نسخهای شفابخش برای تلاطمهای بازار ارز
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، هفته گذشته بازار ارز پس از ماهها آرامش دوباره متلاطم شد. صاحبنظران تقاضای احتیاطی افراد عادی و تقاضای ارزی مسافران در انتهای سال، موضوع FATF و عدم تصویب پالرمو را از متغیرهایی میدانند که زمینهساز ادامه رشد قیمت در بازار ارز شده است.
عبدالناصر همتی هم درباره چرایی علت افزایش نرخ ارز در صفحه اینستاگرام خود نوشته است: «یک دلیل برمیگردد به مصوبه آزادی ورود ۱۰ها قلم کالا از طریق مرزنشینان و ملوانان. در شرایط تحریم و محدودیتهای ارزی، این دسته از تصمیمات، واردات اجناس غیرضرور در موقعیت زمانی، تحریم را افزایش داده و قطعاً موجب افزایش تقاضای ارز در سلیمانیه، دوبی، هرات و متعاقباً در بازار ایران شده است.»
رئیس کل بانک مرکزی همچنین خاطرنشان کرده است: «امروز ثبات بازار ارز برای کشور امری بسیار ضروری است. البته عامل مهم روانی اجلاس FATF هم مزید بر علت شده است که البته اطلاعات دریافتی حاکی است در این مقطع نیز احتمال تعلیق بسیار زیاد است.»
با این وصف، دلار در دو روز گذشته به حدود 14200 تومان هم رسید که این جهش ظرف 3ماه گذشته در نوع خود بیسابقه بوده است.
برهمین اساس تحلیل جهش ارزی را به صاحب نظران سپردیم تا آنها دیدگاه خود را در این رابطه مطرح کنند.
*سیدکمال سیدعلی: قیمت ارز به تشنج و مسائل داخلی ارتباط دارد
سیدکمال سیدعلی، معاون ارزی سابق بانک مرکزی و مدیرعامل صندوق ضمانت صادرات درباره دلایل افزایش نرخ ارز به روزنامه رسالت میگوید: دلایل مختلفی در این زمینه نقش دارد؛ وقتی قیمت نفت افزایش پیدا کند و به همان نسبت میزان فروش افزایش یابد، وقتی که شرایط ارزهای حاصل از صادرات به سیستم مملکت بازگردد. وقتی که تخصیص ارز در سامانه نیما به صورت مناسب صورت بگیرید. نرخ ارز حرکتی نمیکند. اما قیمت ارز به تشنج و مسائل داخلی هم مرتبط است یعنی تصمیماتی که در دولت اتخاذ میشود و تبلیغاتی که تحریم کنندهها علیه ما انجام میدهند.
او در ادامه تاکید میکند: میزان استفاده از اینستکس و موضوع مربوط به تصویب «FATF» در داخل کشور و سایر لوایح هم در این زمینه تاثیرگذار است. طبعا فعالان اقتصادی، خیلی زودتر علامتهایی که ما در داخل کشور میدهیم را دریافت کرده و نسبت به شرایط آینده تصمیم میگیرند. به عنوان مثال اگر کارخانه ای نیاز به واردات داشته باشد، سراغ تقاضاهای احتیاطی میآید یعنی برای سال آینده هم مواد اولیه خریداری میکند و این باعث میشود که تقاضا افزایش یابد و آنهایی که به دنبال خروج سرمایه هستند، با التهاباتی که در داخل کشور است، خیلی سریع وارد بازار شوند، ضمن اینکه همواره در اوایل اسفندماه به دلیل تورهای مسافرتی میزان تقاضای ارز بالا میرود.
معاون ارزی سابق بانک مرکزی در پاسخ به این پرسش که چه راهکاری میتواند بازار را آرام و قیمت ارز را متعادل کند، میگوید: علامتهایی که مسئولین مملکت به جامعه اعلام میکنند، راهکار موثری است و از سوی دیگر برای پایین آوردن انتظارات تورمی باید اعتماد مردم به مسئولین جلب شود تا حرفهایی که آنها میزنند را به واقعیت نزدیک ببینند.
سیدعلی درباره این شائبه که بانک مرکزی طی چندماه گذشته ارز را به بازار تزریق کرده و این عامل کاهش نرخ ارز بوده، عنوان میکند: اطلاعی از میزان تزریق بانک مرکزی ندارم بنابراین اگر از حد معمولی که نیاز بوده، کمتر تزریق شده، تاثیرگذار است اما از همه مهمتر ارز حاصل از صادرات است و اینکه چگونه وارد کشور شده و توزیع شود.
*کامران ندری: بانک مرکزی برای غلبه بر نوسانات ارزی سیاست پولی فعالی اتخاذ کند
کامران ندری، عضو هیئت علمی پژوهشکده پولی و بانکی در گفتوگو با روزنامه رسالت درباره علل افزایش نرخ ارز به افزایش تقاضاهایی اشاره میکند که معمولا در ماه پایانی سال و نزدیک شدن به سال نو اتفاق میافتد.
او میگوید: اگرچه تا حدودی از سال نو چینی فاصله گرفتهایم ولی به هرحال در اواخر سال چینی هم به خاطر اینکه بازرگانان ما باید با طرفهای تجاری خود در این کشور تسویه کنند، افزایش تقاضا بهوجود میآید. از سوی دیگر نگرانیهای مردم که به دلایل مختلف توسط داخلیها و خارجیها نسبت به آینده اقتصاد وجود دارد و موضعگیریهای تند کسانی که داخل اقتصاد هستند، به فضای نااطمینانی بازار ارز دامن زده است.
او در ادامه با اشاره به دو اشتباه بانک مرکزی و تأثیر آن بر روی نرخ ارز، میگوید: یکی از این اشتباهات در رابطه با سپردههای بلندمدتی بود که بهمن ماه و اوایل اسفند سر رسید میشد، در واقع این طور بین مردم شایع شد که نرخ سود این سپردهها کاهش پیدا میکند. در عین حال با افزایش قیمت گوشت و خوراکیها مواجه بودیم و هر دو این عوامل انتظارات تورمی را تشدید کرده و باعث میشود، مردم برای حفظ ارزش داراییهای نقدی خود به ارز روی بیاورند و از ارز خارجی برای پس انداز کردن و حفظ ارزش دارایی استفاده کنند.
ندری میافزاید: مسئله دیگری هم که وجود دارد این است که در اول هفته، بانک مرکزی به احتمال زیاد با این محاسبه که تعلیق مجدد ایران در اقدامات متقابل FATF سبب نزولی شدن بازار میشود، نرخ را خیلی سریع پایین آورد و این یک اختلاف و شکافی را بین ارزی که از طریق صرافیهای بانک مرکزی ارائه میشد با نرخ ارز بازار ایجاد کرد که فرصت را برای سفته بازان و نوسان گیران فراهم کرد. البته بانک مرکزی بلافاصله آن نرخ 12 هزار و 500 تومانی که در صرافیها اعلام کرده بود را اصلاح کرد و روی نرخهای بازار آمد. از طرفی هم به بانکها اجازه داد، با نرخ سود بالای 18 تا 20 درصد برای تمدید سپرده کسانی که تمایل دارند، اقدام کند. بنابراین بانک مرکزی اشتباهات ریز خودش را تا حدودی جبران کرد ولی به هرحال این انتقاد به بانک مرکزی وارد است که برنامه ای برای مهار انتظارات تورمی ندارد.
این اقتصاددان معتقد است: هنوز بخش سیاست پولی بانک مرکزی در دوره عبدالناصر همتی فعال نشده است. فکر میکنم اگر بانک مرکزی بخواهد بر نوسانات بازار غلبه کند باید سیاست پولی فعالی را برای کنترل و مدیریت انتظارات تورمی در پیش بگیرد.
این عضو هیئت علمی پژوهشکده پولی و بانکی درباره تزریق ارز توسط بانک مرکزی در ماههای گذشته و کنترل تلاطمات ارزی این طور توضیح میدهد: بانک مرکزی در چندماه اخیر سیاست ارزی نیمه فعالی را نسبت به گذشته اتخاذ کرده یعنی بعد از افزایش شدید نرخ ارز و رسیدن آن به مرز 19 هزار تومان بانک مرکزی دو اقدام انجام داد که به اعتقاد بنده مؤثر بود؛ یکی سیاست ارزی نیمه فعالی بود که در حال حاضر جای تکمیل شدن دارد و دوم برای معامله گرانی که از ارز به عنوان وسیله ای برای کسب درآمد و نیازهای غیرضروری استفاده میکنند، محدودیتهایی را بر پوزها و چکهای تضمینی اعمال کرد که به نظرم در این شرایط اقدام درست و موثری بود. منتها اگر بانک مرکزی تصور کند با همین شکل یعنی اعمال محدودیت بر تراکنشهای افراد و مداخله جزئی بر بازار میتواند روزهای سخت آینده را به همین شکل گذشته سپری کند، مقداری خوشبینانه است و باید هم سیاست ارزی و هم سیاست پولی فعال تری اتخاذ کند و این امر کار سختی است.
او بر این باور است که ما هیچگاه سیاست پولی فعالی در اقتصاد نداشتهایم و سیاست پولی ما عمدتاً منفعلانه بوده است پس رویکرد بانک مرکزی باید از سیاست پولی منفعلانه به سیاست پولی فعال تبدیل شود تا بتواند انتظارات تورمی را در اقتصاد مدیریت کند.
*حسین صمصامی: بازار منسجم ارزی حاکم نیست
حسین صمصامی، سرپرست اسبق وزارت اقتصاد هم در تحلیل خود یکی از مهمترین دلایل بالا رفتن نرخ ارز را غلط بودن مدیریت ارزی دانسته و به روزنامه رسالت میگوید: اینها بازاری را در نظر گرفتهاند که برای کشف قیمت نیست و به بازیگرانی اجازه بازی دادهاند که به دنبال منافع خودشان هستند. بانک مرکزی برای بازار ثانویه نرخ 8 هزار تومانی تعیین کرده که این نرخ غلط است. نرخی هم که برای بازار آزاد تعیین شده، متناسب با فعالیت بازیگران اقتصادی که در این بازار حضور دارند، نیست.
او تصریح میکند: در بحث ارز باید بازار منسجم ارزی حاکم باشد، مهمترین ویژگی این بازار منسجم، رقابتی بودن است. در علم اقتصاد منظور از بازار رقابتی این است که عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان جزء باشند و هرکدام روی قیمت اثر نگذارد. آیا چنین بازاری مصداق بازار ارز ماست؟ خیر. چون عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان افرادی هستند که بنا به دلایل مختلفی در این بازار حضور دارند. عرضه کنندگان در بازار آزاد صادرکنندگان غیرنفتی هستند که ارز خود را به هر دلیلی به نیما نمیدهند. مطابق اطلاعیه و بخشنامه اخیری که بانک مرکزی صادر کرد، بازگشت ارز حاصل از صادرات صادرکنندگانی که مجموع صادرات سالانه آنها تا یک میلیون یورو است، از فروش ارز در "سامانه نیما" معاف هستند و بیش از یک میلیون یورو تا سه میلیون یورو مکلفاند 50 درصد ارز صادراتی را به "سامانه نیما" واگذار نمایند و به همین ترتیب ادامه دارد.
او در ادامه توضیح میدهد: طبعا اینها یا ارز خودشان را به صرافیها میدهند و یا به بازار آزاد میفروشند. بازار ثانویه هم یک بازار جعلی است.
صمصامی در پاسخ به این پرسش که دلیل ثبات نسبی در بازار ارز ظرف دو سه ماهه اخیر چه بوده، میگوید: این امر به دلیل تزریقهای بانک مرکزی بوده است یعنی هر روز این بانک از طریق صرافیها، نرخ داده است. پس نرخ کاملا دستوری بوده و بازاری نبوده است. اینها عرضه کنندگان بازار آزاد هستند. تقاضاکنندگانشان چه کسانی هستند؟ آنهایی که منابع ارزی دارند و از مراجع رسمی نمیتوانند ارز خود را تهیه کنند. در واقع تولیدکنندهاند و نیما به اندازه کافی ارز در اختیار آنها نمیگذارد بنابراین مجبورند از بازار آزاد تهیه کنند. قاچاقچیان کالا هم نمیتوانند از دولت و مراجع رسمی ارز دریافت کنند بنابراین به این بازار وارد میشوند تا ارز مورد نیاز خود را دریافت کنند.
سرپرست اسبق وزارت اقتصاد میافزاید: آنهایی که میخواهند فرار سرمایه داشته باشند و یا سفته بازان و کسانی که میترسند ارزش ریال کم شود، وارد بازار شده و میخرند و میفروشند. کسانی هم که بانک مرکزی بنا به دلایلی ارز در اختیارشان نمیگذارد، به عنوان مثال کسانی که میخواهند به اروپا و یا ترکیه سفر کنند به بازار آزاد میآیند. از سوی دیگر تقاضاهای سازمان یافته از سوی دشمنان ما وجود دارد و عربستان، امارات و کشورهای دیگر به یکسری افراد پول میدهند تا در بازار ما اخلال کنند. این مسئله در گزارش اخیر حراست وزارت اقتصاد هم آمده است. پس وقتی شما چنین بازاری دارید، بانک مرکزی ارز تزریق میکند تا نرخ ارز را ثابت نگه دارد.
او تصریح میکند: عملا با این اقدام به قاچاقچی، فرار سرمایه، سفته بازان و یا مسافری که دارد مسافرت غیرضروری انجام میدهد و حتی به عربستان که به دنبال اخلال بازار ارز است، کمک میشود و به معنای هدررفت منابع ارزی است. از آن طرف نرخ عرضه افزایش پیدا میکند و از سوی دیگر تولیدکننده ما با مشکل مواجه میشود. بعد میگویند نرخ ارز را 7، 8 یا 9 هزار تومان میکنیم. میپرسیم بر چه اساسی؟ میگویند براساس تورم داخلی و خارجی. کسانی که این حرف را میزنند، مفهوم برابری قدرت خرید را نفهمیدهاند. در هیچ جای دنیا از این فرمول برای محاسبه نرخ ارز استفاده نمیکنند. در حال حاضر اگر از برابری قدرت خرید استفاده میشود برای توزیع نوسانات بازار است که میگویند در کوتاه مدت این فرمول نمیتواند نوسانات بازار را تعدیل كند.
او میگوید: بانک جهانی در محاسبات خود برای اینکه «GPR» را باهم قابل قیاس کرده و به دلار تبدیل کند از این استفاده میکند ولی اگر کشوری بخواهد نرخ ارز را براساس برابری قدرت خرید محاسبه کند، امر درستی نیست. هیچ کشوری این کار را نمیکند. چون استفاده از برابری قدرت خرید و تورم داخل و خارج فروزی دارد که هیچ کدام از اینها، فروز را در نظر نمیگیرند. به هیچ وجه درست نیست که تصور کنیم، این یک اصل اقتصادی و معقول است که ارز را متناسب با تورم داخلی و خارجی محاسبه کنیم، همین افراد واقعاً نمیدانند در هیچ جای متون علمی نگفته برای اینکه نرخ ارز را محاسبه کنید، بیایید تورم داخل و خارج را حساب کنید. شما اگر منطق برابری قدرت خرید دارید، این منطق میگوید قیمت داخلی تقسیم بر قیمت خارجی و براساس این مسئله نرخ ارز محاسبه میشود، البته چند شرط دارد، اینکه تجارت آزاد باشد و موانع تعرفه تجاری وجود نداشته باشد، هزینه حمل و نقل صفر باشد و غیره. اگر این شرایط برقرار باشد، آنگاه برابری قدرت خرید صادق میشود.
صمصامی تأکید میکند: بارها گفتم و بازهم میگویم این نوع مدیریت بانک مرکزی بر بازار ارز غلط است و شرایط را فراهم میکند تا اقتصاد ما دوباره شوکهای گذشته را تجربه کند. تنها راه حل این است که مصوبه 20 فروردین امسال بانک مرکزی با صراحت اجرا شده و صادرکننده ارز خود را وارد کشور کند، صادرکننده حدود 30 میلیارد دلار صادر کرده و فقط 10 میلیارد دلار آن را وارد کرده است، کسی نمیداند چه شده، در شرایطی که با کمبود منابع ارزی رو به رو هستیم هر نوع کالایی را وارد کشور میکنیم. آیا وقتی کمبود ارز داریم باید نارگیل و موز وارد کنیم؟ این چه مدیریت ارزی است؟
او تأکید میکند: وارد کننده باید با یک نرخ معقول که حدود 4300 تا 4400 تومان است، دلار را تحویل بگیرد و وارد تولید شود، یعنی در بحث تخصیص ارز اولویت اول باید تولید باشد تا اشتغال ایجاد شده و در عین حال واردات هم ممنوع شود.
هنوز به درستی مشخص نیست که در روزهای آینده بازار ارز چه سرنوشتی پیدا کند و آیا رویکرد بانک مرکزی از سیاست پولی منفعلانه به سیاست پولی فعال تبدیل خواهد شد یا خیر.
منبع: روزنامه رسالت
انتهای پیام/4028/
انتهای پیام/