ریشه اختلافات میان مذاکره کنندگان کجاست؟/ چرا آمریکا راضی به توافق نمیشود؟
مجتبی اسماعیلی، گروه بین الملل: در حالیکه فضای مثبتی تا عصر روز پنجشنبه بر روند مذاکرات حاکم بود و رسانههای غربی و عربی پنجشنبه شب را به عنوان موعد توافق هستهای اعلام کرده بودند، به ناگاه «جان کری» وزیر امورخارجه آمریکا در نشستی خبری ظاهر شد و خبر از برخی موضوعات حل نشده داد.
موضوع به اینجا ختم نشد و پس از «کری» «ظریف» بود که بر اظهارات همتای آمریکایی خود صحه گذاشت و با انتشار پیامی توییتری نوشت: ما به سختی در حال کار و تلاش هستیم و البته عجلهای برای اینکه کار انجام شود، نداریم.
ظریف در این پیام افزود: این سخن من را در نظر بگیرید. نمیتوان در وسط یک نهر آب اسبهای خود را برای عبور از آب تغییر داد.
در هر صورت موضوع مشخص برای رسانهها و افکار عمومی جهان این است که مهم نیست اختلاف مذاکرهکنندگان بر سر دو، سه، یا پنج موضوع اختلافی است، بلکه طرفهای مذاکرهکننده، نه طرف ایرانی و نه طرف آمریکایی، تمایلی به ترک مذاکرات در حالی که مشتی سند همراه خود به پایتختها میبرند، ندارند. سندهایی که قطعا در آن نمیتوان بنا به اظهارات اولیه «محمدجواد ظریف» وزیر امورخارجه ایران در آن نشانی از توافق «برد-برد» یافت.
نباید فراموش کرد که میز مذاکره را «ظریف» و «کری» مدیریت نمیکنند بلکه جریان سیاستهای کلی دو نظام ایران و آمریکا است که در اکثر موارد منافع ملیشان با یکدیگر در تضاد است. این تضاد سیاستها اکنون و در میز مذاکرات و حال که وارد برخی جزئیات شدهاند، خود را نشان داده است و آنچه بارها مقام معظم رهبری از آن با عنوان «خط قرمز» یاد کردهاند، همان سیاستهای کلی نظام (در موضوع هستهای) است. در طرف مقابل اما آمریکاییهایی قرار دارند که میتوان منافعشان از مذاکره با ایران را در برخی اظهارات نمایندگان کنگره آمریکا دریافت.
سیاستهایی که نمیپذیرد دولتی مقابل آمریکا قد علم کند. پر بیراه نیست که به تازگی یکی از مسئولان آمریکایی در اظهارنظری گفته است که ایران از موضع یک ابرقدرت وارد میز مذاکره شده است. «مارک دوبوویتز» از دبیران اجرایی بنیاد «دفاع از دمکراسی (FDD) و رئیس پروژه انرژی ایران» در گفتوگویی با شبکه «دویچه وله» آلمان گفته است: مطمئنم که توافق انجام خواهد شد. آمریکا تقریبا همه مواضع اولیه خود در هر یک از خواستههایش را کنار گذاشته و خندهدار است اگر این توافق به وسیله مقامهای ایران رد شود.
وی افزود: ایران تحت تحریمهای تنبیهی، چند قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و انزوای بینالمللی، با دست بسیار پایین وارد مذاکرات شد اما در کمتر از دو سال آنها میز مذاکره با 1+5 را کاملا به سود خود برگرداندهاند. آنها بر مطالبات خود پافشاری و الزامات آمریکا را رد کردند. آنها واقعا بهعنوان یک قدرت رده سومی برای مذاکره با یک ابرقدرت وارد مذاکرات شدند و حال مانند یک ابرقدرت مذاکره میکنند.
نباید فراموش کرد که میز مذاکره را «ظریف» و «کری» مدیریت نمیکنند بلکه جریان سیاستهای کلی دو نظام ایران و آمریکاست که در اکثر موارد منافع ملیشان با یکدیگر در تضاد است. این تضاد سیاستها اکنون و در میز مذاکرات و حال که وارد برخی جزئیات شدهاند خود را نشان داده است |
آمریکاییها پذیرفتن مواضع اصولی ایران را که منطبق بر قوانین و معاهدات بینالمللی است برای خود کسر شأن تلقی میکنند و «اوباما» از این موضوع میهراسد که فردای توافق چگونه در مقابل افکار عمومی داخلی شکست در مقابل مطالبات ایران از جمله لغو تحریمهایی که دولتمردان آمریکایی آن را «حق آمریکا» میدانند توجیه کند.
به فضای مذاکرات باز میگردیم. هنوز مهر تایید «ظریف» بر صحبتهای «کری» خشک نشده بود که «فابیوس» نیز به ایراد اظهارنظر پرداخت و گفت: برخی موضوعات حل شده است ولی همچنان برخی موضوعات پیچیده باقی مانده است.
شاید باید راهکاری اندیشیده شود که مذاکرات با پایتختهای دو کشور هماهنگ شود، موضوعی که روز جمعه خبرنگار شبکه «العالم» گریزی به آن زد و به نقل از مقامی آمریکایی از احتمال ارسال پیشنویس متن توافق نهایی به کنگره آمریکا خبر داد.
این امید در طرفهای مذاکره وجود دارد که با ارسال متن توافق (نه الزاما با جزئیات آن) به پایتختهای کشورهای طرف مناقشه هستهای (ایران و آمریکا) و چراغ سبز سیاستگذاران عالی دو کشور، بتوان به توافقی جامع و نهایی دست یافت. توافقی که اگر تا روز دوشنبه که مهلت چند بار تمدیدشده مذاکرات است، رخ ندهد به احتمال فراوان طرفهای ایرانی و آمریکایی ترجیح میدهند وین را بدون دستیابی به آن ترک کنند.
انتهای پیام/