جایگاه و ابعاد بهرهوری/ برخی مدیران برای نظام بهرهوری سَم هستند
به گزارش خبرنگار گروه استانهای خبرگزاری آنا، بررسی جایگاه و ابعاد مختلف بهرهوری، نوسازی و تحول اداری در سازمانها یکی از مسیرهای درست و مهم نیل به بهرهوری است.
علیرضا باقری دهآبادی استاد دانشگاه، عضو هیأت علمی واحد الکترونیکی دانشگاه آزاد اسلامی و از مدیران کشور در زمینه نوسازی و تحول اداری است. اگرچه او در عرصه ارتباطات نیز بهعنوان کارشناس این حوزه شناخته میشود؛ خبرنگار آنا با توجه به تجارب و مسئولیتهای وی در این حوزهها و در زمینه بهرهوری، نظر و تجارب باقری را جویا شده است.
گفتگوی خبرنگار خبرگزاری آنا را با این استاد دانشگاه پیمیگیریم:
با توجه به اهمیت جایگاه بهرهوری در برنامه ششم توسعه و رابطه بین بهرهوری و رشد اقتصادی جامعه و متغیربودن موضوع رشد اقتصادی، نظر جنابعالی برای اجرای پایدار بهرهوری چیست؟
واقعیت این است که بین رشد اقتصادی و بهرهوری همبستگی مستقیم و معنادار وجود دارد؛ البته در اینجا شاید نتوان بحث تقدم و تأخّر را مطرح کرد؛ چراکه هم بهرهوری روی رشد اقتصادی اثر دارد و هم رشد اقتصادی بر افزایش بهرهوری تأثیرگذار است، اگرچه در طرح این رابطه باید احتیاط لازم را هم داشت؛ چراکه ممکن است کشوری یا سازمانی دارای رشد اقتصادی باشد؛ اما بهدلیل آنکه این رشد درونزا نیست؛ نرخ بهرهوری بهطور مصنوعی و مقطعی افزایش یابد.
بههمین دلیل شاهدیم که برخی کشورها به ظاهر از رشد اقتصادی بالایی برخوردارند؛ اما چون این رشد بر اثر بهرهوری نبوده در میانمدت با رشد منفی یا کاهش رشد پایدار مواجه میشوند. از این رو الان تقریباً هدف همه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، ارتقای رشد اقتصادی از طریق افزایش بهرهوری است. اگر از این زاویه به بحث نگاه کنیم، با توجه به شرایط موجود و تحولات جهانی، بهرهوری شاید در اولویت بالاتری نسبت به رشد اقتصادی باشد.
در رابطه با اجرای پایدار بهرهوری باید گفت که از نظر مفهومی، بهرهوري به معناي استفاده مؤثر و کارآمد از منابع در فرآیند تولید است .در یک مفهوم سادهتر بهرهوری یعنی «کار درست را درست انجام دادن»؛ این مفهوم اگرچه بسیار ساده به نظر میرسد؛ اما در مقام اجرا، همین مفهوم ساده با کلی چالش مواجه است. اینکه کار درست چیست؟ و راه درست انجامدادن آن چیست؟ موضوعی است که در کشورهای توسعهیافته، مسیر مشخص و دقیقی برای پاسخ به آن پیدا کردهاند. از همین رو نرخ بهرهوری در آنجا بالاست. همانطور که اشاره کردید خوشبختانه در برنامه ششم به موضوع بهرهوری توجه ویژهای شده است، بهطوری که 35 درصد از رشد اقتصادی و هشت درصد در طول برنامه، از طریق بهرهوروی پیشبینی شده است.
این ارقام نشان میدهد بهرهوری باید بهطور متوسط سالانه 2.8 درصد رشد داشته باشد که اکنون فاصله زیادی تا تحقق این نرخ وجود دارد و بههمین دلیل میتوان به نوعی آن را هدف استراتژیک محسوب کرد؛ اما در همینجا نیز باید باز هم احتیاط کنیم. سهم بهرهوری در برنامههای قبلی توسعه مشخصاً در برنامه چهارم و پنجم هم وجود داشته است؛ اما متأسفانه آمارها نشان میدهد در هیچکدام از آن برنامهها، ارقام پیشبینی شده محقق نشد. حتی در اوج درآمدهای نفتی که معمولاً این عامل ظرفیت بالایی در ارتقای عدد رشد اقتصادی در کشور ما دارد با در نظرداشتن این واقعیتها، اجرای پایدار و مطلوب بهرهوری به متغیرهای زیادی بستگی دارد. اول از همه این مقوله باید فرهنگ شود. یعنی هر سازمانی برای خودش نقشه راه برای بهرهوری داشته باشد. الان در خیلی از دستگاهها بهویژه دستگاههای حاکمیتی به دلیل نوع فعالیت آنها که ظاهراً محصول مادی تولید نمیکنند، مبحث بهرهوری چندان جا نیفتاده است.
بنده قبلاً بهعنوان دبیر کمیته بهرهوری نهاد ریاستجمهوری در برخی کارگاههایی که از طرف سازمان بهرهوری برای آشنایی با تجارب موفق برخی مؤسسات تدارک دیده شده بود، حضور داشتم. در آن زمان تقریباً همه مؤسساتی که تجربه بهرهوری را ارائه میکردند، خدماتمحور یا محصولمحور بودند. از همین رو یک سؤال مهم این بود؛ دستگاههایی که محصولمحور نیستند در زمینه بهرهوری چه باید بکنند؟ خوشبختانه با رویکرد فعلی سازمان بهرهوری این مسائل به خوبی پوشش داده میشود و با این وجود، هنوز خلأ در این بخش دیده میشود.
نیازمند نگاه تازهای به موضوع بهرهوری و مسیرهای اجرایی آن هستیم
اکنون سهم عمدهای از بودجه جاری کشور مصروف هزینههای دستگاهها و مؤسسات عمومی است که لزوماً خروجی مادی ندارند. تجارب نشان داده آموزش و تغییر رویهها و اصلاح ساختار با هدف چابکی سازمان و صرفهجویی، سهگانهای هستند که در صورت همراهشدن با اجرای مطلوب و مهارتشناختی مدیران بالادستی، سهم قابلتوجهی از بهرهوری را در دستگاههای اجرایی و مؤسسات عمومی محقق میکنند؛ بنابراین نیازمند نگاه تازهای به موضوع بهرهوری و مسیرهای اجرایی آن هستیم؛ البته این را باید تأکید کنم که بهرهوری دارای یک سری اصول ثابت است؛ اما باید توجه کرد که هر سازمانی افزون بر عمل به این اصول ثابت، ممکن است راههای متفاوتی را برای تحقق بهرهوری انتخاب کند.
به نظر میرسد تحقق بهرهوری در سازمانهایی که مأموریتهای متفاوتی دارند، از یک نسخه واحد تبعیت نمیکند، بههمین دلیل چالش بهرهوری همچنان در بسیاری از سازمانها محل بحث است. جنابعالی برای فائق آمدن بر این بحث چه پیشنهادهایی دارید؟
بهرهوری دارای اصول ثابت و مشترک است؛ در همه جای دنیا با همه تفاوتهایی که ممکن است کشورها و سازمانها با هم داشته باشند، بهرهوری واقعی فقط با کاربست این اصول ثابت تحقق پیدا میکند؛ اما ممکن است با توجه به تفاوتهای فرهنگی و مأموریتی در سازمانها و کشورها، رویههای آن فرق کند که این امر هم طبیعی است؛ البته این را باید اشاره کرد که در گذشته بیشترین رشد بهرهوری در عوامل تولید، مربوط به بهرهوری نیروی کار بوده به همین دلیل بیشترین سهم بهرهوری از محل بهرهوری نیروی کار و سرمایه پیشبینی شده بود و هنوز هم البته این دو متغیر بسیار تعیینکننده هستند؛ اما امروزه متغیرهای دیگری هم مانند آموزش، اصلاح فرایندها و سیستمها و استفاده از فناوریهای جدید مطرح است.
برخی مدیران سنتی برای نظام بهرهوری مانند سم هستند
به نظر بنده که کمی در این حوزه تجربه دارم، برخی مدیران سنتی برای نظام بهرهوری ما حکم سم را دارند. این دسته از مدیران چون مهارت شناختی پایینی نسبت به بهرهوری دارند و اساساً دستگاه تفکر و متعاقباً رفتار آنها با این بحث جدید، سازگاری ندارد؛ بنابراین در جاهایی بدون آنکه خود متوجه باشند، به مانع اصلی در زمینه بهرهوری تبدیل میشوند و همان انگیزهها و ظرفیتهای بالقوه را در این حوزه به حاشیه میرانند.
