند 1397 - 20:23
نصراللهی:

رسانه‌های ایرانی در زمین رسانه‌های خارجی بازی می‌کنند

حضور کمرنگ خبرنگاران و رسانه‌های ایرانی در مجامع بین‌المللی را می‌توان یک آسیب جدی برای رسانه‌ها در حوزه سیاسی دانست.
کد خبر : 365240
4de2dac8-4f09-42ff-99e8-27d5b93295fc.jpg

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، با اینکه چند سالی می‌شود که برخی خبرنگاران توانسته‌‌اند با سماجت و تلاش خود، حوزه‌ای از اقتصاد انرژی در بین‌الملل را به خود اختصاص دهند و به نوعی برند آن حوزه در مخابره بحث‌ها و رویدادهای خارجی شوند، اما شاهد هستیم که در حوزه سیاست بین‌الملل ما چنین برندهای را نداریم.با وجود اینکه این حوزه در دنیا یکی از مهم‌ترین بخش‌های خبری است چرا که دیپلماسی رسانه‌ای از طریق حضور خبرنگار در رویدادهای بین‌المللی میسر می‌شود.اما شاهد هستیم که در کشور ما به حضور خبرنگار در حوزه ورزش یا دیگر بخش‌ها که در اولویت رسانه‌های دنیا نیستند، بیشتر بها داده می‌شود.اما مانع و مشکل اصلی چیست؟ چرا رسانه‌های جریان اصلی به دیپلماسی رسانه‌ای اهمیت نمی‌دهند؟ آیا مشکل در همراهی نکردن دولت و وزارت خارجه است ؟ چرا رسانه‌ها به دنبال اثرگذاری دیپلماسی در رویدادهای بین‌المللی نیستند؟


حضوری که اثری در خبر رسانی ندارد


اکبر نصراللهی رئیس دانشکده ارتباطات و مطالعات رسانه دانشگاه آزاد اسلامی با انتقاد از غایب بودن رسانه‌های ایرانی در عرصه‌های خبری بین‌المللی به شفقنا رسانه می‌گوید: رسانه‌های ایران در بسیاری از وقایع مهم خبری یا حضور ندارند یااگر حضوری هم داشته باشند، حضورشان با تأخیر و غیرحرفه‌ای است. در واقع می‌توان گفت حضور  خبرنگاران ایرانی حتی در مناطق و کشورهایی که دفاتر خبری دارند و یا به‌صورت موردی اعزام می‌شوند، نمایشی و با هزینه زیاد و بهره‌برداری بسیار کم است.


نویسنده کتاب «راهنمای پوشش خبری» ادامه می‌دهد: به جرئت می‌توان گفت دروازه‌بانان رسانه‌های ایرانی در زمین رسانه‌های غربی بازی می‌کنند و در بیشتر مواقع، خبرهایی را  که رسانه‌های غربی تولید می‌کنند، دست به ترجمه آنها می‌زنند  و با تغییر ادبیات آنها در رسانه‌های داخل منتشر یا پخش می‌کنند.


استاد دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به وضعیت رسانه‌های ایرانی که در کشورهای  دیگر دفاتر و نمایندگی دارند، توضیح می‌دهد: برخی رسانه‌ها در بعضی از مناطق دنیا دفاتر و نمایندگی دارند و سال‌هاست در آنجا هستند اما حضورشان به این شکل است که آن‌ها رسانه‌های خارجی را رصد می‌کنند یا رادیو و تلویزیون را می‌بینند و یا مطبوعات آنها را مطالعه می‌کنند و در نهایت  فقط اخبار آن‌ها را با تغییر در تنظیم خبر در داخل کشور باز نشر می‌دهند.


نویسنده کتاب «مدیریت پوشش اخبار بحران در رسانه‌های حرفه‌ای» می‌گوید:  اگر قرار باشد رسانه‌های ایرانی در دفاترشان در خارج از کشور با صرف هزینه‌های زیاد  تولید اختصاصی نداشته باشند و فقط رسانه‌های خارجی را رصد  و اخبار آنان را با تغییر در ادبیات و تنظیم بازنشر دهند، بهتر است به کشور بازگردند و همین کار را  در داخل کشور انجام دهند.


