دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

موج دوم حمله به سپاه پاسداران/ شکوری‌راد: اطلاعات سپاه مانع نزدیک شدن اصلاح‌طلبان به رهبری می‌شود!

ما اصلاح‌طلبان حائل سفت و محکمی بین خود و رهبری داشته‌ایم و آن یکی از نهاد‌های اطلاعاتی است که طی سال‌های گذشته سعی کرده که به صورت یک حائل عمل کند.
کد خبر : 301233

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، علی شکوری‌راد، دبیر کل حزب اتحاد ملت ایران در گفتگویی اظهار کرد: «بعد از سال ۸۸ اراده کاملی را برای حذف اصلاح‎طلبان از عرصه سیاسی شاهد بودیم هرچند در سال ۹۲ توانستیم که با یک تدبیر درست به صحنه برگردیم، اما همچنان مقاومت زیادی در برابر حضور ما وجود داشت. هنوز هم بسیاری از اصلاح‌طلبان کارآمد و توانمند با مانع استعلاماتی که از نهاد‌های امنیتی گرفته می‎شود مواجه هستند.»


مهم‌ترین بخش‌های این گفتگو را در ادامه خواهید خواند:


*انتظارات مردم پس از شرکت در انتخابات و دادن رأی به نامزد‌هایی که اصلاح‎طلبان آنان را معرفی کرده بودند یا مورد حمایت خود قرار داده بودند، برآورده نشد.


*آقای روحانی با صحبت‎های دلگرم‌کننده‎ای در عرصه انتخابات ظاهر شد و علاوه بر اصلاح‎طلبان، خود هم توانست مردم را مجاب کند که پای صندوق بیایند و به او رأی بدهند. حتی در انتخابات سال گذشته شاهد بودیم بعضی از کسانی که تا آن سال در انتخابات شرکت نکرده بودند امیدوارانه پای صندوق رأی آمدند. اما عملکرد دولت آنگونه که انتظار می‌رفت نبود.


*اصلاح‎طلبان از سال ۹۲ تاکنون قدم‌های بزرگ و پیروزمندی برداشتند. در سال ۹۲ دستاورد مهمی همچون پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری را داشتند، در سال ۹۴ با انتخابات مجلس توانستند کرسی‏‌های زیادی را در پارلمان تصاحب کنند و در سال ۹۶ هم برنده انتخابات شورا‌ها و ریاست‌جمهوری شدند؛ بنابراین نمی‌شود آن‌ها را به دلیل این توفیقات به دست آمده تخطئه کرد و گفت که سازمان‌بندی و تشکیلات این جریان خوب نبود.


*اصلاح‌طلبان در فرآیندی که بعد از اعتراضات دی ماه آغاز شد در وضعیتی قرار دارند که نمی‎توانند دفاع لازم را از دولتی که با حمایت آن‌ها بر سر کار آمده انجام دهند. به این دلیل که هم فاصله ارتباطی با آن دارند و هم عملکرد دولت برای آنان قابل توجیه نیست؛ لذا نمی‌توانند مردم را هم توجیه کنند؛ بنابراین ما با بحران دستاورد مواجه شدیم.


*ما به طور مشخص در اصلاحات یک سرمایه اصیل داریم و آن شخص آقای خاتمی است. آقای خاتمی به عنوان رئیس دولت اصلاحات هیچ‌گاه نپذیرفت به عنوان رهبر اصلاحات شناخته شود، اما از طرف مردم و اصلاح‎طلبان به عنوان رهبر حرکت اصلاحی در ایران شناخته می‌شود.


*می‏‌توان گفت که وضعیت سیاسی جامعه به سه جناح تقسیم شده است. اصولگرا، اصلاح‎طلب و یک جناحی که از اصلاح‎طلبان عبور کرده‎اند و دیگر امیدی به اصلاحات ندارند و بعضاً ممکن است به طیف سرنگونی‎طلب نزدیک شده باشند. ولی آن‌ها یک ادعا‌هایی را مطرح می‏‌کنند و حرف‏‌های آن‌ها در سطح جامعه و فضای مجازی شنیده می‏‌شود.
عمدتاً هم ریزش‌‏های اصلاح‎طلبان بودند.


*براندازان سازمان‏‌یافته خیلی سعی کردند که فضای مجازی را به اشغال و تسخیر خود دربیاورند. هم طیف سلطنت‎طلب و هم فرقه رجوی به شکل کاملاً سازمان‌یافته در فضای مجازی حضور دارند و سعی کردند که این فضا را تحت تأثیر خود قرار دهند.


*طیف افراطیون اصولگرا هم در فضای مجازی به شکلی سازمان یافته حضور دارند. امکانات بودجه‏‌ای و نیروی انسانی حقوق‌بگیر هم دارند که بتوانند این کار را انجام دهند؛ بنابراین این سه طیف بخش عمده‎ای از فضای مجازی را اشغال کردند. آن‌ها موجب شدند که فضای مجازی که تا چندی پیش مزیت نسبی اصلاح‎طلبان بوده از دست آنان خارج شود. الان دیگر نمی‎شود فضای مجازی را مزیت نسبی اصلاح‎طلبان دانست. به همین دلیل خود اصلاح‎طلبان در فضای مجازی با چالش‎های جدی روبه‌رو هستند.


*چالش اصلی و زمینه‌ساز کشور سیاسی است. یعنی بحران اقتصادی معلول چالش سیاسی است. چون اصلاح‎طلبان چالش سیاسی را بر سر استقرار دموکراسی و حقوق شهروندی داشته‌اند باعث شده که بخش‌هایی از جامعه که به این موضوعات توجه می‌کنند؛ به جریان حامی آن تبدیل شوند. بخش‎هایی از مردم که گرفتار معیشت خود هستند و فرصت دنبال کردن مسائل سیاسی را نمی‎کنند عملاً باقی ماندند تا جریان رقیب به دنبال آن‌ها برود و برای به دست آوردن رأی آنان برنامه‎ریزی کند. البته از ابزار‌هایی هم برای این کار از جمله کمیته امداد و بسیج و نهاد‌های عمومی فراگیر که در اقصی نقاط جامعه گسترش پیدا کرده، برخوردار بوده‌اند.


*طبقات محروم ممکن است که به لحاظ سیاسی به اصلاحات گرایش پیدا نکنند، ولی بعضاً حسن اعتمادشان به اصلاح‌طلبان موجب می‎شود که پایه رأی آنان را بالا ببرند و به تداوم فرآیند اصلاحات کمک کنند.


*اتفاق خاصی که طی یک سال گذشته افتاده، این است که اصلاح‌طلبان ریزش نیرو داشته ‏اند و این ریزش در همه طیف‌های آن رخ داده است. گروهی از اصولگرایانی که به سمت اصلاح‎طلبان در حال کوچ بودند، مقداری دچار انفعال شدند و حرکت خود را متوقف کردند و یک تعداد از اصلاح‌طلبان هم منفعل شده و امید خود را به اصلاحات درکل از دست دادند.


*طیف برانداز را رقیب خودمان می‎دانیم، اما نه رقیب انتخاباتی. آنان را رقیب مشارکت‎جویی در انتخابات می‎دانیم. کاری که برانداز‌ها می‏ کنند، این است که بدنه اجتماعی جامعه را از شرکت در انتخابات منصرف می‌کنند. آن‌ها رقیب انتخاباتی نیستند، ولی به نفع رقیب سنتی ما یعنی طیف راست کار می‎کنند. مشارکت در انتخابات را پایین می‎آورند و طیف خاکستری که همیشه آرای خود را به صندوق اصلاح‎طلبان می‎ریختند، از شرکت در انتخابات منصرف می‎شوند و اصلاحات را دچار ریزش رأی می‎کنند. اصولگرا‌ها آنقدر پایگاه رأی قوی ندارند که تهدید جدی حساب شوند؛ ولی هستند و حضور دارند و یک بخش از آرای سازمان‏ یافته‎ای که من نامش را رأی مناسکی می‎گذارم، از آن خود می‎کنند.


