آغاز بیابانزایی در شمیران؛ تهران تختجمشید میشود/ پایتخت به طبیعت بدهکار است
آرزو میرزاخانی، گروه اجتماعی- «ایران به زودی به بیابانی برهوت تبدیل خواهد شد»، باوری که کارشناسان را به فکر واداشته تا در خصوص خشکیدگی کشور هشدار دهند. شاید هرگز کسی تصورش را هم نمیکرد تهران که به شهر چنارها معروف بود و سایهسار درختان سر به فلک کشیده و آب گوارایش هر بینندهای را برای زندگی در آن وسوسه میکرد هم به درد بیابانی شدن مبتلا شود. مرضی که متخصصان براساس نشانههایش هشدار داده و خزان زودرس درختان چنار و توفانهای گردوخاک را از مهمترین آنها میدانند.
تهران دیگر به شرایط مطلوب آبی نخواهد رسید
پرویز کردوانی کویرشناس برجسته ایرانی در گفتوگو با آنا با تاکید بر این موضوع که تهران در شرایط فوق بحرانی آبی قرار داشته و دیگر بازگشت آن به شرایط مطلوب امکانپذیر نخواهد بود، تاکید میکند: تهران دیگر به شرایط مطلوب آبی نخواهد رسید و باید خودمان را برای این شرایط آماده کنیم.
وی با تاکید بر اینکه تمامی منابع آبی شهر تهران از بین رفته و به کمترین میزان خود رسیده است، میگوید: من میگویم هرطور شده مردم و مسئولان باید دست از هدر دادن آب و مصرف بیش از حد آن در تهران بردارند زیرا دیگر هیچ منبع آبی در تهران وجود ندارد.
کردوانی با طرح این پرسش که چرا مسئولان یادشان نیست که سد لتیان قرار بود 365 آبادی اطراف تهران را سیراب کند اما اکنون 7 سال است که کاملا خشکیده و حتی یک قطره آب هم ندارد تا به ورامین برسد، یادآور میشود: اکنون مردم این منطقه از آبهای زیرزمینی و فاضلاب استفاده میکنند. سد کرج هم وضعیت بهتری ندارد. گل و لای آن افزایش و آب آن کاهش یافته است یعنی اکنون 40 متر از کف سد کرج لجن است.
به گفته این استاد دانشگاه برای رفع تشنگی تهرانیها حتی آب سد سفیدرود و رودخانه قزل اوزن که قرار بود 170 هکتار از شالیزارهای گیلان را آبیاری کند و روزی به طلای روان معروف بود، هم اکنون از سوی طالقان به سمت تهران سرازیر میشود و آب سد ماملو هم که روزگاری به مصرف کشاورزی میرسید، اکنون فقط برای تامین شرب تهرانیها مورد استفاده قرار میگیرد.
همه منابع آبی تهران اکنون یا خشک شده یا به انتهای خود رسیده است
کردوانی اضافه میکند: بنابراین با یک حساب سرانگشتی میتوان دید که همه منابع آبی تهران اکنون یا خشک شده و یا به انتهای خود رسیده است و این استان بدون داشتن رود یا آبی، چندین سد بلااستفاده دارد که خود در خشکی بیشتر منطقه نیز اثرگذار است. اکنون تنها 25 درصد از آب سرشاخه سرخهحصار که آبهای سطحی شرق تهران را جمعآوری میکند، برای کشاورزی به ورامین فرستاده میشود و حتی آبهای سطحی که روزی از دامنههای البرز و چشمهساران شمیران در جویها و پای درختان چنار جاری میشد نیز به انتها رسیده و همه آنچه که هست به مصرف شرب جمعیت چند میلیونی تهران میرسد.
این کویرشناس تصریح میکند: شاخه آبی دیگری که در تهران وجود دارد، رودخانه کن است که از غرب جاری میشود و با دهها موتورپمپ برای مصارف کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد و روزگاری آنچنان پرآب بود که در نهایت تا نزدیکیهای قم هم میرفت اما اکنون آنچنان کمآب شده که حتی برای مصرف کشاورزی هم به سختی از آن برداشت میشود.
کردوانی علت کاهش آبهای سطحی در تهران را ولع برای نوشیدن و تامین آب شرب تهرانیها و تاحدی کشاورزی میداند و معتقد است که این عطش باعث شده تا آب چشمههای « کلک چال» هم برای مصارف شهری مورد استفاده قرار گیرد و دیگر در جویها روان نشود و آب چشمههای شمیران نیز خشک شده و در نتیجه کم کم شاهد خشک شدن درختان چنار خیابان ولیعصر(عج) یا خزان زودرس در آنها باشیم. البته در این بین نمیتوان ساختمانسازیها و تراکم فروشیهای شهردار تهران در حاشیه این خیابان را مد نظر قرار نداد. چراکه این ساختمان سازیها باعث شده تا ریشه درختان چناری که در حاشیه این خیابان هستند، خشک شود.
الگوی بارش در تهران تغییر کرده است
او معتقد است که از طرفی مشکل دیگر این است که بارندگیها در تهران به حداقل رسیده و الگوی بارش از برف به باران تغییر شکل داده است. در حالی که برف خود منبع ذخیره آبی برای تهران محسوب میشد و امسال دیگر برفی بر کوههای تهران نبارید که آب ذخیره شده داشته باشیم و این خود معضل دیگری است که علت آن هم تغییرات اقلیمی و ساخت و ساز در ارتفاعات و جادهسازی در این مناطق است.
کردوانی میگوید: در تهران چندین هزار چاه غیرمجاز حفر شده است و چاههایی که از آبهای زیرزمینی تغذیه میشد اکنون در حال خشک شدن هستند اما اینها فقط گوشهای از فاجعهای است که در حال رخداد بوده و ساختوسازهای بیرویه در شهر تهران و مهاجرتهای بیرویه به این شهر از دلایل اصلی به پایان رسیدن منابع آبی محسوب میشوند. بنابراین در صورتی که این روند با همین شتاب ادامه یابد، به زودی شاهد تبدیل تهران به بیابان برهوت خواهیم بود که درختان آن کاملا حذف شده و مانند تخت جمشید تنها نمایی از ساختمانهای سر به فلک کشیده و آهن و آجر از این شهر باقی خواهد ماند.
شناسههای تغییر اقلیم در تهران به وضوح دیده میشود
«کردوانی بیراه نمیگوید» یک بیابانشناس و کارشناس محیطزیست با بیان این مطلب، بر گفتههای پروفسور کردوانی در خصوص وضعیت بحرانی تهران و بیابانی شدن آن صحه میگذارد و میگوید: متاسفانه اکنون شناسههای تغییر اقلیم در تهران به وضوح دیده میشود و افزایش غلظت گردوغبار در هوای این شهر و به خصوص بروز توفانهای گردوغبار نشانههای بارز این پدیده هستند.
محمد درویش، مهمترین علت آنکه تهران دچار شرایط ناسالم جوی شده است را امروز دیگر آلایندههای سوخت و خودرو نمیداند، بلکه بر این باور است که افزایش ذرات 2.5 میکرونی در اثر افزایش سطح بیابانهای اطراف تهران و همچنین سرعت بیابانزایی در مناطق جنوب غرب و جنوب شرق استان از دلایل اصلی آن هستند.
مدیر دفتر آموزش و مشارکتهای اجتماعی سازمان حفاظت محیطزیست کشور تاکید میکند که شتاب بیابانزایی در مخروط افکن تهران جنوبی اکنون آشکارا دیده میشود و یکی دیگر از نشانههای آن افت سطح آبهای زیرزمینی به خصوص بین منطقه استادیوم آزادی تا وردآورد است که به میزان 5 تا 17 متر در طی 10 سال اخیر رسیده است. همچنین در منطقه معین آباد ورامین و شرق تهران، نشست زمین کاملا مشهود بوده و آثار آن را به وضوح میتوان دید.
درویش در ادامه از نشست زمین در مناطق جنوب غرب تهران خبر میدهد که بر اساس اعلام سازمان زمینشناسی کشور فقط در منطقه جنوب تهران این فرونشست تا 36 سانتیمتر در سال هم میرسد که 90 برابر استانداردی است که اتحادیه اروپا به آن شرایط بحران میگویند. طبق استانداردهای زمین شناسی، نشست 4 میلیمتری زمین در سال، شرایط بحران محسوب میشود و اکنون در جنوب تهران این آمار 36 سانتیمتر در سال است.
تهران به شدت در حال تغییر اقلیم و تبدیل به بیابان است
به باور او تمامی این شرایط نشان میدهد که تهران به شدت در حال تغییر اقلیم و تبدیل به بیابان است چراکه اکنون اغلب رودخانههای آن که از سمت البرز جنوبی به سمت دشت و دریاچه نمک و حوض سلطان قم، از جمله رودخانههای جاجرود، لتیان و حتی کرج سرازیر میشد، وضعیت بسیار ناگواری دارند و در حال خشک شدن هستند و حتی دیگر به پایاب خود هم نمیرسند. نگاهی به دشت لار نیز نشان میدهد که در طول سالهای گذشته تاکنون چنین وضعیت وخیمی نداشته است.
درویش میگوید: فشار بیش از حد دام در البرز جنوبی فوقالعاده نگران کننده است و مشاهدات من در دماوند نشان میدهد که آثار میکروتراسها در جایی که بهترین وضعیت اقلیمی در تهران را دارد به خوبی مشهود است. همچنین تشدید فرسایش خاک در تهران نیز سبب گشته تا هر چند وقت یک بار شاهد بروز سیلابهای شدید در مصب رودخانهها و خسارات بسیار و حتی تلفات جانی در تهران باشیم.
او مهمترین دلیل قدم نهادن تهران در چنین وضعیت بحرانی را « بدهکاری اکولوژیکی» میداند و توضیح میدهد که وجود جمعیتی نامتناسب با توان اکولوژیکی در تهران سبب ایجاد این بدهی به طبیعت شده است.
اراده قوی یا بودجه کافی برای نجات تهران از بحران وجود ندارد
این بیابانشناس و کارشناس محیطزیست معتقد است؛ بعید به نظر میرسد که اراده قوی یا بودجه کافی برای نجات تهران از این شرایط بحرانی زیستمحیطی و آبی وجود داشته باشد اما به عنوان یک راهکار، انتقال پایتخت سیاسی و جلوگیری از ساختوسازهای انبوه در شهر میتواند کمی از شدت بخشیدن به این بحران جلوگیری کند. دست کم ساختمانهایی که کمتر از 60 سال عمر دارند به هیچ وجه اجازه تخریب و افزایش تراکم به آن داده نشود.
به گفته درویش، در منطقه 22 تهران که ورودی جریانهای اصلی هوا به شهر است ساخت برجهای بلند میتواند در بلندمدت فاجعهای زیست محیطی در این منطقه به باور آورد. این روند خود یکی از دلایل تشدید بیابانزایی در تهران محسوب میشود و عزم و ارادهای باید در حاکمیت شهری تهران وجود داشته باشد تا اجازه ساختوساز بیش از اندازه در تهران را ندهد.
انتهای پیام/