دولت و دیپلماسی به رسانه نگاه قدیمی دارد


رئیس دانشکده ارتباطات و مطالعات رسانه معتقد است  علل حضور نداشتن و یا حضور کم تأثیر و غیرمؤثر خبرنگاران ایرانی در عرصه‌ها و مجامع خبری مهم بین‌المللی به  ساختار و نوع نگاه  سنتی و قدیمی رسانه‌ها،  دولت و وزارت امور خارجه  و نظام آموزش روزنگاران در کشور مرتبط است و توضیح می‌دهد: قوای مختلف به‌ویژه دولت و وزرات امور خارجه  فهم و درک  و دغدغه ناکافی از رسانه و اهمیت و نقش آن در دیپلماسی دارند و به همان روش قبلی و قدیمی به رسانه نگاه می‌کنند. در واقع نقش رسانه‌ها را در دیپلماسی نادیده می‌گیرند و یا  در دیپلماسی و روابط خارجی حداقلی و پسینی  به نقش رسانه‌ها دارند. در حالی‌که با توجه به تغییر مفهوم قدرت و آرایش رسانه‌ای و دسترسی مردم به رسانه‌های مختلف، رسانه‌ها در امور مختلف به ویژه در روابط کشورها نقش حداکثری، پیشینی و راهبردی است. امروزه حتی  نادان‌ترین سیاستمداران در عرصه بین‌المللی به اهمیت و نقش رسانه پی برده‌اند و از ابزار رسانه برای پیشبرد اهداف خود به عنوان دیپلماسی رسانه‌ای باور پیدا کرده اند و سعی می‌کنند بیش از پیش و قبل از هر اقدامی به رسانه متکی باشند.


او توضیح می‌دهد: مثلاً در دوران ریاست جمهوری «بوش»، مسئولان وقت سیاست خارجی او اعلام کردند، اطلاعاتی که از «سی. ان. ان» می‌گیرند و استفاده‌ای که از این شبکه می‌کنند به‌مراتب بیش از اطلاعاتی است که از سازمان سیا می‌گیرند و یا در وقایع مختلف از جمله حمله به عراق و سقوط صدام، ‌آمریکا و متحدانش قبل از هر اقدام نظامی، از رسانه‌ها استفاده کرده و توانسته‌اند چهره متحد قدیمی خود را به عنوان فردی خطرناک برای صلح جهانی ترسیم  کنند و این نشان‌دهنده نقش رسانه‌ها در عرصه ارتباطات بین‌المللی است. علاوه بر درک ناکافی و نادرست دیپلماسی سیاسی کشور از اهمیت و نقش رسانه‌ها، ساختار و ترکیب عوامل  وزارت امور خارجه به گونه‌ای است که دغدغه استفاده از رسانه‌ها برای پیشبرد اهداف ملی در عرصه بین‌المللی را  ندارند و همچنان بر حسب عادت به روش‌های سنتی در برخورد با رسانه‌ها ادامه می‌دهند.


رسانه‌های ایرانی شرایط و  دغدغه برای حضور در رویدادهای بین‌المللی ندارند


نصراللهی به دغدغه نداشتن خود خبرنگاران در مجامع بین‌المللی برای پیگیری اخبار هم انتقاد می‌کند و می‌گوید: متأسفانه در خود رسانه‌ها هم شناخت ناکافی از موضوعات بین‌المللی و رویدادهای آن وجود دارد و رسانه‌ها  نمی‌توانند موضوعات مهم را از یکدیگر تفکیک و درک و برای آن هزینه کنند. رسانه‌های ایرانی، به تکرار انتشار و تولید خبرها و رصد اخبار و اینکه مدام جا پای رسانه‌های دیگر بگذارند، عادت کرده‌اند. خبرنگاران بیشتر به ترجمه خبرهای خارجی و بازی در زمین دیگر رسانه‌ها عادت دارند. علاوه بر نداشتن دغدغه و اطلاعات  کافی از موضوعات مهم بین‌المللی و ضعف تخصصی، مشکلات بودجه‌ای و ضعف در مکالمه و مطالعه متون بین‌المللی به زبان انگلیسی یا زبان‌های دیگر از عوامل  مهم و مؤثر دیگر غیبت و حضور غیرمؤثر رسانه‌های  ایرانی در مجامع بین‌المللی است.