*حقیقت این است که ما اصلاح‏‌طلبان با بخشی از افرادی که در شورای نگهبان هستند نمی‎توانیم گفت‌وگو کنیم و به فرض انجام گفت‌وگو هم حاصلی نخواهد داشت. ولی گفت‌وگو با نزدیکان رهبری حتماً می‎تواند برای ما دستاورد داشته باشد. اما با این حال ما اصلاح‎طلبان حائل سفت و محکمی بین خود و رهبری داشته‌ایم و آن یکی از نهاد‌های اطلاعاتی است که طی سال‌های گذشته سعی کرده که به صورت یک حائل عمل کند و به نظر هم می‌رسد که اطلاعات مربوط به اصلاح‌طلبان با یکسری دستکاری‌ها از کانال آن‌ها منتقل می‌شود. به همین دلیل این نبود اعتماد شکل گرفته است. باور ما این است که در رهبری ظرفیت پذیرش اصلاح‌طلبان با همین شرایطی که دارند وجود دارد، اما از جانب اطرافیان و برخی نهاد‌ها این هراس ایجاد می‌شود که اگر اصلاح‌طلبان به صحنه بیایند، ممکن است که چالش برانگیز باشند. آن‌ها هستند که مشکل ایجاد می‌کنند.


*من اخیراً با آقای علیرضا زاکانی در دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران مناظره‎ای داشته‏‌ام. ایشان گفتند: «رهبری به ما گفتند نه باید و نه می‎توانیم اصلاح‎طلبان را حذف کنیم.» این جمله جدیدی بود که تاکنون – حداقل من- نشنیده بودم و در عملکرد اطلاعات سپاه چنین چیزی استنباط نمی‌شد. بعد از سال ۸۸ اراده کاملی را برای حذف اصلاح‎طلبان از عرصه سیاسی شاهد بودیم هرچند در سال ۹۲ توانستیم که با یک تدبیر درست به صحنه برگردیم، اما همچنان مقاومت زیادی در برابر حضور ما وجود داشت. هنوز هم بسیاری از اصلاح‌طلبان کارآمد و توانمند با مانع استعلاماتی که از نهاد‌های امنیتی گرفته می‎شود مواجه هستند. بنابراین، این چالش همیشه وجود داشته و گاه و بیگاه دریچه‎هایی هم باز شده تا احساس کنیم شاید بتوان کاری کرد. اخیراً هم آقای جهانگیری صحبت‎هایی را مطرح کرد و گفت: در هفته‏‌های آینده سرمایه‏‌های نمادین کشور در کنار هم قرار خواهند گرفت. ما می‏ دانیم که یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‏‌های نمادین کشور آقای خاتمی است. بعد از آن محصورین و پس از آن نیز افراد دیگری که از حضور در صحنه‎های رسمی سیاسی جامعه محروم هستند.


*فکر می‎کنم که یکی از فرصت‎هایی که در اختیار اصلاح‎طلبان قرار دارد، همین فاصله‎ای هست که بین اعتراضات دی ماه تا انتخابات بعدی وجود دارد. اگر بنا بود انتخابات الآن یا دو ماه دیگر برگزار شود، اصلاح ‌طلبان سنگین‏‌تر بودند که در انتخابات شرکت نکنند. چون با مشارکت نکردن گسترده مردم در انتخابات، شانس پیروزی آنان به حداقل می ‏رسید. انتخابات مجلس یازدهم، یک سال و هفت‌ماه دیگر برگزار می‎شود و فرصت لازم وجود دارد تا هم اصلاح‎طلبان بتوانند ارتباط خودشان را با بدنه جامعه برقرار کنند و هم جامعه‎ای که دچار عارضه سرخوردگی شده، فرصت بازسازی پیدا کند.


*ما انتقاد داریم، ولی پایه‌های این نظام را محکم‌تر از آن می‌دانیم که بخواهد در معرض فروپاشی و سقوط قرار بگیرد. این نظام پایدار می‎ماند. البته شرایط اقتصادی کشور بشدت بحرانی است و این بحران هم فزاینده خواهد شد. ممکن است کار به کوپن و جیره ‏بندی هم برسد. به مردم فشار می‎آید، اما منجر به سقوط نظام نمی‎شود. این نظام حتی در سخت‎ترین شرایط می‎تواند خود را حفظ کند. یعنی پایه‎های نظامی، اقتصادی و رسانه‎ای و یک تعداد نیرو‌های جان فدا دارد که اجازه نمی ‏دهند این نظام سقوط ‎کند.


منبع: روزنامه ایران


انتهای پیام/4001


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب