آموزش و پرورش کتابهای داستانی مفید را به دانشآموزان معرفی کند
ابراهیم حسنبیگی که در حوزه رماننویسی ویژه کودک و نوجوان سالها فعالیت داشته در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری آنا گفت: سالها است که طرح ترغیب و تشویق کودکان و نوجوانان به کتابخوانی را میشنویم و اگرچه این طرح در نگاه اول اقدامی بسیار مثبت شمرده میشود اما تاثیرگذاری آن نیاز به برنامهریزی دارد.
وی بیان کرد: از نکات مبهم و سوالبرانگیز این است که چه راهکارهای آموزشی برای معرفی کتاب و کتابخوان شدن ارائه و اجرایی شده است؟ اینکه کودکان و نوجوانان ترغیب به خواندن کتاب داستان شوند، خوب است اما اینکه چه کتابی به آنها پیشنهاد شود هم مهم است.
حسن بیگی اظهار کرد: من فکر میکنم آموزش و پرورش این طرح را در نوروز 1397 بسیار شتابزده و بدون برنامهریزی اجرا کرده و هیچ پیشنهادی برای کودکان و نوجوانان نداشته است، در حالیکه میتوان این طرح را با برنامه منسجم و حساب شده، به گونهای اجرا کرد که تاثیرگذار باشد.
وی درباره تداوم این طرح برای کل سال تصریح کرد: من هم مثل تمامی کارشناسان معتقد هستم که مشکل و معضل کتابنخواندن، بحث آموزش است و باید رفع این موضوع از خانوادهها و مدارس آغاز شود تا در دانشگاه ادامه پیدا کند.
این نویسنده افزود: نظام تربیتی و آموزشی هیچ برنامهای برای اجرای جدی این طرح نداشته و ما تا کنون دانشآموزی داشتهایم که صرفا کتابخواندنش به مطالعه کتابهای درسیاش محدود میشود. در حقیقت نظام آموزشی به قدری درگیر حجم کتابهای درسی است که فرصت مطالعه بچهها را گرفته و محصلانی که 7 تا 8 ساعت در مدرسه درس می خوانند بخشی از تکالیفشان شامل مواردی است که خانوادهها را نیز درگیر میکند بنابراین زمانی برای توجه به اهمیت کتاب و کتابخوانی ندارد.
وی گفت: تا وقتی آموزش و پرورش این حجم از مباحث نظری و تئوری را برنامهریزی نکند نه فرصتی برای کتابخوانی دانشآموزان وجود دارد و نه فرصتی به خانواده ها داده میشود تا بحث کتابخوانی را در طول سال نهادینه کنند.
حسن بیگی با تاکید بر ضرورت تجدیدنظر نظام آموزش و پرورش در حجم مباحث نظری بیان کرد: ما بیشتر بر بحث آموزش تمرکز داشتهایم و در پرورش شاهد بیبرنامگی و کمبود هستیم.
این نویسنده درباره وضعیت بازار کتاب کودک و نوجوان برای اجرای طرح کتابخوانی تشریح کرد: بازار کتاب خوب است و ما داستانهای بسیار خوبی برای قشر کودک و نوجوان داریم. همچنین وجود نویسندگانی که مشغول به کارهستند و ناشرانی که فعال هستند نشان میدهد ظرفیت لازم برای تولید وجود دارد و از لحاظ تولید و خلق اثر کموکاستی وجود ندارد اما چون بازخوردها خوب نیست بسیاری از نویسندگان کتابهایشان را ارائه نمیکنند. بر همین اساس بحث، بحث کتابنخواندن مردم است و چون افراد علاقهمند به خواندن نیستند تولید کتاب هم دچار مشکل شده و وضعیت نشر، تیراژ کتاب و اقتصاد صنعت نشر چنین شرایطی پیدا کرده است.
نویسنده «روایتی ساده از ماجرای پیچیده» ضمن تکرار اینکه نه در تولید و نه در عرضه کتاب ناتوانی وجود دارد، درباره اینکه چه راهکاری برای ممانعت از واردشدن فشارهای اقتصادی به خانوادهها وجود دارد تصریح کرد: به نسبت هزینههایی که خانوادهها متحمل میشوند، کتاب کالای گرانی محسوب نمیشود. اگر بخواهیم حجم مایحتاج عمومی خانوادهها را در نظر بگیریم و هزینههایی که برای تهیه آنها باید صرف شود را محاسبه کنیم، میبینیم که کتاب کالای گرانی نیست که بخواهیم بالا بودن قیمت آن را دلیل و علت کتابنخواندن بدانیم.
وی اضافه کرد: من معتقدم از آنجا که مردم ضرورت کتاب خواندن را تشخیص نمیدهند، کتاب نمیخوانند. اهمیتی که مردم به آموزش میدهند، اصلا کم نیست چراکه اکثر خانوادهها سعی دارند تا فرزندانشان را در مدارس بسیار خوب ثبتنام کنند. خانوادهها این ضرورت را احساس کردهاند که فرزندشان باید آموزش خوبی ببیند و آیندهای روشن داشته باشد و به همین دلیل هم سعی میکنند بیشتر کار کنند و درآمدشان را بالا ببرند تا از عهده مخارج تحصیل فرزندشان برآیند.
حسن بیگی در پایان گفت: وقتی خانوادهای کتاب خواندن را ضرورت نمی داند، به تبع کودک خود را ترغیب به خواندن نمیکند و به دلیل احساس عدم نیازی که دارد هزینهای هم برای کتاب پرداخت نمیکند.
انتهای پیام/