ریالی به مهمانان خارجی ندادیم/ برخی از موفقیت دیگران زجر میکشند
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر جمعه ۷ اردیبهشت ماه به خط پایان رسید و حالا با پایان این جشنواره باید به ارزیابی آن پرداخت و دید که آیا پس از چهار دوره مستقل شدن از بخش ملی جشنواره فیلم فجر توانسته به اهداف خود برسد یا نه چراکه هنوز تعدادی از منتقدان معتقدند این جشنواره در اشل جهانی برگزار نمی شود و تنها این عنوان را یدک میکشد.
با پایان سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر به گفتگو با رضا میرکریمی دبیر این رویداد سینمایی نشستیم تا او از میزان تحقق اهداف جشنواره، موانع پیش رو، جهانی شدن یا منطقه ای بودن، کیفیت بخش بازار فیلم، انتخاب فیلمهای خارجی برای نمایش در جشنواره و ... سخن بگوید.
که شرح بیشتر آن را در زیر میخوانید:
*سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر هم به پایان رسید و حالا شما میتوانید ارزیابی ای از این دوره داشته باشید که چقدر به اهدافی که مدنظر داشتید رسیده اید و چه بخشی از اهداف محقق نشده است؟
- جای خالی یک جشنواره مهم و تاثیرگذار سینمایی در منطقه جغرافیایی ما احساس میشد به همین دلیل تصمیم گرفتیم به سمت برگزاری چنین رویدادی برویم و جشنواره فیلم فجر را از محیطی که فقط به فیلمهای ایرانی میپردازد، خارج و آن را تبدیل به رویدادی کنیم که آثار و استعدادهای منطقه را هم معرفی میکند.
حال با اتمام سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر باید بگویم که ما به بخش زیادی از این اهداف رسیده ایم و حتی نتیجه آن بیشتر از توقعمان هم شده است. تصور ما این بود که شاید این اتفاق در سال پنجم و ششم جدایی بخش جهانی از بخش ملی جشنواره فیلم فجر رخ دهد ولی آمارها و نظرسنجیها از مهمانان داخلی و خارجی، بازتابهای مطبوعاتی و کیفیت حضور مهمانان خارجی نشان میدهد که بخش زیادی از اهدافمان محقق شده است.
*اما بر خلاف رضایتی که شما از جشنواره دارید منتقدان شما بر این باور هستند که جشنواره جهانی فیلم فجر در اشل جهانی برگزار نمی شود و صرفا برخی کشورها را پوشش میدهد که الزاما دارای صنعت سینمای قابل اعتنایی نیز نیستند.
-این یک حرف غیرکارشناسانه است. ما امسال از ۵۴ کشور فیلم داشتیم و توانستیم ۲۰۰ عنوان اثر به نمایش بگذاریم همچنین از ۷۸ کشور در اقصی نقاط جهان مهمان داشتیم پس نمی شود گفت که این جشنواره به لحاظ کمّی یک جشنواره جهانی نیست.
تاکید من بر اینکه ما میخواهیم در منطقه اول شویم و دیگر به شکل بلامنازع تمام یا اکثر مبادلات تجاری و فرهنگی سینمای منطقه در آینده از طریق این جشنواره صورت بگیرد به این معنی نیست که این جشنواره به صورت جهانی برگزار نمی شود.
به نظرم این حرفی که مطرح کردید از سوی کسانی گفته میشود که اصولاً جشنواره جهانی را نمی شناسند و اکثر آنها مطلقاً تصور دقیقی از این ندارند که یک جشنواره جهانی چه مشخصاتی باید داشته باشد تا بشود آن را استاندارد تلقی کرد. با این وجود مهم این است که مهمانان حرفه ای ما و آنهایی که به طور مرتب به جشنوارههای بین المللی میروند این نظر را ندارند یعنی مدیران و برنامه ریزان جشنوارهها، فیلمسازانی که از خارج از کشور آمده اند و کسانی که دائماً در سفر هستند و میتوانند جشنواره ما را با جشنوارههای دیگر مقایسه کنند، میگویند که جشنواره جهانی فیلم فجر رشد چشمگیری داشته است و عیار برگزاری آن در سطح خوبی قرار دارد.
*آقای میرکریمی یکی از بخشهای مهم هر جشنواره ای بخش بازار آن است اما با وجود اینکه بیست و یک دوره از برگزاری بازار فیلم فجر میگذرد، ما هنوز نتوانسته ایم بازار خوبی برای آثار در این جشنواره فراهم کنیم و گویا بیشتر به صورت نمادین و زینتی، این بخش در حاشیه جشنواره برگزار میشود.
- به طور کلی با شما موافقم، اما باید بگویم امسال قدمهای خوبی در این حوزه برداشتیم و به اعتراف پخش کنندههای مهم داخلی، تعداد خریدارانی که امسال آمده بودند از سال قبل بیشتر بود ولی من ادعای این را ندارم که بازار جشنواره جهانی فیلم فجر در حال انجام اتفاقات تجاری مربوط به سینمای ایران و منطقه است، اصلا به نظرم برای برگزاری یک بازار جدی و بین المللی مشکلات زیادی داریم زیرا قوانین لازم را برای کپی رایت نداریم و اصولاً در تجارت با کشورهای منطقه و دیگر کشورها دچار مشکلات فراوانی هستیم که با آنها در حوزههای غیر سینمایی هم مواجه هستیم.
این بخش فاصله زیادی با آنچه که ایده آل ما است، دارد با این حال سعی میکنیم بخش بازار به مرور کیفیت بهتری پیدا کند. بهبود این موضوع بستگی به چیزهای بسیاری دارد؛ موضوعاتی که دست ما نیست برای مثال بستگی به مناسبات کشور، اوضاع اقتصادی، مناسبات تجاری ما با دیگر کشورها و بهبود روابط سیاسی ما با بسیاری از کشورهای منطقه دارد زیرا بسیاری بی دلیل نسبت به ما گارد دارند.
*جشنواره جهانی فیلم فجر هنوز هم فیلمهای مطرح و درجه یک خارجی را به نمایش نمی گذارد و این باعث میشود باز هم مخاطبان به دنبال تماشای فیلمهای ایرانی در جشنواره جهانی فیلم فجر باشند. پاسخ شما نسبت به این مساله چیست؟
-فراموش نکنیم که چهار سال پیش وقتی فیلمهای خارجی پخش میشد حتی یک نفر هم برای تماشای این آثار به سالن نمی رفت. جشنواره ای که من تحویل گرفتم رویدادی بود که به قول خیلی از مخالفان آن مرده بود و اصلاً نمی توانست به اندازه تعداد انگشتان یک دست هم مخاطب برای دیدن فیلمهای خارجی به خود جذب کند در حالی که حالا جلوی درِ سالنها برای تماشای این آثار و حتی مستندهای خارجی صفهای طویلی کشیده میشود.
براساس آماری که ما داریم و بعداً منتشر میشود سال گذشته ضریب اشغال صندلی سالنهای جشنواره نزدیک به شصت و اندی بود اما در این دوره بالای ۷۵ درصد است و این امر نشان میدهد که استقبال از آثار خارجی نسبت به سال گذشته بیشتر شده است ضمن اینکه این موضوع که گفته میشود فیلمهای ایرانی بیشتر با استقبال مواجه میشود، اصلا چیز عجیبی نیست. کسانی که چنین اعتراضهایی میکنند پایشان را از ایران بیرون نگذاشته اند و به جشنواره ای نرفته اند اگر هم رفته باشند، احتمالاً به چند جشنواره بی کیفیت رفته اند و نمی توانند مقایسه درستی انجام دهند و در این زمینه کارشناس نیستند. به غیر از چند جشنواره مثل کن، برلین ونیز که حجم فیلم داخلی که در آنها به نمایش گذاشته میشود کم است، در اکثر جشنوارههای دنیا در زمان پخش فیلمهای کشور میزبان، سالن پر میشود یعنی همچنان همان تماشاگران حرفه ای جشنوارهها هم به فیلمهای ملی خودشان استقبال بیشتری نشان میدهند چون دوست دارند از فیلمها آگاه شوند و کنجکاو هستند، بنابراین این امر یک چیز کاملاً عادی است حتی من این موضوع را در روسیه، ژاپن، هند، استونی و... دیده ام و به نظرم اتفاق بدی نیست.
اگر سالن فیلمهای خارجی خالی میماند، میتوانستیم بگوییم جشنواره به اهداف خودش نرسیده است. متاسفانه عادت تماشای فیلم خارجی روی پرده به دلیل اکران نشدن این آثار از بین رفته است و این موضوع با دو یا سه سال برگزاری جشنواره به یکباره مرتفع نمی شود. من احساس میکنم که نمایش آثار خارجی در این جشنواره نسبت به سه سال قبل که سالنها خالی میماند در شرایط بسیار بهتری قرار دارد.
*پس نوع فیلمها را در اقبال مخاطب تاثیرگذار نمی دانید؟
-در مورد اینکه برخی میگویند فیلمها خوب نیستند، موافق نیستم اتفاقاً من فیدبکهای بسیاری مبنی بر این دارم که مخاطبان فیلمها را دوست داشته اند. ضمن اینکه مهمترین، عادلانه ترین و منصفانه ترین معیار برای سنجش این موارد، معیارهای کمی است. وقتی ضریب اشغال صندلیهای آثار خارجی بالای ۷۰ درصد میشود، اصلاً دیگر این موضوع که چند نفر یک فیلم را دوست داشته یا نداشته اند، مهم نیست.
در ایران بعضیها همچنان فکر میکنند فیلم خارجی یعنی فیلم آمریکایی وهالیوودی. مجموع بازیگران شاخصی که این افراد میشناسند بیشتر از ۲۰ بازیگر تراز اولهالیوودی نیست از همین رو تصورشان این است که اگر در فیلمی آن بازیگران نباشند و یا مثلاً فیلمهای خارجی جشنواره در مدل و استایل فیلمهایهالیوودی نباشد پس جشنواره از آثار خوب خارجی برخوردار نیست در حالی که اکثر جشنوارههای دنیا علیه سینمایهالیوود شکل گرفته اند.
اتفاقا در جشنوارههای حرفه ای دنیا فیلمهایی را میبینید که آلترناتیو و مستقل هستند؛ فیلمهایی که خارج از جریان مسلط ساخته شده اند و اتفاقا صفهای طویلی برای همین فیلمها کشیده میشود چون این فیلمها، آثاری هستند که به راحتی نمی توان آنها را پیدا کرد و دید در حالی که سی دیهای فیلمهالیوودی در همه جا وجود دارد یا میشود به راحتی آنها را دانلود کرد.
بیرون از جریان غالب سینمایهالیوود ما فیلمهایی داریم که اولاً درباره حقایق امروز بشری و توسط مجموعه ای از روشنفکران کشورهای مختلف ساخته شده اند و تماشای آنها یک فرصت مطالعاتی مناسب برای محققان است تا بتوانند با دغدغههای بشر امروز آشنا شوند و این رسالت جشنواره ما است. در نتیجه تصور برخی از دوستان مبنی بر اینکه در صورت نمایش فیلمهای بیگ پروداکشنهالیوودی جشنواره خوبی خواهیم داشت، غلط است و ما اصلاً دنبال چنین فیلمهایی نیستیم.
*با توجه به اینکه برخی از جشنوارههای داخلی سالها به دنبال آوردن همین مهمانانی بودند که در جشنواره جهانی فیلم فجر حضور داشتند و موفق نشدند، شما برای حضور این افراد در ایران چقدر هزینه کردید؟ آیا اصلا پولی رد و بدل شده است؟
-متاسفانه وقتی یک کار خوبی انجام میشود و یا یک جایی کسی موفق میشود، جمع زیادی که هیچ کارنامه درخشانی ندارند و کلا شغلشان انتقاد کردن است و به دنبال زدن انگ به این و آن هستند زیرا میخواهند خیال خودشان راحت شود، در خلوتشان آسوده باشند و پیش خودشان بگویند که اگر ما کاری نکردیم دیگران هم نمی توانند انجام دهند، شروع به حاشیه سازی میکنند.
ما به هیچ کدام از مهمانان پول ندادیم و بیشترین خدماتی که به آقای الیور استون دادیم این بود که ۲ بلیت هواپیمای او و همسرش را تقبل کردیم، در حالی که من میدانم آدمهای هم تراز او وقتی به جشنوارههای منطقه ای میروند تنها برای حضورشان ۱۰۰ هزار دلار دستمزد میگیرند.
این مهارت و توانایی تیم جشنواره جهانی است که توانسته برای مهمانان خود یک گردهمایی کنجکاوی برانگیز ایجاد کند و شکل دعوتش آنها را وسوسه کند تا این افراد پیش خود بگویند که اگر تجربه حضور در این جشنواره را نداشته باشند، متضرر میشوند و چیزهایی را از دست میدهند که در جای دیگر نمی توانند به دست بیاورند.
من میدانم خیلی از افراد دوست ندارند به این موضوع اعتراف کنند که جمع کردن این حجم از مهمانان درجه یک خارجی در یک جشنواره چقدر دشوار است. برخی هم فکر میکنند این کار یک امر بسیار ساده است اما به عنوان کسی که تجربه زیادی دارم و در جشنوارههای مختلفی حضور داشته ام باید بگویم خیلی از جشنوارههای معتبر با یک یا دو نفر از مهمانان ما برگزار و تمام شوی آنها روی آن یک یا دو نفر متمرکز میشود و بقیه مهمانانشان از افراد درجه ۲ هستند در حالی که ما امسال بیش از ۱۴ نام برجسته در جشنواره داشتیم که هر کدام از آنها برای برگزاری یک جشنواره کافی هستند. ضمن اینکه ما این افراد را از روی فرش قرمز رد نکردیم، به آنها هتلهای مجلل ندادیم و حتی به غیر از یکی دو نفر آنها به بقیه بلیت معمولی برای آمدن به ایران داده ایم. ما از آنها کمال بهره را هم بردیم یعنی این مهمانان در طول جشنواره ورک شاپهای متعددی برگزار کردند، در دانشگاهها سخنرانی کردند، دهها مصاحبه علمی و سینمایی انجام دادند.
*البته ما متوجه شده ایم که برخی از سینماگران ایرانی ضمن تماس با برخی از مهمانان آنها را از حضور در ایران برحذر میکرده اند برای مثال به آنها پیام داده و گفته اند ایران جای امنی برای حضور شما نیست و به این نحو در کار شما خلل ایجاد کرده اند. این واقعیت دارد؟
-ما شرایط تاسف باری در رعایت نکردن اخلاق فردی و اجتماعی داریم. فکر میکنم برای همه قابل تصور باشد که برگزاری چنین جشنواره ای با این ابعاد و این استاندارد چقدر مشکلات دارد اما ای کاش برخی از این مشکلات قابل پیش بینی باشند. یعنی مشکلاتی که ممکن است در هر جشنواره و در هر کجا رخ بدهد برای مثال ممکن است مهمانی قول حضور دهد اما به یکباره یکی از اقوامش فوت کند و نتواند بیاید، این چیزی است که محتمل است و تصورش سخت نیست اما برای برگزاری این جشنواره با تصویر منفی که رسانهها از ایران ساخته اند و با مقررات بینالمللی که انتقال پول را از کشور ما سخت کرده و برای رزرو یک بلیت برای نمایش فیلمها مشکل وجود دارد باید جنگید، ضمن اینکه قانون آمریکا مبنی بر اینکه اگر تبعههای اروپایی و کشورهای دیگر به ایران بیایند برای رفتن به آمریکا باید ویزا بگیرند و دیگر بدون ویزا نمی توانند به آمریکا بروند، مشکل ایجاد کرده و باید با آن هم جنگید و در کنار همه این موارد باید با تعدادی آدم کوته بین در داخل هم جنگید.
وقتی میگویم کوته بین به این معنی نیست که این افراد برای جناح خاصی هستند بلکه افراطیهایی هستند که تاکید میکنم صرفا خود را مذهب منتسب میکنند ولی مطلقاً به منافع ملی فکر نمی کنند و اصولاً هیچ اتفاق سازنده ای را بر نمی تابند و از آنها بدتر کسانی هستند که تصور میکنند آدمهای روشنفکری هستند و ادعا دارند خیلی با قشری گری مخالفند ولی متأسفانه هم قشری هستند و هم جزم اندیش و برای رسیدن به اهداف خود که معمولاً اهداف نفسانی است، هر کاری که فکر کنید انجام میدهند یعنی با مهمان خارجی تماس میگیرند و میگویند ایران جای امنی نیست و به این کشور نیایید، آنها به این فکر نمی کنند که این موضوع چقدر بد است و عواقبش به خودشان باز می گردد زیرا به هر حال آنها هم در اینجا زندگی میکنند.
حتی کارهایی که با مهمانان بعد از ورودشان به ایران میکنند حیرت انگیز است؛ آنها تلاش میکنند این مهمانان را ببینند، پیغامهای غلط به آنها میدهند و صحبتهای آنها را به شکل اگزجره ای برایشان ایمیل میکنند. برای مثال ما مهمانی داشتیم که ترسیده بود و میگفت من این موارد را نگفتم و این چنین سعی میکنند تعادل روحی و روانی مهمانان را به هم بزنند. من برای آنها ابراز تأسف میکنم چرا که فکر میکنم آنها زجر میکشند و نمی توانند نه تنها موفقیت فرد دیگر بلکه موفقیت کشور خودشان ببینند و این خیلی تلخ است.
منبع: مهر
انتهای پیام/