مثنوی، مولویِ جامعه، مردم و هنجارهای جمعی
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، اواسط این هفته در نشستی که ماهانه اهل دانش در مکانی گرد هم میآیند، علاوه بر دیدار دوستانی چند، کریم زمانی را زیارت کردیم. پرسش از وضع کتاب و نشر و خواندن در جامعه ایران طرح شد از زمانی درباره شرح بر دیوان کبیر سوال کردم. کریمی خبر داد نوشتن شرح در ۱۰ جلد به پایان رسیده و جلد نخست نشر یافته و هفته آینده رونمایی خواهد شد. تایپ و صفحهبندی و اقدام به چاپ بقیه مجلدات با توجه به وضع شگفت کاغذ در یک سال اخیر، مرهون زمان و تقدیر خواهد بود. خبر جناب ایشان خرسندکننده بود و برای دوستان دیوان و اندیشه مولوی و شمس، مسرتبخش است. حسب گفته ایشان جلد نخست در نزدیک به ۱۰۰۰ صفحه و شرح ۱۰۰ بیت نخست است.
درواقع جلد نخست کلید فهم و شرح معانی و اصطلاحات دیوان خواهد بود و در دیگر جلدها، بسیاری از شروح به جلد نخست ارجاع داده خواهد شد. به همین سبب جلد نخست فربه و حجیمشده و تنها ۱۰۰ بیت را علاوه بر مقدمات در برمیگیرد. شرح ایشان تنها مشتمل بر غزلیات خواهد بود و بر اساس نسخه تصحیحی بدیعالزمان فروزان فر است.
دیوان شمس تبریزی یا دیوان کبیر جلالالدین محمد بلخی، نامورترین و تأثیرگذارترین مثنوی سرای ایرانی مشتمل بر غزلها، رباعیها و ترجیعها است. در ابتدا در میان مریدان و خاندان مولوی و نیز سلسله مولویه، دیوان شمس را بانام دیوان کبیر یاد میکردند. بعلاوه در میان سلسله مولویه و به باور برخی حتی در میان شمسیه، آنچه شناختهشده بود همانا غزلیات دیوان بوده و کمتر سخنی از رباعیات و ترجیعها بهمیان میآمد. نامهای دیوان شمس یا کلیات شمس بعدها و شاید بهواسطه کوشش شمسیهها که بر این باور بودند مولوی دیوان را در نسبت با شمس تبریزی سروده است، بر دیوان اطلاق شد. معتبرترین دیوان را میتوان حسب دیدگاه مولوی پژوهان همچون گولپینارلی، فروزانفر، سروش و خود زمانی، نسخه قونیه برشمرد.
این نسخهها از ابتدا نزد پیروان مولوی، پیروان شمس، اهل سماع و ذوق موردتوجه بوده و عمدتاً به ترتیب به حور وزنی بوده است. بدیعالزمان فروزانفر کوشید تا ترتیب را تغییر داده و بر اساس ترتیب حروف آخر بیتها که حروف قافیههاست، دیوان را مهذب و مرتب و مدون کند. فروزان فر بر اساس جامعترین و صحیحترین نسخه و با مقابله با ۱۲ نسخه دیگر قدیمی، دیوان را در ۱۰ مجلد به ترتیب قافیهها و نیز ترتیب به حور هر حرف ۱۰ سال تلاش بیوقفه صورت داده است. دیوان در سال 1345 شمسی، دیوان کبیر از سوی انتشارات دانشگاه تهران نشر یافت. فروزان فر در این تصحیح و کوشش، غزلیات و ترجیعها و ترکیبها را در هفت جلد آورده و در پایان جلد هفت نیز واژههای مشکل دیوان را اضافه کرد. جلد هشت اختصاص به رباعیات دارد و در جلدهای ۹ و ۱۰ فهرست دیوان را قرار داده است. دیوان بر اساس تصحیح فروزان فر مشتمل بر 36 هزار و سیصد و شصت بیت شامل 3229 غزل و 1983 رباعی است.
دیوان تفکر عمیق مولوی است و محصور بر پند و تعلیم نیست. دیوان از قید مخاطب آزاد است و دربردارنده تأملات درونی و خاص مولوی است. گرچه مولوی را با مثنوی میشناسیم اما مثنوی، مولویِ جامعه و مردم و عرف و هنجارها و مناسبات جمعی است. دیوان، خودِ مولوی است. ازاینرو شناخت دیوان است که میتواند ما را به دنیای درون خاص مولوی راهنمایی کند. تخلص مولوی در دیوان، «خمُش» یا «خامش» است گرچه برخی غزلها بی تخلص است و برخی دیگر با نام شمس، شمس تبریزی، (حسامالدین) چلبی و (صلاحالدین) زرکوب است.
از ملاقات مولوی با شمس در بامداد روزی در جمادیالآخر سال 642 هجری قمری در قونیه با پرسش شمس از نسبت محمد(ص) با بایزید و مدهوش شدن مولوی تا زمان وفاتش، ۳۰ سال میگذرد. مولوی سوخته شده پس از خامی را که بدایعی در اندیشه، گفتار، خیال و انساندوستی شکل داد، باید مرهون شمس و ملاقات با او دانست. این ملاقات را میتوانیم «آغاز حیرانی» و تولد روحانی و معنوی او بدانیم: (دیوان کبیر، 1683)
من که حیران ز ملاقات توأم
چو خیالی ز خیالات توأم
در کارنامه مولوی تا پیش از شمس، تنها مجالس سبعه و تدریس کتاب معارف پدرش را میبینیم که همین نیز مورد مخالفت جدی شمس واقع میشود. دیوان شمس را پیروان راستین مولوی بهدرستی، دیوان شمس تبریزی مینامند. دیوان متعلق به این دوران ۳۰ ساله است. در سراسر دیوان، شمس و احوالات و اندیشههای او و نیز تأثیرش بر مولوی را میبینیم. خود مولوی به عیان میگوید که دیوان، خیالات، نقش، عبارات و اندیشه شمس است و بدون شمس ۱ رگ هشیار در مولوی سراغ نداریم:
نقش و اندیشه من از دمِ توست
گویی الفاظ و عباراتِ تواَم (همان)
وصف مولوی در دیوان از شمس، آشکار و برهنه است. مولوی از شمس با عنوان آب حیات و باز سپید نام میبرد که بدو زندگانی بخشید و پر پرواز داد. حق با مولوی است که آشکار گوید شمس دلش را ربود: (دیوان، 3118)
تو آب حیاتی، چو رؤیت بدیدم
چو می در تنِ بنده هر سو دویدی
تو باز سپیدی که بر من نشستی
ربودی دلم را، هوا پر پریدی
پیشتر محمدرضا شفیعیکدکنی گزینشی از غزلیات شمس را همراه با مقدمهای شرح و تفسیر کرده و انتشارات سخن آن را در سال 1387 نشر داد. به دوستداران توصیه میکنم مقدمه آن را مطالعه کنند. پیشاپیش به کریم زمانی که کارنامه شرح مثنوی را در کوششهای علمی خود دارد به سبب تلاش گرانقدر در شرح دیوان که تلاشی سترگ و دشوار است، تبریک گفته و امید میبریم سایر مجلدات نیز بهزودی نشر یابد.
*دانشیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی
انتهای پیام/4107/4084/
انتهای پیام/