به نظر بنده نخستین ایستگاه در این مسیر و در راستای پرسش شما، آموزش مدیران و سپس کارکنان است. متأسفانه الان در این بحث، گاه میبینیم روند برعکس شده است. یعنی کارکنان یا بهطور اختیاری یا اجباری آموزش پیدا میکنند؛ اما این موضوع شامل مدیران نمیشود، خوب معلوم است نتیجه این فرایند چه میشود. ایستگاه دوم در این مسیر، استفاده از تجارب کشورها و سازمانهای موفق است که اهداف و مأموریتهای نزدیکی با کشور یا سازمان ما دارند. سوّم داشتن سند پویا و قابل سنجه در زمینه بهرهوری از سوی همه مؤسسات و دستگاههاست که شاخصهای آن مشخص و سنجهپذیر باشد. چهارم، انتصاب مدیران مجرب و آموزشدیده در این امر که از اختیارات لازم از سوی بالاترین مقام دستگاه و حوزه مستقل برای اجرای اهداف بهرهوری برخوردار باشند و نهایتاً نظام ارزیابی دقیق و پویا.
البته اکنون علاوه بر تصریح بحث بهرهوری در اسناد بالادستی از جمله سیاستهای کلی نظام، براساس بند الف از ماده پنج قانون برنامه ششم توسعه، دستگاههای اجرایی مکلفند برای محور قراردادن رشد بهرهوری در اقتصاد، علاوه بر اجراییکردن چرخه مدیریت بهرهوری در مجموعه خود، تمهیدات لازم را برای عملیاتیکردن این چرخه در واحدهای تحت تولیت خود با هماهنگی سازمان ملی بهرهوری ایران فراهم و گزارش سالانه آن را به سازمان ملی بهرهوری ایران ارائه کنند. همین الزام قانونی اگر بهدرستی مدیریت و اجرا شود بخش زیادی از چالش در این زمینه مرتفع خواهد شد؛ اما متأسفانه هنوز بسیاری از دستگاهها در این بخش مشکل جدی دارند.
یکی از مباحث مهم در زمینه بهرهوری در مؤسسات و سازمانهای دولتی و یا عمومی، ضرورت نوسازی و تحول اداری در دستگاههاست. از دیدگاه جنابعالی چگونه میتوان بهرهوری، نوآوری و راندمان کاری کارکنان را از این طریق شکوفا کرد؟
نوسازی و تحول اداری یکی از مسیرهای درست و مهم نیل به بهرهوری است. در اجرای برنامه چهارم توسعه که بحث بهرهوری بهطور جدی وارد برنامههای پنجساله شد، بسیاری از اهداف بهرهوری در قالب یکی از مصوبات سال 1382 شورایعالی اداری دیده شد که ایجاد مرکز نوسازی و تحول اداری در دستگاههای اجرایی و انتصاب رئیس آن از طرف بالاترین مقام دستگاه، یکی از موارد مهم آن به شمار میآید. مرور اهداف و برنامههای پیشبینیشده برای این مرکز بهخوبی جهتگیری درست در این زمینه را مشخص میکند.
از آنجا که مأموریتهای این مرکز بسیار مهم است، عیناً به برخی رئوس آن اشاره میکنم.
- مهندسی مجدد، تجزیه و تحلیل و طراحی سیستمها و روشهای انجام کار
- برنامهریزی و انجام اقدامات لازم برای شایستهسالاری در انتخاب مدیران و کارکنان
- توسعه فناوری اداری و اجرای برنامههای تحقق دولت الکترونیک
- مطالعه و استقرار نظامها و سبکهای مدیریتی نوین در راستای بهبود مدیریت
- انجام سنجش سطح انگیزش کارکنان و برنامهریزی لازم جهت ارتقای آن
- اقدامات لازم برای توسعه مشارکت بخش غیردولتی و کاهش تصدیها
- تدوین و اجرای برنامههای فرهنگسازی و ایجاد بستری مناسب برای تحقق تحول اداری
آنچه که از این مأموریتها و انتظاری که از اجرای مطلوب آن به ذهن متبادر میشود، چابکی سیستم، کاهش هزینهها و ارتقای سرمایه انسانی بهعنوان عامل پیشران توسعه در سازمانهاست؛ اما تجربه نشان داده این مأموریتها هنگامی با موفقیت قرین هستند که نظام تصمیمگیری کشور مکمل این مأموریتها باشد. مثلاً در همین برنامه چهارم توسعه ماده 143 آن که اصلاح و بهبود مدیریت نیروی انسانی بخش دولتی را هدف قرار داده، بندهای بسیار مترقی و پیشرفته داشته که برخی موارد آن که مرتبط با بحث حاضر است عبارت بودند از:
الف- تجزیه و تحلیل و بازطراحی مشاغل دولتی با رویکرد جذب متخصصان و نخبگان
ب- بهکارگیری نیروی انسانی به هر شکل در این دستگاهها در فضای رقابتی و کسب حداقل امتیازات در امتحانات استخدامی ادواری
ج- پیشبینی ضوابط و دستورالعملهای پرداخت حقوق کارکنان براساس تلفیق مناسب نتیجهگرایی و بهرهوری به جای وقتمزدی
بهرهوری با نیروی انسانی ضعیف، شکننده و پرهزینه است
اما شاید باورش سخت باشد که بند «ب» این ماده که از اهمیت بسزایی برخوردار بود و شاید مغز این ماده بود، در اولین سال اجرا یعنی 1384 با مصوبه مجلس حذف شد و نتیجه آن، چیزی شد که الان نظام اداری و برنامهریزی کشور با آن دست به گریبان است. جالب این است که قانون برنامه چهارم یک دور کامل نزد همه نهادهای سیاستگذار و قانونگذار زده بود. این تجارب تلخ، قطعاً با موضوع مصاحبه شما در تعارض و تضاد است. اینکه ما همهچیز را روی کاغذ داشته باشیم و هنگام اجرا طور دیگری عمل کنیم با آموزههای دینی، اخلاقی و علمی ما سازگاری ندارد. شاید از این منظر لزوم نظارت درخصوص برنامهها و سیاستهای کلی امری لازم باشد؛ بنابراین در پاسخ به پرسش شما باید گفت: همان مفهوم بهرهوری اینجا به کار میآید. یعنی کار درست را درست انجام دادن. به عبارتی اگر مسیر و هدف و مأموریتهای ما واقعاً درست است، باید آن را در هر شرایطی عیناً پیش ببریم و اجرا کنیم. بدون تردید عامل مهم و تعیینکننده در بهرهوری و نوآوری جذب نیروی انسانی شایسته است که سرمایه اصلی یک کشور و سازمان را تشکیل میدهد. نوآوری و بهرهوری با نیروی انسانی ضعیف بسیار شکننده و پرهزینه است.
با توجه به کمبود منابع مالی دانشگاه آزاد اسلامی چه راهکاری در راستای بهینهسازی منابع موجود دانشگاه و حرکت به سمت درآمد غیرشهریهای پیشنهاد میکنید؟
این یک چالش جدّی است و قطعاً در صورت تداوم شرایط فعلی، مشکلات در این بخش برای دانشگاه تشدید خواهد شد. دانشگاه آزاد اسلامی که سالهای قبل بهصورت خودگردان و از طریق دریافت شهریه امور خود را میگذراند، بهدلیل وابستهنبودن مالی به دولت یکی از تجارب موفق در حوزه آموزشی در کشور بوده است و هیچ تردیدی هم در این رابطه وجود ندارد؛ اما با توجه به کاهش دانشجو و رویآوردن دانشگاههای دولتی به سیستم دریافت شهریه و جذب دانشجو، امروز دانشگاه آزاد درست یا غلط رقبای متعددی در این میدان دارد.
آنچه که مشخص است این وضعیت از بیرون به دانشگاه تحمیل شده و بنابراین برای یافتن پاسخ هم باید عمدتاً به عوامل بیرونی بیشتر توجه کنیم. قطعاً بخشی از آن با توجه به ظرفیت دانشگاه آزاد اسلامی، از طریق تعامل با شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت علوم قابل حل است.
واحد الکترونیک بهخوبی در مسیر بهرهوری پیش رفته است
بنده مثالی بزنم. ببینید الان سیستمهای آموزشی در همه جهان از همه ظرفیتهای خود بویژه فناوریهای جدید در حال استفاده هستند. اتفاقاً دانشگاه آزاد هم سعی کرده از این غافله عقب نماند. الان واحد الکترونیک این دانشگاه بهخوبی در مسیر بهرهوری که موضوع این مصاحبه است، پیش رفته است. بنده تجربه تدریس در همه مقاطع این دانشگاه را داشتهام. به جرأت میگویم بهرغم اینکه مخالف گسترش بیرویه مقطع دکتری هستم؛ اما تجربه تدریس بنده در این مقطع در واحد دانشگاهی نشان داد، بسیاری از دانشجویان دکتری که اتفاقاً مستعد هم هستند و به دلیل مسائل شغلی محدودیت زیادی برای کلاس حضوری دارند با انگیزه زیادی وارد مقطع دکتری شده بودند، بهطوری که نوع تعامل و پرسش و پاسخ در کلاس بهخوبی این امر را نشان میداد؛ اما در نهایت، این مقطع از واحد الکترونیک حذف شد و دانشجویان موظف به شرکت در کلاسهای حضوری شدند. خوب در اینجا میشد طوری عمل کرد که افزون بر ارتقای کیفیت، این مقطع را با تقویت استانداردهای لازم ادامه داد. مثلاً استادانی برای این مقطع دعوت به کار میشدند که از تجربه علمی و پژوهشی کافی برخوردار و استاندارد لازم را از هر حیث دارا باشند؛ اما دیدیم که مسیر دیگری انتخاب شد.
به هر حال دانشگاه نیز باید خود را برای تحولی بزرگ آماده کند. چون شرایط بیرونی تغییر کرده، لزومی ندارد دانشگاه با مکانیسمهای گذشته سیاستهای خود را پیش برد. خوشبختانه هدفگذاری در زمینه ارتقای کیفیت دانشگاه بسیار درست صورت گرفته است؛ اما سؤال جدی این است که تا چه میزان آمادگی برای این تحول اساسی وجود دارد؟ دانشگاه آزاد باید افقهای نو و تازهای را برای سیاستگذاری و برنامهریزی تجربه کند. اتکای صرف به شهریه در میانمدت و بلندمدت در این دانشگاه با توجه به نرخ رشد جمعیت و رقبای فعلی بسیار شکننده است. منظور بنده از افقهای نو این بود که دانشگاه آزاد باید یک دانشگاه multi-tasking یا چند وظیفهای شود، بهطوری که آموزش یکی از کارهای اصلی آن باشد؛ اما صنایع و خدمات مرتبط با حوزههای آموزش و دانشجو و استعداد و فرصت بالقوهای که در این دو عامل نهفته است، مسیر جدیدی را میتواند برای دانشگاه باز کند.
الان خیلی از مدیران کشور با مدل SWOT که در حوزه مدیریت استراتژیک کاربرد دارد، آشنا هستند. تقریباً همه آنها پنجرههای این ماتریس (قوتها، فرصتها، ضعفها و تهدیدات) را هم میشناسند؛ اما استخراج استراتژیهای چهارگانه از این جدول شاید 80 درصد کار با این ماتریس است که در این بخش متأسفانه اکثراً متوقف میشوند.
جالب است برخی فکر میکنند اگر کشوری یا سازمانی در خانه چهارم قرار گرفت، دیگر داستان به پایان رسیده است. اتفاقاً برعکس، تازه داستان آغاز شده است. استراتژی defender یا دفاعی که از خانه چهارم به دست میآید، برای بقای سازمان در محیط پررقیب و پرمخاطره است؛ از همین رو برخی مدیران، متخصص این نوع استراتژی در خانه چهارم هستند و کار آنها هم بسیار پرارزش و تعیینکننده است. منظور بنده از بیان این مثال این بود که همه سازمانها ممکن است در مقطعی در خانه چهارم باشند؛ ولی توانستهاند سازمان خود را با تغییر سیاستها و راهبردها در زمان کمی به خانههای دیگر این ماتریس منتقل کنند.
بنابراین همانطور که اشاره کردم، دانشگاه آزاد با توجه به دگرگونیِ متغیرهای بیرونی که تمام سیاستها و چشمانداز دانشگاه را تحتالشعاع و حتی فشار قرار داده، باید از ظرفیت خوبی که دارد نهایت استفاده را بکند و با جسارت وارد تصمیمات بزرگ شود.
اشاره بنده به تصمیمات بزرگ شاید مستلزم جراحی بزرگ در سیاستها و برنامههای دانشگاه باشد که نهایتاً حال عمومی آن را خوب میکند. البته این فقط مختص دانشگاه آزاد اسلامی نیست. اینکه الان دانشگاههای دولتی بیش از گذشته روی به دانشجویان شهریهای آوردهاند، نشان میدهد نیاز به منابع مالی دارند؛ اما واقعیت این است که آنها از کمکهای مؤثر دولت هم برخوردارند. در این رابطه من فکر میکنم باید حمایت بیشتر دولت از دانشگاه آزاد اسلامی نیز یک دستور کار جدید باشد. بنابراین با در نظر گرفتن جمیع ملاحظات بیان شده، اداره سازمان عظیم دانشگاه آزاد اسلامی در همه ابعاد، شیوههای منعطفتری را در مقایسه با گذشته میطلبد.
گفتگو از عصمت شریفی
انتهای پیام/4062/خ
انتهای پیام/