نصراللهی با اشاره به غیبت خبرنگاران ایرانی در «کنفرانس مونیخ»، «کنفرانس ورشو»، و سایراجلاس‌ها و وقایع بین‌المللی می‌گوید: باید از رسانه‌ها و وزارت امور خارجه  پرسید چرا رسانه و خبرنگاران ما در مجامعی که به سرنوشت مردم ما مربوط می‌شوند، غایب بوده‌اند. چرا  این موضوعات را مردم  باید از رسانه‌های دشمن و مغرض بشنوند. رسانه‌های ایرانی با حضور در کنفرانس‌ها و وقایع بین‌المللی می‌توانند  چشم و گوش و زبان مردم ایران باشند هم  در مورد این وقایع سریع اطلاع رسانی کنند و هم در حاشیه آن با گرفتن مصاحبه‌های اختصاصی با شخصیت‌ها و مقامات غربی، اقدامات غیرقانونی و متناقض  آمریکایی‌ها را مطرح و آنها را به چالش بکشند.


او ادامه می‌دهد: بدیهی است این موارد در فضایی می‌تواند مطرح شود که رسانه‌ها خود دغدغه آن را داشته باشند و اهمیت موضوعات را بدانند و هم منافع ملی را خوب درک و هم به نقش دیپلماسی باور داشته باشند و هم بر تاکتیک‌های رسانه‌ای مسلط باشند. چطور رسانه‌های کشورهای غربی وقتی مسئولی از ایران  را می‌بینند سؤالات هدفمند و متناسب با منافع ملی خود را می‌پرسند و مطالبه می‌کنند اما متأسفانه کسی از رسانه‌های ما از آن‌ها سؤال نمی‌پرسد.


در آموزش روزنامه‌نگاری مباحث نظری غلبه دارد  


رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه  با اشاره به ضعف در سیستم‌های آموزشی در حوزه روزنامه‌نگاری و تربیت خبرنگاران در عرصه بین‌المللی بیان می‌کند: مشکلاتی که در رسانه، دولت و وزارت امور خارجه وجود دارد کمابیش در نظام آموزش روزنامه‌‌نگاری  و دانشگاه‌های ما هم دیده می‌شود.به‌صراحت  می‌گویم که نظام آموزشی و دانشگاهی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دغدغه کافی برای حرفه‌ای شدن خبرنگاران  برای ادای وظایف رسانه‌ای را در داخل و خارج کشور ندارند و با آموزش‌هایی که از دهه‌های قبل شروع کرده‌اند، نه‌تنها موفق نشده‌اند که خبرنگاران مورد نیاز برای انجام وظایف در خارج کشور را آموزش دهند، بلکه حتی در داخل هم ضعف‌ها و مشکلاتی دارند ؛‌ فارغ‌التحصیلان رشته ارتباطات و روزنامه نگاری  مهارت  کافی و مؤثر انجام کار روزنامه‌نگاری در خارج و داخل کشور را ندارند و در آموزش‌های آنان مباحث نظری غلبه دارد.


او توضیح می‌دهد: نگاه غالب دانشگاه‌ها به رشته روزنامه نگاری، ارتباطات و مطالعات مدیریت رسانه، نگاهی اداری، تأخیری و غیرحرفه‌ای است. با وجود اینکه دانشگاه‌ها و رسانه‌های ما روز به روز در حال افزایش است اما همچنان عناوین دروس و رویه‌های حاکم بر آن‌ها، همان رویه‌های قدیمی است. نیاز به بازنگری جدی در حوزه روزنامه‌نگاری و ارتباطات و مدیریت رسانه در دانشگاه‌ها به خوبی احساس می‌شود. بپذیریم این نوع آموزش‌ها و رویه برای پاسخگویی به مطالبات مردم و پیگیری منافع ملی کافی نیست و رسانه‌های ما و آموزش‌های روزنامه‌نگاری ما در طراز انقلاب اسلامی نیست.


نویسنده کتاب «راهنمای پوشش خبری» با اشاره به  نمونه‌ای از پوشش خبری رسانه‌های ایرانی از یک اتفاق بین‌المللی می‌گوید: در سال‌های اخیر با رصد اخبار کشورهای عربی و اسلامی، شاهد  پدیده‌ای به نام بیداری اسلامی (بهار عربی) بودیم، وقتی رسانه‌های غربی این خبر را منتشر می‌کردند، رسانه‌های ما هم خبرهایی را از مصر، اردن و تونس منتشر و پخش می‌کردند اما به محض اینکه آنها خبر و کار اطلاع رسانی  را قطع کردند، رسانه‌های ما هم به یکباره دچار سکوت خبری در این باره شدند و مردم ما مطلع نشدند در آنجا بالاخره چه اتفاقی افتاد. یا مثلاً ما چه اخباری از کشورهای افغانستان و پاکستان داریم؟ با وجود اینکه اشتراکات فرهنگی زیادی با این دو کشور داریم و برخی رسانه‌های ما دفاتر و نمایندگی‌های در برخی کشورها دارند اما اخبار رسمی کمی از این کشورها در داخل کشور منتشر می‌شود. سؤال من از رسانه‌های که در آنجا دفاتر دارند این است که چند مصاحبه اختصاصی با موضوع مورد نیاز مردم ایران یا  مردم دنیا تهیه کردند که رسانه‌های غربی از آن خبر اختصاصی و تولیدی‌شان در رسانه‌های خود استفاده کردند؟! من واقعاً به خاطر ندارم اگر هم هست تعداد اش فوق‌العاده کم است.


کسب  و تبادل تجربه؛مهم‌ترین فایده حضور در رویدادهای بین‌المللی


نصراللهی حمایت دستگاه دیپلماسی از خبرنگاران را لازم می‌داند و می‌گوید: در صورتی‌که رسانه‌های غربی البته با مساعدت مالی و دیپلماسی امنیتی کشور خودشان، مصاحبههای خوبی می‌گیرند مثلاً شبکه «الجزیره» چرا الجزیره شد؟ الجزیره در جریان حمله آمریکا به افغانستان معروف شد چون دولتش از الجزیره حمایت کرد تا بتواند با بن لادن مصاحبه بگیرد و با همان پخش مصاحبه‌های بن لادن و فروش آن به رسانه‌های دیگر، توانست خودش را به یک شهرت جهانی برساند. همچنین قطری که به لحاظ جغرافیایی ۱۴۵برابر کوچکتر از ایران است، امروز صاحب رسانه‌ای است که به لحاظ ثروت با نفت و گاز کشورهای عربی برابری می‌کند.


او ادامه می‌دهد: برای همین لازم است که دستگاهای دیپلماسی امنیتی و سیاسی از رسانه‌ها حمایت کنند و مردم باید از رسانه‌ها مطالبه کنند و رسانه‌ها هم باید دغدغه و درک این کار را داشته باشند و بدانند که تولید اختصاصی می‌تواند برای هر رسانه اعتبار به بار آورد و باعث شود که آن رسانه اثرگذار باشد.


نصراللهی با اشاره به اثرات حضور خبرنگاران در رویدادهای بین‌المللی می‌گوید: فواید حضور خبرنگاران ایرانی در کشورهای دیگر علاوه بر کسب و تبادل تجربه، روایت صحیح و سریع واقعیت‌ها، سهم داشتن در تولید و انتشار اخبار بین‌المللی و تولید اختصاصی و مطالبه به حق مردم از بازیگران عرصه بین‌المللی است.


او مثال می‌زند: در ۲۳ تیر ۱۳۹۲ در شهر بریستول انگلیس یک معلول  ۴۴ ساله ایرانی به نام «بیژن ابراهیمی» از طرف نژادپرستان انگلیسی سوزانده شد. خب این یک فرصت استثنایی می‌توانست برای رسانه‌های ایران باشد که نقض حقوق بشر را در این کشور که  مدعی حقوق بشر  است، مطرح کنند. در آن کشور صدا و سیما دفتر و خبرگزاری دارد و رسانه‌های مختلف هم حضور دارند با این وجود، رسانه‌های ایران حدود ۴ ماه بعد از این اتفاق  (در حالیکه رسانه‌های محلی و  شبکه بی بی سی، گاردین،‌ایندیپندنت و ساندی تایمز  این خبر را پوشش دادند) گزارش کوتاهی  از آن  و به صورت رویدادی  پوشش دادند  و در سالگرد این اتفاق هم، حتی این خبر را پیگیری و جریان سازی نکردند. ما نمونه‌های زیادی از این اخبار و سوژه‌ها داریم که رسانه‌های ما می‌توانند آن را مطرح کنند و اثرگذار باشند. متأسفانه ما شاهد هستیم که در مجامع ورزشی یا هنری هم دولت و هم خود خبرنگاران  برای حضور و پوشش اخبار آنها اشتیاق  زیادی دارند. اما در شرایط حساس کنونی کشور و با وجود تحریم‌ها، می‌بینیم که رسانه‌های ایرانی حضوری در رویداد بین‌المللی  ندارند تا مطالبات مردم ایران را پیگیری کنند.


منبع: شفقنا


انتهای پیام/4028/خ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب