مدعیان رانده شده از فوتبال/ شکست سرمایهگذاران در فوتبال ایران+اینفوگرافی
گروه ورزشی خبرگزاری آنا - حمیدرضا نقیبی؛ در دو دهه گذشته سرمایهگذاران زیادی برای فعالیت در باشگاههای مختلف فوتبال ایران، وارد این عرصه شدهاند اما اکثریت قریب به اتفاق آنها به موفقیتی دست پیدا نکردند. این در حالی است که در دنیا نمونههای فراوانی از سرمایه گذاران فوتبالی وجود دارد که توانستند موفقیتهای زیادی به دست آورند بارزترین آنها رومن آبراموویچ روس در چلسی، ناصر الخلیفی قطری در پاریسنژرمن و خانواده گلیزرها در منچستریونایتد هستند. حتی اردوان فرهاد مشیری که نیمی از سهام اورتون را خرید هم در این باشگاه ناکام نبوده و اگر چه اورتون هیچگاه قهرمان انگلیس نشده اما همواره حضور مقبولی در لیگ برتر جزیره داشته است.
اینکه صنعت فوتبال در ایران بازدهی مشابه کشورهای مختلف را در دنیا ندارد، نکتهای غیرقابل انکاری است اما در میان افرادی که سرمایه خود را در فوتبال ایران خرج کردند و شکست خوردند تنها موارد انگشتشماری را میتوان پیدا کرد که زمانی را به واسطه تخلفاتشان، پشت میلههای زندان نگذرانده باشند. در واقع بیش از نیمی افراد متمول، بهخاطر شهرتی که از این ورزش پرطرفدار نصیبشان میشد در این ورزش هزینه کردند و بعد از مدتی مشخص شده که این افراد تخلفاتی در نظام اقتصادی کشور داشتهاند. نتیجهگیری که در پایان گزارش میتوان به آن رسید، بیانگر واقعیتی است که در بسیاری از مشاغل ایران وجود دارد و آن عدم چشمانداز مناسب در کارهایی است که انجام میدهیم.
مسعود درویش - شموشک نوشهر
این روزها دیگر اثری از تیم شموشک نوشهر در سطح اول که هیچ در لیگ دسته یک آزادگان فوتبال ایران نیست. دلیل آن هم از دنیا رفتن مسعود درویش مالک قدیمی شموشک است که در سال 88 دارفانی را وداع گفت. فردی که در سال 73 این باشگاه را تاسیس کرد. مهندس درویش یکی از قدیمیترین مالکان خصوصی فوتبال است که تلاش زیادی کرد تا شهر نوشهر و استان مازندران در بالاترین سطح فوتبال کشور نماینده داشته باشد. او تا حدود زیادی هم در این امر موفق بود و در دهه 70 در لیگ آزادگان شموشک یکی از تیمهایی بود که تماشاگران فراوانی را به استادیوم شهر نوشهر میکشاند.
این تیم در دهه 80 هم آوازهای برای خودش داشت اما پس از درگذشت مهندس درویش و رسیدن باشگاه به فرزندان آن مرحوم آهسته آهسته شموشک افت کرد. در مرداد سال 95 از تندیس مهندس درویش رونمایی شد و حتی مهدی تاج رئیس فدراسیون فوتبال در خصوص آن مرحوم گفت: «ایجاد باشگاه خوب یعنی تخریب یک زندان و «درویش» مالک فقید باشگاه شموشک یک زندان را تخریب کرد و نگذاشت جوانان سرگردان و معتاد شوند.» حالا دیگر خبری از شموشک نیست چرا که این باشگاه در سال 92 پس از سقوط به دسته سوم، منحل شد.
مرحوم درویش که یکی از علاقمندان دیوید بکهام، منچستر یونایتد و تیم ملی انگلیس بوده است برای اینکه بتواند بازیهای بکهام در تیم ملی را تماشا کند یکی از صندلیهای ویمبلی لندن را به مدت 100 سال اجاره کرده است. او در امر جنگلداری و مراتع فعالیت میکرد و حتی بیمارستانی را در نوشهر برای کمک به نیازمندان احداث نمود.
بابک زنجانی- از راهآهن تا پرسپولیس
پدیده تخلف اقتصاد کشور ایران در فوتبال هم از خود رد و نشان باقی گذاشته است. بابک زنجانی که این روزها در زندان برای فرار از اعدام همه تلاشش را با استفاده از وکلای زبده میکند، برای خرید باشگاه راهآهن وارد عرصه فوتبال شد. البته دید زنجانی فراتر از مالکیت باشگاه راهآهن بود و هدف وی خرید باشگاه پرسپولیس و مالکیت بر پرطرفدارترین باشگاه ایران بود. زنجانی سال 90 با شرکت لوازم آرایشی و بهداشتی سورینت راهآهن را خرید و حتی نام این باشگاه را به سورینت تغییر داد که پس از کشوقوسهای فراوان نام راهآهن سورینت روی تیمی که این فصل در دسته یک لیگ آزادگان قرار دارد و به طور قطع به دسته دوم این رقابتها سقوط میکند، قرار گرفت.
گام بعدی زنجانی خرید یک هواپیما از شرکت قشمایر و سپردن آن به باشگاه پرسپولیس در زمان مدیریت محمد رویانیان بود. در حالی که بسیاری منتظر بودند تا با تبلیغات گسترده بابک زنجانی فوتبال ایران شاهد تحول اساسی در عرصه باشگاهداری خصوصی شود، به یکباره بابک زنجانی از صحنه فوتبال محو شد و پس از دستگیری وی باشگاه راهآهن به افراد دیگری سپرده شد و هواپیمای اختصاصی باشگاه پرسپولیس نیز از این باشگاه گرفته شد.
مه آفرید خسروی - انحلال استقلال رشت و غیبت داماش در لیگ برتر
فوتبال گیلان بهرغم برخورداری از استعدادهای فراوان فوتبالی نتوانسته در عرصه فوتبال ایران دوام بیاورد. بزرگترین تیم این استان ملوان بندرانزلی است که همه تلاشش را میکند تا بار دیگر رنگ لیگ برتر را ببیند. البته موردی که قصد داریم به آن ورود کنیم در خصوص تیم استقلال رشت است که زمانی به عنوان نماینده گیلانیها توانسته تیمهای استقلال تهران و پرسپولیس را شکست دهد. مشکلات اقتصادی حاکم بر آبیپوشان رشت باعث شد تا این باشگاه پس از آنکه مدتی در اختیار شهرداری رشت و بعد هم شرکت شیر و لبنیات پگاه، قرار بگیرد و در نهایت به شرکت داماش واگذار شد و با همین نام در لیگ برتر حاضر شد. داماش پس از مدتی با حمایت هلدینگ مه آفرید خسروی یا همان امیرمنصور آریا در اواسط دهه 80 امیدها را به موفقیت نماینده فوتبال گیلان در میان خیل علاقهمندان این استان زنده کرد اما با دستگیری امیرخسروی که در اختلاس بی سابقه 3000 میلیارد تومانی سهم عمدهای داشت، این باشگاه به شهرام قویدل سپرده شد. امیرخسروی متولد اهل روستای ناش گیلان بود، روستایی که با تاسیس شرکت آب معدنی داماش نامش را بر سر زبانها انداخت.
اگر چه قویدل هم پس از مدتی دستگیر شد تا او که مدیریت باشگاه را به امیر عابدینی داده بود، داماش را بییاورتر از همیشه کند و امروز هم این نماینده گیلانیها در دسته دوم لیگ آزادگان قرار دارد. مه آفرید خسروی هم که در 3 خرداد 93 به جرم اختلاس اعدام شد.
محسن پهلوان مقدم - پدیدهای که پدیده نماند
افتتاح شرکت توسعه بینالمللی صنعت گردشگری پدیده شاندیز در سال 83 سرآغاز تلاشهای محسن پهلوان مقدم برای رستورانداری در ایران بود. شرکتی که فعالیت خود را از مشهد آغاز کرد و با سرعتی باورنکردنی پس از 3 سال که توانست علاوه بر مشهد در تهران و شهرهای بزرگ رستورانهای فراوانی را احداث کند، تصمیم به شهرسازی گرفت. پهلوان مقدم که موفقیتهای متعددی را در زمینه اقتصادی به دست آورده بود در گام بعدی به باشگاهداری در فوتبال ورود پیدا کرد. او توانایی خرید امتیاز تیمهای لیگ برتری را هم داشت ولی تصمیم گرفت از سطوح پایینتر شروع کند و پدیده از لیگ آزادگان به لیگ برتر صعود کرد. باز هم انتظارات مردم یک استان برای تلالو تیمشان در سطح فوتبال ایران رنگ واقعیت به خود نگرفت و با ورشکستگی شرکت ابنیه هلدینگ، سهامداران میلیونی هجوم آوردند تا پهلوان مقدم هم تحویل قانون داده شود. اگر چه این روزها پدیده توانسته در لیگ برتر خود را حفظ کند اما مشخص نیست هزینههای این باشگاه را چه شخص یا چه نهادی تامین میکند.
علی و شهرام شفیعیزاده - برادرانی که به استقلال تهران نرسیدند
کارخانههای نان فانتزی، دام و طیور و نیشکرخوزستان پشتوانههای بزرگی برای برادران شفیعیزاده بودند تا آنها اوایل دهه 80 وارد فوتبال شوند. آنها که برای دستگرمی کارشان را از کیش شروع کرده بودند در گام بعدی مالکیت استقلال اهواز که یکی از تیمهای ریشهدار فوتبال ایران است را برعهده گرفتند. حمایت آنها به گونهای بود که استقلال اهواز در ششمین دوره لیگ برتر به واسطه اشتباه تاثیرگذاری که داور مسابقه در هفته پایانی انجام داد و توپی که از خط دروازه حریف رد شده بود را گل ندید، 2 امتیاز از دست داد و نایب قهرمان لیگ برتر شد.
برادران شفیعزاده چندین سال بعد از لیگ ششم هم به باشگاهداری ادامه دادند و حتی در اندیشه آن بودند که مالک باشگاه استقلال تهران شوند اما تصمیمات اقتصادی که دولت هم در آن بیتقصیر نبود باعث تعطیلی کارخانههای شفیعیزادهها شد و آنها که تجارت خود را در دوبی راه انداخته بودند پس از مدتی تصمیم گرفتند امتیاز استقلال اهواز را واگذار کنند. ابتدا علی شفیعیزاده از ایران رفت و پس از مدتی هم شهرام با آبیپوشان اهوازی خداحافظی کرد. اعلام شده که برادران شفیعیزاده مالک پروژه املاک ایرانیان در دبی بودند اگرچه این موضوع ثابت نشد. استقلال اهواز این فصل در لیگ دسته دوم آزادگان حضور دارد و البته باید گفت کمک 182 میلیون تومانی به آبیهای اهواز برای پرداخت بدهی لوئیز فرناندو مانع از آن شد تا این تیم مسابقات خود را در دسته سوم آزادگان دنبال کند. ضمن اینکه شفیعیزادهها فصل گذشته تا نیمفصل هزینههای استقلال اهواز را در دسته یک آزادگان دادند ولی عدم حمایتشان بهخاطر موانع اسپانسرینگ در ایران باعث شد تا حمایتشان قطع شود و آبیهای اهواز به دسته دوم سقوط کنند.
برادران ریختهگران - وعدههایی که فوتبال اصفهان را متحول نکرد
خریداران پتروشیمی اصفهان در سال 91، با وعده ایجاد باشگاه حرفهای و ساخت استادیوم خصوصی مالکیت تیم فوتسال فولاد ماهان را برعهده گرفتند. قهرمانی این تیم در جام باشگاههای فوتسال آسیا نوید روزهای خوشی را میداد و علاقهمندان به ارتقای فوتبال اصفهان منتظر بودند تا بهروز و فیروز ریختهگران قهرمانی در جام باشگاههای آسیا را پس از نایب قهرمانی سپاهان و ذوبآهن محقق کنند. جدایی محمدرضا ساکت دبیرکل فدراسیون فوتبال که آن زمان مدیرعامل سپاهان بود از زردپوشان دیار نصف جهان و پذیرش مدیرعاملی باشگاه فولاد ماهان و آمدن مرتضی طلایی عضو شورای شهر تهران به عنوان عضو هیات مدیره خبرهای خوشی را پیش روی این باشگاه اصفهانی قرار داده بود ولی پروندهای که با عنوان اخلال در نظام اقتصادی و ابهام در واگذاری کارخانه پتروشیمی باعث دستگیری برادران ریختهگران شد تا پرونده باشگاه فولاد ماهان بسته شود و این روزها خبری از آن باشگاه نباشد. سپاهان و ذوبآهن هم با همان بودجه دولتی اداره میشوند.
حسین هدایتی - میلیاردری که خسته شده است
شاید در ایران کمتر کسی را بتوان پیدا کرد که به ورزش فوتبال علاقهمند باشد و نام حسین هدایتی به گوشش نخورده باشد. او بزرگترین حامی پرسپولیس در سالهای گذشته بوده و هنوز هم از این تیم حمایت میکند اما دریغ از پستی که بتواند در این باشگاه تصاحب کند. هدایتی در صنایع فولاد، استیل، شیلات، پارچه و بازار املاک، حضور مستمری دارد و از مسیر باشگاه اکباتان در سال 86 وارد فوتبال شد. اگر چه او با کانالهایی که زد به علی پروین رسید و تلاش کرد با استفاده از اسطوره پرسپولیسیها خیلی زود مشهور شود ولی وقتی با پروین هم به پرسپولیس نرسید با تاسیس باشگاه استیلآذین و پس از تلاشی 3 ساله به دهمین دوره لیگ برتر ورود پیدا کرد.
هدایتی لشگری از ستارهها را با هزینهای میلیاردی به استیلآذین آورد تا با این تیم قهرمان شود ولی در پایان لیگ دهم نام استیل آذین در رده آخر جدول ردهبندی نوشته شده بود تا این تیم به دسته اول لیگ آزادگان برود. استیل آذین پس از مدتی به دسته دوم رفت و دیگر اثری از این تیم نیست. با این حال هدایتی دست از حمایتش از پرسپولیس نکشید و تلاش کرد تا در پروژه خصوصیسازی سرخابیها، امتیاز باشگاه پرسپولیس را خریداری کند ولی اهلیت او برای خرید پرسپولیس تایید نشد و حتی گفته شد وثیقه ابتداییاش برای شرکت در مزایده هم توسط نظام بانکی ضبط شد. او مدتی هم به دلیل بدهیهای بانکیاش در زندان بود اما پس از آزادی هم دست از حمایت خود از پرسپولیس نکشید و بارها به عناوین مختلف به این باشگاه کمک کرد که باعث ایجاد حواشی مختلفی برای سرخپوشان شد و مهمترین آن پرونده مهدی طارمی و تخلفات باشگاه پرسپولیس در بستن قرارداد با این بازیکن بود.
هدایتی که پس از پیروزی شاگردان برانکو بر سپاهان دیدار خصوصی با بازیکنان پرسپولیس داشت، پس از لو رفتن آن دیدار با انتشار پست اینستاگرامی محسن مسلمان و حاشیه جدیدی که برای تیم پرسپولیس ایجاد شد، با انتشار پستی در اینستاگرام اعلام کرد پس از آنکه مدیریت باشگاه پرسپولیس گفته باشگاه نیازی به کمکهای مادی و معنوی ندارد، من هم برای حفظ آرامش تیم دیگر حمایتی از پرسپولیس نخواهم داشت. البته تمامی کمکها و دیدارها در 10 سال گذشته با اطلاع باشگاه پرسپولیس انجام شده است.
علی انصاری - سرمایهگذار محتاط استقلالیها
در بسیاری از رسانههای اقتصادی نام علی انصاری به عنوان یک کارآفرین برتر مطرح شده است. او که مالک بسیاری از زمینهای بازار مبل یافت آباد است، ریاست اتحادیه مبل سازان تهران را برعهده دارد. او رئیس گروه سرمایهگذاری تات، مالک بازار موبایل و همچنین مالک پروژه عظیم ایرانمال است و در بسیاری فعالیتهای اقتصادی دیگر نیز سهیم است. با این حال شهرت انصاری با ورود به فوتبال و عضویت در هیات مدیره باشگاه استقلال شکل گرفت. انصاری زمانی سمت نایب رئیسی در فدراسیون دوچرخه سواری را هم داشت ولی استقلال او را مطرح کرد. واعظ آشتیانی زمانی که رئیس فدراسیون دوچرخهسواری بود سمت نایب رئیسی را به انصاری داده بود و از همان رابطه کاری وی را به استقلال آورد. پس از جدایی واعظ هم انصاری بارها به استقلال کمک مالی کرد و حتی در زمانی که اعلام شده بود سرخابیها واگذار میشوند، خریدار استقلال بود اما وقتی متوجه شد که این واگذاری انجام شدنی نیست، کمی از فوتبال دور شد. برخی اعلام کردهاند پروژه پرداخت بدهیهای استقلال که تا چند ماه آینده به پایان میرسد با کمک انصاری در حال انجام است. مدیر کارآفرینی که محتاط و حساب شده عمل میکند.
محمدرضا زنوزی مطلق - مالکی که هنوز حیات فوتبالی دارد
یکی از معدود مالکانی که سنگینی هدایت باشگاه کمرش را خم کرد ولی دوباره توانست به خاطر انعطافی که داشت، در فوتبال بماند محمدرضا زنوزی مطلق است. او مالک و سهامدار چند ده شرکت تولیدی، صنعتی، خدماتی، بانکی و ورزشی در ایران است و ورودش به فوتبال را از تیم گسترش فولاد تبریز که البته در زمان ورودش با نام فولادگستر فعالیت میکرد، در اواخردهه 80 آغاز کرد. زنوزی برخلاف بسیاری از همتایان خود زیرساختهای مناسبی را برای باشگاه گسترش فولاد آماده کرد. آمادهسازی ورزشگان بنیان دیزل و باشگاه مستقل کمک کرد تا باشگاه خصوصی تبریزیها شکل حقیقی به خود بگیرد. اگر چه زنوزی هم به جرم اخلال در نظام اقتصادی روانه زندان شد و با قرار وثیقهای سنگین بیرون آمد. در حکومت اقتصادی او از سهامداری هواپیمایی آتا و بانکهای گردشگری و سامان گرفته تا خودروسازی و صنایع غذایی و فولاد دیده میشود. زنوزی که به باشگاه ماشینسازی تبریز هم کمک میکند، هوشنگ نصیرزاده را مدیرعامل باشگاه گسترش فولاد قرار داده تا این باشگاه در زمره معدود باشگاههای خصوصی موفق ایران حداقل در زمینه فوتبال قرار بگیرد.
مهدی پرهام - سرمایهداری که عطای نساجی را به لقایش بخشید
نساجی قائمشهر این روزها همه تلاش خود را میکند تا به لیگ برتر صعود کند و با مالکیت فرهاد صنیعیفر فاصله چندانی هم با این مهم ندارد. مهدی پرهام یکی از سرمایهگذارانی بود که با ادعاهای فراوانی مالکیت باشگاه نساجی را برعهده گرفت. او مدیرعامل شرکت پولادین سازه جهان بود که 600 میلیون تومان برای خرید نساجی به تربیتبدنی قائمشهر در سال 87 پرداخت. شهرت سابقه باشگاه نساجی مانع از آن شد که پرهام تصمیم به تغییر نام این باشگاه فوتبال قدیمی کند ولی آتش این سرمایهگذار زود سرد شد و او آهسته آهسته از پرداخت دستمزد بازیکنان هم سرباز زد. پرهام که قصد داشت با مدیرعاملی صادق درودگر و سرمربیگری امیر قلعهنویی حضور در لیگ برتر را تجربه کند، نتوانست کار مهمی برای این تیم انجام دهد. اگر چه او قبل از اینها با مرحوم ناصر حجازی و همچنین یحیی گلمحمدی و نادردستنشان برای صعود نساجی به لیگ برتر استفاده کرده بود.
زینب امیرکمالی دختر یک زوج معروف لبنانی هم در نیمه دوم سال 91 تصمیم داشت تا نساجی را بخرد. مادر وی یکی از شاگردان ممتاز شهید چمران بود که دورههای نظامی، چریکی و جنگهای نامنظم را نزد این شهید جنگ تحمیلی گذرانده بود اما عامل اصلی که مانع سرمایهگذاری امیرکمالی در ایران شد، مدل لباس بودن او بود. اگر چه که او در نشریات پوشش اسلامی تصاویرش منتشر میشد و همواره در عکسهایش با حجاب بود.
سیروس محجوب - قربانی خصوصی شدن فوتبال
سیروس محجوب به باور اینکه هواداران دو آتشه ملوان تحت هیچ شرایطی این تیم را تنها نمی گذارند یکی از هتلهایش در دوبی را فروخت و 3 سال و نیم پیش برای خرید ملوان پیش قدم شد. محجوب که تجربه کار در تیمهای پایه نیوکاسل انگلیس را در پرونده کاریاش داشت و در امارات هم مدتی کار فوتبالی انجام داده بود، فکر میکرد که درآمدهای تبلیغات محیطی، حق پخش تلویزیونی و حق کپی رایت پیراهن را میتواند در فوتبال ایران و برای تیم بحرانزده نیروی دریایی که حمایتی از خود نمیدید، زنده کند اما دریغ از آنکه بتوان چنین پولهایی را در ایران حقیقی کرد. محجوب هم همچون بسیاری از مدیران فهمید که اگر هر ساله میلیاردها تومان برای ملوان هزینه کند، بازگشت آنچنانی ولو به شرط قهرمانی در لیگ برتر و جام حذفی وجود ندارد. برای قهرمانی در آسیا هم با توجه به فاصله فراوانی که با رقیبان آسیایی وجود دارد، باید چند برابر سرمایهاش را در انزلی خرج کند تا شاید این اتفاق بیفتد پس ترجیح داد تا کنار برود و امروز هم ملوان دومین فصل حضورش در دسته اول لیگ آزادگان را پشتسر میگذارد و امید بسیار کمی برای بازگشت به لیگ برتر دارد. البته محجوب مدتی هم مالکیت باشگاه صبایقم را برعهده گرفت ولی نتوانست در آنجا هم موفق باشد و از مالیک این باشگاه هم کنارهگیری کرد.
حمیدرضا سیاسی - سودای مالکیت پرسپولیس
جاذبه مالکیت در فوتبال برای یک پیمانکار که در منطقه 22 تهران به انبوهسازی مشغول بود هم وجود داشت. البته که او هم شهرت در فوتبال را نشانه رفته بود و میخواست با استفاده از این شهرت درآمدش را چندبرابر کند. سیاسی هم روش هدایتی را برای رسیدن به پرسپولیس اتخاذ کرد. او حامی حمیدرضا استیلی شد و کمک کرد تا مالکیت راهآهن که از دست بابک زنجانی خارج شده بود را به دست آورد. بیش از 8 میلیارد تومان هم هزینه کرد و بسیاری از بدهیهای راهآهن را داد ولی مالکیت به آنها داده نشد تا دیگر هزینهای نکند. سیاسی که در این مقطع متضرر شده بود، زمانی که امیررضا خادم تصمیم گرفت برای کنار گذاشتن محمد رویانیان از پرسپولیس این باشگاه را اجاره دهد تا مقدمات واگذاری سرخابیها به بخش خصوصی مهیا شود، پرسپولیس را به سیاسی داد تا او مدیرعاملی را برعهده بگیرد اما وقتی دو مدیر از شهرداران مناطق تهران را در هیات مدیره خود منصوب کرد، نیت او برای آنهایی که از چم و خم کار آگاه بودند، روشن شد. عمر حضور سیاسی هم در فوتبال زیاد طولانی نبود چرا که حضور او به عنوان نماینده وزارت ورزش ایران در جلساتی در ایتالیا و اسپانیا برای ارتقای فوتبال باشگاهی کشور با برملا شدن جلسه مخفیانه وی با نماینده رژیم غاصب صهیونیستی حبسی دو ماهه را برای او به همراه داشت و بعد از خروج از زندان هم دیگر سیاسی رنگ فوتبال را ندید.
شاهرخ سبکدست - حامی بیدوام استقلال
یکی از کسانی که دوست داشت تا روزی مالک استقلال شود، شاهرخ سبکدست بود. او هم در پرونده اجاره باشگاه استقلال از سوی وزارت ورزش به جمع آبیپوشان پیوست.سبکدست هزینههای زیادی برای آبیپوشان پرداخت کرد و اسپانسر این باشگاه شد اما به واسطه هزینههایی که کرده بود، خواهان امتیازاتی شد. در این میان برخی رسانهها سبکدست را مالک استقلال معرفی کردند اما این موضوع هیچگاه تایید نشد. پس از آنکه افشارزاده سرپرست و بعد از مدتی هم مدیرعامل استقلال معرفی شد، سبکدست یکی از اعضای هیاتمدیره آبیها بود و در گفتگوهایش اعلام میکرد که از طریق اسپانسرها هزینههای باشگاه استقلال را پرداخت میکند اگر چه برخی بر این باور بودند که تمامی هزینههای آبیها از جیب سبکدست داده میشود اما در همان زمان مشخص شد شرکت توسعه نوین که متعلق به یاسین رامین شوهر مهناز افشار بوده پذیرفته برای یک سال اسپانسری استقلال 30 میلیارد تومان از طریق سبکدست به باشگاه استقلال بدهد. به هر صورت سبکدست که به دنبال اهداف مهمتری از جمله مالکیت و مدیرعاملی استقلال برای این باشگاه هزینه میکرد، پس از آنکه دید وزارت ورزش مالکیت سرخابیها را واگذار نمیکند، از صحنه فوتبال محو شد.
محمدرضا عباسی - مالکی که باشگاهش نمرده است
هواداران فوتبال مشهد در سالهای اخیر پیراهن ابومسلم را در قامت باشگاه مشکیپوشان میبینند. محمدرضا عباسی از سرمایهگذارانی است که مالکیت باشگاه فوتبال سیاهجامگان را برعهده گرفت و توانست این تیم را به لیگ برتر برساند. در دو فصل گذشته سیاهجامگان با تمامی مشکلات مالی که داشت در لیگ برتر ماند و این فصل هم تمام تلاش این باشگاه که به دلیل فشارهای بیرونی به مشکیپوشان تغییر نام داده، این است که در لیگ برتر بماند. اگر چه امسال این باشگاه فوتبالی از هر زمان دیگری به سقوط نزدیکتر شده است. یکی از کارهایی که محمدرضا عباسی انجام داده این بوده که مدیرعاملی باشگاه را به پسرش علیرضا سپرده است. در این میان پرونده واحدھای تجاری از پروژه «رئوف» در مشهد که در قالب شرکت نوین پی پیش فروش شده بود و قرار بود این پروژه در خردادماه 1389 تکمیل و واحدھا به خریداران تحویل شود، پس از گذشت بیش از 7 سال واحدها تحویل داده نشده، که در این پرونده نام محمدرضا عباسی هم دیده میشود.
لازم به ذکر است اگر این فصل مشکیپوشان از لیگ برتر سقوط کنند باید دید باز هم عباسیها در فوتبال می مانند یا مشکیپوشان هم به سرنوشت ابومسلم دچار میشود.
جواد تنزاده - امیدوار به بقای سپیدرود در لیگ برتر
حضور سرخپوشان فوتبال گیلان پس از 40 سال در سطح اول فوتبال ایران در این فصل لیگ برتر رخ داد اما از همان ابتدای فصل موضوع انتقال مالکیت باشگاه از هیات فوتبال استان گیلان مطرح بود. طولانیشدن موضوع واگذاری باعث شد تا باشگاه با مشکلات شدید مالی مواجه شود و علی نظرمحمدی سرمربی تیم چندین بار تهدید به استعفا کرد تا اینکه کیومرث بیات به عنوان مالک جدید معرفی شد اما دیری نپایید که روابط عمومی باشگاه سپیدرورد اعلام کرد، جواد تنزاده مالک این باشگاه و بیات مدیرعامل است. تنزاده در مهمترین اقدام خود استعفای نظرمحمدی را پذیرفت و علی کریمی را سرمربی تیمش کرد. همه تلاش او این است که سپیدرود در لیگ برتر بماند و پرداخت مطالبات بازیکنان هم برای کسب انگیزه آنها جهت سعی بیشتر برای ماندن در سطح اول فوتبال ایران است.
جواد تن زاده دارای دو مدرک دکتری مهندسی عمران در گرایشهای راه و ترابری و خاک و پی است. او در پلیس راهور، شهرداری منطقه یک تهران وسازمان هواپیمایی و شرکت مادر تخصصی فرودگاههای کل کشور مشاور بوده و در شرکت شهرکهای صنعتی و صنایع کوچک استان تهران سمت معاونت را داشته است. یکی از زمینه های فعالیت اقتصادی او در زمینه تولید برق و فروش آن به دولت است.
حمیدرضا جهانیان - تجربهای تلخ با نفتتهران
جهانیان که سال 81 شرکت واردات و صادرات ثبت کرده و سال 88 محکوم به دور زدن قوانین بانکی شده و به حبس افتاده بود، مدیرعامل شرکت نفتی پارس طلاییه در سال 94 شد. او در سال 88 به عنوان مدیر عامل شرکت «پتروپارس گلف» نامش در میان متهمانی دیده شد که در پرونده کلاه برداری 17میلیون دلاری از دو بانک دولتی «صادرات» و «صنعت و معدن»، شرکت داشتند. به هر صورت او که سابقه همکاری با باشگاه هنرمندان فوتبال ایران را داشت و در سال 95 در فیلم «دم سرد» یکی از تهیهکنندگان بود اوایل نیمفصل اول لیگ هفدهم مالکیت باشگاه نفتتهران را به صورت یک ماهه برعهده گرفت. وی که متعهد شده بود تا بدهیهای نفتیها را بدهد پس از آنکه بخش کوچکی از بدهیها را پرداخت کرد به دلیل آنکه پروانه فعالیت وی تمدید نشد از دادن هزینههای بازیکنان نفت سرباز زد و دائما با رضا گلمحمدی مدیرکل ورزش و جوانان استان تهران کشمکش داشت تا اینکه فدراسیون فوتبال با همکاری وزارت ورزش توسط سازمان لیگ مالکیت نفتتهران را از جهانیان گرفت و کامران فردوسی، مالک جدید باشگاه نفت شد. فردوسی تصمیم گرفت نام این باشگاه را از نفت طلاییه تهران به «نفت نوین تهران» تغییر دهد.
اینفوگرافی
انتهای پیام/